تصرفاتی که نوعا کاشف از رضای معامله باشد امضای فعلی است مثل آنکه مشتری که حق خیارداردباعلم به خیارمبیع رابفروشد
کلاسه پرونده : 10/7801
شماره دادنامه : 236/13
تاریخ رسیدگی : 12/4/73
تجدیدنظرخواه : آقای ((الف ))
تجدیدنظرخوانده : آقای ((ب ))
تجدیدنظرخواسته : دادنامه شماره 2687/10/72شعبه اول دادگاه حقوقی یک ...
مرجع رسیدگی : شعبه 13دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ...
خلاصه جریان پرونده :در تاریخ 13/2/71 تجدیدنظرخواه دادخواستی به خواسته صدورقرارتامین به مبلغ 5330000ریال وصدورحکم به محکومیت آقای ((ب ))به میزان اصل بااحتساب خسارات مربوط به دوفقره چک تقدیم وتوضیح داده خوانده به علت وجود چکهای بی محل تحت تعقیب کیفری و حقوقی بوده من جمله برای من هم دوفقره چک جمعا"برابر خواسته صادر نموده که بی محل است وباتقدیم مدارک مربوط تقاضای صدورحکم محکومیت او رانموده است .شعبه اول دادگاه حقوقی یک ...باتعیین وقت دادرسی طرفین رادعوت نموده (در13/2/72قرارتامین اموال خوانده برابرخواسته صادرشده بوده )وقت دادرسی 14/6/71بوده وخواهان به شرح لایحه ارسالی ثبت شده به شماره ...اعلام داشته چون عقدخیاری بوده لذاقبل ازاین اولین جلسه دادگاه باتغییر خواسته از وجه نقدبه اتومبیل مبادرت می گرددوخواسته خودرابه فسخ (اتومبیل )اعلام می دارد.مفادمدرکیه مورخ 1/6/70دلالت دارد که خوانده خریدار اتومبیل ازخواهان است که بابت بقیه ثمن معامله دوفقره چک فوق صادرگردیده ودرمدرکیه قیدشده اگر چکها بلامحل شود معامله فسخ و فروشنده حق تصرف اتومبیل را داردو فتوکپی رای شماره 2274 28/9/70 و شماره های دیگر دلالت داردکه خوانده من جمله ازبابت چکهای موردمطالبه تحت تعقیب قرارگرفته و برای اوتعیین مجازات شده است .
درجلسه دادرسی اظهارات طرفین استماع منعکس شده خوانده مدرکیه و معامله وشرط راقبول نموده واضافه کرده اوهم اتومبیل رافروخته و ضمنا"گفته تسلیم قانون هستم شایدباتعقیب جزایی مسئله فسخ منتفی است ولی بایدجبران خساراتی هم بشودونظریه مشاورکسب ودادگاه باطرح شکایت کیفری جهت مطالبه وجه چک که بابت ثمن معامله بوده باتوجه به ماده 450 قانون مدنی حق خیارخواهان راساقط دانسته به بطلان دعوی خواهان نظرداده وشعبه 13دیوان عالی کشوربشرح شماره 822/1213/12/71 چنین نظرداده است :
(اعتراضات وارداست چه درشرایطی که بشرح صورت مجلس مورخ 14/6/71 تنظیمی دادگاه خواهان اعلام داشته ظاهرا" ماشین موردبحث ازناحیه خوانده به دیگری فروخته شده وخوانده نیزدرهمان جلسه خریداربعدی راآقای ((ج ))اعلام داشته ازطرفی بشرح قسمت اخیر صورتمجلس مذکور طرفین تراضی به اصلاح بنحو خاص رااعلام داشته اینکه ضرورت داشت دادگاه بنحومقتضی ازآقای ((ج )) درزمینه ادعای طرفین تحقیق ودر صورت صحت فروش بشخص نامبرده بااخذ توضیح ازطرفین معلوم نماید چگونه بافروش بعدی تشخیص ثالث امکان مصالحه بشرح صورتمجلس تنظیمی وجودداشته ویاپیگیری دراین زمینه موضوع راروشن و حسب نتایج حاصله اظهارنظرمی نمود،وباعدم تاییدنظریه پرونده رااعاده داده است .باوصول پرونده وقت دادرسی تعیین وآقای ((ج )) هم بنام مطلع دعوت شده آقای ((د))وکیل دادگستری طی وکالتنامه شماره 84063 به وکالت ازآقای ((الف )) درپرونده دخالت نموده درجلسه دادرسی 24/7/72 طرفین ووکیل خواهان وآقای ((ج ))حضوریافته اند. اظهارات آنان استماع ومنعکس شده وتوضیحات لازم اخذگردیده است .در25/7/72 همسرخوانده اصل سندمعامله راکه به زعم خوانده پرونده سند اصلی است ارائه داده ودستورنگهداری آن صادروبه وکیل خواهان ابلاغ شده برای ملاحظه آن حضوریابدکه بااحرازابلاغ اخطاریه مربوط حضورنیافته در 24/9/72 پرونده کیفری مربوط به چک 955999 30/7/70 که ضمیمه سایرپرونده های کیفری خوانده شده ومنتهی به محکومیت خوانده شده ملاحظه گردیده ودرهمین جلسه دروقت فوق العاده وخارج ازنوبت دادگاه بااعلام ختم دادرسی وبه شرح استدلال منعکس دردادنامه تجدیدنظر خواسته وبرپایه مبانی تحقیقات ورسیدگیهایی پس ازنقض دیوان عالی کشوربنظردادگاه حق فسخ خواهان درمعامله موردنظراحراز نشده و به اثبات نرسیده وباتوجه به اصل صحت معامله دعوی خواهان فاقدوجاهت قانونی تشخیص وبه بطلان آن اعلام رای شد.باابلاغ رای آقای ((الف )) باتقدیم درخواست تجدیدنظروانضمام لایحه مفصل وتکرارمطالب معنونه قبلی مستدعی نقض رای شده برای تبادل لایحه اقدام شده وخوانده ماحصل مستدعی ابرام رای شده وپرونده به دیوان عالی کشورارسال وبه این شعبه ارجاع گردیده است .
اینک هیئت شعبه درتاریخ فوق باتوجه به اوراق پرونده وملاحظه گزارش تنظیمی پس ازمشاوره چنین رای می دهد:
((تجدیدنظرخواهی آقای ((الف )) بردادنامه شماره 678 2/10/72 شعبه اول دادگاه حقوقی یک ...باتوجه به استدلال دادگاه ورسیدگیهایی که بمنظوراحرازواقع امربه عمل آمده وارد نبوده ومثبت عدم رعایت موازین شرعی وقانونی ازناحیه دادگاه درصدوررای مذکور نیست ،وبا ماده 6قانون تجدیدنظرآراء دادگاهها منطبق نمی باشد.ازنظر رعایت اصول وقواعد دادرسی نیز اشکالی مشهودنمی باشد بنابه مراتب بارد اعتراضات معنونه دادنامه تجدیدنظرخواسته ابرام می شود.))
مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشور درامورحقوقی ، جلددوم
تالیف ، یداله بازگیر، کارشناس قضائی وزارت دادگستری
انتشارات ققنوس ، چاپ اول ، چاپ سحاب ، 1377
84
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 236
تاریخ تصویب : 1373/04/12
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
درعقدبیع ممکن است شرط شود که درمدت معین برای بایع یا مشتری اختیارفسخ معامله باشد اگربرای خیارشرط مدت معین نشده باشد هم شرط خیارو هم بیع باطل است
