×

چنانچه دلائل وقرائن وشواهد موجود درپرونده مخالف اصول وکیفیاتی باشدکه دادگاه مستنداستنباط خودبربرائت متهم قرارداده است حکم نقض میشود

چنانچه دلائل وقرائن وشواهد موجود درپرونده مخالف اصول وکیفیاتی باشدکه دادگاه مستنداستنباط خودبربرائت متهم قرارداده است حکم نقض میشود

چنانچه-دلائل-وقرائن-وشواهد-موجود-درپرونده-مخالف-اصول-وکیفیاتی-باشدکه-دادگاه-مستنداستنباط-خودبربرائت-متهم-قرارداده-است-حکم-نقض-میشود
رای شماره : 6850-2/12/1343

رای اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور
اعتراضات دادسرای استان درموردبرائت مرتضی فرزندالله بخش .... به قتل دوشیزه فاطمه که موردتاییدجناب آقای دادستان کل واقع شده باتوجه به مندرجات پرونده وکیفیت حادثه به ویژه گواهی پزشک بهداری درموردبسته شدن طناب به پای مجنی علیهاونبودن هیچگونه خونمردگی درپای اوواردبنظر می رسدچه آنکه بنابه گفته متهم چنانچه شترهای اودرموقع عزیمت دربین راه لطف آبادازسیاهی یاعلت دیگری رم کرده وشترمرکوب اومشارالیه رابه زمین می زدلازم می آمدخوددنبال شترگمشده خودمیرفت یاکسانی رابه سراغ آن می فرستادوحال اینکه چنین اقدامی نکرده ودرمعاینه ای که ازشخص مرتضی .... بعمل آمده سوای دردچشمی که سابقامبتلابوده هیچگونه نشانه ای ازکوفتگی و ضرب دربدن اومشهودنبوده ودرمسیرراه متوفات ازخونریزی نیزاثری هم مشاهده نشده است وباتوجه به گزارش اداره آگاهی وصورت مجالس موجوددر پرونده ومعاینات بازپرسی وتحقیقات جاریه چون دلائل وقرائن وشواهدموجود پرونده مخالف اصول وکیفیاتی است که دادگاه مستنداستنباط خودبربرائت مرتضی ...قرارداده ضمن نقض حکم ممیزعنه رسیدگی مجددبه شعبه دیگردادگاه جنائی استان نهم ارجاع می شود.

* سابقه *
کافی بودن دلائل

دادستان استان درگزبموجب کیفرخواست شماره 45-؟؟/؟؟/38علیه فرزندآلابخش اهل فردوس ساکن لطف آباد؟؟ساله فاقدپیشینه کیفری به استنادمواد170و207قانون مجازات عمومی بارعایت ماده 2الحاقی به آئین دادرسی کیفری متهم به ازاله بکارت وقتل دوشیزه فاطمه دردادگاه جنائی استان نهم ؟؟؟؟دعوی وصدورحکم برمحکومیت ومجازات وی راخواستارشده است بدین توضیح :متهم مقتوله رابه بهانه بردن به لطف آبادحرکت داده ودرراه باتوطئه قبلی ازمشارالیهابه عنف ازاله بکارت کرده وبرای امحاءآثارجرم مجنی علیهاراخفه ویابنحودیگری مقتول وآنگاه یک پای اورابه ریسمانی وسر دیگرریسمان رابه سبدی که بالای شتربوده بسته وشتررارهاکرده است به این اندیشه که بعداادعاکندشتررم کرده واورابه زمین کشیده ومقتول ساخته است
شعبه اول دادگاه جنائی استان نهم پس ازانجام اموردفتری وتشکیل جلسه مقدماتی وعدم وجودنقض ودستورتعیین وقت دادرسی درجلسه مورخ 24/6/38پنج نفری پس ازخاتمه رسیدگی واعلام پایان دادرسی به اکثریت آراء
درموردازاله بکارت به عنف بعلت اینکه شاکی خصوصی شکایت نکرده موقوفی تعقیب ودرمورداتهام قتل عمدبه استدلال اینکه متهم منکرعمل منتسبه است وباتوجه به اظهارات نه نه خانم مادروعلی محمدناپدری فاطمه واینکه تصدیق پزشک واظهارات معاینه کنندگان جسدوظنی که نسبت به کشته شدن فاطمه پیداشده مستندکافی نداردوموجب حصول علم ویقین بروقوع قتل نمی شودمتهم راازبزه ارتکاب قتل تبرئه نموده است .
دادیاردادسرای استان نهم حین اعلام رای فرجامخواهی نموده واشاره کرده که رای دادگاه برخلاف دلائل موجوددرپرونده صادرگردیده وطبق دلائل موجوده ازاله بکارت ازفاطمه وکشتن اوبعدازازاله بکارت وبستن طناب به پای مشارالیهابه سبدروی شتربرای محواعمال انجام شده محرزاست ودادگاه برخلاف دلائل ونظریه پزشک به صدوررای برائت مبادرت نموده است .دادستان کل دیوان کشوربااین فرجامخواهی موافقت کرده است .
شعبه هشت دیوان عالی کشوربه موضوع رسیدگی وبه این استدلال :
....چون نماینده دادستان کل بشرح مندرج دربین الهلالین (باتوجه به محتویات پرونده واعتراضات دادسرای استان وگواهی پزشک قانونی که پس از معاینه جسداظهارداشته بااینکه عضلات طرف چپ صورت وچشم ونصف پیشانی و قسمت کمی ازبینی وقسمتی ازجلوی سینه صدمه دیده وجدارخارجی شکم پاره شده و احشاءخارج گردیده ومقداری سنگ وموادخارجی داخل قفسه شکم گردیده وعضلات بالای هردودست وقسمتی ازپاازبین رفته ودربدن محل ضربه مشهودنیست ولی چون اثری ازپرده بکارت نیست ودرمچ پای چپ که طناب بسته شده درمحل بسته شدن طناب اثرخونمردگی وجودنداردوازجسدخونریزی نشده ودرهیچیک ازنقاط ازبین رفته علائم خونریزی مشهودنیست فوت قبل ازبرخوردطفل به اجسام مختلف وازبین رفتن عضلات بدن رخ داده وممکن است پرده بکارت قبلاازبین رفته ونه براثرتصادف بااجسام خارجی درصورتی که اگربنابه اظهارمتهم بر اثررم کردن شتردرحالی که طناب به مچ پای دختربسته شده بوجودمی آمدمثلابا زنده بودن دختردرچنین حالی علاوه براینکه اثرفشاردرمچ پاباقی می مانددر محل مزبورخونمردگی شدیدی نیزبوجودمی آمدویادراولین برخوردبه اجسام و کشیده شدن بدن روی شن وخاک ازمحل اصابت وقسمتهای ازبین رفته خون جاری می شدچون بادفت کاملی که بعمل آمده ومحل اصابت بدن به اجسام مختلف مورد معانیه قرارگرفته آثارخونی نبوده معلوم است موقعی که اورابه شترآویزان کرده اندآثارحیات دربدن نبوده ومدتی اززمان فوت گذشته بوده که پس از برخوردشدیدبه اجسام مختلف خونی جاری وحتی آثارخونمردگی نیزدربدن مشهود نگردیده وبعلاوه طبق تحقیقاتی که بعمل آمده مشارالیه قبل ازاینکه دنبال دختروبابقول خودشترهای رم کرده برود،به لطف آبادرفته وتظاهربه افتادن ازروی شتربراثررم کردن شترهانموده ومدعی گردیده بدن وچشمش شدیداصدمه دیده ودردمی کند که بازپرس وپزشک قانونی اورادربیمارستان معاینه وپس ازمعاینه دقیق تصدیق کرده اندکوچکترین صدمه به اوواردنشده وتظاهربه ورود صدمه ودردمی نمایدوحال آنکه اگرچنین اتفاقی افتاده وشترهارم کرده بودند چون دخترروی شتربوده وبارگندم هم روی شترهابنابه اظهارمتهم بوده ومتهم به جای تظاهربه افتادن ازشتربه آبادیهای نزدیک رفته وازاهالی استمداد می کرده ویااقلادنبال شتری که دخترروی اوقرارداشته می رفته ازنحوه عمل معلوم است اقدامات متهم درموردرم کردن شترهاعنوانی بیش نبوده بخصوص درضمن تحقیق نیزبارگندمی که ازشترهاافتاده وبعدابدست آمده باشدمعلوم نگردیده وجزیک شترکه بطرف دروازه درگزهدایت شده شتررم کرده وگمشده که مویدصحت اظهارات متهم باشددرپرونده مشهودنیست ومضافابراین متهم در موردرم کردن شترهاعلت وجهت قابل قبولی اظهارنکرده واختلافات بینی در این قسمت ازاظهارات اومشهوداست وباتوجه به دلائل مذکوره این ادعامقرون به واقع به نظرنمی رسدوآنچه محقق است دخترسالم ازده حرکت داده ودرفاصله بین دومحل دخترکشته شده وبعدامباشرقتل نقشه کشیده وسرطنابی رابه مچ پاوسر دیگرشتربسته وشتررابطرف شهردرگزحرکت داده وتظاهربه رم کردن شترکرده ولی غافل بوده که اگرکسی زنده ازشترافتاده ویامرده به شترآویزان باشددر برخوردبااجسام متعدداختلافی بوجودمی آیدوبامعاینه پزشکی معلوم می شودکه صدمات درحال حیات بوجودآمده ویابعدازمرگ که طبیب این مراتب رادرنظر گرفته ومرگ راقبل ازبسته شدن طناب به مچ پاوصدمه وارده به جسدتشخیص داده ودرتمام این جریانات جزمتهم دیگری دخالت نداشته ومتهم مدعی پیش آمد دیگری تازمانی که به رم کردن شترتظاهرکرده نشده وبودن دختررادرکمال صحت وسلامت دربین راه تصدیق کرده وعلاوه مادردختراظهارکرده شخص دیگری موقع حرکت دخترومتهم ازده همراه آنهابوده درحالی که متهم چنین اظهاری نکرده و دادگاه دراین موردتحقیق ننموده درصورتی که اگرادعای مادرمقرون به حقیقت بودتحقیق ازاوبی تاثیردرقضیه نبوده وچون دلائل وقرائن وشواهدموجوددر پرونده مخالف اوصل وکیفیاتی است که دادگاه مستنداستنباط خودبربرائت متهم قرارداده وبرائت متهم برخلاف دلائل مزبوربوده لذارسیدگی ماهوی و نقض دادنامه فرجامخواسته موردتقاضااست )درخواست رسیدگی فرجامی ماهوی نموده وبامراجعه به محتویات پرونده امراعتراضات مذکوره موجه به نظرمی رسدحکم ممیزعنه نقض ورسیدگی مجددبه شعبه دیگردادگاه جنائی استان نهم ارجاع می گردد.
شعبه دوم دادگاه جنائی استان نهم پس ازانجام تشریفات قانونی و تشکیل جلسه مقدماتی وصدورقراروتعیین وقت دادرسی درجلسه علنی 5 نفری پس ازاستماع توضیحات متهم وبیانات دادیارومدافعات وآخرین دفاع به اکثریت آراءچنین رای داده است :
دلیل کافی براینکه متهم مرتکب بزههای انتسابی شده باشددرپروده امر نیست ومتهم منکربزه انتسابی است گواهی نیزدربین نمی باشدتنهادلیل گواهی پزشک است که می نویسدچون درمحل بستگی طناب خونمردگی وجودنداشته وعضلات انی محل پلاسیده شده وهمچنین درهیچیک ازنقاط ازبین رفته علائم خونریزی مشاهده نمی شودچنین تصورمی رودکه متوفات قبلابعلت نامعلوم فوت نموده یامقتول گردیده است ضمناپرده بکارت ممکن است قبلاازبین رفته یادر اثرتصادف بااجسام خارجی ازبین رفته باشدگواهی پزشک نه درموردقتل ونه درموردازاله بکارت صریح نیست چنانچه دوشیزه فاطمه قبلابه وسیله متهم به قتل رسیده باشدمی بایستی آثارمشهودمی گردیدوپزشک گواهی می کردکه به چه نحوی متهم مرتکب گردیده است درحالی که پزشک علت فوت راتعیین نکرده است وگرچه گواهی شده که درمحل بسته شدن طناب آثارخونمردگی نبوده و خونریزی نیزدربدن متوفات مشهودنشده وحتی درتعقیب ردنیزآثارخون مشاهده نکرده ولی صرف عدم وجودخونمردگی درمحل بسته شدن طناب دلیل بر ارتکاب قتل ازناحیه متهم نمی تواندباشدوآثارخون نیزممکن است در سائیدگی بدن بازمین وخاک پاک شده وازبین رفته باشدبعلاوه برطبق اظهارات ابوالقاسم ....درمحل واقعه آثارخون هم دیده شده زیراشخص مزبورمی گوید همان روزبه اتفاق جانشین بازپرس به تعقیب اورفته درمحلی تقریبامطمئن رسیدیم بطوری که ازردکشیده شدن جسدمعلوم می شدابتدای وقوع قضیه درهمان محل بوده وبه فاصله چندقدم دریکی دوسنگ آثارخون دیده شده بااین ترتیب معلوم می شودمتوفات پس ازافتادن به زمین وکشیده شدن مرده است که آثار خونریزی نیزمشاهده گردیده اظهارات ابوالقاسم مزبوربه اینکه دختردارای استعدادجسمانی وازهرجهت آراسته بوده متهم ازاوازاله بکارت کرده وبعد اوراازبین برده است مستنددلیلی نیست بعلاوه بااوضاع واحوال فوق الذکر تطبیق نمی کندبنابه مراتب یادشده باتوجه به اینکه مادروناپدری فاطمه اعلام بی تقصیری متهم راکرده اندارتکاب متهم به جرائم انتسابی بنظر اکثریت دادرسان دادگاه غیرمحرزاست بلکه بنظرمی رسدبنحوی که متهم اظهار داشته است شترهای اورم کرده وفاطمه که روی یکی ازآنهابوده باافتادن بار پایش درحلقه طناب گیرمی کندوبه زمین می افتدومسافتی به همین ترتیب روی زمین کشیده می شودکه بالنتیجه فوت می نماید وازاله بکارت نیزبه همین علت بوده است نه اینکه متهم مواقعه بامشارالیهاکرده باشدپیدایش شتردیگر متهم پس ازچندروزبه وسیله یکی ازگاوچرانهاوتحویل به برادرمتهم و اظهارات ذبیح الله فرزندحبیب الله وصاحب جان وخانمجان به اینکه متهم قبل ازطلوع آفتاب آمده وجریان امرراگفته است مویدمطالب فوق الذکر است بنابه مراتب یادشده چون بنظراکثریت دادرسان دادگاه دلیل موجب حصول قطع ویقین به اینکه متهم ازاله بکارت ازفاطمه کرده وسپس اورابه قتل رسانیده است درپرونده امرموجودنیست به لحاظ فقددلیل برائت وی اعلام می گردد.
اقلیت درموردازاله بکارت عقیده برموقوفی تعقیب ودرموردقتل بنا به دلائل موجوددرپرونده وکیفرخواست دادستان عقیده برمجرمیت متهم داشته است .
دادیاردادسرای استان نهم حین اعلام رای فرجامخواهی نموده ودرتاریخ 18/11/40بشرح لایحه شماره 272اعتراضاتی به شرح زیربردادنامه کرده است :
"...صورت مجلس معاینه جسدحاکی است که براثرکشیده شدن جسدبه زمین قسمتی ازبدن متلاشی واستخوانهای پاودست نمایان شده وامعاءواحشاءازشکم وقفسه سینه خارج وموادخارجی داخل آن شده ولی باتمام این احوال هیچگونه آثار خونریزی وجودنداشته ودرمحل بستن طناب به پای طفل نیزآثارخونمردگی مشهود نبوده وعنوان رم کردن شترهاوافتادن متهم ازشترودرنتیجه بیهوش شدن اونیز ساختگی وفاقددلیل بوده ومتهم درصددیافتن شتری که مدعی است باکودکی معصوم متواری شده برنیامده وباتوجه به اینکه هرگاه ازاله بکارت درنتیجه اصابت سنگ وموانع دیگرعرض راه بوده لازم می آمدکه قسمتهای مجاورعضومخصوص نیز مجروح وصدمه دیده باشدوطبق گواهی پزشک چنین آثاری دراین مواضع دیده نشده بنابراین رای برائت متهم ازاتهام قتل مخالف محتویات پرونده بوده نسبت به آن تقاضای فرجام می شود."
رای اصراری تشخیص شده وپرونده درهیئت عمومی دیوان عالی کشورطرح گردیده که پس ازقرائت گزارش واوراق پرونده ومداقه درموادمربوط با کسب عقیده جناب آقای دادستان کل مبنی برنقض رای فرجامخواسته بشرح زیر: "طبق صورت مجلس مضبوطه درپرونده که مندرجات آن بشرح زیراست مرتضی .... متهم به ازاله بکارت فاطمه صغیر12ساله وقتل اوتحت تعقیب قرارگرفته است به تاریخ 11/6/31پس ازوصول یادداشت اداره شهربانی درگزمبنی براین که شتری ازراه لطف آبادجسدبچه مجهول الهویه رادرحالیکه طنابی به پای دختر بسته شده کشان کشان به شهرواردکرده است جانشین بازپرس فوراباآقای دکتر...رئیس بهداری تماس تلفنی حاصل وبه محل پیدایش جسدواقع درپائین دروازه عزیمت ومشاهده گردیده عده ای ازاهالی دورشتری راکه دستهایش به وسیله طناب بسته شده بوده گرفته درچهارمتری شترجنازه طفلی باصورت روی زمین افتاده است دستورداده شدجمعیت رامتفرق نموده وجسدجمعیت رامتفرق نموده وجسدراجهت معاینه به روبرگرداننده پس ازاجرای دستورمعلوم گردید جنازه متعلق به دختری سیزده الی چهارده ساله می باشدکه درنتیجه کشیده شدن به روی زمین وسائیده گردیدن قفسه سینه وشکم ازبین رفته واحشاءبیرون ریخته و جایش راقلوه سنگهای بین راه قرارگرفته است پوست سمت چپ صورت وچشم و پیشانی نیزبراثرتماس بازمین ازبین رفته واستخوان جمجمه بخوبی نمایان است بینی جسدنیزخوردوفقط مقداری بسیارجزئی خون ازآن خارج ودرهمان حدودصورت لکه هانیزمحوشده است دستهاوآرنجهاوسرتاسرران پای راست و مقداری ازران پای چپ وزانووانگشتان پاهاکاملاسائیده وازبین رفته است پیراهن پاره پاره شده وفقط دامن کردی آن باقی مانده بودلکن کوچکترین اثرو لکه خونی درلباس ویابدن جسددیده نمی شدوچون پای چپ بوسیله ریسمان طویل و نسبتاسختی باگره های باربندهابسته ودنباله طناب به سبدهای انگوری که در طرفین شترقرارداشت وصل شده بودسبدهای مزبورکاملاخالی ومعلوم بودقبلا انگورداشته است چون جنازه آلوده به خاک وکاملاتشخیص داده نمی شدکه دارای کبودیهای دیگری است دستورداده شدجنازه رابه گورستان حمل وپس ازاینکه کاملالخت گردیداطراف سروگردن به دقت موردمعاینه کبودی ویالکه های مشکوکی بنظرنرسیدمحل بسته شدن طناب نیزبه دقت موردمعاینه قرارگرفته لکن ابداکبودی درزیرآن مشاهده نشده وظن قوی می رفت که طناب مزبورپس از مرگ به پای جسدبسته شده باشدازآقای رئیس بهداری تقاضاگردیدجنازه را دقیقاموردمعاینه قرارداده نتیجه وعلت حقیقی مرگ راکتبااعلام وضمنا نسبت به داشتن بکارت ویاعدم آن اظهارنظرفرمایندجواب آقای پزشک قانونی بشرح زیراست :(دختری است تقریباسیزده ساله دارای اندام متناسب وباصورت به زمین نقش بسته شده معاینه به شرح زیربعمل آمد1- درصورت عضلات طرف چپ ونصف پیشانی وقسمت کمی ازبینی ازبین رفته ودرکناربینی لک کمرنگی خون مشاهده می گردد،2- قفسات جلوسینه وشکم .قفسه صدری شکسته وجدارخارجی شکم نیزپاره شده واحشاءخارج گردیده بطوری که اثری ازآنهادیده نمی شودومقداری سنگ وموادخارجی داخل قفسه وشکم گردیده است ،3-اطراف در قسمت پاهاوهردودست تانوک انگشتان عضلات ازهم پاشیده وبکلی ازبین رفته است بطوری که استخوان دست درقسمت تماس بازمین بخوبی مشاهده می گردد. همچنین عضلات سرتاسری پای راست ونیزمقداری ازعضلات ران پای چپ ازبین رفته زانوی هردوپاسائیده وانگشتان پانیزپلاسیده ومقداری ازعضلات آن معلوم شده اثری ازپرده بکارت نیست دربدن محل ضربه یاسیانوزدربدن دیده نمی شودوحتی درمچ پای چپ که طناب بسته شده نیزخونمردگی وسیانوزمشاهده نمی گرددازحسدخونریزی نشده ولکه خون بجزدرکناربینی درجای دیگری مشاهده نمی شودچون محل بستگی طناب خونمردگی نداشته وعضلات این محل پلاسیده شده و همچنین درهیچیک ازنقاط ازبین رفته علائم خونریزی مشاهده نمی شودچنین تصورمی شودکه متوفی قبلابه سبب نامعلومی فوت نموده است یامقتول گردیده است ضمناپرده بکارت ممکن است قبلاازبین رفته ویادراثرتصادف بااجسام خارجی ازبین رفته )پس ازیک رشته بازپرسی ازطرف ؟؟؟ولین جانشین بازپرس که آخرین روزآن 27/10/31است کسی دیگرجانشین بازپرس می شودوجانشین بازپرس جدیدبابازجوئی مختصری تقاضای تبدیل تامین می کنددادستان با تبدیل تامین به قراراخذکفیل موافقت می کندومتهم بادادن کفیل پنج هزار تومانی آزادمی شودیعنی یک متهم به قتل که پرونده اومملوازدلائل قطعی و مبنی برمجرمیت اواست فقط ازتاریخ 17/6/31تاتاریخ 13/11/31یعنی تقریباپنج ماه بازداشت بوده ودرروز14/11/41آزادمی شودوپس ازآزادی او تقریباتاتاریخ 12/11/35(تقریباچهارسال )پرونده بدون اقدام می ماند سپس آخرین دفاع متهم در13/11/35استماع می شودودر20/7/37(یعنی تقریبا یکسال وهشت ماه بعدازآخرین دفاع )قرامنع تعقیب صادرمی شودوبنابراین ملاحظه می شودکه پس ازآزادی متهم تقریباشش سال نسبت به پرونده اقدامی نمی شودواگراقدامات دادستان وارسال نامه های متعدداوبه بازپرسی دائربر تعقیب امرنبوده عمل مجرم مشمول مرورزمان قرارگرفته بودنماینده دادستان درتاریخ 8/8/37باقرارمنع تعقیب مخالفت وتقاضای صدورقرارتشدیدتامین رامی کندبازپرس نسبت به نظرسابق خودپافشاری می کندپرونده به دادگاه حل اختلاف ارسال می شودودادگاه حل اختلاف نظریه دادستان راتاییدمی کندودر اثرآن قرارکفالت سابق به ده هزارتومان تبدیل می شودومتهم بانداشتن کفیل مجددابازداشت می شود.اینک بامطالعه پرونده امروامعان نظربر بازجوئی هائی که بعمل آمده دلائل مخدوشیت آراءصادره مبنی بربرائت متهم که درهردومرحله به اکثریت سه درمقابل دوصادرشده به تفصیل تشریح می نمایم 1- یکی ازدلائل بارزارتکاب قتل ازطرف متهم عدم وجودخونمردگی وکبودی درمچ پای چپ که طناب بسته می باشدخونمردگی که به اصطلاح طبی فرانسوی esomyhccE می گویندعبارت است ازخروج خون ازعروق noitasvartxE وداخل شدن آن درنسوج که تولیدلکه هائی درپوست ومخاط می کندمنظره آن ابتدا سیاهرنگ وبعدبه تدریح به واسطه موادملونه خون تغییرمی یابدخونمردگی تولیدضایعات حیاتی elatiV noiseL می کندووجودآن دلیل براین است که جراحت وضربه درزمان زندگانی بوده نه پس ازمرگ زیرادرزمان مرگ دیگر خونی ازعروق خارج نمی شودبلکه درزمان حیات است که نسوج دچارخونمردگی می شونددراتهام طرح شده چون درمچ پای چپ که طناب بسته شده ومحل ضربه و جراحتن بوده ابداخونمردگی وحتی کبودی esonayC مشاهده نشده این خودبه تنهائی ثابت می نمایدکه متهم فاطمه دختر12ساله راقبلاازاله بکارت کرده و بعدابرای مخفی ساختن عمل پلیدخوداوراکشته وبه شتربسته تاوانمودنمایدکه دراثرپرت شدن ازطرف حیوان رم کرده به خاک وخون درغلطیده است .علاوه بر وجوددلیل علمی فوق عدم مشاهده خون ویاامعاءواحشاءدخترمعصوم درمسیرورد پای شتربوده است وحتی تمام تکه های لباس اودریک نقطه گلخندان دیده شده است درصورتی که اگردراثرساییده شدن روی زمین لباس دخترقطعه قطعه شده باشدبایددرمسیروردپای شتربه فواصل مختلف دیده شود.موضوع جالب وضع نشستن شتردرمحل معاینه است که عکس آن درپرونده موجوداست درمعاینه که ساعت چهارصبح صورت گرفته مشاهده نموده که پای شتربسته بوده ودختربجای اینکه درعقب شترافکنده شده باشدروبروی شتردرحالیکه صورت وتماس به خاک داشته افتاده بوده است واین خودمی رساندکه متهم دختربخت برگشته را قبلاکشته واحشاءاورادرآورده وخوداوشخصادرنیمه شب اورابه محل معاینه آورده است وازبس مضطرب بوده فراموش کرده که نعش بچه رادرعقب شترقرار دهدتایقین نمایندکه دختربه واسطه کشیده شدن روی زمین جان سپرده است ،2- علی محمدشوهرننه خانم مادرمقتوله وبرادرزن متهم دربازپرسی می گوید(متهم دوشترداشت باریکی دولنگه گندم ودوسبدخالی بوده فاطمه (مقتوله )وسط دو لنگه گندم سوارشدومتهم سوارشتردیگرگردید"ازطرفی خودمتهم دربازپرسی اظهارداشته که روی هم "چهارسبدخالی داشتم "ازاین اظهارمعلوم می شودکه شتر دیگری که متهم سوارشده نیزدوسبدخالی داشته است متهم دربازجوئی مورخ 24/6/38درقبال سئوال دادگاه مبنی براینکه چگونه باربندی سبدهاوگندم ها رانمودی چنین اظهارمیدارد:"روی هم رفته چهل من گندم بودوهرلنگه آن بیست من گندم داشت شترراخواباندم یک جوال گندم ازاین طرف ویک لنگه ازآن طرف گذاردم وسرطناب رادرحلقه کردم این بارراباطناب که محاذی وسط جهازبود بستم ودوعددسبدخالی راهم درعقب این بارگندم که دربیرون جهازدرعقب شتر بوده بابقیه همان ریسمان بستم ودخترهم دروسط جهازشترروی بارگندم نشست " باتعمق دراین اظهارات وفرض صحت رم کردن شترهابایددوسبدخالی که سبک بوده وروی بارگندم بسته شده زودترازبارگندم که سنگین بوده ومستحکم بسته گردیده به زمین افتاده باشددرصورتی که ازعکس که ازشترونعش مقتوله برداشته اندودرپرونده مضبوط است سبدهاروی شترثابت مانده است همین طورفاطمه آزادروی شترنشسته بایدزودترازبارگندم به زمین پرتاب شوددر این صورت حلقه طناب دراثرپیچیده شدن ریسمان طناب به بارگندم دیگرمجوف نبوده تااینکه پای دختردرآن فرورودودراثرسنگینی گره خوردوبعلاوه اگر چنین فرضی محال اتفاق می افتاددختربایدآویزان باشدنه اینکه به واسطه اتصال پای اوبه طناب چندمتری روی زمین کشیده شده باشد(طبق عکسی که ازشتر ودختربرداشته شده است )فرض فرورفتن پای دخترمقتوله درحلقه ازجنس طناب وباگره بسته شدن پابقدری غیرمتصوراست که خودمتهم هم نتوانسته آن راتوجیه کنددراین قسمت جانشین بازپرس ازمتهم می پرسد"علت اینکه پای فاطمه باگره بسته شده چیست "متهم بانهایت شرمساری جواب می دهد"خودم هم حیرانم "راجع به کیفیت بستگی حلقه طناب به پای دخترکه یکی ازقسمتهای مهمه کشف حقیقت دراین اتهام است جانشین بازپرس ازآقای فاضل متصدی آگاهی سئوال می کند"آیاطناب رادستی بسته بودندیااینکه ممکن بودطناب به پای دخترافتاده باشد"فاضلی کیفیت پیچیدگی طناب رابه پای دختردرروی کاغذترسیم میکند(ترسیم اودرپرونده مضبوط است )وچنین اظهارمی دارد" سرطناب حلقه کوچکی بودازجنس خودش که ریسمان راازحلقه ردکرده بودندو به پای دختربسته شده بودطناب محکم به مچ پای دختربسته بودومعلوم بودکه اینطورعمدی است وباتوجه به اینکه دختردارای استعدادجسمانی وازهرحیث آراسته بودوضعینی که مرتضی دربیمارستان بخودداده معلوم بوددراثرازاله بکارت دختررابه شتربسته می خواسته جرم راازبین ببرد"تقرس دراظهارات فوق متهم مسلم می داردکه متهم پس ازقتل دخترمعصوم اورابه شتردیگرکه گندم نداشته بسته واورارهاکرده است وآن شتری که گندم داشته خودش سوارشده ودر جائی گندمهاراازشترپائین آورده تابتواندزودترآنهارابه چارخودببرد تادرمعرض سرقت قرارنگیردمویداین عقیده جوابی است که درقبال سئوال بازپرس داده است بازپرس ازاومی پرسد(علت اینکه پس ازبهوش آمدن در جستجوی دخترترفتیدچه بود)متهم درقبال این سئوال می گوید(پس ازرفع بیهوشی به لطف آبادرفتم ردرادیدم جریان رابه ذبیح الله گفتم وردرابه او نشان دادم وبنده هم سرگندمهاآمدم )ازاین اظهاربخوبی مسلم می گرددکه محل سقوط گندم درمسیری غیرازمسیری است که شتردیگردخترمقتوله راحمل می کرده است زیراخوداوسرگندمهارفته است ازطرفی اینکه گفته ردپای شتررابه ذبیح الله نشان دادم تااینکه بنمایانداورامامورکردم شترحامل دختررا پیداکنددروغ است زیراذبیح الله دربازجوئی درقبال سئوال بازپرس مبنی بر(آیاشماردشترهاراپیداکردید)جواب می دهد"خیر"یکی دیگرازمویدات این عقیده دائربراینکه پس ازقتل دختراورابه شتری که فقط حامل سبدخالی بوده بسته وشتری که حامل گندم بوده خودش سوارشده ودرمسیرلطف آبادحرکت کرده اظهارات مورخ 9/11/40ودردادگاه است دادگاه سئوال می کند"شتری که خودت سواربودی کجابود"متهم جوابااظهارمی دارد"پشت جوی باباهریعنی منزل خودم یعنی درنزدیک قلعه لطف آباد"آیاقابل قبول است که دوشترکه یکی ازآنهاطبق گفته آقای فاضلی کارمندشهربانی درتاریخ 17/6/31ماده بوده است رم کنندومسیرخودراازیکدیگرتغییردهندویکی بطرف لطف آبادومنزل متهم برودودیگری به دره گز؟غریزه طبیعی دوحیوان مختلف الجنس نافی چنین فرضی است ،3- دربازجوئی مورخ 4/10/31درقبال سئوال بازپرس که آیاتوصبح که بهوش آمدی جریان رم کردن شتررابه کسی گفتی متهم جوابااظهارمی داردبه ذبیح الله گفتم وذبیح الله دربازپرسی چنین اظهارمی دارد(صبح زوددیدم کسی فریادمی زندذبیح الله بلندشدم دیدم مرتضی است گفتم چه می گوئی گفت ازشتر به زمین خوردم وشترهارم کردندبامرتضی قدری گشتم اورفت منزل خواهرش ومن رفتم قلعه که شنیدم به دره گزرفته است )متهم دراثرارتکاب ازاله بکارت فاطمه وقتل متوحش بوده وجریان گم شدن شترهاودختررابه قوای انتظامی اعم از ژاندارمری ویاشهربانی اطلاع نداده است تامباداجنایت اوفاش شوداگر متهم درخوداحساس شرمساری نمی کردلااقل جریان گمشدن شترودختررابه مادر مقتوله می گفت وازگمشدن دخترکه به اوسپرده شده بوداظهارتاسف می کرددر صورتی که چنین کاری نکرده است زیرامادرمقتوله درقبال سئوال بازپرس دائر براینکه نفهمیدی که شترمرتضی رم کردچه کسی گرفته چنین اظهارداشته (من پس ازسه روزازقضیه خبردارشدم )حتی جریان گمشدن شترهارابه برادرخودحمید نگفته وازازسایرین شینده است زیراحمیدبرادرمتهم دربازجوئی مورخ 27/6/31چنین اظهارداشته (شنیده شده که مرتضی برادرم مجروح گردیده ودر اداره شهرداری لطف آبادتحت درمان است )چون متهم ازیک طرف متوحش واز طرف دیگرشرمساربوده جریان گم شدن شترهاودختررابه جای اینکه به شهربانی ویامادرمقتوله بگویدفقط به ذبیح الله گفته ولی ردپای شتررابه اونشان نداده است متهم برای انیکه اطلاع ندادن گم شدن شترهاودختررابه شهربانی موجه جلوه دهددربازجوئی 27/6/31چنین اظهارداشته است (شترهادرشیطان دره رم کردندومن افتادم وبیهوش شدم شترفاطمه نفهمیدم چطورشدصبح که بهوش آمده حرکت کرده بطرف جاده خودمان که به سمت لطف آبادمی رودرفتم بیمارستان نزدپزشکیارلطف آبادبرای درمان "درصورتی که جانشین بازپرس ازاومعاینه کرده وابداآثارضربه کوفتگی ناشی ازسقوط برزمین دربدن او نبوده است ودرهمین زمینه مجددابازپرس ازاوسئوال می کندکه "اگربقول شماشترهارم کرده وقریب دوازده ساعت بیهوش بودیدبایداثرضربه دربدن شماوجودداشته باشددرصورتی که ندارد"متهم چنین پاسخ می دهد"من نفهمیدم که چطورشده بیهوش شدم وچشم دردمن به واسطه همان بیهوشی بوده است "کذب اظهارات اوراازآقای دکتر...پزشک قانونی که به وسیله تلفن برای معاینه احضارشده فاش ساخته است وپس ازمعاینه چنین اظهارداشته است "متهم جوانی است درحدود25ساله گندم گون باقدمتوسط به دقت شروع به معاینه گردیددرسروگردن به هیچوجه آثارغیرطبیعی مشاهده نگردیده چشم چپ مبتلی به ورم ملتحمه است که بیماری قبلی است ومربوط به ضربه نیست ودرسایر نقاط بدن هیچگونه علائم وآثارضربه وجودندارد"مویداظهارات آقای دکتر پزشک قانونی اظهارمورخه 21/6/31ننه خانم مادرمقتوله که معتقدبه بیگناهی متهم است می باشدمشارالیه چنین اظهارداشته (مرتضی به اتفاق فاطمه باهم حرکت کردندچشم مرتضی دردمی کردنمی دانم شال بودیادستمال که به چشمش بسته بود)درتاییدتمارض متهم آقای فاضلی متصدی آگاهی شهربانی در بازجوئی بازپرس چنین اظهارمی دارد"قبل ازاینکه به محل وقوع حادثه برویم به لطف آبادرفته دراثرکنجکاوی صاحب شتررادربهداری دیدم برای اختفاء جرم تمارض خودرابیمارنشان می دادوچیزی هم به سرش بسته بودکه هرکس اورا می دیدتصورمی کردسرش مجروح شده وحال آنکه همان موقع آقای فغانی دستورداد سرش رابازکندوهیچگونه آثارزخمی وضربه درسراومشاهده نشده فقط یکی از چشمهای اوقرمزبودمعلوم که دردسابقه داشته ومربوط به واقعه نبوده "متهم بعدازاینکه متوجه می شوددروغ اوراجع به چشم درددراثرسقوط ازشترفاش می شوددرتاریخ 19/11/40دردادگاه چنین اظهارمی دارد:دخترخاله ام رادر نزدیک لطف آباددیدم به اوگفتم شترهارم کرده وفرارکرده بروبه برادرم بگوپی شترهابگرددمن قصدداشتم درلطف آبادبه بهداری بروم چون پایم زخم شده بود،4-اظهارمتهم مبنی بررم کردن شترهامقرون به حقیقت نیست زیرا متهم دراین ؟؟؟؟ب اظهارمتضادنموده واین خودمی رساندکه توسل اوبه این ادعابرای مخفی ساختن جرم ارتکابی خودوفرارازمجازات است زیرامتهم در تاریخ 27/6/31اظهارداشته که (درشیطان دره شترهارم کردندومن افتادم و بیهوش شدم وشترفاطمه نفهمیدم چطورشد)درصورتی که درتاریخ 17/9/31 گفته "علت رم کردن شترهاسیاهی بوده است وهمینکه برگشتم دیدم اوشترعقبی یعنی شترفاطمه رم کرد"درتاریخ 25/11/37اظهارداشته "دختربچه راشترعقبی شوارکردم نمی دانم چطورشدرم کردازشترمن جلوترافتاده ومراهم به زمین زدو بیهوش شدم "این تضاددرگفتارمثبت عدم صحت ادعای اواست زیراگاهی می گویدهردوشتررم کردندزمانی می گویدشترمن اول رم کردوبعداشترفاطمه وگاهی عکس آن رامدعی می شودوبالاخره دردفعه آخرمدعی شده که تنهاشترفاطمه رم کردومراهم به زمین زدمجرم بادستاویزرم کردن شترهامی خواسته بنحوی متصدیان تحقیق رااغفال کرده تاازتحمل مجازات خودرارهائی بخشد،5- از معاینه جسدبخوبی مسلم می گرددکه ازاله بکارت ازفاطمه معصوم قبل از ارتکاب قتل بعمل آمده است درمعاینه بازپرس درتاریخ 11/6/31چنین نوشته "پیراهن جسدپاره پاره شده وفقط دامن کردی آن باقی مانده بودلیکن کوچکترین اثرولکه خونی درلباس ویابدن دیده نمی شد"ازاین وضعیت جسدبخوبی مسلم می گرددکه اطراف آلت تناسلی ضربه وخراشی دیده نشده پیداشدن تکه های لباس فقط دریک محل یعنی درحدودگلخندان ونه درمسیرشتربخوبی مسلم می داردکه متهم دامن کردی راابقاءکرده تاتوهم این نرودکه ازاله بکارت ازناحیه او بعمل آمده است زیرالازمه ازاله بکارت کندن پوشش روی آلت تناسلی می باشد، 6- برای اینکه فاطمه معصوم ازاووحشت نداشته باشدوحاضرشودهمراه او حرکت کندهمیشه ازشهربرای اومیوه وشیرینی می آورده است زیراازعلی محمد که برادرزن متهم وناپدری فاطمه معصوم است بازجوئی بعمل آمده ودرقبال سئوال بازپرس دائربراینکه آیامتهم به فاطمه علاقه داشته چنین اظهار می دارد"هروقت ازشهرمی آمدبرای اومیوه وشیرینی می آورد"ازاین اظهار معلوم می شودکه متهم بااین قبیل مهرورزیهامی خواسته مقتوله بااوانسی بگیردوازمصاحبت بااودرسفروحشت نداشته باشدتاخیال پلیدخودراعملی سازدوالاچرااین قبیل اقدامات عطوفت آمیزبرای برادرزن ویامادرمقتوله نمی کرده است راجع به علت حاضرشدن دخترکه بااومسافرت کنداظهارات متضادشده است متهم اظهارداشته "چون برادرفاطمه محمدحسین باغبان علی داوری درلطف آبادبوده فاطمه می خواست برادرش راببیندوبامن آمد"در تاریخ 4/12/39درقبال سئوال بازپرس ازمادرمقتوله مبنی براینکه توچگونه حاضرشدی دخترت رابایک مردبیگانه بفرستی چنین اظهارمی دارد"دخترچسبید که من می خواهم بامرتضی بروم خاله ام راببینم چون مرتضی باماقوم است واین دختربه اوخاله می گفت "علی محمدبرادرزن متهم وشوهرمادرمقتوله وناپدری فاطمه درمقابل سوال جانشین بازپرس راجع به مسافرت فاطمه چنین می گوید "دختربرای دیدن برادرخودوسرکشی به اثاثیه خودمی خواست به لطف آباد برود"ازاظهارات محمدحسین ناپدری مقتول وننه خانم مادرمقتوله معلوم می شودکه زن متهم درلطف آبادبوده است بنابرایت اینکه سابقااظهارشدکه بلافاصله پس ازبیهوشی به لطف آبادنزدخواهرخودرفته برای این است که نمی توانسته جریان واقعی رابه زن خودگفته ودرددل کندوازعکس العمل اوروی غریزه طبیعی حسادت زنهاوحشت داشته است والاعادتازن مقدم برسایراقوام است واگرواقعاشترهارم کرده ودراثرآن فاطمه گم شده بایدجریان رااول به عیال خودبگوید،7-اظهارات مادرمقتوله دائربراینکه فوت فاطمه روی قضا وقدربوده غیرقابل توجه است زیرااومصاحب متهم نبوده تاگفته اودرمقابل این همه ادله راجع به مجرمیت متهم قابل اعتناباشدبعلاوه بایدتوجه داشت که مادرمقتوله پس ازفوت پدرفاطمه وداشتن چندین عیال محمدحسین 35ساله برادرزن متهم بوده است وسن مادرمقتوله مطابق گفته خوددربازپرسی باتوجه به اینکه زنهامی خواهندهمیشه سن خودراکم وانمودنمایند45سال است و بدیهی است روی اصول روانی یک زن بیوه 45ساله که دارای چندین ؟؟؟؟؟است وقتی عیال یک مرد35ساله که برادرزن متهم است می شود؟؟؟نفوذاوواقع می گرددباعرض مراتب بالاهیئت عمومی محترم ملاحظه فرمودندکه فاطمه معصوم راکاری جانی بالفطره پس ازهتک ناموس اوبخاک وخون درغلطانیده است و مقامات قضائی تالی برای اینکه اوراکه نمایش ونمودی ازپلیدی می باشدبه کیفراعمال خودبرسانددرعداداشخاص بیگناه درآورده اندازیک طرف بازپرسی ؟؟؟؟؟به چنین اتهام فجیع راکه روح هرانسانی رابه لرزه درمی آورد ؟؟؟به تاخیرانداخته اندوازطرف دیگربالاخره پس از12سال ؟؟؟؟حکم برائت اوباوجودنقض آن ازطرف دیوان عالی کشور؟؟؟شده است .شایدمتصدیان رسیدگی به این پرونده عقیده مندهستندکه درمقابل جنایات تامتهم اعتراف به ارتکاب جنایت نکندبایداورابیگناه فرض نموددرصورتی که این طرز قضاوت امروزکهنه ومندرس گردیده است علائم مادی واقعه اتفاقی که به مثابه شهادت صامت اشیاءمحسوب می شودمتیقن ترین وسیله تشخیص است زیرااگر اشخاص به دروغ گفتن ابتلاءدارندزبان اشیاءدرصورت شناخت آن حقایق را افشاءمی کندنتایج حاصله ازاندام مجرم ومجنی علیه وتجزیه خون وآزمایش معمول مداقه درعوارض روحی واعمال قواعدطب قانونی بیش ازاقراردرافشاء حقیقت قاطع می باشندامیرمومنان علیه السلام درموقع ادعای دوزن که هریک خودرامادرفرزندی قلمدادمی کردنددستورفرمودندشمشیری حاضرکردندوبه زنهافرمودندچون هیچیک ازشمادلیل قاطعی نداریدکه فرزندمتعلق به اوباشد ناگزیرم فرزندرادوقسمت کرده وبه هریک نیم آنرابدهم آن زنی که مادرحقیقی نبودسکوت اختیارکردبرعکس مادرحقیقی به التماس افتادوگفت من مادر بچه نیستم ازتقطیع ازخودداری فرمائیدحضرت ازرافت ولطافت قلب او تشخیص دادندکه مادرحقیقی اواست یعنی به اصطلاح قضائی به اعتراف واقرار اومبنی براینکه فرزندمتعلق به من نیست ترتیب اثرندادندوحکم به بطلان محاکماتی که دراین دعوی اتخاذفرمودندمی نمایاندکه اجرای عدالت تاچه حد نیازمندابتکارات می باشدبنده به قدردانش مزجات خودمبانی وامهات دلائل مجرمیت مرتضی تبهکارراکه باپریشان اندیشی ویابهتربگویم چیره دستی قضات محاکم تالی رافریب داده ازخلال اظهارات اواستخراج کردم اینک معدلت گستری نسبت به یک دخترمعصوم یتیم ازطرف پدررابه آقایان محول می کنم تابه برکات رائی که صادرمی فرمایندپرتونورعدالت ازاین هیئت پرمسئولیت صاطع می باشدبرای اینکه کارهاخلل نپذیردبایدآنهارا مجازات نمودتاسایرین به آنان تاسی ننماید."
مشاوره نموده به اکثریت قریب به اتفاق بشرح زیررای می دهند:

مرجع :
مجموعه رویه قضائی کیهان
سال 1343چاپ 1344
صفحه 149تا167

21

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 6850

تاریخ تصویب : 1343/12/02

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.