درصورتیکه متهم اعتیادبه موادمخدرداشته باشد،کشف شیره تریاک از وی ملازمه بااستعمال موادمخدرداردوجرم مستقلی محسوب نمیگردد تا تحت عنوان نگهداری واخفاءموادمخدرقابل تعقیب باشد
رای شماره 148-16/11/47
رای اصراری هیئت عمومی دیوان عالی کشور
رای :(اعتراض دادستان استان برحکم فرجامخواسته به نحویکه مستلزم نقض آن باشدباتوجه به محتویات پرونده وملاحظه اوراق ومدارک موجوددرآن ونحوه استدلال دادگاه واردبنظرنرسیده وحکم فرجامخواسته که بارعایت اصول دادرسی ومقررات قانونی صادرگردیده است بی اشکال بوده ابرام می شود).
* سابقه *
رای اصراری شماره 148-16/11/47هیئت عمومی دیوان عالی کشور
فرجامخواه :دادستان استان پنجم .
فرجامخوانده :(م )
فرجامخواسته :حکم شماره 252-10/6/44دادگاه جنائی استان پنجم .
گردش پرونده :فرجامخوانده به اتهام استعمال موادافیونی واخفاء 285گرم ازماده مزبورموردتعقیب دادسرای کرمانشاه قرارمی گیردوطبق مواد 7و9قانون منع کشت خشخاش درخواست تعیین کیفرش ازدادگاه جنائی استان پنجم می شوددادگاه مزبوربه اتهامات وی ژسیدگی وچنین رای می دهد:(نظربه صورت مجلس 28/8/41واقاریرصریح متهم درتمام مراحل برتعلق ماده افیونی مکشوفه بخودکشف 285گرم شیره آبکی ازمتهم محرزلیکن چون متهم درتمام مراحل اظهارنموده معتادبه استعمال آن است وماده مزبوررابرای استعمال نگهداری کرده است وقیافه اومویدآن است باتوجه به اینکه ماده افیونی مکشوفه از لوازم استعمال است عنوان نگهداری واخفاءبمنظورمندرج درقانون برآن صادق نیست وعمل متهم من حیث المجموع استعمال موادافیونی است وباماده 9قانون منع کشت خشخاش منطبق است )وطبق همین ماده به شش ماه حبس تادیبی اورا محکوم می کندمتهم تسلیم گردیده ونماینده دادستان ازآن فرجامخواسته که رسیدگی به شعبه نهم دیوان عالی کشورارجاع وبشرح رای شماره 1750-5/2/43 اعتراض دادستان راوارددانسته به این شرح (باتوجه به محتویات پرونده که ازدستگیری متهم حین استعمال ماده مخدره حکایتی نداشته واظهاراومبنی بر معتادبودنش به استعمال ماده مزبورمقرون به دلیل موجهی نبوده ومامورین کشف ب-ظن دائرکردن شیره کشخانه ازناحیه وی واردمنزلش شده اندواورادر حال تهیه وساختن شیره مطبوخ دستگیرنموده اندوباتوجه به مقدارماده مکشوفه واوضاع واحوال امربه حکم فرجامخواسته وارداست وموجه بنظرمی رسدوچون از حیث تطبیق عمل متهم ازجهت اخفاءیانگهداری موادافیونی که موردادعای دادستان درکیفرخواست بوده باماده استنادی دادگاه رای فرجامخواسته مخدوش ومخالف قانون است لذاطبق ماده 430قانون آئین دادرسی کیفری به اتفاق آراءنقض ورسیدگی به شعبه دیگردادگاه جنائی مزبورارجاع می شود)با اعاده پرونده مجدداپرونده دردادگاه جنائی استان پنجم مطرح وباانجام تشریفات مقدماتی وتشکیل جلسه دادرسی رسیدگی شده وچنین رای داده است ) متهم درکلیه مراحل تحقیق مدعی شده که معتادبه استعمال موادافیونی بوده وبه منظوررفع اعتیادخوداقدام به جوشانیدن وحل نمودن مقداری سوخته درآب نموده که این معنی موردتائیدمامورین مربوط که متهم رادرحال جوشانیدن آب مخلوط به شیره بوده قرارگرفته ونیزگواهی شماره 578-13/10/41پزشک موید صحت ادعای متهم می باشدبنابه جهات مذکورووضع وقیافه متهم وسایرقرائن موجوددرپرونده بنظردادگاه من حیث المجموع عمل متهم استعمال موادافیونی بدون مجوزطبی باماده 9ازقانون منع کشت خشخاش واستعمال تریاک انطباق داردومقدار285گرم مایع مخلوط باشیره که درحال جوشاندن بوده ملازمه با استعمال آن داردوبزه جداگانه ای تلقی نمی شودعلیهذادادگاه (م )رابه ششماه حبس تادیبی محکوم می کند)رای دردادگاه قرائت واعلام شده متهم به آن تسلیم گردیده ودادستان استان 5ازآن فرجام خواسته که پس ازموافقت دادسرای دیوان عالی کشورباطرح آن پرونده به شعبه 9ارجاع گردیده است چون مورد اصراری تشخیص شده برای طرح درهیئت عمومی دیوان عالی کشورفرستاده شده است .
به تاریخ روزچهارشنبه شانزدهم بهمن ماه یکهزاروسیصدوچهل وهفت هیئت عمومی دیوان عالی کشوربه ریاست جناب آقای عمادالدین میرمطهری ریاست کل دیوان عالی کشوروباحضورجناب آقای عبدالحسین علی آبادی دادستان کل کشوروجنابان آقایان روساومستشاران شعب دیوان مزبورتشکیل گردید.
پس ازطرح وقرائت گزارش پرونده واوراق لازم وکسب نظریه جناب آقای عبدالحسین علی آبادی دادستان کل مبنی برابرام رای فرجامخواسته مشاوره نموده بشرح زیررای می دهند:
مرجع :
موازین قضائی ،ازانتشارات حسینیه ارشاد(جلد 1) صفحه 226تا228
2
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 148
تاریخ تصویب : 1347/11/16
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
به صرف آتش گرفتن اموال ،جرم حریق عمدی محقق است وبا دخالت مامورین آتش نشانی عنوان شروع به جرم پیدا نمیکند اقرارمتهم درمرحله تحقیقات مقدماتی که مقرون به دلایل دیگری هم باشد،کافی برای انتساب بزه قتل عمداست ،اگرچه دردادگاه منکر ارتکاب جرم بشود
