×

پرونده کیفری

همه چیز درباره " پرونده کیفری "

پرونده کیفری

سلام و وقت شما وکیل محترم بخیر احتراما" باستحضار میرسانم بعد از صدور رای در شعبه حقوقی اصفهان به نفع اینجانب مبنی بر استرداد یک دستگاه لودر، خوانده با ارائه یک مبایعه نامه عادی، اقدام شکایت های متعدد حقوقی و کیفری بر علیه اینجانب از جمله ابطال سند و جعل و کلاهبرداری ، نزدیک به 2 سال اینجانب را صرف هزینه های سنگین دادرسی و کارشناسی و مشاوره مواجهه نموده خصوصا" اینکه در پرونده کیفری به دلیل محل تنظیم سنددر شهر تبریز بارها به تبریز رفت و آمد داشتم تا اینکه در مراحل دادسرا پرونده با قرار موقوفی تعقیب و منع تعقیب ، صادر و قطعیت یافته و همچنین دادگاه حقوقی نیز دعوی ابطال سند ایشان را رد کرده و دادگاه تجدید نظر نیز به نفع اینجانب رای استرداد را تائید نموده و با اقدامات انجام شده اکنون نظر کارشناس به جهت مبایعه نامه ارائه شده و مستمسک قرار گرفته بر جعلی بودن آن است ،،،،،؟!!!!!!!!!!!! خلاصه کلام اینکه اینجانب با ارائه یک مبایعه جعلی بیش از دوسال رفت و امد ونگرانی و عدم نتیجه شاکی در هیچ یک از پرونده ها چگونه و از چه طریقی میتوان خسارات وارده را از ایشان و وکیل ایشان مطالبه کنم؟

با سلام مطالبه خسارت بموجب مواد 1-2-3قانون مسئولیت مدنی و ماده 331قانون مدنی از باب تسبیب امکان دارد

مشاهده پاسخ کامل

سلام بنده سردفتر یکی از دفتر خانه های تهران هستم در سال 89 بدون اطلاع از قانون یکنفر را جهت دفتر یاری معرفی نمودم بعداز یکماه و پس از ازمون متوجه شدم ایشان پرونده کیفری مفتوح در خصوص خیانت در امانت در دادگستری دارندکه پس از در میان گذاشتن با ثبت اسناد موضوع بررسی و از ایشان با دستور مقام عالیرتبه سازمان سلب صلاحیت شد اما 4 سال بعد با رای دادگاه تجدید دیوان به طرفیت سازمان ثبت حکم به ابلاغ دفتر یاری و شروع بکار نمودند در همان زمان بنده بعنوان ذینع اعتراض ثالث را بر اساس رای قطعی دادگاه تجدید نظر کیفری مبنی بر محکومیت خیانت در امانت در دفاتر اسناد رسمی مبنی بر 6 ماه زندان خریدنی را مطرح نمودم و در این اعتراضیه اصل عدم امانت داری ایشان راکه در بحث اسناد رسمی حرف اول را میزند رازیر سوال بردم و میدانید واقع امر هم این است کار کردن با یک فرد سابقه داردر جای حساسی چقدر خطرناک و هرگونه سوئ استفاده ایشان از مهر دفتر خانه یا اوراق دزدیده شده از دفتر خانه قبلی چه عواقبی برای من داردحالا تجدید نظر دیوان در حال رسیدگی است و هنوز نظری نداده و پرونده را از اجرای احکام خواسته حالابنظر شما چه کار دیگری برای اقناع دادگاه نسبت به عدم امانتداری ایشان میتوانم انجام دهم ضمنا ایشان2 بار توسط بازرسان جهت تست اعتیاد برده شدند که در جلوی ازمایشگاه پزشگ قانونی از دست بازرسان فرار کردندو فعلا معلق از کارندطبق دستور مقامات ضمنا قاضی تجدید نظربا اطلاع ازسابقه کیفری و با استناد به ماده 62 قانون مجازات در خصوص عدم سقوط حقوق اجتماعی رای داده که بنظرم این استنادبه معنای عام درست و به معنای خاص غلط است وقابل استناد نیست حال فکر میکنید نتیجه چیست

با سلام به هر حال قانون در خصوص مرور زمان اعمال مجرمانه و محرومیت از حقوق اجتماعی احکام خاصی دارد و چون نمی توان تا ابد کسی را از حقوق اجتماعی بخاطر آثار اعمال مجرمانه محروم نمود لذا پس از طی زمان مقرر حقوق اجتماعی اعاده می شود

مشاهده پاسخ کامل

سلام بنده حدود یکساله که جهت استرداد خودرو خود از کسی طرف را به خیانت در امانت محکوم کردم و دراین پرونده کیفری ماشین خودم را توقیف کردم ( دادسرا) حقوقی هم درخواست استرداد و ضرر و زیان پارکینگ دادم ولی تنها حکم به استرداد مدارک خودرو و ماشین طرف را محکوم کردند و حکم بدرخواست آنطرف در دادگاه تجدید نظر است و امروز که برای اجرای حکم کیفری به دادسرا رفتم تا ماشینم را ترخیص کنند گفتند در خیانت در امانت رد مال نیست و بایستی حقوقی دادخواست دهم با این تفاصیل تکلیف ماشین چه میشود ؟؟؟؟من از چه محکمه ای میتوانم ماشینم را نامه ترخیصی بگیرم در حالیکه در پرونده کیفری دستور توقیف صادر شده ولی دادیار اجرا می گوید من نامه آزادی نمی دهم و بایستی دادخواست بدهی لطفا مرا راهنمایی کنید آیا باید صبر کنم رای حقوقی ام قطعی شود و آن دادگاه نامه به دادسرا دهد که نامه به کلانتری بنویسد؟

شما باید صبر کنید تا حکم حقوقی قطعی شود و سپس تقاضای

مشاهده پاسخ کامل

با سلام بنده در سال 87 با خانومی در یک خانه (هردو با لباس کامل) به جرم رابطه نامشروع و غیر زنا دستگیر شدم،بعد از دستگیری از من انگشت نگاری به عمل آمد و بعد از 3 ماه نامه ای برای حضور در دادگاه به منزل ارسال شد ، در دادگاه قاضی حکم به 80 ضربه شلاق تا 2 سال تعلیق داد.الان که 3 سال از روی پایان تعلیق گذشته و اینکه از من انگشت نگاری شده (قبل از رفتن به دادگاه)آیا برای داشتن گواهی عدم سو پیشینه مشکلی دارم؟ایا در گواهی سو پیشینه اشاره به داشتن سو پیشینه درج خواهد شد؟ایا تا الان ان محکومیت در پرونده کیفری من وجود دارد؟یکی از وکلا به بنده گفت که باید بروی دادسرا و برای رفع سو اثر از قاضی اجرای حکم این قضیه را دنبال کنی،آیا باید اینکار را بکنم تا دیگر سو پیشینه نمانده باشد یا اینکه بعد از اتمام مدت تعلیق این سو پیشینه در گواهی سو پیشینه من دیگر وجود نداردو احتیاج به مراجعه به دادسرا ندارم(لطفا به این سوال دقیق پاسخ دهید)؟الان که نیاز به گواهی برای استخدام در شرکت دولتی دارم باید نگران این قضیه باشم یا خیالم راحت باشد؟لطفا جوابها را برایم به صورت دقیق شرح دهید و بگویید که الان چکار کنم.با تجاربی که حضرت عالی داشته اید آیا در عمل اینگونه موارد توانسته اند گواهی عدم سو پیشینه بدون نگرانی و داشتن سو سابقه بگیرند یا خیر؟فقط خواهش میکنم جواب تکراری ماده 62 را ندهید.من واقعیت عملی را میخواه بدانم.چون با تحقیقاتم میدانم قوانین گویای نبود سو پیشینه بنده است ولی نگرانم در عمل از اجرا نشدن این قوانین.منتظرم با تشکر

با درود در خصوص پرسش مطروحه مستندأ باید عرض کنم ماده 5٢ و تبصره ٢ ماده ٢5 قانون مجازات اسلامی جدید و رویه معمول دادسراها گویای این امر است که در این مورد حسب استعلام اداره

مشاهده پاسخ کامل

با سلام سوالی که داشتم در مورد طلاق هست. همسر من حدود 3 هفته پیش پس از یک مشاجره تلفنی بر سر اینکه سر کار نروند به منزل مادر و پدر خود رفت. 2 شب پس از این حرکت زمانی که به تلفن همراه ایشان زنگ زدم مادرشان گوشی را جواب داده و گفتند می خواهیم طلاق دخترمان را بگیریم و دلیل این تصمیم را تمام اتفاقات ریز و درشتی که در طی این 8 سال زندگی مشترک افتاده اعلام کردند. و گفتند دختر من امنیت جانی ندارد. در طول این 3 هفته همسرم تنها 4 بار به زنگ های من پاسخ داد و شاید حدود 10 یا 15 بار جواب پیامک های من رو دادن. که در تمام آنها اعلام کردند که تصمیم گرفتند جدا شوند. از آنجایی که اینجانب قصد جدایی نداشته و نیز هیچ گونه پرونده کیفری یا حتی دستگیری توسط پلیس به اتهام ضرب و جرح و ... نداشته و آلودگی به هیچ ماده مخدر، الکل، قمار و ... ندارم و همچنین تمام امکانات زندگی را در حد عالی فراهم آورده (از قبیل ماشین، منزل شخصی، سفر خارجی،خرید لباس و ... و طلا در حد بالا) و نیز به جای مهریه ایشان را که 313 سکه طلا بوده است، 3 دانگ آپارتمان جدید الاحداث که در سال 89 تقریبا معادل همان تعداد سکه بود به نامش زدم که همسرم نیز در ذیل دستخط عادی قبول دریافت کرده و متعهد شده که 3 دانگ دیگر آپارتمان را به نام من بزند.(قولنامه به نام همسرم هست) . ضمن اینکه ماشین هم به نام ایشان بوده و ایشان در فردای روزی که مادرشان اعلام کردند که قصد طلاق دخترشان را دارند وارد منزل شده و کلیه طلاها و رسیدهای طلاها را خارج کردند (به ارزش حدود 100 میلیون تومان).. حال سوال من این است که آیا همسرم می تواند از من جدا شود؟ در صورتی که موافق نباشم؟ و 2- اگر می تواند تحت چه شرایطی می تواند؟ 3- تکلیف مهریه و نفقه و سایر حقوقاتش چه می شود؟ 4- ایشان شرط بازگشت به منزل را دادن حق طلاق اعلام کردند.. چه تبعاتی برای من دادن این حق دارد.؟ 5- آیا می توانند باقی دارایی من را نصف کنند. (هیچ شرط اضافه ای در قباله ازدواج نیست و شروط همان های چاپ شده است.) با تشکر

با سلام نظر به تبصره ماده 1133 قانون مدنی: زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (1119) ، (1129) و (1130) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید. همسر شما با توجه به موارد ذیل می تواند

مشاهده پاسخ کامل

با سلام ساکن یک آپارتمان چهارواحدی هستم با یک پارکینگ مزاحم که برای هر سه پارکینگ دیگر مزاحمت دارد. پارکینگها همه بزرگ هستند و یک واحد هم ماشین ندارد. در ابتدای فروش واحدی که پارکینگ مزاحم دارد با مالک آن توافق کرده بودیم، یک ماشین اضافی هم پارک می کردیم و با استفاده از فضای مشاع هیچ ماشینی مزاحم نبود. چند ماه پیش ایشان اعلام کرد که بقیه ماشینها مزاحمش هستند و حتی با مدیرساختمان مشاجره کرد، شکایت کرد، یک پرونده کیفری به اتهام توهین درست کرد که شاهد مستقیمی نداشت ولی دو نفر از کارگران ساختمان همسایه را به عنوان شاهد معرفی کرد و شرط رضایتش در آن پرونده را انتقال ثبتی یکی از پارکینگهای دیگرقرار داد، این اختلاف سه ماه است که ادامه دارد، شهود در دادسرا اصلاً احضار نشده اند و پرونده از دادسرا به دادگاه رفته، هنوز هم تکلیف آن روشن نشده است. چند روز پیش برای همه ساکنان آپارتمان از دادگاه حقوقی احضاریه آمده، موضوع آن جایابی پارکینگ اعلام شده و روز دادگاه هم دو ماه دیگر است. در ضمن، محدوده پارکینگها در سند، صورت مجلس تفکیکی و مبایعه نامه قید شده است. ایشان بعد از بیش از چهارسال می گوید نمی دانسته پارکینگش مزاحم است. خانه را هم از طریق بنگاه معاملات ملکی خریده است. سوال من این است که آیا ایشان حق دارد از بقیه مالکین که نقشی در فروش واحد به او نداشته اند شکایت کند ( که ظاهراً حق داشته و اینکار را کرده است!) و اینکه آیا با بردن اسناد و صورت مجلس تفکیکی به دادگاه تکلیف شکایت ایشان به سادگی روشن می شود یا ما باید وکیل بگیریم؟ با سپاس

مشاهده پاسخ کامل

با سلام.امیدوارم حالتان خوب باشد. ازتون یه مشاوره میخواستم. من یک پرونده تحت عنوان حمل اسلحه غیر مجاز در دادگاه داشتم که کار به زندان نکشید و دادگاه سه سال حکم تعزیزی برایم برید که دو سال آن را با پرداخت یک میلیون تومان بخشید و یک سال دیگر را به مدت دو سال به صورت معلق اعلام کرد که در صورت تکرار جرمی اجرا میشود. از شما سوال داشتم آیا این جرم برایم سوء سابقه محسوب میشود چون بنده به زندان نرفتم؟ اگر کسی تحت عنوان یک پرونده کیفری از من شاکی شود آن یک سال اجرا میشود یا در صورت اثبات جرم آن یک سال اجرا میشود؟ آیا میتوانم این سال را هم بخرم؟حدودا هزینه اش چقدر میشود؟

محکومیت قطعی کیفری در جرائم عمدی با استناد به ماده62 مکرر قانون مجازات اسلامی در مدت تعیین شده محکوم علیه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و صبح بخیر من یک پرونده کیفری کلاه برداری در شیراز دارم که در آن به پرداخت 600 هزار تومان به دولت و 50 میلیون تومان به شاکی محکوم شدم و این رای از طرف دادگاه تجدید نظر هم تائید شده، در ضمن الان به قید وثیقه سند خانه پدرم آزاد هستم حالا چند تا سوال داشتم که اگه بزرگواری کنید و به من جواب بدید خیلی میشم 1-با توجه به چه شرایطی وکیل من میتونه به رای تجدید نظر اعتراض کنه که پرونده به دیوان عالی کشور بره تا بتونه وقت بیشتری برای فراهم کردن پول برام بگیره؟ 2-شاکی تهدید کرده که اگر تا چند روز دیگه پولش رو ندم سند خونه رو به اجرا میگذاره میخواستم ببینم با توجه به اینکه رای دادگاه تجدید نظر هنوز به من و وکیلم ابلاغ نشده و وکیل شاکی خودش رای رو گرفته برده به اجرای احکام، پروسه به اجرا گذاشتن سند چقدر طول میکشه؟ 3-من چطور میتونم تقاضا بدم که یک مبلغ پول رو نقد بدم و یک مقدارش رو قسطی؟ 4- با توجه به اینکه قیمت کارشناسی خونه خیلی بیشتر مبلغ شاکی هست اگه خونه بره واسه مزایده باقی پول چی میشه؟ 5-من یک پرونده پزشکی ناراحتی قلبی در پزشک قانونی دارم اگه پزشک قانونی تائید کنه که من شرایط رفتن به زندان رو ندارم چه شرایطی برای من پیش میاد با توجه به اینکه سند خونه در رهن هست و من هم پول شاکی رو ندارم که بدم؟ با تشکر از لطف جنابعالی

با سلام در مورد سوال اول : با توجه به اینکه رای قطعی شده اقدام دیگری متصور نیست قبلا از طریق اعمال ماده ۱۸ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب می توانستید به رای قطعی اعتراض کنید که آن هم الان با توجه به تصمیمات جدید

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما اینجانب مدیرعامل یک شرکت سهامی خاص می باشم این شرکت دارای دو ملک مجاور یکی با پلاک ثبتی 31 و دیگری با پلاک ثبتی 32 می باشد در سال 84 ودر زمان هیئت مدیره قبلی شرکت , ملک شماره 32 را طی قولنامه عادی به شخص (الف ) فروختند درهمین حین شخص (ب) با ارائه قولنامه عادی با تاریخ مقدم تر از قولنامه شخص (الف) به دادسرا علیه مدیران وقت شرکت اقامه دعوی کیفری کلاهبرداری وفروش مال غیر نمود وچنین عنوان کرد که مدیران همان ملکی را که قبلا به او فروخته اند مجددا به شخص (الف) فروخته اند - مدیران وقت شرکت در مقام دفاع در اوراق بازجویی خودعنوان کردند که اولا در مبایعه نامه استنادی (ب) عدد 31 به 32 جعل شده است ثانیا امضاهای متسب به خود را منکر شدند وگفتند که ما چنین قولنامه ای را امضا نکرده ایم (بعبارتی امضاهای ذیل قولنامه استنادی (ب) جعلی است که پس از آن دادسرا موضوع را به کارشناس خط ارجاع دادکه قرار کارشناسی بررسی این بود که آیا عدد 31 به 32 جعل شده یا خیر و در مورد امضا ها قرار کارشناسی صادر نکرد که کارشناس مربوطه پس از بررسی اعلام نمود که در قولنامه عدد 31 به 32 جعل شده است که بنابر نظر کارشناس که جعلی بودن شماره پلاک را تایید کرده بوددادسرا شکایت (ب) را رد وقرار منع تعقیب مدیران وقت را صادر نمود هم اکنون شخص (ب) بعد از گذشت 6 سال از موضوع فوق دادخواست حقوقی به طرفیت این شرکت مطرح نموده و خواهان الزام به انتقال ملک شماره 31 به خود شده است وچنین استدلال نموده که چون در دادسرا ودر پرونده کیفری چنین ثابت شده که عدد صحیح ملک در قولنامه 31 بوده پس ایشان ملک 31 را به من فروخته اند و خواسته دعوی ایشان الزام به انتقال ملک شماره 31 می باشد با توجه به موارد فوق خواهشمند است راهنمایی بفرمایید که در دعوی حقوقی مطرح شده چگونه دفاع نمایم آیا با یستی در دادگاه ادعای جعلی بودن امضای مدیران قبلی را نمود یا انکاروتردید نسبت به امضاها؟ ضمنا دردفاتر مالی شرکت هیچگونه آثاری از ثمن قولنامه فوق وفروش ملک 31 وجود ندارد؟ با تشکر

باسلام و احترام . پاسخ در مذاکره تلفنی بیان گردید در تاریخ 07/08/90

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و خسته نباشید اینجانب مبلغ یک ملیون تومان سفته از شخصی دارم و آن را واخواست کردم وبعد از رسیدگی در شورا حکم مصادره اموال ایشان را گرفتم. بعد از حضور مامور ایشان ادعا کردند که هیچ کدام از اموال به ایشان تعلق ندارد لذا پرونده مختومه شده و می گویند چون پرونده شما حقوقی است نمی توان دیگر کاری کرد. لذا اینجانب از شما این سوال را دارم که الان با این توصیفات چه اقدامی انجام دهم؟ چگونه می توان پرونده کیفری ترتیب داد؟ دادخواست کیفری برای سفته چگونه است؟ خلاصه چگونه می توانم حکم جلب ایشان را بگیرم؟ با تشکر از شما

با سلام مطالبه وجه سفته حقوقی است شما مطابق

مشاهده پاسخ کامل

قانون-بودجه-سال-1385-کل-کشور(قسمت-دوم)

قانون بودجه سال 1385 کل کشور(قسمت دوم)

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.