×

نظر خواهی

همه چیز درباره " نظر خواهی "

نظر خواهی

با سلام و خسته نباشین.همسرم به خاطر عکسهای مبتذل تو لاین وبعدش در لپ تاب از طرف پلیس سایبری رد شماره شده و متهم به شش ماه زندان کرده اندکه ما لپ تاب رو رو دست دوم خریده یودیم ریکاوری شده و این عکس و فیلما ازش دراومده که بی خبر بودیم حالا سوال ما اینه که آیا ما میتوانیم با دادن اعتراض شش ماه زندان رو تبدیل به جریمه کنیم یا نه؟ بایدزندان رو برن؟ خواهشا راهنمایی بفرمایید متشکرم

با سلام اگر هنوز رای قطعی نشده می توان با تجدید نظر خواهی و صحبت با قضات تجدید نظر در صورتی که شاکی خصوصی نباشد یا رضایت دهد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام متن سوال به شرح زیر است : اینجانب در سال 1387 زمینی را طبق سند رسمی به صورت چهارو نیم دانگ مشاعی اینجانب و 1/5 دانگ سهم شریک خریداری نمودم. بدون قرارداد کتبی و فقط با توافق شفاهی پروانه ساخت ساختمان چهار طبقه دریافت شد و سه طبقه سهم اینجانب و یک طبقه سهم ایشان در نظر گرفته شد، مخارج پروانه و ساخت تا پایان اسکلت و سقف ها نیز طبق اسناد پرداختی به صورت سه به یک بود ، در این مرحله با هبه نامه عادی ایشان قدر السهم خویش را به برادرشان هبه کردند توسط برادرشان اقدا م به تصرف طبقات سه و چهار نمودند ( یک طبقه اضافه بر توافق ) و عملیات ساختمانی با عدم تمدید قرار داد نظام مهندسی متوقف شد . اینجانب ابتدا برای اثبات مالکیت در طبقات یک و دو وسه شکایت حقوقی مطرح کردم که به علت ایراد شکلی رد شد. در دادگاه تجدید نظر درخواست الزام به رسیدگی مجدد همزمان با درخواست فروش ملک مشاع غیر قابل افراز توسط اینجانب مطرح شد و در شعبه دیگر به علت اثبات نشدن حصه طرفین در اعیان عدم قابلیت استماع اعلام شد. در شعبه تجدید نظر دستور فروش به شکل پنجاه پنجاه صادر شد (نه حکم و نه قرار، صرفا یک دستور غیر قابل تجدید نظر خواهی) . در جریان رسیدگی ، شریک اینجانب یک برگ کپی از نقشه همراه با پانویس ذیل آن (که اینجانب نوشته بودم) به این مضمون که « طبق توافق بعمل آمده طبقه یک و دو اختصاص به اینجانب و طبقه سه و چهار متعلق به شریک نمی باشد» ارائه نمود و اظهار اینجانب به قاضی فروش این بود که این مدرک کپی است و هر چند به خط اینجانب است ولی تحریف شده و از توضیح پشت برگه هم کپی ارائه نشده و باید اصل ارائه شود. اصل این بود که طبقات یک، دو وسه متعلق به اینجانب می باشد و طبقه چهار به شریک اختصاص یابد و مابه التفاوت آن نیز محاسبه شود. اصل مدرک بعلت اینکه کلمه می باشد به نمی باشد تغییر یافته وتوضیح آن در ظهر برگه بصورت طبقات یک و دو سه به من و چهار به ایشان داده شده ارائه نشده است. دادگاهی که برای رسیدگی به اثبات سه چهارم سهم اعیان اینجانب در هر طبقه تشکیل شد با تشخیص قاضی مبنی بر اینکه هر گاه کسی اقرار به امری نماید که دلیل ذی الحق بودن طرف او باشد دلیل دیگری برای اثبات لازم نیست حکم به رد دادخواست داده ، با این توضیح که بدیهی است که این رای مانع احقاق حقوق خواهان از حیث مالکیت بر اعیانی طبقات بشرحی که بین آنان مقرر بوده نخواهد بود . در ضمن وکیل خواهان با دعوی جرح علیه شاهدین ادعای خصومت نمود. دادگاه علی رغم آن شهادت گواهان را استماع کرد دو روز بعد از جلسه وکیل خواهان ، در لایحه مجددا ادعای جرح ، خویشاوندی ، مشارکت مالی شاهدان و اقرار به مفاد دست خط و ارزش استنادی آن نمود . دادگاه سه روز بعد رای صادر نمود و لایحه و کیل اینجانب چند روز بعد وصول نشد، در خواست تجدید نظر تقدیم شد. حال سوال من این است که آیا جرح شاهدان که پس از تقدیم استشهاد نامه و معرفی گواهان به داد گاه صورت گرفته ارزش دارد ؟ با توجه به اینکه اصل مدرکیه ارایه نشده ، آیا اظهار مشابهت خط اینجانب لزوم ارایه اصل را منتفی می کند و توضیح طبقات یک و دو سه به اینجانب و چهار به شریک ، اقرار تلقی می شود ؟ و نحوه محاسبه درصد مالکیت (نه مشارکت ادعائی) به چه صورت خواهد بود ؟

اصولا جرح شاهد باید پیش از ادای شهادت صورت گرد مگر موجبات جرح بعدا معلوم شود از موارد جرح هم عدم انتفاع شخصی و رفع ضرر

مشاهده پاسخ کامل

بنام حق با سلام شما جای من باشید چه میکنید من معلم هستم و از بد روزگار در 2/1/90 با یک دستگاه موتور تصادف که راکب فاقد گواهینامه و ترک نشین وی از ناحیه پای چپ دچار شکستگی شدند کلیه هزینه های ایشان حتی گوسفند قربانی و جریمه عدم گواهینامه و ...بیش از 5/5میلون تومان پرداخت و بهبودی کامل گردید ایشان نیز مبادرت به رضایت بلاقید و شرط در دادگاه نمودند و همگی امضاء و اثر انگشت زدند در این خصوص صورتجلسه ای تنظیم که [ از یک ریال تا هر مبلغی تا بهبودی کامل از سوی اینجانب تعهد گردیده ] و یک فقره چک سفید امضاء که شماره آن و سفید امضاء بودن در صورتجلسه تصریح شده تحویل امین طرفین گردید بعد از مدتی مبادرت به طرح دعوی دیه و ارش مینمایند که با وجود رضایت بلاقید و شرط رد گردید و در تجدید نظر نیز استوار گردیده حال با درج مبلغ 62 میلیون تحت عنوان مطالبه طلب طرح دعوی نموده اند که درخواست اعسار از هزینه دادرسی با یک صورتجلسه با 2 امضاء تحویل و در جلسه نیز حاضر نشدند در نهایت حیرت اعسارشان پذیرفته و در جلسه رسیدگی با وجود اطلاع قاضی از سفید امضاء بودن و اینکه چک مستند به صورتجلسه است چک را یکسره دانسته و در استدلالی عجیب تر وجود چک در ید خواهان را به منزله طلب کار بودن وی قرار داده و محکومیت به پرداخت آن صادر میگردد حتی مختومه بودن دعوی کیفری در حقوقی نیز نادیده گرفته میشود (دعوی کیفری دیه و ارش که قرار رد صادر و در تجدید نظر خواهی استوار میگردد) حال اینجانب به منظور تجدیدنظرخواهی تقاضای اعسار نمودم و صورتجلسه ای با 4 امضاء تهیه و همگی 4 نفر را با خود در جلسه دادرسی حاضر که با وجود فیش حقوقی و نامه اداری صرفاً به این ادعای خواهان که [ خانه پدرش را بفروشد و پرداخت نماید] و عدم پذیرش شهود از سوی قاضی اعسار اینجانب درنهایت حیرت رّد میشود تقاضای تجدید نظر از اعسار مینمایم که در آخرین روز مهلت ساعت 11 به شعبه مراجعه که با تعطیلی شعبه مواجه و به دفتر رئیس دادگستری شهرستان مراجعه و ایشان با تایید مراجعه اینجانب گواهی و امضاء مینمایند روز یکشنیه بعد از تعطیلات رسمی عید فطر به شعبه مراجعه که ایشان به بهانه خارج از مهلت قانونی بودن مجدد دعوی را رد مینمایند و توضیحات اینجانب مبنی بر تعطیلی شعبه زودتر از وقت اداری و حتی تماس تلفنی رئیس دادگستری با شعبه مبنی بر [ من شاهد هستم ایشان آمده اند و شعبه زودتر تعطیل نموده و تایید گواهی شان ] کارساز نمیگردد و با رد دعوی به بهانه خارج از مهلت قانونی موضوع مجدد به تجدید نظر ارجاء میگردد اینجانب نیز با تهیه شهادت نامه محضری که شهود همگی در جلسه اعسار پشت درب شعبه حضور و قاضی از پذیرش ایشان امتناء و گواهی رئیس دادگستری و فیش حقوقی و تأییدیه اداره و سایر مدارک جهت تجدید نظر خواهی ارسال و بر اساس توصیه ریاست دادگستری شهرستان پیگیر تا پس از تعیین شعبه تجدید نظر خواهی ضمن مراجعه حضوری شرح ماوقع و در صورت نیاز تلفنی از ریاست دادگستری استعلام که بعنوان یک شهروند من وظیفه ام را انجام ولی شعبه زودتر از موعد تعجیل در خروج داشته و احدی از شعبه در محل کارشان نبوده اند و ریاست دادگستری شهرستان نیز شاهد میباشند که با این هفته و 10 روز دیگر مراجعه ناگهان رأی تجدید نظر مبنی بر عدم پذیرش دلائل اینجانب و تأیید رأی بدوی وصول و 10 روز مهلت تا یک میلیون و هشتصدو شصت هزارتومان واریز و الی قرار مجرمیت 62میلیون صادر میگردد آخر مسلمان یک موضوع (یعنی اعسار) در یک پرونده توسط یک قاضی (خواهان و خوانده) طرح یک طرف فقط با یک صورتجلسه 2 امضاء بدون حضور شهود و یا تشکیل جلسه اعسار پذیرفته میشود ولی همان اعسار از سوی اینجانب علی رغم صورتجلسه 4 امضاء و حضور همگی شهود و فیش حقوقی درآمد 820هزارتومان در ماه ونامه اداره و شهادت نامه محضری شهود اعسار اینجانب رد میگردد این در حالی است که در همان شعبه دعاوی با مبالغ بسیار کمتر سابقه پذیرش اعسار دارد(400هزارتومان) چرا نظارتی بر این قبیل بی نظمی ها نیست حال مانده ام با ماهیانه 820 هزارتومان دریافتی چکار بکنم ؟ ! دوستان توصیه کردند طلای قسطی بخرم و با کسر 7% کامزد به خود طلافروشی بفروشم و پول را تهیه کنم ولی بعضی میگویند ربا است ! شما جای من باشید چه میکنید تمام لایحه ها دادرسی توسط وکیل مجربی نوشته شده و ایشان نیز متحیر و مبهوت شده اندو فقط میگویند من به همین دلیل اصلاً پرونده نمیگیرم که شرمنده موکلینم نباشم لازم به ذکر است که ایشان سلامت خود را باز یافته اند و هیچ فاکتور مبنی بر هزینه درمان ارائه ننموده اند آیا راهی برای عدم واریز مبلغ 1/860/000 تومان وجود دارد

این که شما بجای مراجعه به دادگاه با ایشان مصالحه نمودید هم خوب است هم بد خوب است چون در گیر دادرسی نشده اید وجریمه ومجازات منتفی است .اما بدی آن این جاست که

مشاهده پاسخ کامل

با سلام ا ایا کسی که به علت تخلف در ازمون تحصیلات تکمیلی وزارت بهداشت یکسا ل محروم شده ایا میتواند در ازمون تحصیلات تکمیلی وزارت علوم شرکت کند در همان سال؟ با تشکر فراوان

قانون رسیدگی به تخلفات و جرایم در آزمونهای سراسری ماده 5- تخلفات وجرایم در این قانون مشتمل بر موارد زیر است: الف- ارتکاب هرگونه عملی که موجب بی‌نظمی در برگزاری آزمون گردد یا

مشاهده پاسخ کامل

سلام.تعداد 600 سکه تمام بهار و یک سفر حج مهریه منه.12 ساله ازدواج کردم.2 فرزند دارم.همسرم پزشک عمومی است.تقاضای مهریه کردم.محکوم به پرداخت شد.دادخواست اعسار داد.4 نفر شاهد که در روز دادگاه(شورای حل اختلاف شهید باهنر) یکی از آنها حاضر نشد.اعسار رد شد.تحت این عنوان که صرفنظر از رابطه خادم و مخدومی شهود اطلاع کافی از درآمد و دارایی همسرم ندارند . 20 روز فرصت اعتراض داشت.به جای اعتراض از اول دوباره دادخواست اعسار داد.یعنی به فاصله کمتر از 2 ماه.اینبار هم 4 شاهد معرفی کرد.که یکی حاضر نشد.2 تا هم همان شهود قبلی بودند.یعنی کلا 3 شاهد که هر سه از یکی از محلهای کار همسرم هستند چون ایشان چندین جا کار می کنند.ضمنا در شهادت شهود میزان درآمد همسرم ماهی 5/3 تا 4 میلیون اعلام شده که البته بیشتر هم هست.اینبار همان قاضی در همان شعبه حکم دادند که شهود اعترافی مبنی بر دارایی و اموال این آقا ننموده اند و ایشان محکوم شده که 15 عدد سکه قسط اول و بقیه هر دو ماه یک سکه پرداخت نماید!!لطفا مرا راهنمایی کنید چه کنم؟آیا امیدی به اینکه این حکم تغییر کند هست؟توصیه شما چیست؟ممنونم.

تنها راهی که دراینخصوص برای شما وجود دارد این است که در صورتی که هنوز مهلت برای تجدید نظر خواهی دارید از دادنامه ی مذکور به استناد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من حدود دو ماه پیش تصادف کردم و برای افت قیمت اقدام کردم ک قاضی اینطوری رای داد <رای قاضی شورا> در خصوص دادخواست اقای هادی به طرفیت اقای نادر به خواسته مطالبه مبلغ یک ملیون و هفتصد و سی و پنچ هزار تومان خسارت دادرسی با التاف به نظریه کارشناسی در پرونده تامین دلیل کلاسه 91/569شعبه 3 شورای حل اختلاف ک خوانده را مقصر در حادثه تصادف و مسبب ورودخسارت به خودرو خواهان پژو 206 شناخته است مسزان خسارت ناشی از افت قیمت خودرو را به میزان 17000000 ریال براورد نموده است و خوانده نیز در مقابل دعوی خواهان و مستندات ابرازی او دفاع و ایرادی به مل نیاورده است لذا دعوی خواهان وارد و صابت تشخیص و براساس حدیث شریف نبوی (لاضررولاضرار فی السلام) و مواد 2و1قانون مسئولیت مدنی و موتد 519.515.198 قانون ائین دادرسی مدنی حکم بر محکومیت او به پرداخت مبلغ 17000000ریال و بابت اصل خواستهو 40000زیال بابت هزینه دادرسی در حق خواهان صادر میگردد لذا به اسناد مفهوم ماده 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی او صادر میگردد ارای صادره حضوری و ظزف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم عمومی دادگشتری است بعد از این رای این اقای نادر ک دکتر هم هست وکیل گرفته و وکیلش این چیزها رو نوشته برای تجدید نظر احتراما موکل اینجانب با تجدید نظر خوانده دعوی تصدف نموده است و تجدید نظر خوانده دعوی اکنون در صدد افت قیمت اتومبیل خود برامده ست ک به شرح ذیل توضیحاتی را جهت نقض ان به استحضار میرساند: 1-حکم صادره غیابی محسوب و نه حضوری موکل اینجانب در این پرونده نه در هیچ یک از جلسات حاضر گردیده و نه لایحه داده و نه وکیل معرفی کرده و نه اخطار ابلاغ واقی شده بنابراین حکم صادره غیابی و محسوب نه حضوری 2-اعتراض به نظریه کارشناسی در این پرونده ارجاع به کارشناسی نشده بلکه در پرونده تامین دلیل کارشناسی گردیده است لذا به این نظریه کارشناسی اعتراض میگردد چ.م اولا:اجرت و قیمت لوازم را خیلی بالا تعیین کرده است ثالثا: از طرفی افت قیمت اتومبیل را 300تا 500هزار تومان میزنند نه 1/700/000ملیون تومان ثالثا: لوازم اتومبیل تجدید نظر خوانده تعویض گردیده ست نه تعمیر بنابراین افت قیمت تعلق نمیگیرد 3-افت قیمت به اتومبل تجدید نظر خوانده تعلق نمیگیرد چونکه: اولا: اتومبیل مذکور قبل از تصادف با موکل تصادف کرده است بنابراین در این خصوص تقاضای ارجاع به اهل فن(کارشناس خبره) را دارم ثانیا:لوازم اتومبیل تجدید نظر خوانده تعویض گردیده است نه تعمیر علیهذا از شما قاضی محترم دادگاه با توجه به اینکه :حکم صادره غیابی است نه حضوری چون موکل نه در جلسه حضور یافته و نه لایحه داده است -به نظریه کارشناسی در تامین دلیل نیز اعتراض دارم به لحاظ اینکه اجرت و لوازم اتومبیل را بالا تعیین کرده است و همچنین افت قیمت اتومبیل خود را خیلی بالا تعیین کرده است -افت قیمت بهتجدید نظر خوانده تعلق نمیگیرد زیرا سابقا نیز تجدید نظر خوانده با این اتومبیل تصادف کرده است و در این مورد تقاضای ارجاع به کارشناسی اهل خبره دارم و از طرفی لوازم اتومبیل تجدید نظر خوانده تعویض گردیده نه تعمیر بنابراین با عنایت به محتویات پرونده و با بذل و توجه به مطالب فوق الذکر ضمن تقاضای نقض دادنامه تقاضای صدور حکم شایسته مورد استدعا می باشد. من ک تصادفی نکردم با ماشینم این اینطوری نوشته؟ ایا با نوشتن دروغ میشه رای دادگاه رو عوض کرد یا ساخت و پاختی کنن چون طرفم دکتره؟ افت قیمت رو هم ک من نزدم خود کارشناس اداره راهنمائی رانندگی زده نه اشنا من بوده نه منو میشناخته اگه میشه یه راهنمائی کنین مرسی ممنون میشم راهنمائی تون رو برام ایمیل کنین شده در یک خط

شما دو سوال پرسیده اید که در ارتباط با هم هستند و جواب انها به شرح زیر است 1-در خصوص حکم حضوری و غیابی وکیل

مشاهده پاسخ کامل

سلام خسته نباشید ما از شخصی برای مطالبه طلب شکایت کرده بودیم و بعد از 2 سال برای ما حکم قطعی صادر شد بعد دوباره اعاده دادرسی زدند و روز جلسه نیامدند و قاضی پرونده اعاده دادرسی را مختومه کرد و یک برگه اخطاریه برای متهم فرستاده شد تا 10 مهلت دادند پول را بدهد بعد از یک هفته دوباره با ما تماس گرفتاند گفتند پرونده مختومه دوباره باز شده و جلسه دادرسی گذاشتند . قابل ذکر است پروند ه ما در شورای حل اختلاف است و در ضمن قاضی جلوی چشمان خودم نوشت در پرونده که مختومه شده 1- آیا می شود پرونده مختومه را باز کرد ؟ 2- در این مرحله می شود حکم جلب گرفت؟ 3- آیا امکان اعاده دادرسی در شورا امکان پذیر است ؟ ( در ضمن پرونده اعاده دادرسی یک پرونده جدا از پرونده قبلی است یعنی آنها یک پرونده دیگر تشکیل دادند و ما روی پرونده اول که خودمان شکایت کردیم اخطاریه بردیم ) لطفا راهنماییم کنید فردا جلسه دادرسی دارم

با سلام چنانچه فردی به حکمی اعتراض داشته باشد می تواند اعتراض خود را ظرف مهلت قانونی تقدیم مرجع رسیدگی کننده نماید که باید مطابق قانون رسیدگی شود.در خصوص موضوع ذکر شده

مشاهده پاسخ کامل

با سلام. سال 89 یک خودرو با خودروی من تصادف نمود. از آنجا که خودروی من نو بود پس از دریافت خسارات مشمول بیمه مقصر از شورای حل اختلاف جهت دریافت افت قیمت خودرو اقدام نمودم. پس از انجام تامین دلیل در رابطه با افت قمیت خودرو توسط کارشناس دادگستری دادگاه به نفع من (زیاندیده) رای داد. مقصر حادثه درخواست تجدید نظر نمود و عنوان نمود که زیان دیده پس از دریافت خسارات مشمول بیمه زیر برگه تسویه حساب بیمه امضا نموده است که هر گونه ادعایی اععم از حقوقی و کیفری در مراجع قضایی و انتظامی نسبت به شرکت بیمه آسیا و مقصر حادثه را از خود سلب نموده است با توجه به ماده 1275 قانون مدنی حق شکایت جهت دریافت افت قیمت خودرو را ندارد. اینجانب دفاع نمودم که از آنجا که افت قیمت خودرو شامل تعهدات شرکت بیمه نیست امضاء اینجانب زیر برگه تسویه حساب شرکت بیمه تنها شامل تعهدات مربوط به شرکت بیمه شده و به شکایت اینجانب جهت دریافت افت قیمت مرتبط نمی شود. در نهایت دادگاه درخواست تجدید نظر مقصر را رد نمود و رای قطعی به نفع من صادر گردید و من مبلغ افت قیمت را دریافت نمودم. اما بعد از چند ماه مقصر دقیقا با همان استدلالی که جهت تجدید نظر رای قبلی ارائه داده بود و بدون ارائه هیچ گونه مدرک جدیدی درخواست اعاده دادرسی نمود. از آنجا که من ابلاغیه را دریافت نکرده بودم در جلسه حاضر نشدم و اینبار دادگاه به صورت غیر حضوری به ضرر من رای داد و گفت که بر خلاف رای قبلی محق دریافت افت قیمت نبوده ام. سپس من درخواست واخواهی دادم و استدلال زیر را در جلسه حضوری به قاضی ارائه دادم. ---------- 1-مقصر حادثه در درخواست اعاده دادرسی دقیقا مواردی را عنوان نموده اند که در در خواست تجدید نظر رای اصلی بیان کرده بودند و در خواست تجدید نظر ایشان با استناد به ماده 31 قانون شورای حل اختلاف از سوی دادگاه حقوقی مردود شده و رای قطعی صادر شده بود اما ایشان مجددا با عنوان نمودن همان موارد ذکر شده در درخواست تجدید نظرشان درخواست اعاده دادرسی داده اند و از آنجا که اینجانب ابلاغیه مربوطه را دریافت ننموده بوده و از جلسه دادگاه بی اطلاع بودم اینبار در نبود اینجانب رای غیابی به ضرر اینجانب صادر گردیده است . 2-براساس تبصره 4 ماده 1 قانون اصلاح قانون بیمه اجباری شخص ثالث ، منظور از خسارت های مالی ، زیان هایی می باشد که به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون بر اموال شخص ثالث وارد شود که در تبصره 5 همین ماده منظور از حوادث مذکور در این قانون ، هر گونه سانحه ای از قبیل تصادم ، تصادف ، سقوط ، واژگونی ،آتش سوزی و یا انفجار وسایل نقلیه موضوع این ماده و نیز خسارتی است که از محمولات وسائل مزبور به اشخاص ثالث وارد می شود . بنابراین ملاحظه می گردد خسارت ناشی از افت قیمت با توجه به مستندات قانونی فوق ، در تعهد شرکت های بیمه نیست و صرفا شرکت های بیمه خسارت ناشی از موارد فوق الذکر را متعهد می باشند لذا اخذ خسارت از بیمه نافی طرح دعوی از سوی زیان دیده (اینجانب) برای خسارت وارده ناشی از افت قیمت در محاکم صالحه نبوده و در این مورد سلب حق شکایت و واگذاری پرداخت به بیمه در خصوص سقف تعهدات بیمه ای بوده و مانع طرح دعوی برای اخذ خسارت ناشی از افت قیمت که در تعهد بیمه نیست نمی باشد. رئیس و معاون شعبه بیمه آسیا نیز به صراحت اعلام داشتند که پرداخت افت قیمت خودرو جزء خسارات جانبی (نه مستقیم) به حساب آمده و به همین دلیل به عهده بیمه آسیا نبوده و در قرارداد بیمه فرد بیمه شونده (افراد مقصر) نیز ذکر نگردیده و باید از طریق قوه قضاییه پیگیری گردد. بنا بر این بدیهی است که امضاء اینجانب زیر برگه گزارش تسویه حساب بیمه آسیا مبنی بر سلب اختیار هر گونه ادعا به بیمه و افراد مقصر در حیطه وظایف و مسولیتهای شرکت بیمه بوده و ارتباطی با موارد خارج از تعهدات شرکت بیمه (از جمله افت قیمت خودرو که مربوط به مراجع قضایی می گردد) نمی باشد. ---------------- اما دادگاه پس از درخواست واخواهی از طرف من باز هم به ضرر من رای داد و در رای دادگاه چنین آمده است: دادگاه با دعوت از طرفین و استماع اظهارات نامبردگان، و عدم ارائه دلیل و مدرک موثر و مفید از ناحیه واخواه (یعنی من) با این استدلال صرف نظر از اینکه موضوع افت قیمت خودرو در صحنه تصادف از موارد عدم النفع بوده که قابل مطالبه نمی باشد چرا که طبق تبصره 2 ماده 515 قانون آیین دادرسی مدنی غیر قابل پیش بینی بوده از طرف دیگر با توجه به میزان افزایش تعیین خسارت توسط کارشناس در شرایط فعلی مطالبه خسارت تعیین گردیده مراتب قیمت غیر قابل مطالبه است لذا ضمن رد واخواهی واخواه بلحاظ عدم اتکا بدلایل قانونی عینا دادنامه تایید و استوار می گردد. این رای به استناد ماده 303 قانون دادرسی مدنی حضوری و قابل تجدید نظر می باشد. --------- حال من برای تهیه یک درخواست تجدید نظر حقوقی و مستدل به موارد قانونی به کمک نیاز دارم. رای دادگاه در تاریخ 21/10/90 به من ابلاغ شده و 20 روز مهلت برای درخواست تجدید نظر دارم. ممنون تمامی مدارک پرونده موجود و در صورت نیاز قابل ارسال به متخصص شما می باشد. در ضمن یک سوال دیگر هم دارم اگر من برای ادامه کار پرونده وکیل داشته باشم و رای به نفع اینجانب صادر گردد آیا مقصر محکوم به پرداخت هزینه های وکیل خواهد گردید؟ منتظر پاسخ شما هستم چون فرصت زیادی برای ارائه درخواست تجدید نظر برایم باقی نمانده است.

با سلام مواردی را که در دفاع از خود بیان داشته اید به نظر من هم خوب است منتهی دادگاه صادر کننده رای اصل موضوع را قبول ندارد و اعتقادی به خسارت ناشی از افت قیمت ندارد در حالیکه

مشاهده پاسخ کامل

بنام خدا با سلام احتراما می خواستم در صورت امکان بنده را راهنمایی بفرمائید. پیشاپیش از وقتی که می گذارید تشکر و قدردانی می کنم. فردی از اینجانب به اتهام توهین شکایت نمود. شکایت ایشان مستند به شهادت شهودی بود که کارمند و حقوق بگیر شاکی بودند. با اینحال دادستان مرا مجرم دانسته کیفر خواست صادر فرمود. دادگاه بدوی شهادت شهود را متعارض تشخیص داده رای به برائت من صادر کرد. شاکی به رای بدوی اعتراض نموده دادگاه تجدید نظر دوباره به استناد شهادتب- شهود مرا محکوم کرد. بعدا من مدارکی بدست آوردم که ثابت می کرد شهادت شهود کذب بوده است بنابراین از شهود به اتهام شهادت کذب شکایت کردم اما بازپرس با این استدلال که دادگاه تجدید نظر شهادت شهود را قبول کرده از رسیدگی به مدارک من خودداری نموده قرار منع تعقیب برای متشاکی عنهم صادر نمود. بنده به قرار مذکور اعتراض نمودم اما دادگاه نظر بازپرس را تائید نموده و فرموده که برای تعقیب شهود اول باید رای دادگاه تجدید نظر باطل شود. این در حالی است که رای دادگاه تجدید نظر وقتی باطل می شود که شهادت کذب شهود ثابت گردد بنابر این من با یک دور باطل روبرو شده ام. از آنجایی که انسان جایز الخطا است ممکن است در رسیدگی به شکایت اینجانب از طرف بازپرس یا قاضی محترم اشتباهی رخ داده باشد. لطفا مرا راهنمایی بفرمائید که برای رسیدگی به مدارکی که دارم و تحت تعقیب قرار دادن شهود چه باید بکنم؟ به عبارت دیگر من اساسا به محکومیت قطعی خود کاری ندارم و جریمه نقدی آنرا نیز پرداخته ام و قصد ندارم آنرا باطل کنم اما می خواهم دروغگویی شهود را ثابت نمایم . چه مرجعی باید به شکایت و مدارک من رسیدگی نماید؟ جسارتا من پاسخ دقیق و درست می خواهم زیرا قصد دارم پاسخ شما را به قاضی محترمی که قرار منع تعقیب را تائید نموده اراه نمایم. با تشکر.

سلام به شما /در خصوص سوال شما دوست عزیز :در امور کیفری پس از قطعیت احکام محکومیت قانونگذار فرجام خواهی را به روش خاص و مقید به شروط معین پذیرفته است .علی ایحال در سه سال اخیر آشفتگی در خصوص اعتراض فوق العاده بوجود آمده است و تا حدودی سردرگمی ایجاد کرده است و در قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفریمصوب 1378 و قانون

مشاهده پاسخ کامل

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-4

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 4

آیین‌نامه-اجرایی-قانون-نظارت-بر-رفتار-قضات

آیین‌نامه اجرایی قانون نظارت بر رفتار قضات

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.