×

دراتهام قتل ، دادگاه نبایدصرفا به شهادت چندنفرکه شهادت آنها تلقینی تشخیص میگردداکتفاء نموده وحکم برائت متهم راصادرنماید ودرغیراینصورت ازموجبات نقض خواهدبود

دراتهام قتل ، دادگاه نبایدصرفا به شهادت چندنفرکه شهادت آنها تلقینی تشخیص میگردداکتفاء نموده وحکم برائت متهم راصادرنماید ودرغیراینصورت ازموجبات نقض خواهدبود

دراتهام-قتل-،-دادگاه-نبایدصرفا-به-شهادت-چندنفرکه-شهادت-آنها-تلقینی-تشخیص-میگردداکتفاء-نموده-وحکم-برائت-متهم-راصادرنماید-ودرغیراینصورت-ازموجبات-نقض-خواهدبود

وکیل


رای شماره 93-11/2/47

رای اصراری هیئت عمومی دیوان عالی کشور
(باملاحظه اظهارات رضاشاهدعینی قضیه که باکمال سادگی دربدوامر جریان مشاجره لفظی بین متهم (الف )و(مقتول )رابیان داشته وگفته که بالاخره امرمنجربه آشفتگی متهم وتعقیب (الف )درچادروبلافاصله تیراندازی شده است وباتوجه به بیانات اکرم برادرمقتول براینکه هنگام حمل جسدبه علی اکبردهدارمخدوم متهم برخورده ونامبرده مشارالیه رادعوت به سکوت کرده و اظهارات علی حسین منسوب متهم که گفته (جنازه رانبریدتامن به رعایابگویم (الف )خودکشی کرده است )وباتوجه بصورت جلس مربوط به معاینه جسدکه درآن اشعارشده حداقل فاصله تیراندازی به مقتول دومتربوده وبااین حال فرضیه خودکشی (الف )منتفی تلقی گردیده واین تشخیص بااظهارات رضاکه (ح )راضارب (الف )معرفی نموده قابل تطبیق می باشدوباتوجه به مندرجات گزارش شماره 8034مورخه اول آذرسی ونه ژاندارمری درموردشکایت ابراهیم گواری وعبدالله بهادری ازاکرم وپدرش مبنی برسرقت شلتوک استفاده می شود که انگیزه شکایت آنهابمنظورطرفداری از(ح )(متهم )وابین بردن اثرشهادت اکرم وشکایت اودرموردقتل (الف )بوده است )واردبنظرمی رسدورای صادره مخالف اصول وکیفیاتی است که دادگاه مستنداستنباط خودبربرائت متهم قرارداده وبدون توجه به چگونگی عدم تاثیردلائل فوق درارتکاب بزه ازناحیه متهم بصرف موادی شهادت چندنفرکه شهادت آنهاهم تلقینی عنوان گردیده مبادرت به صدورحکم گردیده است حکم مزبورمخدوش تشخیص ونقض می شودو رسیدگی مجددباتوجه بماده 8قانون راجع به محاکم جنائی به دادگاه جنائی استان هفتم (فارس )ارجاع می گردد.

* سابقه *
رای شماره 93-11/2/47اصراری ردیف 46هیئت عمومی دیوان عالی کشور

فرجامخواه :دادستان استان هفتم .
فرجامخوانده :(ح )
فرجامخواسته :دادنامه شماره 12-21/1/44صادره ازشعبه جنائی دادگاه استان هفتم .
گزارش کار:(ح )به اتهام قتل عمدئ(الف )طفل دوازده ساله درتاریخ 29/8/1329موردپیگرددادسرای شهرستان شیرازواقع می گردداجمال قضیه چنین عنوان شده که (الف )دشتیان (ح )درقریه (بزمیان )بوده وروزهاهنگام جمع آوری محصول معمولابه تهیه آتش وچای برای متهم که مباشرمحل بوده اشتغال داشته درروزواقعه براثرمشاجره لفظی که بین متهم وطفل مزبورروی میدهدوبین آنهافحاشی می شود(ح )طفل راتعقیب ودرداخل کپری باتفنگی که دراختیارمتهم بوده اورابه قتل می رساندپس ازخاتمه تحقیقات دادستان شهرستان بموجب کیفرخواست شماره 344/د24/2/39 اجمالابه استناداعلامیه اولیه برادرو خواهرمقتول وگواهی نامه پزشکی ونظریه شورای پزشکی وتلقینی بودن اظهارات شهودوگزارش 8305-1/9/29گروهان ژاندارمری مرودشت واظهارات دشتبان ورضاکه بلافاصله پس ازوقوع جرم وعزیمت بازپرس به محل انجام شده واحراز این موضوع که تفنگ آلت جرم همواره دردست وتصرف متهم بوده وآن راازخود دورنمی ساخته وتلاش متهم برای اخذگذشت نامه ازاولیاءدم وسایرمحتویات پرونده عمل انتسابی به وی رامحرزومنطبق باماده 170قانون کیفرعمومی دانسته ودرخواست مجازات اوراازدادگاه جنائی استان هفتم کرده است و پس ازطرح پرونده دردادگاه جنائی وانجام تشریفات مقرره به موضوع رسیدگی وبه اکثریت آراءواجمالاچنین نظرداده است "صرف نظراوگذشت شاکی (برادرمقتول )متهم درتمام مراحل تحقیقاتی منکربزه انتسابی است وآنچه از مجموع تحقیقات معموله مستفادمی گرددتنهاشاهدی که ادعامیکندمتهم (الف )رابه قتل رسانده رضافلاحی فرزنداحمدپسرعموی (الف )بوده که اظهار داشته (من بیرون چادرایستاده بودم دیدم (ح )و(الف )پیش هم ایستاده بودند ویک تفنگ کول (ح )بودوبعد(ح )به (الف )گفت بروآتش درست کن (الف ) گفت حالامی روم (ح )گفت بروتخم سگ (الف )رفت توی چادرو(ح )دنبالش رفت توی چادرکه یک وقت صدای تیربلندشدورعیت هاکه نزدیک چادربودندگفتند (الف )کشته شده )واکرم فرزنداحمدپسرعموی دیگر(الف )به نقل قول ازرضا فلاحی اظهارداشته که ازنامبرده شنیدکه (الف )را(ح )کشته است درصورتی که بهروزفرزندرشیدولی فرزندگنجی ابوالقاسم فرزندعلاءالدین کارمنداوقاف چراغ کشاورزعوض فرزندولی حاجی فرزندبمانعلی حسین فرزندمحمدحسن براتعلی فرزندعلینقی مختاروسیدیحیی فرزندان حسین عباس پسرحسین همگی اظهارداشته اند(الف )دچادربوده وموقعیکه صدای تیرتفنگ شنیده شد(ح ) بدون دردست داشتن تفنگ درخرمن ونزدبعضی ازآنهابوده محمدفرزندشهباز برادر(الف )درتحقیقاتی که درسه روزبعدازوقوع حادثه ازاوبعمل آمده (ح ) متهم راقاتل برادرخودمعرفی ننموده همچنین اظهاراتی که مبنی بروقوع مشاجره لفظی بین متهم ومجنی علیه بوسیله رضافلاحی به تنهائی عنوان گردیده صرف نظرازاینکه ازطرف شهوددیگراین موضوع تائیدنگردیده اصولامعقول بنظرنمی رسدکه انگیزه قتل طفل دوازده ساله ای بوسیله تفنگ دراثرفحاشی بوده باشدبعلاوه متهم به حکایت پرونده ساکن غیاق آبادخضرک بوده وبه نمایندگی اکبردهداری موقتابه سمت نمایندگی درمیان بزمیان کارمی کرده ازاین جهت نمی توان فرض نمودکه شمارالیه دارای آنقدرنفوذبوده که گواهان وفق دلخواه اوبرخلاف حقیقت شهادت داده باشندعلیهذابنظراکثریت چون دلائل مثبته وکافیه که موجب حصول یقین نسبت به قتل (الف )بوسیله (ح )گردد موجودنیست برائت متهم ازبزه انتسابی اعلام می گرددنظراقلیت برکافی بودن ادله برمحکومیت متهم بوده براثرفرجامخواهی دادسرای استان بعنوان کافی بودن دلائل وتقاضای فرجام ماهوی نماینده دادسرای دیوان عالی کشورشعبه دوازدهم دیوان عالی کشوربموجب دادنامه شماره 42/1513اعتراضات ماهوی راوارددانسته وضمن نقض حکم بدوی رسیدگی مجددرابارعایت ماده 8قانون مربوط به دادرسی جنائی به شعبه دیگردادگاه جنائی استان هفتم ارجاع کرده است وپس ازطرح مجددپرونده دردادگاه جنائی آن استان وانجام تشریفات مقرره شعبه دیگردادگاه جنائی به موضوع رسیدگی نموده وبموجب دادنامه فرجامخواسته اجمالاچنین رای داده است .
متهم درتمام مراحل مختلفه تحقیق منکرارتکاب جرم است ومنحصرشاهد عینی ادعائی رضافلاحی فرزنداحمدپسرعموی (الف )بوده که صرفنظراز اظهارات نامبرده بااظهارات بهروزفلاحی بشرح صورت مجلس مورخ 830/29 مغایاست چه رضامدعی شده که متهم پس ازقتل باتفنگ ازچادربیرون آمده و بهروزاظهارداشته تفنگدرچادرروی جنازه بوده ونمی داندکی (الف )راکشته عده ای گواه به اسامی عباس فلاکی ،بهروز،ولی فرزندگنجی ،غنچه فلاحی ،نیاز فلاحی ،صادق زارع ،خان کرم زارع ،عوض فرزندفرج ،ابوالقاسم فرزندبمانعلی باتعلی ،حسن ومختاروسیدیحیی متفقااظهارداشته اندکه درموقع وقوع قتل و شنیدن صدای تیرمتهم نزدآنان روی خرمن بوده واظهارات رضافلاحی راتکذیب نموده اندلذادادگاه باتوجه به اظهارات محمدفرزندشهبازبرادر(الف ) بعلت فقددلیل کافی حکم برائت (ح )راازاتهام قتل (الف )صادرمی نماید.
نظراقلیت برکافی بودن دلیل ومحکومیت متهم بوده دادیاراستان هنگام اعلام رای فرجامخواسته سپس طی لایحه ارسالی به استنادادله مذکوردر کیفرخواست حکم فرجامخواسته رامخدوش وقابل نقض دانسته این فرجامخواهی به متهم ابلاغ شده ضمناجناب آقای دادستان کل بافرجامخواهی دادسرای استان موافقت نموده وپرونده برای رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است
درتاریخ 12/10/45گزارش مطرح واوراق پرونده قرائت وموضوع اصراری تشخیص ورسیدگی درصلاحیت هیئت عمومی دیوان عالی کشوراست زمقررمی گردد پرونده به هیئت مزبورتقدیم شود.
رای شماره 93-11/2/47
به تاریخ روزچهارشنبه یازدهم اردیبهشت ماه یکهزاروسیصدوچهل و هفت هیئت عمومی دیوانعالی کشوربریاست جناب آقای عمادالدین میرمطهری ریاست کل دیوانعالی کشورووباحضورنماینده جناب آقای دکترعبدالحسین علی آبادی دادستان کل کشوروجنابان آقایان روساومستشاران شعب دیوان عالی کشورتشکیل گردیدپس ازطرح وقرائت گزارش پرونده وملاحظه اوراق لازم وبا کسب نظریه دادسرای دیوان عالی کشورمبنی برابرام رای فرجامخواسته بشرح زیربیان عقیده می نماید.
اعتراضات دادسرای دیوان عالی کشوربردادنامه فرجامخواسته بشرح زیر:

مرجع :
موازین قضائی ،ازانتشارات حسینیه ارشاد(جلد 1) صفحه 077تا081
2

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 93

تاریخ تصویب : 1347/02/11

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.