صدور حکم مبنی بر قلع ونزع بنا ملازمه با احراز نحوه مالکیت خواهان نسبت به زمین دارد
کلاسه پرونده : 625212،2212،666
شماره دادنامه : 174 و 162/12
تاریخ رسیدگی : 30/2/72
تجدیدنظرخواه : 01 آقای (الف ) با وکالت آقای (ب ) 02 آقای (ج )
تحدیدنظرخوانده : 01 آقای (د) 02 آقای (ه ) فرجامخواسته : دادنامه شماره 16251/6/71 صادره ازشعبه دوم
دادگاه حقوقی یک 000 مرجع رسیدگی : شعبه 12 دیوان عالی کشور هیئت شعبه : آقایان 000 خلاصه جریان پرونده : در تاریخ 29/11/1370 آقای (ب ) به وکالت از آقای (الف ) دادخواستی به خواسته قلع و نزع بنای احداثی در زمین پلاکهای 8 و 9 فرعی از 2602 و 3603 و 3604 اصلی بخش 000 به مساحت 70/924 مترمربع مقوم به دو میلیون و یکصد هزار ریال علیه آقایان (س ) و (ج ) و (د) به دادگاه حقوقی یک 000 تقدیم می دارد وتوضیح می دهد که خواندگان در زمین مذکور غاصبانه احداث اعیانی نموده اند که با طرح شکایت کیفری به موجب دادنامه قطعی شده پیوست دادخواست مجرمیت آنها محرز گردیده و محکوم به تعزیر و رفع مزاحمت گردیده اند النهایه چون در جریان دادرسی مبادرت به احداث اتاقهایی در زمین مذکور کرده اند0 دایر اجرا با اشکال مواجه گردیده ناچار با تقدیم این دادخواست درخواست صدور رای به خواسته فوق دارد به شرحی که در گزارش مورخه 14/5/71 عضو ممیز این شعبه منعکس است 0 دادگاه پس از رسیدگی بدین شرح مبادرت به صدور نظریه می نماید0
(000 با توجه به دادنامه شماره 22809/5/70 شعبه اول دادگاه کیفری 2 000 که در دادگاه کیفری یک 000 حکم صادره در مورد دو نفر خوانده ردیف یک و دو عینا تایید گردید و باعنایت به نظریه آقای کارشناس منتخب در دادگاه کیفری که برمبنای آن حکم به رفع تصرف نیز صادر شده بنابراین دادگاه دعوی مطروحه را در مورد خواندگان ردیف اول و دوم صحیح و موجه تشخیص و مستندا به ماده 113 قانون مدنی به قلع و نزع مستحدثات موجود در پلاکهای موصوف به مشخصات منعکس در رای کیفری استنادی و نظریه کارشناس و همچنین هزینه دادرسی اعلام نظر می شود و اما دعوی خواهان به طرفیت آقای (د) به دلیل زیرا: نامبرده به موجب دادنامه شماره 42006/9/70 دادگاه کیفری 000 از اتهام منتسبه کلا تبرئه گردیده و اینکه قلع و نزع بنا فرع بر اثبات خلع ید است و در خصوص ید غاصبانه مشارالیه قبلا مراجع قضایی حکمی صادر]کرده اند[ بنابراین دادگاه با قبول دفاع نامبرده نظر به رد دعوی خواهان در این قسمت دارد 000) آقایان (ب ) و (ج ) اعتراض می نمایند0
شعبه 12 دیوان عالی کشور رای به شماره 11/1412/5/71 را بدین شرح صادر می نماید (نظریه صادره با لحاظ اعتراض معترضین از این جهت واجد ایراد قضایی است که اولا باتوجه به جریان دعوی مطروحه ضرورت داشته که دادگاه پرونده کیفری را مطالبه و خلاصه مفیدی از آن منعکس نماید به خصوص که احد از خواندگان به موجب دادنامه شماره 42006/9/70 کیفری یک از اتهام منتشبه برائت حاصل نموده و مندرجات آن پرونده به عنوان دلیل مورد استناد قرار گرفته است 0 ثانیا در خصوص آن قسمت از نظریه که راجع به خوانده ردیف دوم صادر گردیده قطع نظر از اینکه دادگاه به نحوی که استدلال نموده و (قلع و نزع بنا را بر برع بر اثبات خلع ید) دانسته می بایست مبادرت به اصدار نماید اساسا باید به دعوی ماهیتا رسیدگی به عمل آید و پس از بررسی دلائل چنانچه مالکیت خواهان نسبت به عرصه به اثبات برسد اتخاذ تصمیم در باب خواسته مشارالیه منع قانونی نخواهد داشت 000) پس از اعاده پرونده دادگاه در وقت فوق العاده بدون مطالبه پرونده کیفری و انعکاس خلاصه آن بر اساس نظریه صادره مبادرت به صدور دادنامه شماره 16251/6/71 می نماید0 دادنامه در تاریخ 8/7/71 به آقای (ج ) و در تاریخ 9/7/71 به آقای (ب ) ابلاغ می شود نامبردگان به ترتیب در تاریخ 12/7/71 و 12/7/72 در مقام تجدیدنظرخواهی بر می آیند0 پس از انجام تبادل لوایح پرونده به این شعبه ارجاع می گردد0
لوایح طرفین به هنگام شور قرائت می شود0 هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای 000 عضو ممیز اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:
(بسمه تعالی 0 بر دادنامه تجدیدنظرخواسته این اشکال به نظر می رسد که صدور حکم مبنی بر قلع ونزع بنا ملازمه با احراز نحوه مالکیت خواهان نسبت به زمین دارد0 و در مورد مانحن فیه دلیل مالکیت ضمیمه پرونده نشده و آراء صادره از دادگاههای کیفری نیز به طور روشن و بارزی گویای این مطلب نیست و همان گونه که در رای شماره 11/1412/5/71 این شعبه اشاره شده ضرورت داشته که دادگاه پرونده کیفری را مطالبه و خلاصه مفیدی از آن منعکس و وضعیت ثبتی را از ثبت اسناد استعلام نماید و عنداللزوم معاینه محلی انجام یابد و نظر کارشناس جلب شود و پس از اثبات مالکیت مدعی رسیدگی به دعوی قلع و نزع بنا در هر حال منع قانونی ندارد لذا دادنامه تجدیدنظر خواسته را با لحاظ اعتراض تجدیدنظر خواهان نقض ]می کند[ و پرونده را به منظور رسیدگی به شعبه دیگر دادگاه حقوقی یک 000 ارجاع می نماید0 رای شماره 0143 قید کلمه (ابرام ) در رای شعبه دیوان اشعار به این دارد که شعبه دادنامه را حکم تلقی و آن را ابرام نموده است 0 اقدام دادگاه در صدرو حکم مجدد موجه نبوده است 0
مرجع : کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی 1 صلاحیت ، داوری ، خسارات ، امورحسبی ، وقف ، معامله فضولی ، تهاتروغصب تالیف یدالله بازگیر، ازانتشارات ققنوس ، چاپ اول ، سال 1377 102 * سابقه
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 174
تاریخ تصویب : 1372/02/28
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
بر حسب قوانین اصلاحات ارضی ، زارع صاحب نسق کسی است که قبل از تاریخ 1340 10 19 به بانک یا خرده مالک اجاره پرداخت نموده و قبوض مال الاجاره را به این اداره تحویل دهد با توجه به تصویر سند رسمی که به موجب آن خواهان به سرپرستی و مباشرت اراضی و باغات خواندگان تعیین و منصوب شده است مباشر زارع محسوب نمی شود
