×

اسناد عادی در رابطه با اموال غیرمنقول در حدود ماده 10 ق 0م و به عنوان قرارداد برای انتقال اعتباردارد

اسناد عادی در رابطه با اموال غیرمنقول در حدود ماده 10 ق 0م و به عنوان قرارداد برای انتقال اعتباردارد

اسناد-عادی-در-رابطه-با-اموال-غیرمنقول-در-حدود-ماده-10-ق-0م-و-به-عنوان-قرارداد-برای-انتقال-اعتباردارد
کلاسه پرونده : 8/6486
شماره دادنامه : 111/25
تاریخ رسیدگی : 1/10/72
فرجامخواه : (الف ) و (ب )
فرجامخوانده : (ج )
فرجامخواسته : دادنامه شماره 21272/10/70 صادره از شعبه 2 دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه 24 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000
خلاصه جریان پرونده : به تاریخ 10/5/68 (ج ) دعوایی به خواسته خلع ید مقوم به 300000 ریال به طرفیت (د) و (الف ) و (ب ) اقامه نموده نتیجه چنین توضیح داده پدرم (ه ) 27 قصب زمین از پلاک 102 واقع در بخش 000 را به تاریخ 20/10/62 از (د) خریده و عینا زمین را به تاریخ 6/1/68 به من انتقال داده لکن خوانده ردیف 2و3 مدعی خرید و مالکیت زمین مزبور شده وآن را تصرف نموده اند0 اینک به شرح فوق درخواست رسیدگی می نمایم 0 توضیحا دعوای دیگری در این زمینه (س ) بر خواندگان به قسمت دیگر همین زمین اقامه نموده که منتهی به صدور حکم گردیده است و در دیوان عالی کشور ابرام شده (46995/4/65 شعبه اول حقوقی یک 000) رسیدگی به شعبه 2 حقوقی 2 000 ارجاع شده خواندگان ردیف 2 و3 دفاعا اظهار نموده اند خواهان اقرار نموده مبیع به تصرف او داد نشده ملک مزبور در تصرف مالکانه اینجانبان (زوجه و زوج ) می باشد که طی سه فقره قباله های 000 خریداری شده و به پرونده 67/131 حقوقی یک شعبه اول 000 استناد و نتیجه دعوی مطروحه را مسموع ندانسته اند0 بعدا خواهان ضمن شرح مبسوطی و احکامی که قبلا صادر شده به قائم مقامی پدرش نسبت به رای 6300/8/64 شعبه 2 حقوقی 000 درخواست اعاده دادرسی نموده شعبه 2 حقوقی 2 000 به شایستگی حقوقی یک 000 به تاریخ 9780/11/68 قرار عدم صلاحیت صادر نموده و سپس خواهان به موجب لایحه 3134/4/69 از اعاده دادرسی انصراف خاصل نموده و شعبه اول حقوقی یک 000 به موجب قرار 3/4/69 و به اعتبار بهای خواسته که سیصد هزار ریال برآورد شده به اعتبار صلاحیت حقوقی 2 مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت نموده در جریان دعوی در حقوقی 2 000 خوانده ردیف یک فوت نموده وراث او به نامهای (ک ) همسر و (گ ) و (ش ) دختر معرفی شده اند0
خواهان در شرح دادخواست به موجب لایحه تقدیمی و مندرجات صورتجلسه 29/7/69 نتیجه اظهار نموده کل این قطعه زمین 152 قصب بوده مقدار صد قصب خواندگان ردیف 2 و 3 هر یک 50 قصب خریده اند و مقدار 25 قصب به (م ) و 27 قصب به پدر من فروخته شده که بعدا سهم پدرم به من منتقل شده و خواندگان کل زمین مزبور را محصور و دیوارکشی نموده اند بعدا (م ) علیه خواندگان طرح دعوی نموده و ثابت شده که عدد خواندگان به مقدار صد قصب می باشد و در خاتمه درخواست کارشناسی نموده احد از وراث خوانده ردیف یک دفاعا اظهار نموده ما وراث منکر فروش ملک نیستیم لکن خواندگان ردیف 2 و 3 زمین ایشان را دیوارکشی نموده اند و ما مقصر نیستیم و شاید هم در سهم خودشان ساختمان ساخته اند0 دادگاه با توجه به محتویات پرونده مبادرت به صدور قرار معاینه محلی با جذب نظر کارشناسی نموده که مشخص شود مبایعه نامه ادعایی خواهان درتصرف خواندگان است یا خیر و کیفیت محل را کارشناسی کما و کیفا با کروکی محل مشخص نماید0 قرار دادگاه اجرا شده و کارشناسی وضعیت موجود را با توجه به اسناد طرفین گزارش نموده دادگاه با ملاحظه پرونده 64/274 استنادی خواهان و انعکاس خلاصه آن در صورتجلسه دادگاه ختم رسیدگی اعلام و مبادرت به صدور حکم نموده نتیجه به شرح زیر:
نظر به اینکه مبایعه نامه استنادی خواهان که دلالت بر تحقق انجام معامله بین پدر خواهان و خوانده دریف اول و انتقال بعدی آن به خواهان را داشته و نیز ما حصل قسمتی از حکم شماره 95/496/4/65 شعبه اول دادگاه حقوقی یک 000 که کلیه مراحل دادرسی را تا مرحله دیوان عالی کشور طی نموده موید آن است که (ه ) (پدر خواهان ) به طرفیت فروشنده زمین (د) ادعای استرداد ثمن مورد معامله را داشته لکن دادگاه با رد دعوی استرداد ثمن خلع ید متصرفین را حکم داده و از آنجا که خواندگان ردیف 2 و 3 مدعی خرید 150 قصب زمین از خوانده ردیف یک به موجب سه فقره قباله بوده و اقدام به تصرف 150 قصب را کرده که محدوده آن مشتمل بر 27 قصب زمین خواهان نیز می شده نهایتا فقط به صدقصب حقانیت آنها به اثبات رسیده و ذیحق شناخته شده اند لذا با توجه به مراتب فوق و با مرعی نمودن ماحصل اظهارات بی شائبه خواهان و ورثه (د) به شرح صورتجلسه 29/7/69 و اجرای قرار معاینه محلی و تکراری بودن اظهارات خواندگان ردیف 2 و 3 (بیان ادعای مطالبی که در پرونده شعبه اول حقوقی یک به تفصیل عنوان و رد شده ) چنین به نظر می رسد که ادعای خواهان موجه می باشد و خواندگان ردیف 2 و3 اضافه بر مالکیت خود متصرفند و چون نامبردگان هیچ گونه توجیهی شرعی و قانونی راجع به اضافه تصرفی خود ننموده اند لذا تصرف آنها در زمین خواهان غاصبانه بوده و حکم به خلع ید و انتزاع ید آنها به شرح توصیف شده در دادخواست و مبایعه نامه 20/10/62 صادر و اعلام می گرد و ادعادی خواهان نسبت به ورثه خوانده ردیف یک مردود است 0 بعدا خواهان درخواست صدور اجراییه نموده و اجراییه کلاسه صادر شده نسبت به حکم صادره تجدید نظر خواهی شده شعبه 2 حقوقی یک 000 با توجه به درخواست شماره 183422/10/70 خواهان رسیدگی به شعبه اول حقوقی یک 000 ارجاع شده دادگاه در وقت فوق العاده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور حکم نموده نتیجه به شرح زیر: نظر به اینکه خواهان در اولین جلسه یعنی 9/11/68 دادگاه سابق خواسته خود را به استدعای اعاده دادرسی اصلاح و مستدعیات قبلی را تکرار نموده و همچنین به موجب مشروعه اخیر خود به شماره 183422/10/70 از رای 18300/10/70 اعاده دادرسی درخواست نموده (رای دادگاه علیه پدرش بوده است ) به عبارت دیگر خواهان دعوی مطروحه خود را با اضافه نمودن اعاده دادرسی و تکرار مستدعیات سابق اصلاح کرده است و اقدام بعدی او در شعبه اول دادگاه حقوقی یک 000 به تغییر مجدد خواسته اش به خلع ید که در قبال اخطار و تکلیف غیرضرور دفتر دادگاه مرقوم صورت گرفته خلاف مقررات بوده و بالمال نیز ورود مجدد به شعبه 2 حقوقی 2 به رسیدگی به دعوی مزبور پس از صدور قرار عدم صلاحیت ذاتی شماره 9870/11/68 خود که به اعتبار صلاحیت ذاتی رسیدگی دادگاه صادر کننده رای شماره 4300/8/64 مستدعی اعاده دادرسی و قبل از تعیین تکلیف قرار عدم صلاحیت مذکور وسیله مرجع قانونی تجدیدنظر ولدی الاقتضا فسخ آن و یا تایید صلاحیت دادگاه مرقوم و بالنتیجه صدور حکم معترض عنه مورد تقاضای متقاضیان تجدیدنظر وجه قانونی نداشته و باتوجه به خواسته مستدعی اعاده دادرسی دادنامه مزبور فسخ می گردد و نظر به اینکه 000 مستدعی اعاده دادرسی به موجب اسناد عادی 3/1/68 قطعه زمین را از پدرش خریده و قائم مقام پدرش می باشد و عدم ابلاغ حکم مزبور (ه ) پدرخواهان لذا طرح دعوی اعاده دادرسی پس از استحضار پدرخواهان از مدلول حکم 96/495/4/65 که مغایر حکم 6300/8/64 سابق الصدور مستدعی است در فرجه قانونی بوده و با صدور قرار قبولی است استدعای خواهان و اسناد حکم 96/495/4/65 دلالت بر بی اعتباری یکی از دو سند مبایعه 12/1/56 و 10/2/57 بانو (ب ) و عدم مالکیت او و شوهرش نسبت به پنجاه قصب از 150 قصب زمین ابتیاعی آنان ]دارد[ و با توجه به اینکه از طرف فروشنده (د) و ورثه او در قبال ادعای خواهان اعاده دادرسی و پدرش و مبایعه نامه استنادی آنها دفاع موجه و انکار و تردید به عمل نیامده است مضافا با توجه به صورتجلسه معاینه محلی 23/2/70 و مشهودات عضو مجری قرار ]000[ لذا استدعای مستدعی اعاده دادرسی موجه تشخیص و با فسخ دادنامه 6300/8/64 حکم بر تسلیم قطعه زمین موصوفه از طرف فروشنده و تخلیه ید دو نفر خواندگان متصرف و تحویل به خواهان صادر و اعلام می گردد0 رای در قسمت اول به موجب تبصره ذیل ماده 12 قانون تشکیل دادگاههای حقوقی 1 و 2 قطعی و در قسمت ثانی به اعتبار ماده 16 همین قانون و قائم مقامی دادگاه حقوقی 2 قابل تجدید نظر خواهی است (21271272/10/70) تجدیدنظرخواهی شده رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده هیئت شعبه به تاریخ فوق تشکیل است 0 با توجه به محتویات پرونده و مشاوره مبادرت به صدور رای می شود0
هیئت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای 000 عضو ممیز و اوراق پرونده و مشاوره چنین رای می دهند:
(بسمه تعالی 0 اولا حکم معترض علیه از دادگاه حقوقی یک به عنوان مرجع تجدیدنظر دادگاه حقوقی 2 صادر شده است 0 النهایه مرجع تجدیدنظر پس از فسخ رای تجدیدنظرخواسته بدایتا تحت عنوان رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی خود را صالح دیده و تحت این عنوان اقدام به رسیدگی نخستین نموده است و فعلا از تصمیم مرجع صادر کننده حکم معترض علیه در رابطه با استدعای اعاده دادرسی تجدیدنظرخواهی شده است و به این اعتبار قضیه دراین مقام قابل طرح و تشخیص و قرار قبول دادخواست صادر می شود0
ثانیا با توجه به بند 4 ماده 592 و ماده 594 و تبصره ذیل ماده 591 قانون آیین دادرسی مدنی که خاتمه مهلت درخواست اعاده دادرسی ده روز پس از ابلاغ حکم مغایر به اصل دعوی است و گواهی عدم ابلاغ و توجیهات دیگر مذکور در دادنامه معترض علیه قرار قبول دادخواست اعاده دادرسی نیز بلااشکال است و تایید می شود0
ثالثا قطع نظر از مقررات مواد 46 و 47 و 48 قانون ثبت و قطع نظر از اینکه اسناد عادی در رابطه با اموال غیرمنقول در حدود ماده 10 قانون مدنی و به عنوان قرارداد برای انتقال اعتبار دارد(مگر در مواردی که در محل ثبت معاملات الزامی نشده باشد و ملک به ثبت نرسیده باشد) اساسا نظر به اینکه طبق ماده 606 قانون آیین دادرسی مدنی اگر جهت اعاده دادرسی مغایر بودن دو حکم باشد دادگاه بعد از قبول دادخواست اعاده دادرسی و رسیدگی حکم ثانی را فسخ و حکم اول به قوت خود باقی خواهد بود0 و نظر به اینکه دادگاه عکس ترتیب مذکور عمل کرده است دادنامه معترض علیه در قسمت مورد اعتراض نقض و رسیدگی بعدی به شعبه دیگر دادگاه صادر کننده حکم محول می گردد0)

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1
صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب
تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377
102

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 111

تاریخ تصویب : 1372/10/01

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.