×

امین

همه چیز درباره " امین "

امین

با سلام و احترام ساکن ساختمانی 5+1 طبقه هستیم (1 طبقه تجاری و 5 طبقه مسکونی شامل 10 واحد) که پایان کار آن مربوط به حداکثر 5 سال پیش است و میبایست طبق قانون، سازنده پمپ و مخزن آب نصب نماید ولی بدون این تجهیزات کار تمام و ساختمان در حال استفاده است. بنابر مشکلات پیش آمده مربوط به فشار آب که در طبقات بالاتر شدیدتر است، تصمیم به نصب پمپ و مخزن گرفته ایم. با وجود تفاوق جمعی در خصوص نصب پمپ، ساکنین طبقه اول (دو واحد) اصرار به پرداخت نصف یا یک سوم سهم خود را دارند. خواهشمند است حکم قانونی سهم واحدها در خصوص نصب پمپ و مخزن را اعلام فرمایید. با تشکر

سلام مطابق با قانون تملک آپارتمانها مدیر ساختمان جهت رفع مشکلات ساختمان اقدام و از شارژ هزینه و از ساکنین یا مالکین وصول می کند

مشاهده پاسخ کامل

سلام وقت بخیر، بنده هفته گذشته با یک موتور تصادف کردم ، در لحظه تصادف افسر وقتی امد بنده را بدون کشیدن کروکی و غیره مقصر کرد و در ظاهر دید موتور خسارت انچنانی ندیده ، گفت که مصالحه کنید و رفت بدون هیچ کروکی ، در لحظه تصادف موتور سوار گواهینامه نداشته ، به بنده گفت موتورم چیزیش نشده و غیره و رفت ، بعد از اون گفت خسارت شده حدود 4 میلیون که گفتم برو بیمه ، شروع کرد تهدید که میرم بیشتر از مبلغ میگیرمو هزینه وکیل شما باید بدید و غیرع ، بنده گفتم بیا مصالحه کنیم برو فاکتو ربگیر ، اول یه فاکتور اورد 4700 بهش گفتم روز اول گفتی 500 بعد شد 2000000 بعد شد 4700000؟ گفتم برو موتورو باز کن ببین چجوریه رفت فاکتور اورد دیدم شده 6300000تومان ؛ رجوع کردم دیدم به جایی که فاکتور داده و اینها متوجه شدم فاکتور سوریه ، حالا اگر بهش بگم بهت پرداخت نمیکنم تکلیف چیه ؟ بیمه قبول میکنه یا خیر ؟ در ضمن کارت ملی و کارت بیمه ماشین دستشه .ممنون

سلام براساس مقررات در تصادفات جزیی بیمه ها تا مبلغ معینی بدون کروکی خسارت پرداخت می کنند البته به شرطی که هر دو به بیمه مراجعه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام همسرم به مدت 2 سال با مردی که وی نیز متاهل بوده ارتباط تلفنی و پیامکی و عاطفی و روابط همبستر شدن داشته است که در این روابط از طرف مرد مورد حمایت مالی و ارضای عاطفی و جنسی قرار میگرفته است . وی با اعتراف به این موضوع و نیز اظهار به این مسئله که هیچگونه تهدیدو ارعابی نبوده است و به گفته زن این روابط به لحاظ میل و اراده و علاقه خودش صورت گرفته و مرد اورا با حرفها و پول و هدایا مورد لطف قرار داده و اصطلاحا اورا گول زده است . حال با دانستن این موارد من بعنوان شوهر حق شکایت از کدامین را دارم و برچه اسناد ومدارکی ان مرد را میتوانم محکوم کنم . و سوال دیگر اینکه ایا برای همسرم نیز مشکلی از نظر کیفری و حقوقی پیش خواهد امد . در ضمن در قانون جزای مرد و همسرم هر کدام به شکل جداگانه چگونه است. با تشکر

با سلام طبق قانون اثبات رابطه بین زن و مرد اگر فقط رابطه نامشروع غیر زنا باشد با اقرار و پیامک و ریز مکالمات تلفن

مشاهده پاسخ کامل

با سلام لطفا درخواست این جانب را مطالعه فرمائید که نیاز به راهنمایی جدی دارم - دستمزد مشاوره و یا ارسال لایحه دفاعیه را فوری تقدیم می کنم با کارت به کارت احتراماً این جانب کارشناس رسمی دادگستری هستم ارزیابی ملکی جهت وثیقه گذاری به این جانب ارجاع شد که این جانب پس از تحقیقات کامل ، به نتیجه یقینی رسیدم که ملک فوق حدود 750 میلیون تومان ارزش دارد لیکن با توجه به اینکه متقاضی وثیقه خود را 300 میلیون تومان اعلام کرد و بر اساس همین مبلغ نیز دستمزد کارشناسی این جانب را واریز کرده بود ( دقت فرمائید ) لذا این جانب نیز بر مبنای همین مبلغ ارزش ملک را اعلام کردم ( حدود 360 میلیون - مقداری بیشتر از مبلغ وثیقه که مشکل حل شود - مطابق روال همه کارشناسان ) و در روز بعد متقاضی اعلام کرد که قاضی دادگاه عنوان می دارد وثیقه شما 600 میلیون است و من نگفتم 300 میلیون لذا بر این اساس مجدداً به من مراجعه کرد و چون ارزش ملک تا 750 میلیون تومان مورد تأیید من بود لذا در مرحله دوم برای وثیقه 600 میلیونی این جانب نیز بر مبنای همین مبلغ ارزش ملک را اعلام کردم ( حدود 660 میلیون - مقداری بیشتر از مبلغ وثیقه که مشکل حل شود ) که در این راستا قاضی پرونده با این ادعا که چرا برای یک ملک دو ارزیابی متفاوت 360 و 660 میلیونی انجام شده ، با موضوع " گزارش خلاف واقع " مبادرت به طرح دعوی کیفری بر علیه این جانب نمود که هم اکنون دادسرا نیز بدون بررسی موضوع برای این جانب کیفرخواست صادر شده و در انتظار جلسه دادگاه هستم. ضمن اینکه هیچگونه مقرراتی جهت اعلام ارزش واقعی ملک نداریم حتی اگر گزارش این جانب خلاف واقع نیز باشد باید جهت اعلام جرم بر علیه این جانب سوء نیت ماده 37 قانون کارشناسان رسمی دادگستری احراز گردد ولی متأسفانه بدون دلایل مستند و توجه به اظهارات این جانب و احراز سوء نیت برای من کیفرخواست صادر شده در حالی که من قیمت ملک را کمتر ارزیابی کردم و این در جهت اطمینان است یعنی وثیقه مطمئن تری به دادگاه دادم و متهم را فراری ندادم و دستمزد کمتری دریافت کردم و همه چیز در جهت اطمینان بود و حالتی گزارش خلاف واقع است که ملک را بیشتر ارزیابی کنند که مقداری از تأمین دادگاه غیر واقعی باشد و کارشناس و متهم منتفع شوند مالی یا غیر و دادگاه هم متضرر شود. علت اینکه در مرحله اول این جانب قیمت کامل ملک را اعلام نکردم این بود : 1- متقاضی دستمزد کارشناسی را بر اساس وثیقه 300 میلیون تومان واریز کرده بود و اگر ارزش کل ملک اعلام می شد مابقی دستمزد قابل دریافت نبود چونکه در هر حال ملاک پرداخت دستمزد کارشناس میزان وثیقه متقاضی است و نه ارزش ملک ( دقت ! ) و با این کار حقوق این جانب و کانون ضایع می گردید. 2- اعلام قیمت کل ملک نیازمند بررسی دقیق است و این خود مستلزم استعلام موارد مبهم از جمله نوع کاربری ملک ، میزان عقب نشینی ، پرداخت سهم خدمات ، بدهی به اداره دارایی و .... از ادارات مختلف بوده که این کار موجب اطاله زمان و تضییع حقوق متقاضی می گردد و حتی در آخر کار ، استعلامهای مأخوذه هیچگونه کاربردی ندارد چرا که وثیقه متقاضی بسیار کمتر از ارزش ملک بوده و حتی با فرض نتیجه منفی برای همه استعلام ها ، هنوز مبلغ وثیقه متقاضی تحت پوشش است و این کار عقلاً منتفی است و به غیر از اطاله زمان و بیهوده کاری چیز دیگری نیست. 3- این که در وثیقه های کمتر از ارزش ملک ، قیمت کل ملک اعلام نمی گردد رویه کلیه کارشناسان است و همه قضات هم از آن اطلاع دارند چونکه نیازی به این کار نیست و هیچگونه تأثیری در روند پرونده ها ندارد و همین که وثیقه پوشش داده شود باید به دنبال رفع مشکل مردم بود نه این قبیل کارها. نکات مهم : 1- با توجه به اینکه این جانب در ارزیابی ملک فوق ، به مبلغ یقینی 750 میلیون تومان رسیده ام سؤال این است که پس چرا باید بجای ارزیابی 750 میلیون تومانی و دریافت دستمزد 3/1 میلیونی ، ارزیابی 460 میلیون تومانی انجام داده و دستمزد 700 هزار تومانی دریافت کنم ؟ آیا این منطقی است که اینجانب خودم را 600 هزار تومان متضرر کنم ؟ پس اعلام ارزیابی اول به مبلغ 460 میلیون دلایل منطقی و فنی داشته و الا با اعلام مبلغ 750 میلیون تومان در همان ابتدا دستمزد دو برابر دریافت می کردم !!!!! پس چرا مبادرت به این کار نکردم ؟ توضیحات تکمیلی : 1- اصولاً انجام عمل خلاف باید همانند سایر جرائم حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کند و تخلف مصداق این است که مثلاً کارشناس ملک 300 میلیونی را برابر 800 میلیون اعلام گردد که منافع کارشناس و یا متقاضی یا ... در میان باشد!! آیا با گزارش اولیه این جانب که ملک 750 میلیونی به دلایل مفصل بالا 460 میلیون اعلام شده تخلفی صورت گرفته است ؟ متقاضی متضرر یا منتفع شده یا کارشناس ؟ و یا مسؤلیت متوجه دادگاه گردیده است ؟ 2- با ارزیابی اوایه حقوق همگی ادا شده چرا که متقاضی هم مشکل قضایی پرونده اش حل شده و هم دستمزد کمتری واریز نموده و هم در اسرع وقت به نتیجه رسیده است و این جانب هم متضرر شده ام چون که دستمزد کمتری دریافت کردم و مشکل و مسئولیتی هم برای دادگاه بوجود نیامده ؟ به عبارتی هیچکس به صورت غیر قانونی منتفع نشده است !! پس مشکل کار کجاست ؟ تخلف گزارش کجاست ؟ 3- لازم به ذکر است که در ثبوت و تحقق جرم باید هر سه عنصر مادی و معنوی و قانونی وجود داشته باشد تا جرم محرز گردد و لذا در این خصوص کجا عنصر معنوی جرم استنباط می گردد ؟ آیا اینکه در عنصر قانونی آن ( ماده 37 قانون کارشناسان رسمی ) سوء نیت کارشناس شرط اصلی تخلف است سوء نیتی مشاهده می شود ؟ اینکه راضی به دستمزد کمتر بوده و سرعت عمل بیشتری داشته ام مصداق سوء نیت است ؟ اگر هست به کدام مستند قانونی و اگر نیست پس تحقق جرم بدون عنصر قانونی چگونه ممکن است ؟ حقیقتاً به کدامین دلیل بر علیه این جانب اعلام جرم شده ؟ چه کسی از مجاری نامشروع متضرر یا منتفع شده ؟ آیا به غیر از اینکه انجام کارشناسی صادقانه و با رعایت حقوق عامه و عرف اجتماعی انجام شده کار دیگری صورت پذیرفته ؟ لطفا در این خصوص راهنمایی و ارشاد فرمائید که در جلسه دادگاه کیفری آتی چه چیزی بگویم و اگر امکان دارد متن لایحه دفاعیه را برایم ارسال فرمائید که کوبنده و مستند و قابل قبول باشد. از همکاری صمیمانه شما سپاسگزارم با تشکر و دعای خیر 28/4/98

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی با سلام : این جانب کریم آقازاده به تاریخ 3/1/92 یک واحد مسکونی 75 متر مربعی طبقه ی دوم واقع به آدرس رشت را عنایت بر نیاز مفرط بدلیل پاره ای مشکلات به صورت تقسیط به شرح ذیل به آقایان امین پاکدل و داود ارفعی فروختم: قیمت کل معامله بیست و شش میلیون تومان مورد توافق قرار گرفت از این مبلغ 1: هشت میلیون تومان فی المجلس نقدا دریافت شد ولی در فوشنامه قید نشد مقرر شد وقتی همه ی پول با تبادل رسید اخذ شد در فروشنامه قید شود که کل ثمن معامله پرداخت شد و مبایعه نامه به خریداران تقدیم شود 2: چهار میلیون تومان خدمت خریداران محترم به عنوان ودیعه نزد موجر محفوظ ماند و ماهانه پنجاه هزار تومان کرایه لحاظ شد بدین ترتیب این حقیر برای مدت پنج ماه مستاجر خریداران شدم 3: برای پرداخت چهارده میلیون الباقی به شرح زیر به صورت لسانی توافق شد که هیچ وقت عملی نشد. 3/5/92 چهار میلیون تومان و 3/9/92 چهار میلیون تومان و 3/1/93 چهار میلیون تومان و 3/5/93 دو میلیون تومان پرداخت کنند و رسید دریافت نمایند بعد از استهلاک اقساط در فروشنامه ذکر شود مشکلی در زمان استرداد ودیع ی نزد موجر بین ما پیش آمد که با مکر و حیله موجرین توانستند چهار میلیون پول ودیعه ی مرا مستهلک نمایند در آن زمان بوده که هر سه نسخه فروشنامه را از بنگاه (بنا بر اعتراف مدیر بنگاه مهدی آقای جودی) به امانت گرفتند ودیگر پس ندادند در این اثنا به فرموده ی مدیر بنگاه بارها از ایشان خواستند که در فروشنامه قید بکند که همه ی ثمن معامله پرداخت شده است و ایشان قبول نکردند. ب – هیچ یک از اقساط را هم پرداخت نکردند تا اینکه بعد از ماهها انتظار و بعد از خلف وعده های مکرر و متعدد و بعد از اینکه متوجه شدم قصد فروش خانه را دارند دست به دامن قانون شدم. ولی شکایت من با استناد به یکی از مواد قانونی مبنی بر اینکه شرط یا موعد در مبایعه نامه قید نشده پس معامله صحیح و کل پول پرداخت شده تلقی می گردد رد گردید من اعتراض کردم به تجدید نظر ارجاع شد . در این ماده ی قانونی به شرط و موعد اشاره شده در صورتی که به پرداخت پول و جای خالی این موضوع در فروشنامه اشاره نشده. نمیدانم چکار کنم از کی استمداد بجویم . لطفا راهبردهای قانونی این کار را به ما ارائه بفرمائید. ثانیا آیا من میتوانم مانع فروش خانه بشوم؟ و چگونه؟ با توجه به اینکه معلم و کم درآمد هستم واقعا زندگیم نابود شده است. با تشکر: کریم آقازاده

من از کم وکیف قراردادشما مطلع نیستم و نمی دانم متن قرار دادشما چه می باشد. ولی در مجموع شما در تنظیم قرارداد دچار اشتباه شده ایدو بایستی

مشاهده پاسخ کامل

با درود، بنده دارای دفتر کاری غیر از دفتر مرکزی خود در خیابان قائم مقام هستم، و کارخانه ای در شهرک صنعتی اشتهارد در دست احداث دارم، در دفتر مذکور کارهای مربوط به تجهیز و ساخت و بهره برداری کارخانه در دست اقدام بود و حدود 20% از کارهای مربوطه انجام گرفته است. در این دفتر دو کارمند زن و دو کارمند آقا داشتم که کارهای مربوطه را انجام می دادند و موارد انجام شده توسط آقای نادر که مسئول آن دفتر بود به بنده گزارش می شد و بنده نیز به آن دفتر چند هفته یک بار سر می زدم، به به نوعی ایشان امین بنده بودند اخیرا متوجه شدم که ایشان بدون اطلاع بنده دست به کارهای مختلفی زده و مبالغی را دریافت کرده برای پرداخت و هزینه کردن در موارد مختلف ولی تحقق نیافته و همه یا بخشی از این وجوه را اختلاس نموده است و یکی از چندین تخلف ایشان ثبت یک شرکت مسئولیت محدود با مشارکت همسر و فرزندشان، با آدرس دفتر بنده و انجام امور مختلف دیگر بوده است حال سوال بنده این است که در ارتباط با این موضوع چه اقدامی می بایست انجام دهم و اگر چنانچه ایشان در آن دفتر مرتکب خلافی شده باشد به عنوان مثال از افرادی بابت انجام کارهایی که انجام نخواهد شد پول گرفته باشد آیا من نیز شریک تخلف ایشان هستم؟ و اینکه آن سه نفر دیگری که با ایشان کار می کردند بدون تسویه حساب با شرکت و بدون اطلاع به شرکت از حضور در شرکت طفره رفته و حتی پاسخگوی تماسهای تلفنی نیستند، در مورد این افراد چه باید کرد؟.

مشاهده پاسخ کامل

با سلام همسر اینجانب در اواخر مهر ماه سال 92 پس از 8 سال زندگی و بدون حتی یک مورد دعوا و ... اقدام به ترک منزل و رفتن به منزل پدری خود نمود. پس از اعلام شکایت عدم تمکین و ارائه مستندات به دادگاه از جمله نوار ضبط شده صدای همسرم که اذعان داشتند از منزل به قصد طلاق قهر کرده اند، قاضی پرونده وقت دیگری را در خرداد ماه 93 برای حضور هر دو نفرمان تعیین کرد. در اواخر اسفند ماه 92 اینجانب به تصور اینکه همسرم با اعطای وکالت طلاق به منزل برمی گردد اقدام به تنظیم و تسلیم آن نمودم. (که بازنگشتند) در وکالت طلاق آمده است :(... و موکل اقرار نمود ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل را از خود سلب و ساقط نمود.). ولی ذکری از عزل حق ضم وکیل و ضم امین را ننموده است. با مراجعه به چندین تن از همکاران شما، چند راه جهت ابطال غیر قابل عزل بودن وکالت طلاق و عزل خانم از وکیل بودن را ذکر کردند. از جمله: 1- تقدیم دادخواست جهت ابطال غیر قابل عزل بودن وکالت نامه طلاق مبنی بر اینکه چون عقد خارج لازمی در واقع صورت نپذیرفته است وکالت نامه قابلیت عزل را دارد. 2- در خواست از دفتر خانه جهت تنظیم صورتجلسه یا سندی مبنی بر صدور سندی مبنی بر ضم وکیل و ضم امین و الحاق آن به وکالت نامه طلاق 3- صدور یک وکالت نامه طلاق به تاریخ موخر از وکالت نامه طلاق ابتدایی با همان شرایط ولی با گذاشتن شرطی مانند تعیین مدت زمان برای وکالت نامه طلاق 4- شکایت از سردفتر تنظیم کننده وکالت نامه طلاق مبنی بر اینکه به اینجانب مفهوم عقد خارج لازم در بلاعزل بودن وکالت نامه را تفهیم نکرده است 5- استفاده از ماه 959 قانون مدنی جهت ابطال غیر قابل عزل بودن وکالت نامه حال سوال من اینجاست که آیا اول: کدام یک از راه های ذکر شده مناسبتر است و سریعتر و بدون ریسک به نتیجه می رسد؟ دوم: غیر از راه های فوق راه حل دیگری وجود دارد؟ سوم: ذکر عنوان " و موکل اقرار نمود ضمن عقد خارج لازم ....." موجب می گردد که اثبات عدم وجود عقد خارج لازم دیگری (یا هر عنوان تخصصی دیگر) به مشکل می خورد؟ و اینجانب نمی توانم اثبات کنم عقد خارج دیگری اتفاق نیوفتاده است؟ چهارم: آیا دفتر خانه می تواند اعلام کند از تنظیم سندی مبنی بر ضم وکیل و ضم امین خودداری کند؟ (دفتر خانه صادر کننده وکالت طلاق مدعی شده است که طی بخشنامه ای صدور این سند ممنوع شده است که البته من از جای دیگر نشنیده ام) پنجم: در صورت امتناع دفتر خانه از صدور ضم وکیل و ضم امین آیا دفتر خانه دیگری می تواند این سند را صادر کند حتی در شهر دیگری؟ ششم: امکان صدور وکالت نامه طلاق دیگری با تاریخ موخر بر وکالت نامه قبلی وجود دارد؟ بدون حضور وکیل (همسرم) هفتم: آیا می توان از سردفتر شکایت کرد و اگر امکان پذیر هست آیا محکوم می شود و اگر محکوم شد آیا بلاعزل بودن سند را می توان باطل کرد؟ هشتم: آیا بر اساس ماده 959 ق.م. می توان حکم بر ابطال وکالت نامه و یا بلاعزل بودن آن گرفت؟ و سوال آخر اینکه: آیا می شود با درخواست دستور موقت منع هرگونه عمل به وکالت از وکیل از دادگاه ، جلوی امکان استفاده همسرم از وکالت نامه را تا زمان اجرای حکم گرفت؟ با سپاس از فرصتی که در اختیارم گذاشتید.

مشاهده پاسخ کامل

ضمن عرض سلام درتاریخ 24شهریور 92براثرسانحه تصادف رانندگی که منجر به ضربه مغزی برادرم گردید ومورد عمل جراحی واقع وپس از چندین ماه بستری ومدتی درحالت کما بودن وهم اکنون نیز قادر به انجام هیچگونه فعالیتی نیست وبرای کارهای روزمره نیز نیازبه سایرین داشته ودارد ولذا باتوجه به اینکه به پزشک قانونی مراجعه و محجور بودن ایشان نیز تایید گردیدوضمن داشتن نامه پزشک قانونی ومراجعه به دادگاه درخصوص اینکه بنده که برادرایشان هستم واز طرف سایربرادران وخواهران ومادر تقاضای وکالت ازطرف بیمار راخواستاریم ولی دادگاه تقاضای ضم امین راخواسته است باتوجه به اینکه ایشان (بیمار ) ازنظر هوش وحواس مشکل دارد واین موضوع نیز به تایید پزشک قانونی رسیده چگونه میتواند تقاضای ضم امین کرده وآیا میشود که بدون تقاضای ایشان بنده تقاضای ضم امین نموده ونحوه تقاضا به چه صورت میباشد لطفاراهنمایی بفرمایید متشکرم

با سلام آیا به دایره سر پرستی تا کنون مراجعه نموده اید ؟ دادخواست ضم امین را به طرفیت دادستان می توانید تنظیم و نظریه ی پزشکی قانونی را ضمیمه آن نموده و یک نفر امین در متن دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

با سلام پدر 85 سا له از پا نزده سال قبل بعلت بیماریهای متعدد {قلب چشم دیابت و معلول گشته و در این .چند سال اخیر روانش نیز تحلیل رفته نامادری ودخترش خوردن اموال اعم از منقول وغیر منقول مشغولند چکار کنم؟راه قانونی وجود دارد ؟ که از طریق اداره سر پرستی اقدام کنم؟

با سلام و عرض ادب با مراجعه به اداره سرپرستی محل اقامتگاه پدر خود مراتب را کتباً اعلام نموده و تقاضای معرفی ایشان به پزشکی قانونی جهت بررسی سلامت عقل بنمائید. درصورتی که

مشاهده پاسخ کامل

بنام حق با سلام شما جای من باشید چه میکنید من معلم هستم و از بد روزگار در 2/1/90 با یک دستگاه موتور تصادف که راکب فاقد گواهینامه و ترک نشین وی از ناحیه پای چپ دچار شکستگی شدند کلیه هزینه های ایشان حتی گوسفند قربانی و جریمه عدم گواهینامه و ...بیش از 5/5میلون تومان پرداخت و بهبودی کامل گردید ایشان نیز مبادرت به رضایت بلاقید و شرط در دادگاه نمودند و همگی امضاء و اثر انگشت زدند در این خصوص صورتجلسه ای تنظیم که [ از یک ریال تا هر مبلغی تا بهبودی کامل از سوی اینجانب تعهد گردیده ] و یک فقره چک سفید امضاء که شماره آن و سفید امضاء بودن در صورتجلسه تصریح شده تحویل امین طرفین گردید بعد از مدتی مبادرت به طرح دعوی دیه و ارش مینمایند که با وجود رضایت بلاقید و شرط رد گردید و در تجدید نظر نیز استوار گردیده حال با درج مبلغ 62 میلیون تحت عنوان مطالبه طلب طرح دعوی نموده اند که درخواست اعسار از هزینه دادرسی با یک صورتجلسه با 2 امضاء تحویل و در جلسه نیز حاضر نشدند در نهایت حیرت اعسارشان پذیرفته و در جلسه رسیدگی با وجود اطلاع قاضی از سفید امضاء بودن و اینکه چک مستند به صورتجلسه است چک را یکسره دانسته و در استدلالی عجیب تر وجود چک در ید خواهان را به منزله طلب کار بودن وی قرار داده و محکومیت به پرداخت آن صادر میگردد حتی مختومه بودن دعوی کیفری در حقوقی نیز نادیده گرفته میشود (دعوی کیفری دیه و ارش که قرار رد صادر و در تجدید نظر خواهی استوار میگردد) حال اینجانب به منظور تجدیدنظرخواهی تقاضای اعسار نمودم و صورتجلسه ای با 4 امضاء تهیه و همگی 4 نفر را با خود در جلسه دادرسی حاضر که با وجود فیش حقوقی و نامه اداری صرفاً به این ادعای خواهان که [ خانه پدرش را بفروشد و پرداخت نماید] و عدم پذیرش شهود از سوی قاضی اعسار اینجانب درنهایت حیرت رّد میشود تقاضای تجدید نظر از اعسار مینمایم که در آخرین روز مهلت ساعت 11 به شعبه مراجعه که با تعطیلی شعبه مواجه و به دفتر رئیس دادگستری شهرستان مراجعه و ایشان با تایید مراجعه اینجانب گواهی و امضاء مینمایند روز یکشنیه بعد از تعطیلات رسمی عید فطر به شعبه مراجعه که ایشان به بهانه خارج از مهلت قانونی بودن مجدد دعوی را رد مینمایند و توضیحات اینجانب مبنی بر تعطیلی شعبه زودتر از وقت اداری و حتی تماس تلفنی رئیس دادگستری با شعبه مبنی بر [ من شاهد هستم ایشان آمده اند و شعبه زودتر تعطیل نموده و تایید گواهی شان ] کارساز نمیگردد و با رد دعوی به بهانه خارج از مهلت قانونی موضوع مجدد به تجدید نظر ارجاء میگردد اینجانب نیز با تهیه شهادت نامه محضری که شهود همگی در جلسه اعسار پشت درب شعبه حضور و قاضی از پذیرش ایشان امتناء و گواهی رئیس دادگستری و فیش حقوقی و تأییدیه اداره و سایر مدارک جهت تجدید نظر خواهی ارسال و بر اساس توصیه ریاست دادگستری شهرستان پیگیر تا پس از تعیین شعبه تجدید نظر خواهی ضمن مراجعه حضوری شرح ماوقع و در صورت نیاز تلفنی از ریاست دادگستری استعلام که بعنوان یک شهروند من وظیفه ام را انجام ولی شعبه زودتر از موعد تعجیل در خروج داشته و احدی از شعبه در محل کارشان نبوده اند و ریاست دادگستری شهرستان نیز شاهد میباشند که با این هفته و 10 روز دیگر مراجعه ناگهان رأی تجدید نظر مبنی بر عدم پذیرش دلائل اینجانب و تأیید رأی بدوی وصول و 10 روز مهلت تا یک میلیون و هشتصدو شصت هزارتومان واریز و الی قرار مجرمیت 62میلیون صادر میگردد آخر مسلمان یک موضوع (یعنی اعسار) در یک پرونده توسط یک قاضی (خواهان و خوانده) طرح یک طرف فقط با یک صورتجلسه 2 امضاء بدون حضور شهود و یا تشکیل جلسه اعسار پذیرفته میشود ولی همان اعسار از سوی اینجانب علی رغم صورتجلسه 4 امضاء و حضور همگی شهود و فیش حقوقی درآمد 820هزارتومان در ماه ونامه اداره و شهادت نامه محضری شهود اعسار اینجانب رد میگردد این در حالی است که در همان شعبه دعاوی با مبالغ بسیار کمتر سابقه پذیرش اعسار دارد(400هزارتومان) چرا نظارتی بر این قبیل بی نظمی ها نیست حال مانده ام با ماهیانه 820 هزارتومان دریافتی چکار بکنم ؟ ! دوستان توصیه کردند طلای قسطی بخرم و با کسر 7% کامزد به خود طلافروشی بفروشم و پول را تهیه کنم ولی بعضی میگویند ربا است ! شما جای من باشید چه میکنید تمام لایحه ها دادرسی توسط وکیل مجربی نوشته شده و ایشان نیز متحیر و مبهوت شده اندو فقط میگویند من به همین دلیل اصلاً پرونده نمیگیرم که شرمنده موکلینم نباشم لازم به ذکر است که ایشان سلامت خود را باز یافته اند و هیچ فاکتور مبنی بر هزینه درمان ارائه ننموده اند آیا راهی برای عدم واریز مبلغ 1/860/000 تومان وجود دارد

این که شما بجای مراجعه به دادگاه با ایشان مصالحه نمودید هم خوب است هم بد خوب است چون در گیر دادرسی نشده اید وجریمه ومجازات منتفی است .اما بدی آن این جاست که

مشاهده پاسخ کامل

اولویت‌های-پژوهشی-مطالعات-قرآنی

اولویت‌های پژوهشی مطالعات قرآنی

اولویت‌های-پژوهشی-مطالعات-قرآنی

اولویت‌های پژوهشی مطالعات قرآنی

اساسنامه-شرکت-عمران-شهر-جدید-رامین

اساسنامه شرکت عمران شهر جدید رامین

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.