×

دراتهام ازاله بکارت کافی نبودن دلائل ازموجبات برائت است

دراتهام ازاله بکارت کافی نبودن دلائل ازموجبات برائت است

دراتهام-ازاله-بکارت-کافی-نبودن-دلائل-ازموجبات-برائت-است

وکیل


رای شماره : 122-24/7/47

رای اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور
نظربه اینکه دادگاه ضمن دادنامه فرجامخواسته به اشاره به دلائل استنادی دادستان وتوجه به اختلاف گوئی زهراکه یکبارازاله بکارت خودرا نسبت به متهم اعلام ودفعه دیگراظهارنموده شوهرش ازوی ازاله بکارت نموده ودرنظرگرفتن گواهی احمدوجعفرومحمدوربابه که جریان عزیمت زهرابه قم ودو شب اقامت مشارالیهارادرشهرستان مزبورتشریح وکوچکترین اظهاری علیه متهم ننموده اندوباسنجش وارزیابی دلائل وشواهدموجوددرپرونده دلائل اقامه شده رامفیدحصول علم ویقین برارتکاب بزه انتسابی به متهم ازناحیه مشارالیه تشخیص نداده وبالنتیجه برائت وی رااعلام نموده علیهذادادنامه فرجامخواسته که ازجهت رعایت اصول وقواعددادرسی هم اشکال موجب نقضی بر آن متوجه نیست به اکثریت آراءابرام می شود.

* سابقه *
عمل منافی عفت به عنف
ازاله بکارت - کافی نبودن دلائل

طبق کیفرخواست شماره 27-29/1/41فرجامخوانده به اتهام ازاله بکارت اززهرابیگی 17ساله که درعقدعلی بوده واخذمال بعنف ازاحمدمورد تعقیب دادسرای شهرستان قم قرارگرفته وبه استنادبه شکایت وگواهی پزشک واظهارات متهم وگواهی گواهان وسایرقرائن موجوددرپرونده بزهکاری متهم راثابت وطبق مواد207و234قانون کیفرعمومی کیفروی راازدادگاه جنائی مرکزدرخواست کرده است .
شعبه 5 دادگاه جنائی مرکزدرتاریخ 24/6/41به هیئت سه نفری باحضور نماینده آقای دادیاردادسرای استان ومتهم ووکیل مدافع وی تشکیل وپس از رسیدگی به موجب دادنامه شماره 791-24/6/41اجمالاچنین رای داده است :
اولادرخصوص اتهام منوچهربه اخذمال به عنف ازاحمدنظربعدم وجود دلیل کافی وباتوجه به اینکه حسب ادعای شاکی اخذگندم نامبرده مدتی قبل از دستگیری متهم بوده وبعیدبنظرمی آیدکه شاکی که دهبان وکدخدای محل بوده به تهدیدوعنف مالی به متهم بدهدواعلام وشکایتی هم ننمایدوفقط پس از دستگیری متهم به اتهام دیگرمدعی این عنوان باشددرنظردادگاه انتساب اتهام مذکوربه متهم یادشده محرزنیست ورای به برائت مشارالیه دراین قسمت صادرواعلام می گرددثانیادرخصوص اتهام دیگرمنوچهرنامبرده به ازاله بکارت زهراعیال 17ساله علی باتوجه به اظهارات زهرامشارالیهادر تحقیقات مورخ 9/9/40مبنی براینکه منوچهرمتهم ازاوازاله بکارت ننموده است وسه روزاست که باماشین سنگی به قم آمده است وشبی رادرمسافرخانه حسین آقانزدیک حرم وشب دیگررادرمنزل محمدخوابیده است ونظربه اظهارات و شهادت احمدوفضل اله وجعفروعلی اکبرومختاروبانوربابه ومحمددرخصوص کیفیت مسافرت زهراازفرح آبادتاقم واقامت اودراین شهروباتوجه به مواجهات انجام شده بین زهراواقدس خواهرش بااحمدوفضل اله وجعفر فوق الذکرونظربه عدم صحت اظهارات وادعاهای زهراسابق الذکردرتحقیقات مورخ 14/9/40ومابعدبه اینکه بامنوچهرمتهم وسیله تاکسی به قم آمده ودر منزلی که محلش رانمی داندمتهم ازاوازاله بکارت کرده است واختلاف این اظهارات وادعاهابابیانات قبل مشارالیهاواظهارات وشهادات احمدو فضل اله وجعفروعلی اکبرومختاروربابه وبالجمله ازنظرفقددلیل کافی درنظر دادگاه ارتکاب ازاله بکارت زهراوسیله منوچهرثابت ومحرزنیست دراین قسمت نیزرای برائت مشارالیه صادرواعلام می گردد.
دادسرای استان ازرای مذکورفرجامخواهی نموده وپرونده به شعبه 12 دیوان عالی کشورارجاع گردیده است .شعبه مذکورپس ازتنظیم گزارش و قرائت آن وملاحظه نظریه کتبی آقای دادیاردیوان عالی کشورمبنی برنقض دادنامه فرجامخواسته مشاوره نموده وچنین رای داده است :
اعتراضات دادسرای استان وتقاضای ماهوی نماینده جناب آقای دادستان کل بشرح زیر:(باعنایت به لایحه فرجامی دادسرای استان مرکزونظریه مورخ 8/10/41دادیاردیوان عالی کشورمستندحکم دادگاه جنائی دربی تقصیری متهم برخلاف محتویات پرونده بنظرمی آیدوتقاضای فرجام حکم رادارم )در قسمت اتهام متهم به ازاله بکارت موجه بنظرمی رسدزیراباتوجه به اعتراضات دادسرای استان وگواهی پزشک درموردکیفیت ازاله بکارت استنباط دادگاه درصدورحکم برائت برخلاف قرائن ودلائل وشواهدموجوده در پرونده می باشدلذادادنامه دراین موردبااجازه ماده 430مکررازقانون آئین دادرسی کیفری نقض ورسیدگی به شعبه دیگردادگاه جنائی استان مرکزارجاع می شود.درقسمت اخذمال به عنف دادسرای استان به گواهی گواهان استنادکرده که دادگاه به گواهی گواهان توجه کرده وآنرابرای احرازبزه کافی ندانسته استنباط دادگاه دراین موردبرخلاف دلائل وشواهدموجودنیست وچون ازملاحظه محتویات پرونده اشکال موثرموجب نقضی مشهودنیست لذاباردتقاضای دادسرای استان وتقاضای ماهوی نماینده جناب آقای دادستان کل حکم فرجام خواسته درمورداخذمال به عنف به اتفاق آراءابرام می گردد.
پرونده به شعبه 5 دادگاه جنائی استان مرکزارجاع گردیده وشعبه مذکور پس ازانجام تشریفات قانونی درتاریخ 10/12/44باحضورآقای دادیار دادسرای استان ومتهم ووکیل وی تشکیل وپس ازرسیدگی بموجب دادنامه شماره 367-19/12/44اجمالاچنین رای داده است :
باتوجه به اظهارات ومدافعات منوچهرمتهم پرونده وانکارمشارالیه درارتکاب بزه منتسب درمراحل تحقیق ودرمحضردادگاه وباتوجه به مدافعات وکیل متهم درجلسه دادرسی ودرنظرگرفتن اینکه اظهارات زهرابدون مقرون بودن به دلیل چون درمقام شکایت ودادخواهی ازمتهم است نمی تواندعلیه متهم دلیلیت داشته باشدواظهارات عباس وزهراوعلی شوهرزهراواقدس خواهر نیزصرفنظرازاینکه شخصاناظرواقعه نبوده اندچون نقل قول اززهرامی باشد مضافابه لحاظ بستگی بازهراقطع نظرازاینکه عباس وعلی خوددرمقام شکایت ازمتهم اظهاراتی علیه اونموده انداظهارات مشارالیهانیزبدون مقرون بودن به دلیل نمی تواندعلیه متهم قابل ترتیب اثرباشدوگزارشات مامورین ژاندارم هیچیک حاکی نیست که شخصاناظرواقعه بوده اندبلکه حاکی ازنقل شکایت واظهارات شاکیان است که آنهم بدون دلیل علیه متهم نمی تواند دلیلیت داشته باشدازمطلعین قضیه بنام احمدوجعفرومحمدوربابه هیچیک درمراحل تحقیق اظهاری علیه متهم که دلالت برارتکاب بزه منتسب مذکوردر کیفرخواست دادستان ازناحیه متهم داشته باشدننموده اندصرفنظراز اختلافگوئی که دراظهارات زهرادرمراحل تحقیق موجوداست گواهی نامه مورخ 9/9/40اداره بهداری وبهداشت قم درباره زهرامشعراست براینکه دوپارگی درروی پرده بکارست مشاهده می شودیکی قدیمی ودیگری کاملاتازگی داردو24یا 48ساعت بیشترازپارگی آن نمی گذردکه باتوجه به تاریخ شکایت شاکیان اساسا چون گواهی نامه مذکورحاکی ازاین نیست که ازاله بکارت ازناحیه متهم موصوف بعمل آمده باشدتابتواتن این گواهی نامه راعلیه متهم قابل ترتیب اثردانست وچون درپرونده دلیلی که مثبت وقوع بزه منتسب مذکوردرکیفر- خواست دادستان وموجب حصول علم به وقوع بزه ازناحیه متهم موصوف باشد ملاحظه نمی گرددلذادادگاه حکم برائت منوچهرراصادرواعلام می نماید.
دادسرای استان ازاین رای نیزدرخواست رسیدگی فرجامی کرده وبا استنادبجهات ودلائلی که سابقادرلایحه فرجامی شماره 18406/16-9/7/41 اشعارداشته درخواست نقض دادنامه فرجامخواسته رانموده است .وجناب آقای دادستان کل بافرجامخواهی دادسراموافقت فرموده اندورسیدگی به شعبه 12ارجاع گردیده است .
درتاریخ 21اردیبهشت ماه 46موضوع اصراری وقابل طرح درهیئت عمومی دیوان عالی کشورتشخیص ومقررگردیده پرونده به هیئت مزبورارجاع شود.
پس ازطرح پرونده موضوع درهیئت عمومی دیوان عالی کشوروقرائت گزارش پرونده وملاحظه اوراق لازم وکسب نظریه جناب آقای دادستان کل بشرح زیر:
"دلائل اتهام منوچهربشرح زیرمی باشد:
قبلالازم می دانم عین اظهارات زهرامجنی علیهاراکه باسادگی در بازجوئی های ژاندارمری اداءکرده ذیلانقل نمایم :
"علی شوهرم که مراعقدکردمراتصرف نکرده وامسال می خواسته مراعروس کندقبول نکردم وبه قم فرارکردم ازدوسه ماه پیش منوچهر(متهم )هرروزمی آمد بامن صبحت واظهارعشق می کردکه شماطلاقت رابگیرمن شماراعقدمی کنم اگرهم طلاقت رانمی دهندمن شمارامی برم نگاهداری می کنم من قبول نمی کردم حتی چند مرتبه عباس بامسعودبرادرمنوچهروعصمت ازقول منوچهربه من وعده ونوید می دادندتااینکه من راضی شدم وبامنوچهررابطه عشق بازی پیداکردم ودر محلهای مخفی باهم رازونیازمی کردیم یک شب که پدرم درسرآب بودومادرم هم مریض بودعصمت باعباس ومسعودآمدندمنزل مابنام شب نشینی وچون مادرم مریض بودخوابیدنداین سه نفرگفتندهرچه اثاث وطلاآلات وپول نقددارید جمع کن ببریم تحویل منوچهربدهیم اثاث راتحویل آنهادادم بردندمنزل منوچهروشب دیگرشبی که پدرم درخانه نبودمنوچهردستورداده بودمن بیایم توی باغچه خانمان وآنهاهم بیایندباهم فرارکنیم نصف شب شده بودکه من رفتم توی باغچه دیدم عباس ومسعودوعصمت هم آمدندباهم رفتیم آنطرف دیدم منوچهربایک تاکسی ایستاده مراسوارکردندوبطرف قم حرکت کردیم واین سه نفررفتندبه خانه هایشان ماهم به طرف قم رفتیم ووقتی که نزدیک سحربه قم رسیدیم منوچهرمرابه خانه ای بردکه نمی دانم درکجاوچه محل بدتاسرآفتاب و اذان آنجابودیم وبه من گفت شمابرویدمسافرخانه من می خواهم بروم محمدآباد کاخ وشب دیگری مرابرددرمنزل میرزامحمددرهمان سحری که مراداخل خانه برد دختری مرابرداشت دریک ماه جلوتریک شب وعده ملاقات بامن گذاشت توی منزل خودمان درآشپزخانه این عمل رابامن کرد."
حقایق زیرازاظهارات ساده زهرااستخراج می گردد.
1- دوشیزه زهرامایل به مزاوجت باعلی نبوده وبه عنف اورابه عقد علی درآورده بودندووقتی می خواستندعروسی کنندازجهت اکراهی که ازشوهر خودداشته به قم فرارکرده .
2- منوچهرازاین اکراه دوشیزه زهرااستفاده کرده شروع به عشق بازی نموده وپیوسته اوراتشویق می کرده طلاق بگیردتابااوازدواج کند.
3- پس ازیک سلسله عشق بازی واغفال زهرایک شب منوچهردرآشپزخانه منزل زهرابااومواقعه کرده ولی به واسطه ایمن نبودن ازمحل وخوف ازآشکار شدن عمل ناشایسته خودموفق نشده بودکاملاازاوازاله بکارت کند.
4- منوچهرکه نه فقره سابقه کیفری غیرقطعی سرقت داشته پس از علاقمندساختن زهرابخودطلاآلات وپول های نقداوراازاوگرفته واینطور وانمودمی کرده که می خواهدوسائل فراراورافراهم کندتاباهم زندگی کنند.
5- منوچهربالطائف الحیلی که بکاربرده بالاخره زهراراحاضرکرده که بااوبطرف قم حرکت کند.
6- پس ازرسیدن به قم منوچهرمجددابازهرامواقعه کرده واین دفعه کاملاازاوازاله بکارت نموده است .
7- بالاخره پس ازاطفاءشهوت خودیک شب زهرارابه مسافرخانه وشب بعدبه منزل شخصی به اسم محمدبزازدوست خودروانه کرده است .
آیااین اظهارات زهراکه باسادگی بیان کرده واقعیت دارد؟
برای کشف حقیقت لازم است آنراموشکافی کرده وباسایرقرائن و مویدات پرونده تطبیق نمائیم .
1- دراین واقعه دونفردرمظان ازاله بکارت اززهرامی باشندیکی شوهر اوکه اوراعقدکرده وهنوزعروشی ننموده ودیگرمنوچهرباتوجه به اینکه زهرا ازعلی شوهرخودتنفرداشته وبرای اینکه بااوعروسی نکندبه قم فرارکرده مسلم است که علی ازاوازاله بکارت نکرده است مویددیگراین امرشکایت پدروشوهرزهرامی باشدپدراودرردیف 23و35چنین اظهارداشته :"منوچهر دخترم رابه قم برده وازاله بکارت کرده وچهارصدتومان وجه نقدوگلوبندو النگومتعلق به دخترم رازهرابه منزل منوچهربرده است ."
همینطورعلی شوهراودرردیف 258اظهارداشته که "منوچهردوشیزه زهرا عقدکرده مرافریب داده وازاله بکارت ازاونموده ."
درایران پدروشوهرتعصب فوق العاده به ناموس دختروزن خوددارندو معقول نیست که اگرازاله بکارت ازطرف علی شوهرزهرابعمل آمده باشداوو پدرزنش درمقام شکایت برآیندوحیثیت خودرابین اکفاءواقران خود جریحه دارسازند.
به دلائل فوق مسلم است که ازاله بکارت ازطرف شوهرزهراواقع نشده است .
اینک بایددیدکه آیامنوچهرمرتکب این عمل شده یاشخص دیگر؟
مویدات ذیل مسلم می داردکه منوچهرمرتکب این گناه شده است :
اگرمسلم شودکه اثاث زهرادرنزدمنوچهرپیداشده این یکی ازقرائن و امارات قویه است که منوچهرمرتکب ازاله بکارت شده است .
باتوجه به ردیف 49معلوم شده اثاث راکه زهرااظهارداشته منوچهردر ساک گذارده متهم آنهارادرزندان همراه خودداشته است .
بودن اثاث زهرادرزندان نزدمنوچهراظهارات زهرارابه اینکه مرا تشویق می کردکه فرارکنیم تاباهم زندگانی کنیم تاییدمی نمایدزهرااین دختر برگشته بخت هفده ساله که فاقدقوه ممیزه کامل بوده خیال می کرده که منوچهر می خواهدواقعابااوازدواج کرده وبرای همیشه باهم زندگانی نمایندغافل از اینکه عشقبازی اوبرای به چنگ آوردن طلاآلات پول نقدواثاث اووتامین غریزه حیوانی خودش بوده است .
امروزیکی ازوسائل اغفال دوشیزگان ساده لوح نویدازدواج ازطرف مردان است درصورتی که پیشنهادکنندگان ازدواج غالبادراظهارات خود کاذب می باشندوپس ازتامین غریزه حیوانی خوددخترفریب خورده رارها می کنندهمین بلیه دامنگیرزهراشده است .
دلیل دیگراختلاف گوئی متهم درصفحه 23ودرردیف 48می باشدزیرادر صورت مجلس مورخ 9/9/40درضمن تحقیقات اظهارداشته "هیچگونه سابقه و آشنائی بادوشیزه زهرانداشتم وحتی بااوحرف نزده ام "درصورتی که درصورت مجلس مواجهه اوبازهرادرآگاهی آشنائی اومسلم می گرددودرمقابل اظهارات صریح مجنی علیهافقط اظهارداشته "پدرومادراویادداده اندچنین اظهاراتی نماید."
آیابابودن اثاث زهراهمراه منوچهردرزندان می توان قبول نمودکه متهم زهراراندیده وحتی بااوحرف نزده است ؟انکاراوازآشنائی اوبامجنی علیهابرای این است که اتهام ازاله بکارت رابه این وسیله ازخودنفی کند.
یکی ازمویدات دیگرگواهی نامه شماره 9/9/40-3216است .بانو گلخواه مامای رسمی درردیف 11بشرح ذیل اظهارنظرنموده است :"بانوزهرا معاینه شدبکارت اوازبین رفته است دوپارگی درروی پرده بکارت مشاهده می شودیکی قدیمی ودیگری کاملاتازگی داردو24یا48ساعت بیشترازپارگی آن نمی گذرد"این گواهی نامه مویداظهارات زهرااست به اینکه منوچهردردو مرتبه موفق شده ازاوازاله بکارت کامل نمایدیک مرتبه درقم ویک مرتبه در یکماه قبل ازآن درآشپزخانه منزل زهرا.
یکی ازدلائل دیگرواقعیت داشتن اظهارات زهرامودای اظهارات محمد است که زهرارانمی شناخته واظهارداشته اوبه تنهائی به منزل من آمدزیرا همانطوری که فوقااشعارگردیدمجنی علیهااظهارداشته منوچهرپس ازازاله بکارت ازاویک شب اورابه مسافرخانه فرستاده وشب دیگربه منزل محمدبزاز دوستش برده است .
آیابااین همه قرائن ودلائل می توان دراظهارات صادقانه مجنی علیهای نگون بخت تردیدکردوکسی غیرازمنوچهررامرتکب ازاله بکارت ازاو دانست ؟
اگرمقررشودکه درمسائل منافی عفت که به اغفال جامعه تماس داردفقط به چهارمرتبه اقرارویاشهادت شرعی جرم راثابت شده دانست بایددیگر انتظام خانواده هاوپاکی نسل رادرآن جامعه انتظارنداشت وپیدایش بزرگترین عامل انحطاط اخلاقی رادرآن پیش بینی کردامروزاعتلاءهرملتی را قائم به عواملی چندمی دانندومهمترین آن خانواده است اگردرخانواده هااز لحاظ بروزبی عفتی زن ومردبه یکدیگرمحبت نداشته باشندواولادی که بوجود می کیدازلحاظ فرزندی موردشک وتردیدواقع شودوالدین آنهادرتعلیم و تربیت اوجان فشانی نمی نمایندوچنانچه نیروی انسانی درآن جامعه بدون تعلیم وتربیت نشونمایندمعلوم نیست چه بلیه عظیمی دامنگیرآن جامعه می شود.
قانون مجازات درماده اول حدودوتعزیرات مقرره درشرع رادرصورتی قابل اعمال می داندکه جرائم موافق موازین اسلامی تعقیب ومجری شودوالا مجازاتهای عرفیه پیش بینی شده درآن بایدمجری شود.
آیادراین پرونده مجازات ازاله بکارت که درقانون مجازات پیش بینی شده همان است که درشرع اسلام وضع گردیده اگرمجازات این عمل متفاوت است دیگرنبایدتنهاموازین اسلامی رادرکشف آن موثردانست بعلاوه اگرفرض شودکه اثبات ازاله بکارت تنهابااقرارویاشهادت شرعی قابل اثبات است ودراین پرونده اتهامات منوچهرازلحاظ فقدادله طبق موازین عرفی قابل اثبات نیست آیارابطه نامشروع اوهم بایک زن عقدشده بایدمقتصر باشد.
اگرمقررشودکه همان موازین کشف رایگانه دلیل مجرمیت دانست باید ترقیات شگرفی که درعلوم جزائی به وقوع پیوسته به چشم حقارت نگریست .
موضوع دلائل یکی ازمسائل بسیاردقیق امورجزائی است زیراسرنوشت جزائی متهم ازروی دلائل اقامه شده معلوم می گردد.
دربین دلائل (اسنادومراسلات ،اعتراف ،علائم مادی واقعه وبالاخره شهادت شهود)،علائم مادی واقعه که به مثابه شهادت صامت اشیاءمحسوب می شودمتقن ترین وسیله تشخیص است اگراشخاص به دروغ گفتن ابتلاءدارند زیان اشیاءدرصورت شناخت آن حقایق راافشاءمی کندنتایج حاصله ازاثر انگشت وتجزیه خون وآزمایش سموم بیش ازاقراردرافشاءحقیقت قاطع می باشد.اقرارمخصوصادرمسائل جزائی خاصیت موضوعیت خودراازدست داده وصرفاجنبه طریقیت راداردودادرس به اقرارواظهاراتی که خواه شاکی وخواه متهم می نمایددرصورتی که باعلائم مادی واقعه وفق ندهدنبایدترتیب اثردهد وتنهاگفته هائی ملاک حکم بایدقرارگیردکه باقرائن وامارات منطبق وعقل سلیم وبالخصوص جریان واقعه آنراتاییدکندبهمین جهت اطاق بازپرس باید آزمایشگاه پلیس جنائی نیزباشدتابتواندجرائم ارتکابی عصرحاضرراکه به واسطه تحول تجارت وصنعت ووسائل حمل ونقل بیشترآمیخته بامکروحیله است کشف کند.
شهادت برعکس علائم مادی واقعه سست ترین ادله محسوب می شودزیرایک دسته ازشهوددراثرضعف حواس وناخوشیهای گوناگون ودسته دیگربه واسطه نداشتن تقوی وملکات فاضله موجب گمراهی قضامی شوند.برای نظارت گفتار شهودبایدآنان رامانندمتهمین تحت مطالعات جسمی وروانی قراردادتاضعف قوای مادی ودماغی واحساسات وکینه وعفاف آنهامعلوم شودبعلاوه بایدوضع اجتماعی آنهاومحیط ونفعی که درافشاءاظهارات خوددارندموردتوجه قرار دادبهمین جهت قاضی جزائی که عهده داروظیفه خطیرمی باشدعلاوه برخصائل اخلاقی واستقلال مطلق بایددرامورجزائی واجدصلاحیت وتخصص باشدوبه علوم تاریخ طبیعی جنائی انسان وروان شناسی وعلم امراض دماغی وطب قانونی و پلیس علمی وعلم الحیات معرفت داشته باشدتابتوانندامنیت جزائی کشور راتثبیت وتامین نماید.
دراین پرونده کراهت زهراازشوهروآمادگی اوبرای فریب خوردن پیدایش اثاث اودرساک منوچهرپارگی پرده بکارت زهرادردومرحله علاقه منوچهربه طلاآلات وپول نقدواثاث زهراباتوجه به اینکه نه فقره سابقه غیر قطعی سرقت داشته کاملامنطبق بااظهارات ساده زهرامی باشدوبرای یک قاضی محقق ومتفرس قاطع ترین دلائل مجرمیت منوچهربه شمارمی آید.
بنابه مراتب بالادادسرای دیوان عالی کشورمنوچهرراکه نه فقره سابقه سرقت غیرقطعی بشرح زیرداردتنهاعامل نگون بختی وتباهی زهرای ساده لوح می داندوبدین لحاظ تقاضای نقض حکم برائت اورامی نماید.
تاریخ بازداشت تاریخ صدورحکم نوع بزه
1-24/9/28 28/10/28 سرقت
2-31/8/34 27/4/34 "
3-25/3/36 6/6/36 "
4-18/7/36 30/7/36 "
5-19/1/37 23/5/37 "
6-19/1/37 10/10/36 "
7-19/1/37 14/4/37 "
8-19/3/39 12/7/39 "
9-19/3/39 10/10/37 "
دادستان کل کشور- عبدالحسین علی آبادی "
مشاوره نموده بشرح زیررای داده اند:

مرجع :آرشیوحقوقی کیهان ازصفحه 98تا109 سال 1347چاپ 1348
مجموعه رویه قضائی کیهان آراءهیئت عمومی دیوان عالی کشور

16

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 122

تاریخ تصویب : 1347/07/24

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.