×

آئین دادرسی

همه چیز درباره " آئین دادرسی "

آئین دادرسی

با سلام من خلبان یکی از ارگانهای دولتی هستم و کارمند رسمی می باشم بنده در شهریور سال91 ازدواج نموده و همسرم کارمند صدا و سیما است یک ماه مانده به مراسم عروسی به دلیل دخالتهای پدر و مادرش که به وی میگفتند باید در احمدآباد مشهد خانه بگیرید جایی که باید حداقل 2ملیون اجاره داده شود و با توجه به اینکه به بنده منزل مسکونی از طرف سازمان واگذار می گردید طوری شد که شهریور امسال بدون هیچ مشکلی متوجه شدم که به همراه پدرش به دادگاه مراجعه نموده و تقاضای سکه و نفقه کرده است یک ماه مانده به تالار جهت عروسی سپس متوجه شدم آنها وکیل گرفته اند بنده نیز اقدام به گرفتن وکیل نموده و چون عروسی نکرده بودیم تعداد300سکه او به 150 سکه تقلیل یافت و دادگاه پس از بررسی ها به دلیل اینکه هیچ اموالی از قبیل خانه و ماشین و پول در حسابهایم نداشتم و تازه فارغ التحصیل شده ام بنده را به پرداخت هر 6ماه یک سکه و نفقه ماهی250 هزار محکوم نمودند لازم به ذکر است که قبل از شروع رسیدگی به پرونده و یک ماه قبل از تاریخ دادگاه سکه و نفقه به محل کار بنده نامه ای آمد که معادل یک چهارم از حقوقم را مسدود نمایند قبل از شروع دادگاه وکیل من به مجتمع قضایی مشهد مراجعه نموده بود که نامه رفع توقیف حقوقم را بگیرند اما به وی اعلام کرده بودند اول باید حقوقش مسدود گردد و پول به حساب دادگستری واریز گردد تا ما نامه رفع توقیف حقوق وی را بدهیم حال سوال بنده این است 1ماه بعد پس از رسیدگی به پرونده و صادر شدن حکم هر 6ماه یک سکه بنده با رای موقت به مجتمع قضایی مشهد رفتم و با یک قاضی و مسول اجرای احکام صحبت کردم وآنها اعلام کردند وقتی که اعتراضات زده شد و حکم دادگاه و رای مربوطه قطعی شد ما نامه رفع توقیف برای شما صادر میکنیم چون شما فقط یه حقوق کارمندی دارید و باید از حقوقتان سکه و نفقه را پرداخت نمایید و لازم نیست حتما اول حقوقتان مسدود شود بعد نامه رفع توقیف حقوق شما صادر شود با توجه به این مساله من باز با وکیلم این قضیه را در میان گذاشتم و وی اعلام کرد نه من همون بار که رفتم گفتن حتما اول باید حقوقت مسدود شود بعد نامه رفع توقیف دهند من در سر دوراهی مانده ام و نمی دانم کدام پاسخ صحیح است اما متوجه شدم که وکیلم اولین موکل کارمندی که داشته من بوده ام وهمچنین می خواهم بدانم با توجه به عقد دایم ما و ثبت در دفتر اسناد رسمی و ثبت درشناسنامه آیا چون ایشان باکره است و عروسی نکرده ایم پس از جدا شدن ایشان و من می توانیم شناسنامه خود را از اسم یکدیگر پاک کنیم یا خیرممنون که دقیقا راهنمایی ام کنید روز خوبی داشته باشید فقط خواهشمندم سوال من در بین سوالات عمومی و در دید معرض عموم نمایش داده نشود با تشکر؟

با سلام 1- همسر شما در حین تقدیم دادخواست درخواست صدور قرار تامین خواسته نموده است و پس از صدور آن و پس از اعلام خواهان حسب ماده

مشاهده پاسخ کامل

سلام یکی از بستگان ما یک برگ سفید امضاء از فردی که از آن طلب داشته دریافت کرده بابت ضمانت پرداخت طلب در زمان مشخص و جلب اعتماد(چونکه آن فرد ادعا کرده دسته چک ندارم) البته 2 نفر شاهد هم در آن زمان حضور داشتند و پشت برگ سفید امضا را هم آن دو نفر امضاء نمودن. حال اگر فرد از پرداخت طلب در زمان مشخص گفته شده امتناع ورزد آیا این برگ سفید امضا اعتبار دارد و میتوان مقدار طلب خود را در آن قید کند و از آن فرد شکابت نماید و همچنین اگر اعتبار دارد این برگ باید سفید امضا بدون سند را در شکایت اذعان کرد؟ باتشکر

ماده 673 تعزیرات- هر کس از سفید مهر یا سفید امضایی که به او سپرده شده است یا به هر طریق بدست آورده سوءاستفاده نماید به یک تا سه سال حبس محکوم خواهدشد . این جرم وقتی محقق می گردد که

مشاهده پاسخ کامل

سلام من خانمی هستم مالک یک ساختمان 3 واحدی که خود به همراه پسرم در یکی از آنها ساکنم و در یکی از واحدها هم پسر دیگرم و خانواده اش. واحد سوم را نیز سال پیش توسط یک مشاور املاک به مرد جوانی (به همراه همسرش) یک ساله اجاره دادم (به همراه مبلغی به عنوان ودیعه). چکی هم بابت پشتوانه اجاره نامه یک سال از مستأجر دریافت کرده ایم. تا پایان مدت قرارداد مشکلی نداشتیم. پس از آن قرارداد را با افزایش مبلغ اجاره برای یک سال دیگر در همان بنگاه قبلی تمدید کردیم. توضیح اینکه این بنگاه متأسفانه ابتدا امضاء را بر روی 3 نسخه قرارداد دریافت می کند و پس از پر کردن فرم های قرارداد (و اخذ حق دلالی) نسخ دو طرف اجاره را تحویل می دهد! قرارداد سفید تمدید مذکور (به جز مبلغ جدید اجاره که قید شد) به امضاء من و پسرم (به عنوان شاهد) رسید. مستأجر هم امضاء کرد، ولی در این قرارداد جای یک امضاء خالی ماند (این بار او تنها به بنگاه آمده بود، بر خلاف قرارداد قبل که با همسرش بود و به عنوان شاهد دوم امضاء کرده بود.). قبل از اتمام مدت اجاره قبلی، اختلافاتی بین من و مستأجر پیش آمده بود که بیان آن به اصل موضوع ربطی ندارد و باعث اطاله این نوشته می شود، ولی به هر حال به حدی نبود که من نخواهم قرارداد را تمدید کنم. پس از تمدید قرارداد، مستأجر با سوء استفاده بسیار شدید از اختلافات مذکور، به جز ماه اول، در ماه های بعد از پرداخت اجاره خودداری نمود و گفت که می خواهد واحد را تحویل دهد و مبلغ این چند ماه را با ودیعه تهاتر نماید. از طرف دیگر برای دادن چک جدیدی بابت پشتوانه اجاره یک سال به بنگاه (جهت تحویل به ما، با پس دادن چک پشتوانه سال قبل) هم خودداری نمود. بنگاه هم به این بهانه نسخ قرارداد هیچ یک (از جمله نسخه متعلق به من) را تحویل نداده است. البته بنگاه توقع دریافت حق دلالی از دو طرف را هم برای این کار داشت (و دارد) که فعلاً هیچ یک پرداخت نشده است. البته خود من هم به دلیل همان اختلافات شدت یافته از سوی مستأجر پس از تمدید قرارداد، هیچ تمایلی به ماندن وی نداشتم، اما به خاطر قرارداد حاضر بودم تا انتهای مدت قرارداد صبر کنم. ضمن این که ودیعه وی هم اصلاً بایستی همزمان با تخلیه به او داده می شد و ربطی به اجاره ماهیانه نداشت. به علاوه در اجاره نامه قید شده که به ازاء هر روز تأخیر در پرداخت اجاره ماهیانه، مبلغ مشخصی به عنوان خسارت بایستی به مؤجر پرداخت شود. و بالاخره مبالغ مربوط به بدهی قبوض برق، تلفن، گاز و آب او هم که باقی می ماند. با این ترتیب وی مبلغی هم بدهکار می شود. البته آن موقع من برای اینکه زودتر از شر او خلاص شوم، اصراری بر دریافت مبلغ دیگری از او نداشتم. به هر حال وی بیست روزی مانده به پایان اتمام مبلغ ودیعه (فقط در برابر اجاره های معوقه، بدون احتساب سایر موارد از جمله خسارت تأخیر) واحد را تخلیه کرد، بدون اینکه واحد را به من تحویل داده و من بتوانم وضعیت واحد را از نظر عدم تخریب ببینم و بررسی کنم و یا تسویه حسابی صورت گیرد (که وی طبعاً بدهکار هم می شد). ضمناً او قبل از آن، بدون اطلاع به من اقدام به تعویض قفل واحد نموده بود. پس از آن من نیز چون دیگر هیچ اطمینانی به وی نداشتم، و با توجه به دسترسی آسان به سایر واحدها پس از ورود به ساختمان، اقدام به تعویض قفل در اصلی ساختمان کرده ام، البته وی پس از تخلیه واحد که نزدیک به یک ماه از آن می گذرد دیگر هیچ مراجعه ای نکرده یا تماسی نگرفته است. تنها تماس های من هم با او مشخصاً از طریق کسی است که می گوید عمویش است (گویا پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته اند). عموی وی دو هفته پیش، پس از تماس های ما جهت تعیین تکلیف به بنگاه مراجعه نمود و برای تحویل واحد خواهان بازپرداخت کل مبلغ ودیعه بود! ضمن اینکه در تماس تلفنی قبلی، با استناد به اینکه ورود من به واحد تخلیه شده «تصرف عدوانی» است (!) به من گفته بود که حق ورود به واحد تخلیه شده را ندارم! به نظر می رسد قصد مستأجر، بیشتر اذیت کردن است یا فکر می کند که با تحت فشار گذاشتن من می تواند به نوعی اخاذی کند، یا لااقل حتی لفظاً هم مبلغی را که به من بدهکار می شود (و گفتم که حاضرم از آن بگذرم) مطرح نکنم. هر چند حالا با این نحوه عمل بسیار نامناسب او به نظر می رسد جایی برای بخشش مبلغ مذکور باقی نمی ماند. با مراجعه ای که به شورای حل اختلاف داشتم، گفتند ابتدا باید مبلغ ودیعه را به حسابی بریزم تا پس از صدور حکم اقدام شود. اما من با این تصور که دیگر ودیعه را می توانم خرج کنم، قسمتی از آن را خرج کرده بودم، ولی بیش از نیمی از آن باقی است. البته چک پشتوانه قرارداد قبلی (و قرارداد قبلی) هم نزدم هست، ولی بیش از یک سال از تاریخ مندرج در آن می گذرد. بنگاه همچنان از دادن قرارداد جدید خودداری می کند ولی با توجه به این که در جریان امور است، حاضر به همکاری با من است. قبل از تعویض قفل در اصلی با بنگاه در مورد این کار مشورت کرده بودم (ولی هنوز انجام تعویض قفل مذکور را نه به مستأجر و نه به بنگاه اطلاع نداده ام). ممنون می شوم مرا جهت اقدامات لازم جهت تحویل گرفتن قانونی واحد و تسویه حساب با مستأجر راهنمایی فرمایید. با احترام

برای اقدام قانونی جهت تحویل ملک ابتدا شما به قرارداد نیاز دارید بنابراین توصیه میشود ابتدا نظر بنگاهدار را برای تحویل نسخه مربوط به شما جلب نمایید. سپس همزمان دو دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

ا سلام در یک شرکت تعاونی مسکن پس از تغییر هیئت مدیره و مدیر عامل، مدیر عامل سابق در خصوص حقوق مزایای خود علیه شرکت طرح دعوی می نماید. خواسته ایشان علاوه بر حقوق بر مبنای مصوبه مجمع عمومی، عیدی، پاداش، مرخصی استفاده نشده و موارد مربوط به قانون کار نیز می باشد. حقوق ایشان بر اساس مصوبه مجمع ماهیانه 250 هزار تومان بوده و جمعا 30 ماه کارکرد داشته که جمعا هفت میلیون و پانصد هزار تومان می شود و پنج میلیون و چهارصد هزار تومان نیز دریافتی داشته است و با این حساب مانده طلب ایشان دو میلیون و صد هزار تومان می باشد. اکنون سوال این است: 1- آیا آیتم های حقوقی قانون کار شامل ایشان میشود؟ 2- آیا خسارت تاخیر در تادیه شامل ایشان میشود؟ 3- اگر خسارت تاخیر در تادیه شامل میشود مبنای محاسبه آن با توجه به اینکه مطالبات ایشان بر اساس حقوق ماهیانه حادث شده و جمعا این مبلغ بوجود آمده، چگونه است؟ 4- از آنجاییکه ایشان خود مدیر عامل و عضو هیئت مدیره بوده و می بایست در خصوص پرداخت حقوق در زمان خود اقدام می نمودند و اکنون این سهل انگاری باعث ضرر و زیان به شرکت می شود آیا میتوان دادگاه را در خصوص عدم تعلق خسارت تاخیر در تادیه به ایشان قانع نمود و یا اینکه بر علیه ایشان طرح دعوی نمود؟ ممنون میشوم اگر استنادات قانونی نیز بیان شود. با تشکر مجدد

اسلام به نظر می رسد رابطه میان مدیرعامل و شرکت تجاری رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع قانون کار نبوده و مسئولیت وی در مقابل شرکت همان مسئولیت وکیل در مقابل موکل می باشد . همچنین طبق لایحه

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و خسته نباشید بنده اداره ی یک دفتر دوم نمایندی بیمه رو که کاملا مجزا از دفتر اصلی دایر بود رو اداره میکردم وکه بعد از یک سال همکاری با نماینده و دفتر اصلی ، با چند فقره بیمه نامه جعلی روبرو شدیم که همه بیمه نامه ها با کد نمایندگی مذکور صادر شده بود نماینده اقدام به شکایت علیه بنده نمود ، در دومین جلسه رسیدگی که البته در جلسه اول اصل برائت رعایت نشده و علی رغم توجه دادیار به مدارک و سخنان بنده ظرف مدت 15 دقیقه ختم جلسه را اعلام نمود و هیچ یک ازمدارک و برگه های مربوط به بیمه را که پس از تعطیلی دفتر و شکایت ایشان نزد بنده باقی بود نخواستند که البته بنده در بین سخنانم وجود آنها را تایید کردم اما در جلسه دوم بازهم بدون رسیدگی که علت آن را اتمام زمان دادگاه اعلام کردند دستور به تفتیش منزل بنده در معیت شاکی و جمع اوری مدارک بیمه و کامپیوتر بنده دادند . میخواستم بدانم آیا این عمل قانونی است ؟ و اگر نیست با اصل و ماده مربوط بنده را رهنمایی کنید . با تشکر

با سلام خدمت شما به استحضار میرساند با توجه به رویه قضائی معمول اصل بر مسئولیت شخص حقیقی است و چنانچه نماینده شخص حقوقی در راستای منافع آن مرتکب

مشاهده پاسخ کامل

در خصوص مطلبی که در مورد طلاق خلع نوشته اید 3 سوال دارم: 1- این قانون چه فرقی با قانون قدیمی طلاق خلع دارد؟ 2- وقتی حق طلاق با مرد است و مرد به هیچ قیمتی راضی به طلاق دادن همسرش نیست، چطور و با چه ادله ای زن می تواند درخواست طلاق کند؟ 3- اگر مرد یه منظور جلوگیری از جاری شدن حکم طلاق درخواست مبلغی نجومی نماید، آیا دادرسی متوقف می شود؟ با تشکر از راهنمایی شما

-طبق ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 دادگاه صالح در رسیدگی به دعاوی طلاق دادگاه خانواده است. پس اگر خواهان این نوع طلاق هستید باید

مشاهده پاسخ کامل

با سلام واحترام اینجانب کارمند یکی از ادارات دولتی می باشم که در سال 90 مورخ 24/7/90به اتهام ناحق معاونت در شهادت کذب که شخصی به نفع پدرم در محضر خانه شهادت می دهد که مشخصی به نام آقای مثلا X پدر مرا کتک زده و پای او را شکسته و بعد از اطلاع آقای(( x متهم و طرف دعوی پدرم )) با تهدید وی، حرف خود را در محضر دادگاه پس گرفته و برعکس برعلیه من وپدرم که او را مجبور کرده ایم و شهادت خلاف می دهد و قاضی بدون تحقیق در مورد اثبات ادعای وی ما را به به 3 ماه و 1 روز محکوم که ما مدت 2 ماه و16روز آنرا حبس و بعد آزاد شدیم (( اصل دعوا شکایت پدرم تحت عنوان کتک کاری و ضرب و جرح علیه متهم آقای x و بر گشتن شاهد پدم از شهادت خود به نفع متهم آقای x و استفاده بر عیه من و پدرم )) سوال 1- مدت فوق و اتهام مطرح شده جزء محکومیت موثر کیفری می باشد یا نه 2- اتهام مطرح شده و مدت فوق شامل مرور زمان می شود یا نه ومدت آن چقدر و از چه تاریخ 3- مراتب محکومیت چه زمانی از پیشینه کیفری پاک و خذف می گردد به چه مدت 4- چون مستخدم پیمانی می باشم ودارم به مستخدم رسمی تبدیل وضعیت می شوم آیا در گزینش و روند تبدیل وضعیتم اثر می گذارد یا نه 5- آیا اتهام مورده و مدت حبس شامل محرومیت از حقوق اجتمایی بنده می شود یا نه 6- لطفا مواد قانونی آنرا ذکر و بنده را راهنمایی کامل کنید متشکرم

با سلام به سئوالات شما به ترتیب به شرح زیر پاسخ داده شده است : 1- خیر چراکه محکومیت به حبس از یک سال به بالا در جرائم عمدی ( البته برای بار اول) محکومیت موثر کیفری می باشد. ( ماده 62 مکرر قانون مجازات اسلامی ) 2-مرور زمان کیفری عبارتست از

مشاهده پاسخ کامل

سلام خانم افقهی فرموده بودید که باید منتظر حرکت خانمم باشم تا ببینیم او چه اقدامی میکند. امروز از شورا دعوت نامه ای مبنی بر شکایت خانمم علیه من با موضوعیت سلب امنیت و ترک انفاق .این یعنی چی . این یعنی همان امنیت جانی که فرموده بودید اگر این است که کذب محز است چون این خانم بعد از 10یا 11 سال زندگی اولین باری است که به قهر رفته و فکر می کنم ملاقاتی که با یک وکیل داشته این را یادشان داده ترک انفاق یعنی چی و چرا تقاضای طلاق نکرده چند روز دیگه باید به شورا بروم حال چه دستور می دهید و من چه باید بگوییم و چگونه از خود دفاع کنم .با تشکر فراوان از شما مرسی

اگر ایشان در شورای حل اختلاف طرح دعوا کرده ، بدین معناست که با استناد به ماده 1106 قانون مدنی که نفقه زن را بر عهده شوهر میداند ، نفقه خود را مطالبه کرده است. بله مطالب گفته شده همان

مشاهده پاسخ کامل

مدت تقدیم دادخواست اعاده دادرسی از زمان صدور رأی معارض چند روز میباشد؟

مطابق با ماده 427 قانون آئین دادرسی مدنی مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران 20 روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور

مشاهده پاسخ کامل

ملکی را با توافق در حضور 5 داور مالک شده ام و شخص مالک اول با سوء نیت و استفاده از 2 داور ملک را فروخته به برادرش و صرف شکایت برادرش از اینجانب به اتهام تصرف عدوانی ٬ اینجانب نیز از مالک اصلی شکایت فروش مال غیر کرده ام حال بازپرس به شکایت اینجانب ترتیب اثر نداده و قرار منع پیگرد صادر کرده چرا که سند مالکیت به نام خوانده می باشد و خوانده نیز مدعی است که هیچگاه ملک را نفروخته است و توافق نیز مشروط و معلق است و اجازه فروش را از دو داور کسب کرده چون در توافق اینچنین ذکر گردیده است که در مقابل تعهد پرداخت سه فقره وام ملک به تصرف مهدی (خواهان) قرار گرفت و مهدی متعهد گردید که تا تاریخ 89/12/20 سند آقای محمد (خوانده) را از رهن بانک خارج نماید و اگر موفق به این کار نشد حکمین باید نسبت به فروش ملک اقدام نمایند و مهلت تعیین شده تا 90/01/20 است و چون خواهان به تعهدش عمل نکرده در رابطه با بند فک رهن حکمین که به دو نفر اتلاق می شود اقدام به فروش ملک کرده اند به برادر اینجانب(خوانده) حال لازم به ذکر است که اینجانب مهدی به تعهدات خود عمل کرده ام و در رابطه با آزاد کردن سند نامبرده پس از مهلت قانونی خود در تاریخ 90/01/18 با اطلاع 4 داور به بانک مراجعه کرده ام و نسبت به بدهی سند با ریختن مبلغ بدهی به حساب بانک نامه فک رهن را دریافت و به 4 داور اطلاع داده ام این 4 داور طی صورت جلسه ای قبول کرده اند که اینجانب به تعهد خود عمل کرده ام و با تسلیم نامه بانک به دفتر خانه در تاریخ 90/01/28 سند ایشان با حضور نماینده بانک آزاد شد. با وجود صورت جلسه 90/01/18 یکی از همین داوران صورتجلسه و داور غایب صورتجلسه در تاریخ 90/01/22 بدون اطلاع بنده و دیگر داوران اقدام به فروش ملک کرده اند و دلیلشان نیز این است که چرا در 90/01/28 سند آزاد شده در صورتی که اینجانب در آزاد کردن سند مقصر نبود ه ام نماینده بانک در تاریخ 90/01/28 در دفتر خانه حاضر شده است حال اینجانب پس از گذشت 6 ماه با شکایت برادر خوانده متوجه فروش ملک خود گردیده ام و ملک نیز در تصرف اینجانب است و با توجه به مشکلات پیش آمده به 3 داور دیگر مراجعه کرده ام و داوران اقدام به صدور رای کردن به محکومیت خوانده مبنی بر انتقال سند به نام اینجانب که رای صادره توسط دادگاه حقوقی به خوانده ابلاغ گردیده . جناب آقای وکیل آیا اینجانب می توانم با تقاضای صدور قرار اناطه جهت اثبات مالکیت خود که در دادگاه حقوقی در حال ابلاغ و اجرا است اعتراض به صدور قرار منع تعقیب نمایم و برای اثبات تخلف 2 داور و فروشنده به کدام قوانین کیفری باید استناد کرد و آیا از نظر قانون این آقایان متخلف هستن یا خیر خواهشمندم با نظرات خود اینجانب را یاری فرمائید

سلام حضور شما عرض شود بله با توجه به شرایطی که در متن بدان اشاره کرده اید در صورت تحقق و ایفای تعهدات خود در زمان مقرر امکان فروش و فسخ بیع نامه برای مالک اولیه میسر نبوده و

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.