×

هر کس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرارخودخواهدشد

هر کس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرارخودخواهدشد

هر-کس-اقرار-به-حقی-برای-غیر-کند-ملزم-به-اقرارخودخواهدشد
کلاسه پرونده : 10/27543
شماره دادنامه : 160/3
تاریخ رسیدگی : 21/3/73
تجدیدنظرخواه : آقای ((الف )) به وکالت از آقای ((ب )9
تجدیدنظرخوانده : آقایان ((ج ))و((د))
تجدیدنظرخواسته : دادنامه شماره 536و7537/6/73 شعبه دوم دادگاه حقوقی یک 000
مرجع رسیدگی : شعبه سوم دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان 000

خلاصه جریان پرونده : در تاریخ 18/5/71 آقای ((ب ))دادخواستی به طرفیت آقایان ((ج )) و ((د)) به خواسته اعلام قولنامه مورخه 18/4/69 به دادگاه حقوقی یک 000 تسلیم و توضیح داده قولنامه مذکو را با خواندگان تنظیم نمودم و مقر شد ظرف مدت 70 روز طبق نقشه شهرداری در ملک اینجانب احداث بنا نماید ولی به تعهد خود عمل نکردندودر نتجه نتوانستم اقساط ملک را که به صورت قسطی خردیده بودم بپردازم تا قابل معامله باشد و به لحاظ تخلف آنان و با توجه به اینکه در قولنامه تصریح شده در صورت تخلف هر طرف علاوه بر مبلغ دریافتی خسارت بپردازند فسخ قولنامه را با منظور نمودن خسارات تقاضا دارم 0 پرونده با کلاسه 71/280 در شعبه دوم دادگاته مرقوم در جریان رسیدگی قرار گرفته در تاریخ 26/10/71 آقایان ((ج )) و ((د)) دادخواستی به طرفیت آقای ((ب )) به خواسته الزام خوانده به تنظیم سند انتقال رسمی چهار دانگ مشاع از پلاک ثبتی 10279 از163 اصلی مقوم به مبلغ 201 هزار تومان و محکومیت وی به پرداخت هزینه ملک به میزان یک دوم و71/280 به همان دادگاه تسلیم واظهارداشته اند خوانده مطابق بیع نامه مورخ 18/4/69 چهار دانگ مشاع یک قطعه زمین و انشعاب آب آن را هر یک به نسبت دو دانگ مشاع به اینجانبان فروخته و قسمت عمده ای از ثمن آن را بر اساس قرارداد تنظیمی دریافت و مقرر بوده طبق توافقنامه عملیات احداث بنا توسط ما انجام و هر یک به نسبت سهم خود هزینه آن را پرداخت کنیم و پس از اخذ پایان کار از شهرداری نسبت به انتقال رسمی ملک اقدام نماید ولی خوانده از انجام تعهد خود امتناع و با آنکه قسمت عمده ثمن معامله را در دفعات دریافت داشته و دریافتهای خود را اقراردارد و ملک مورد نظر هم اکنون در تصرف ماست حاضر به انتقال رسمی ملک نیست و دادخواست ابطال معامله تقدیم نموده است در حالی که فروش نامه تنظیمی بر وقع عقد بیع و انتقال چهاردانگ از ملک دلالت دارد و شرایط صحت معامله موجود بوده و حق فسخ برای فروشنده در نظر گرفته نشده و نکته دیگر اینکه طرفین قرارداد احداث ساختمان آقایان ((ب و ((د)) بوده اند و آقای ((ج )) تعهدی به بنای ساختمان نداشته و اقدام لازم در زمینه احداث بنا صورت گرتفه حال آنکه خوانده تقابل اینجانب ((ج )) را نیز طرف دعوی قرار داده که خواسته وی وجه قانونی ندارد0
با توجه به اینکه خوانده متعهد به پرداخت یک سوم هزینه ساختمان شده و به حکایت صورتجلسه تامین دلیل ساختمان مطابق پروانه صادره به اتمام رسیده و آقای ((ب )) مبالغی به ما بدهکار است تقاضای صدور حکم محکومیت وی را به پرداخت این هزینه ها نیز داریم 0 خوانده هنگام وقوع عقد بیع از اینکه ملک در رهن 000 است ما را بی خبر نگه داشته و برای اینکه مانعی در انتقال رسمی ملک پیش نیاید حاضریم طلب 000 را پرداخت و فک رهن کنیم 0
این پرونده با کلاسه 71/728 ضمیمه پرونده اصلی درجریان رسیدگی قرار گرفته در اثناء دادرسی آقای ((الف )) به وکالت ازآقای ((ب )) وارد دعوی شده و در اولین جلسه دادرسی اظهار داشته خواسته موکل فسخ قولنامه مورخه 18/2/69 مقوم به مبلغ 2010000 ریال است چون خواندگان به تعهدات خود عمل نکرده اند از طرف یانتقال زمین از لحاظ000 مواجه با اشکالاتی گردیده با استفاده از شق آخرقولنامه یعنی استفاده از خیارشرط تقاضای فسخ آن شده است مضافا" براینکه معامله زمین مخالف مقررات زمین شهری و شهرداری بوده لذا تقاضای صدور حکم بشرح فوق دارد0 در مورد دعوی تقابل ، دو خواسته مطرح گردیده که هیچ کدام ارتباطی با هم نداردوعلی الخصوص هزینه ساختمان نمی تواند تحت عنوان دعوی تقابل مطرح گردد0 خواهانهای دعوی تقابل به موجب پرونده کیفری شماره 71/9475 بازپرسی دادسرای 000 اعلام شکایت به عنوان کلاهبرداری علیه موکل کرده اند که منتهی به صدور قرار منع تعقیب شده و بدین ترتیب عملا" انصراف خود را از وقوع و تحقق چنین قولنامه ای اعلام داشته اند و قطعا" چنین مورد دعوی از لحاظ شهرداری دارای تخلف است و در رهن 000 می باشد و معامله مشروط بوده و زمین نیز طبق نظر کمیسیون ماده 12 بایر و انتقال آن ممنوع است ، از تاریخ 18/4/69 موکل سعی در اخذ پروانه ساختمانی داشته و مبدا"70 روز از آن تاریخ به حساب نمی آید بلکه از تاریخ صدور پروانه ساختمانی است از طرفی ساختمان نیمه تمام است و برخلاف نقشه ساخته شده چون موکل از انجام معامله منصرف شده با استفاده از خیار طی اظهارنامه رسمی اعلام انصراف نموده وکیل مرقوم متعاقبا" اعلام می دارد شرط انصراف مقرر در قولنامه مدرکیه مقید به مدت نیست و در این حالت هم شرط باطل است هم عقد0 خواهانهای دعوی تقابل دادخواست خود را از جهت مطالبه یک دوم هزینه ساختمان مسترد داشته اند0 آقای ((ج )) توضیح داده بهای دو دانگ از زمین 15 میلیون ریال بوده که 13 میلیون ریال آن را پرداخت کرده ام درمورد احداث ساختمان هم بنده طرف قرارداد نبوده ام و سهم خود را برای احداث ساختمان پرداخت کرده ام 0 سفت کاری ساختمان فعلا" به اتمام رسیده و برای اخذ گواهی عدم خلاف آماده است و تخلفی از ناحیه من صورت نگرفته زمین طبق رای کمیسیون ماده 12 بایرتشخیص شده وپروانه احداث بنا هم صادر گردیده و برای انتقال مانعی موجودنیست 0 آقای ((د)) نیز افزوده است از ثمن معامله به سهم خود 1200000 تومان پرداخت کرده ام فقط دویست هزار تومان باقی مانده که بایددرمحضر بپردازم و آخرین پرداخت ده ماه بعد از عقد قرارداد بوده معامله منع قانونی نداشته و ندارد و مطابق نقشه و جواز ساخته شده و آقای ((ب ))تا کنون برای اخذ برگ عدم خلاف مراجعه نکرده 0 نامبردگان متعاقبا" با پرداخت طلب 000فک رهن کرده اند0 دادگاه وضعیت ثبتی پلاک مورد دعوی را استعلام و از شهرداری 000 پرسش نموده ملک مورد دعوی قابل انتقال است یا خیر و پاسخ واصله حاکی است است که در صورت پرداخت جرائم و عوارض متعلقه انتقال ملک بلامانع می باشد و متعاقبا" کفایت رسیدگی اعلام وخلاصتا" بشرح زیر رای صادرشده است 0
اولا" دعوی فسخ قرارداد فروش چهاردانگ مشاع از قطعه زمین مورد دعوی بااستفاده از خیار شرط و به لحاظ عدم انجام تعهدات خواندگان وارد نیست زیرا اصولا" خوانده ردیف اول آقای ((ج )) متعهد احداث ساختمان در ملک مورد معامله نبوده تا متخلف شناخته شود0از طرفی همان طور که در قرارداد آمده و به طرفین نیز در دادگاه عنوان نموده اند مقرربوده ظرف مدت 70 روز از تاریخ قرارداد در زمین ساختمان اخداث شود که صرفنظر از مدافعات خواندگان با توجه به اینکه بعد از اقتضای این مدت خواهان (فروشنده ) وجوه دیگری از ثمن معامله را از خواندگان دریافت نموده که آخرین آن مربوط به تاریخ 20/1/70 است و فی الواقع از این حق (شرط)انصراف حاصل گردیده وموجبی برای فسخ معامله نیست و حکم به رد این دعوی صادرمی شود0
ثانیا" در مورد دعوی آقایان ((ج )) و ((د)) به طرفیت آقای ((ب )) به خواسته خوانده به انتقال رسمی چهاردانگ از زمین مورد دعوی با توجه به اینکه مالکیت خوانده حسب گواهی اداره ثبت در پلاک مورد دعوی محرز بوده و با توجه به صدور پروانه ساختمان و اعلام شهرداری 000 مبنی بر اینکه انتقال ملک با پرداخت هزینه های متعلق منع قانونی ندارد و اصالت قرارداد عادی مورخه 18/4/69 محرز است و دلیلی بر بطان یا فسخ آن اقامه نگردیده و قسمت اعظم ثمن از طرف خریداران پرداخت شده به استناد مواد10و219و225 قانون مدنی و مواد46و47 قانون ثبت آقای ((ب )) را به انتقال رسمی ملک مورد خریداری به خواهانها آقایان ((ج )) و ((د)) محکوم می نماید وآنان موظفند قبل از تنظیم سند رسمی هر یک مبلغ دو میلیون ریال بابت باقیمانده ثمن معامله به آقای ((ب )) بپردازند0 مالیات انتقال نسبت به عرصه به عهده آقای ((ب )) و نسبت به اعیان و همچنین مخارج محضر طبق قرارداد به تهده هر سه نفر است ثالثا" در مورد دعوی مطالبه هزینه احداث ساختمان به نسبت سهم از آقای ((ب )) به لحاظ استرداد دادخواست قرار ابطال این قسمت از دادخواست صادر می گردد0 وکیل خواهان دعوی اصلی درخواست تجدیدنظر نموده و اعتراضات وی تکرار مطالبی است که در مرحله بدوی عنوان شده است 0 پرونده جهت رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است 0 لایحه اعتراضیه هنگام شور قرائت خواهد شد0
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای 000 عضو ممیز و اوارق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد
((اعتراضات آقای وکیل تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه شماره 536و537 مورخ 7/6/72 صادره از شعبه دوم دادگاه حقوقی یک شهرستان 000 موثر و موجه نیست و نقض رای تجدیدنظرخواست را ایجاب نمی کند و با عنایت به اوراق و مدارک مضبوط در پرونده های مطروحه و استدللا دادگاه به ویژه اینکه بند 1 قرارداد عادی مورخ 18/4/1369 مربوط به احداث ساختمان در قطعه زمین موردنظر تنظیمی تفی مابین آقای ((ب )) و آقایان ((د))و ((ج )) که متعاقب قرارداد قبلی تنظیم شده و طرفین صحت صدور واصالت آن را تایید نموده اند تصریح گردیده ((یک قطعه زمین به مساحت 5/1187 مترمربع به آدرس بالا که هر سه نفر نامبرده به طور مساوی مالک هستند اقدام به ساختمان نمایند)) که این مطلاب اقرارکتبی آقای ((ب )) به مالکیت آقایان ((د)) و ((ج )) هر یک به میزان دو دانگ مشاع است بنابراین و با عنایت به مواد 365و366و367 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1275 قانون مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته در حدی که مورد تجدیدنظرخواهی قرار گرفته صحیح و بلااشکال و مطابق باقانون و دلایل موجود در پرونده صدور یافته و مستندا" به بند 1 ماده 5 قانون تجدیدنظرآراء دادگاهها تایید و ابرام می شود0))

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشوردرامورحقوقی 3
قانون تجارت ،احوال شخصیه ،شناسنامه ،ادله اثبات دعوی ،احکام
حکومتی ،توقیف عملیات اجرائی وابطال اجرائیه
تالیف یداله بازگیر،انتشارات ققنوس ،چاپ اول ،سال 1377
108

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 160

تاریخ تصویب : 1373/03/21

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.