×

بیع

همه چیز درباره " بیع "

بیع

سلام وقت بخیر بنده به یک دفتر که واردات ماینر انجام میده مراجعه کردم و طی یک قراردادی ۲ دستگاه ماینر به مبلغ ۶۵ میلیون خریداری کردم و قراردادی بین بنده و اونها نوشته شد و دو چک بدون تاریخ جهت ضمانت به بنده دادن و توی اون قرارداد هم ذکر شد که چک ها جهت ضمانت هست از اونجا که ماینر یک دستگاه غیر قانونی است و بنظر می‌رسد معامله نامشروع و باطل است آیا وصول مبلغ چک توسط بنده امکان پذیر است؟

به موجب قانون بیع فاسد فاقد اثر حقوقی هست و از طرفی جهت معامله باید مشروع باشد تا عقد باطل نباشد

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و وقت بخیر بنده فرزند بزرگ خانواده ای هستم که از اوان جوانی با وجود ثروت فراوان پدر به کارگری پرداختم تا با برادرانم به خصومت بر نخورم پدرم نیز تکه زمین های بی ارزشی را که به نسبت زمین هایی که داشت به من سپرد تا تکه نانی به خانه ببرم و زمین ها و وسایل های بسیار گران قیمت ماند نزد پدرم تا اینکه پدرم به سن پیری رسید و زمام امور به دست برادرانم افتاد و تا حدی هم پدرم را اغفال کردند و دام ها را فروختند و کامیون پدرم را که به نام پدرم بود فروختند و کامیون جدیدی به نام خودشان خریدند، با وکالت نامه ای که به آنها داده بود حساب بانکی اش را خالی کردند و..... با این اوصاف اموال بسیاری نیز مانده است که ادعا میکنند برای ماست و اموال تورا داده البته برای حرفشان تکه کاغذ دست نویسی را نیز رو میکنند که فقط دارای امضا است و نه اثر انگشت. تکه زمین هایی را هم پدرم به نامشان زده. الان هم در حال دست اندازی به تکه زمین هایی هستند که چند سالی است دست بنده است و پدر بصورت عادی گفته که زمین زمین مال توست که از آنهم ادعای مالکیت دارند. حالا که احترام بینمان از بین رفته و احترام من را نشان از بی عرضگی میدانند میخواهم تقاضای انحصار وراثت دهم آیا از کامیونی که به نامشان است یا دامی که فروخته یا پولی از حساب خارج شده ادعایی کنم یا خیر؟ زمین های من چه میشود؟ املاک بنام پدرم چطور؟ تشکر از راهنماییتون

با سلام از نظر حقوقی تا زمانی که کسی فوت نکرده باشد مالی تحت عنوان ارث به کسی تعلق نمی گیرد

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و احترام اگر دو نفر با سهمی برابر به صورت مشاع مالک ملکی با سند معمولی باشند و یکی از آنها نیمی از ملک را با حدود مشخص (مثلا قسمت بالای زمین) را بدون اعلام مشاع بودن و به صورت مفروز طی مبایعه نامه ای به شخصی ثالث بفروشد و پس از مدتی مشخص شود که مالکیت مشاع بوده اما خریدار اعلام رضایت کند که با مالکیت مشاع مشکلی ندارد اما آن مالکی که فروشنده نبوده و در معامله نقشی نداشته اعلام کند که از بیع مفروز خبر نداشته و معامله را رد کند؛ آیا این عقد کلا باطل است و باید عقد بیع جدیدی بین فروشنده و خریدار با ذکر مشاع بودن و با تاریخ جدید بسته شود یا اینکه معامله فضولی بوده و با استناد به ماده 256 قانون مدنی فروشنده و خریدار میتوانند ادعا کنند که معامله در مورد سهم فروشنده در آن نصفه معامله شده، یعنی ربع ملک به شکل مشاع از همان تاریخ نافذ و صحیح است. یعنی خریدار میتواند ادعا کند از تاریخ عقد اول به شکل مشاع مالک ربع زمین بوده و از آثار این مالکیت مشاع از همان تاریخ همچون درخواست اجرت المثل از مالکی که فروشنده نبوده و ... استفاده کند یا باید عقدی جدید بسته شود و خریدار تنها از تاریخ عقد جدید میتواند ادعا داشته باشد؟ به طور خلاصه ایا میتوان عقد بیع عین معین مفروز در مورد مال مشاع را بدون تغییر تاریخ آن بعنوان عقد بیع عین معین مشاع در نظر گرفت یا باید عقدی جدید بسته شود که نفوذ آن از تاریخ جدید است؟ لطفا دقت شود که پرسش بنده بیشتر در مورد تاریخ اعمال آثار مالکیت توسط خریدار است. اگر استدلالهای حقوقی و مواد قانونی مستند را هم بیان بفرمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود. در همین راستا نظر شما را جلب میکنم به نظریه اداره کل حقوقی قوه قضاییه مورخ 5/2/1381 به شماره 7/563 و آدرس اینترنتی http://www.ghavanin.ir/detail.asp?id=19390 . در آن نظر جایی بیان میکند که معامله نسبت به سهم سایر مالکین در آن قسمت مشخص و معین نادرست است اما بعدتر اعلام میکند که نمی توان چنین معامله ای را صحیح تلقی نمود و لذا تبدیل آن به سهم مشاعی مقدور نیست؛ بنابر این به نظر بنده پاسخ شفافی از این نظر نمیتوان استخراج کرد. با سپاس فراوان از توجه شما.

با سلام و پوز ش از تاخیر در پاسخ آنچه می فرمایید بیع مال مشاع: براساس ماده 808 قانون مدنی در صورتی که مال غیر منقولی

مشاهده پاسخ کامل

سلام.اینجانب بعلت نداشتن اقساط مجبورشدم اپارتمان پیش خریدی خود راناعادلانه به خود فروشنده به قیمت ۸۰ملیون واگزارکنم ومقررگردید که پس از ۴۵روز پول اینجانب را بپردازد اما پس از طی ۲ماه فقط ۶۰ملیون پرداخت کرد حال باتوجه به قید شدن در توافقنامه ومقید بودن به پرداخت ۴۵روزه وازطرفی پرداخت مردن کامل وجه ایا امکان فسخ قرارداد وبازگشت خانه مجود است

باسلام در هنگامی که طرفین عقد درباره انحلال به توافق رسیده و از تعهدها بگذرند در اصطلاح حقوقی اقاله (تفاسخ) انجام شده است و یکی از احکام ویژه ی اقاله این است که نمی توان آن را به تراضی فسخ کرد . بنابراین با توجه به این امر تنها راهکار شما طرح دعوای حقوقی مطالبه الباقی وجه می باشد.

مشاهده پاسخ کامل

باسلام -من سه سال قبل یکدستگاه خودرو خریدم که مبلغی از آن باقیماند که طی چک به خریدار پرداخت گردید .حالا پس از پرداخت کامل وجه بنگاه دار نه قولنامه ای به من داده نه نسبت به سند خودرو اقدام می کند وطی مراجعه به صنف مربوطه رئیس صنف ظاهرا با ایشان همدست بوده و هیچگونه همکاری با ما نکردند - حالا با توجه به موارد فوق آیا میتوانم نسبت به درخواست سند اقدام نمایم ؟؟ لازم بذکر است فقط کارت ماشین در اختیار من است.باتشکر فراوان

به اینکه قولنامه ای در دست ندارید بهتر است برای الزام فروشنده به تنظیم سند ابتدا اظهارنامه ای را تنظیم و از طریق مجتمع قضایی و یا دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به ادرس فروشنده ارسال نمایید. اظهارنامه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و احترام در تاریخ 22.8.94 خودرو 206تیپ 2 مدل 86 خود را در مرکز خرید وفروش خودرو چیتگر تهران زیر نظر کارشناسان آن مرکز وطی مراحل کامل قانونی و رضایت کامل خریدار بفروش رساندم پس از حدود 40روز خریدار تماس گرفت و گفت خودرو موتور سوزانده و علتش هم نشتی آبی بوده که از قبل در بلوک سیلندر وجود داشته و شما آن راچسبکاری و پنهان نموده ای (لازم به ذکر است خودرو بنده حدود یک سال قبل ترکیدکی کوچکی روی بلوک سیلندر داشت که جوشکاری شده و ضمانت 5ساله و فاکتور آن نیز موجود است که بنده این مورد را فراموش نموده بودم که به خریدار اعلام نمایم) حال خریدار تحت عنوان :کتمان عیب و اینکه سالم بودن مبیع جزئ ارکان معامله میباشد و عدم سلامت مبیع دائر بر تضمین سلامت مبیع و تضمین فروشنده به درستی محقق نشده و در نتیجه عدم انجام تعهد فروشنده موجب گردیده آب موتور تخلیه و موتور سوخته شود: علیه اینجانب شکایت و ادعای خسارتی به مبلغ 44000000ریال نموده سوال بنده این است که آیا ادعای ایشان مبنی بر عدم سلامت مبیع و تضمین فروشنده (با توجه به اینکه خودرو صفر کیلومتر نبوده)در معامله ای که در حضور کارشناسان خبره مرکز صورت گرفته صحیح میباشد یا خیر ضمنا ایشان در شکایت خود اذعان نموده که بنده از اول به ایشان گفته ام که خودرو آب کم میکند آیا بنده میتوانم به استناد به این گفته خریدار و اینکه چون خریدار میدانسته خودرو آب کم میکند پس در نتیجه کوتاهی و عدم رسیدگی به خودرو و بعد از مدت حدود 40روز استفاده از چنین خودرویی خود باعث سوختن موتور خودرو شده یا نه؟آیا بنده میبایست خسارت خریدار را کامل پرداخت کنم؟ با تشکر از شما

با توجه به انعقاد عقد بیع ،بین شما و خریدار خودرو ، عقد از عقود لازم بوده و فقط طبق خیارات موجود در قانون ،حق فسح قرارداد را دارد در ما نحن فیه ممکن است در صورت وجود عیب

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی مرحوم پدرم در تابستان 1361 فوت می¬کنند. مرحوم دو منزل مسکونی به ارث می گذارند . یک منزل که مغازه ای هم دارد و قابل سکونت است و منزل دیگر که غیر مسکونی و مخصوص نگهداری احشام است . بعد از فوت پدرم، برادر بزرگم با زن و بچه و مادرم به همراه من و برادر مجرد دیگرم ویک خواهر مطلقه در این منزل سکونت داشتیم. سرپرستی بازماندگان با دو برادر بزرگم بود که در مغازه پدر قصابی داشتند و در منزل دیگر احشام را برای کشتار نگهداری می کردند وتا سال 1366 سرپرستی ما را به عهده داشتند.در سال 1366 بعد از حدود پنج سال از فوت پدر من جهت تقسیم ارث اقدام کردم. وراث جهت کمک به برادران سرپرست تصمیم می گیرند که منازل را به آنها بفروشند. در نشستی با حضور همه فرزندان، منزل احشام به برادر بزرگ فروخته می شود و جهت کمک به ایشان یک سوم حق سهم میت از قیمت منزل کسر می شود وایشان تقبل می کنند به اندازه سهم پدر خیرات کنند. همه صورتجلسه را امضا ء می کنند وقرار می شود با اعتمادی که به برادر بزرگ خانواده داریم ایشان سهم همه را بدهد. منزل دیگر را به برادر دیگرم می فروشیم و سرپرستی بازماندگان به او واگذار می شود.برادربزرگترم در پرداخت سهم ارث اهمال می کنند. از جمله تحت عنوان اینکه از سال 1361 تا 1366 خواهر مطلقه و مادررا سرپرستی کرده و برای ایشان هزینه کرده است ، از دادن سهم ارث ایشان خودداری می کنند .بعد از 3 سال از تقسیم ارث وعدم نگهداری مادر وخواهرم توسط ایشان و برادر دیگرم ، من جهت خرید خانه و رپرستی مادر و خواهرم درخواست سهمم رااز برادر بزرگ می کنم و ایشان عنوان می کنند که شما سهمی ندارید چرا که مخارج دانشگاه شما را در سال های 1362 تا 1366 من داده ام. البته من با پول خود و مقداری قرض یک منزل مسکونی می خرم وتا حدود 10 سال ( تا زمان فوت مادر) سرپرستی مادر و خواهر مطلقه را خود به عنوان وظیفه به عهده می گیرم بالاخره برادرم بدون جلب رضایت وراث(ندادن ارث دو خواهرو مادر ومن ) فوت می¬کنند. ایشان وصیت مکتوبی نمی¬کنند و فرزندانش نقل قول می¬کنند که گفته یک سوم خانه مال پدرم است و برای ایشان خیرات انجام نشده است بعد از فوت برادرم دختربزرگ ایشان که مطلقه است ویک دختر دارد ودختر دیگربرادرم هر سه در خانه بزرگ مذکور زندگی می¬کنند، تحت حمایت کمیته امداد هستند و فامیل هم مخارج ماهانه آنها را متقبل شده است. با وصف اوضاع و احوال این خانواده مسائل زیر مطرح است :1-در زمان سرپرستی خواهر وتحصیل من ، هر دو منزل و مغازه و مانده دارایی پدرتا قبل از تقسیم ارث حدود 5 سال (1361 تا1366 ) و حتی حدود سه سال بعد در اختیار مرحوم برادربزرگم بوده است و بدون اخذ رضایت از فرزندان متوفی از آنها بهره برده است . لذا تامین مخارج سرپرستی خواهر و مادر و من با بهره گیری از دارایی پدر بوده است. از طرفی تقبل بیشتر هزینه ها بعد از فوت پدرم توسط برادر دیگرمان در آن ایام، انجام شده است واین برادر بر حسب وظیفه وجدانی به مادر ، من و خواهر کمک کرده است و ادعایی هم نداشته است. با این اوصاف آیا من و خواهرم سهم ارث طلب داریم یا نه ؟ 2- وضعیت سهم یک سوم پدرمان از خانه که باید خیرات شود،آیا به علت وضع نامناسب مالی فرزندان برادرمرحومم و نداشتن سرپرست شرعا می تواند به آنها برسد؟ و در این صورت آیا رضایت ما بازماندگان لازم است؟ 3- به منظور تامین سهم وراث و جلب رضایت آنها وپرداخت بدهی مرحوم برادرم آیا می شود اقدام به فروش خانه مرحوم برادرم کرد؟البته با شرط تامین مسکن کوچکتردیگر برای فرزندان برادر از طریق سهم ارث ایشان و احیانا کمک دیگر وراث و بخشیدن یک سوم سهم پدر ؟ باتشکر-

شما در صورتی از میزان سهم الارث پدر خود ارث طلبکارید که دلیلی مبنی بر اینکه مخارج شما به عنوان سهم الارثتان پرداخت شده وجود نداشته باشد . اما درخصوص منازل مذکور شما

مشاهده پاسخ کامل

سلام بنده آذر ماه 91حدود 35درصد یک کارگاه ماسه شوی که هیچگونه مجوز قانونی نداشت فقط امتیاز برق داشت که بعلت عدم پرداخت بدهی قطع شده بود را بایک آپارتمان به ارزش 36 میلیون ت که 18میلیون ت هم وام مسکن داشت که باید خودم پرداخت میکردم معاوضه کردم ولی مبایعه نامه بصورت جداگانه تنظیم شده ودرآن باتوجه به اینکه خریدار مدیر بنگاه معاملاتی بوده سو استفاده کرده ومبلغ آن را 82000000و تاریخ آن را91/5/16 ثبت کرده وبا وجود توافقی که بصورت شفاهی با هم داشتیم وایشان از شرایط مدارک کارگاه اطلاع داشتند و کارگاه بدلیل عدم سود دهی بمدت 2 سال و اندی تعطیل بوده از کلمات دارای امتیاز برق و کارخانه قید شده در مبایعه نامه استفاده کرده و حال تقاضای اجرت المثل کارکرد کارگاه را از تاریخ91/5/16الی91/7/16نموده در حالیکه در ان تاریخ معامله اتفاق نیافتاده بود که شهود مبایعه نامه ویک فقره اظهار نامه که توسط خواهان به بنده در تاریخ 91/7/22 ارسال شده که بنده بعنوان مالک 35درصد خطاب شده ام که در ان تقاضای فروش سهم خودم به ایشان را نموده و اینجانب کپی آن را به دادگاه داده ام و حضورا در جلسه دادگاه توضیح داده ام ولی دادگاه ظاهرا قانع نشده که در آن تاریخ ما معامله ای نداشته ایم .سوال اینکه با توضیحات فوق من چگونه میتوانم ادعای خود را ثابت کنم واینکه چگونه میتوانم ثابت کنم که در مبایعه نامه دستکاری نموده البته تاریخ آن با لاک غلط گیر اصلاح شده و مشخص است .لطفا راهنمایی فرموده در صورت صلاحدید لایحه ای تنظیم فرمایید که هزینه آن را خواهم پرداخت.

در جلسه ی اول دادگاه حقوقی باید نسبت به مبایع نامه ادعای جعل تاریخ و مبلغ می نمودید که ظاهرا وقت رسیدگی گذشته است .. فعلا در دادگاه حقوقی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و احترام ، سال 90 منزل مسکونی خود را برای آپارتمان سازی به پیمانکار سپردیم بطوریکه سهم ما سه و نیم واحد میشد در قرارداد بسته شد میان پدرم و پیمانکار، پدرم تعهدی برای پرداخت وام نداشت . اما از طرفی وکالت وام به پیمانکار داد. پیمانکار سیصد میلیون وام گرفت که آنرا تا کنون پرداخت نکرده است . همزمان یا مقداری بعد ایشان در حدود 6 زمین دیگر هم شروع بکار کرد . یکماه پیش واحدهای آپارتمان ما 95درصد تکمیل بودند یعنی آسانسور نداشت گاز نداشت آب و تلفن ، کمد ، کابینت آشپزخانه، رنگ و شیر ظرفشویی و دست شویی و... و سینک ظرفشویی و روشویی نداشت وام هم که از ابتدا پرداخت نشده . در اینچنین شرایطی پیمانکار با کلاهبرداری در 6 زمین دیگر، به تهران فرار کرد اما یکهفته بعد دستگیر شد گفته میشود وی این مبالغ را به حساب همسر دوم خود که اهل تهران است و در مسائلی مثل جعل سند و امضا و غیره دست داشته ریخته ( این خانم هم دستگیر شده ) و هر دو به محل سکونت ما یعنی اهواز انتقال یافته اند. در حال حاضر با کمک پیش خریداران واحدهای دیگر مجتمع ما آب و گاز وصل شده اما هنوز بدلایل مالی آسانسور نصب نشده . سند واحدها هم افراز نشده است. لازم به ذکر است واحدی که نصف آن متعلق به پدرم است صاحب نصف دیگرش مشخص نیست و تا حالا همه مالکین شناخته شده اند اما معلوم نیست این واحد صاحبی دارد یا خیر .در حال حاضر پدرم اصرار دارد که من خانه ام را بفروشم و پولش را که معادل بدهیهای وام واحد های وی میشود را به او بدهم تا بدهیش را پرداخت کند با وعده اینکه من یک واحد از سه و نیم واحد خود را به نام تو خواهم کرد لازم به ذکر است که ارزش یک واحد او دو برابر ارزش خانه من است. اما مسئله اینجاست که از طرفی واحدهای پدرم به مادر خواهر و برادرم نیز عرفا تعلق دارد . بخصوص که شرایط مالی خواهر و برادرم بسیار نامناسب است و بعلاوه اگر بعد از هزار سال پدرم از دنیا برود مادرم باید خانه ای متعلق به خودش را داشته باشد تا راحت زندگی کند. اینها همه به کنار پدرم در پرداخت تعهدات خود ، پرداخت کننده خوبی هم نیست . در حال حاضر می گوید اگر ما یکصدو بیست میلیون ضرر کنیم ( یعنی قیمت خانه من ) بهتر است تا اینکه دویست و چهل میلیون تومان ضرر کنیم ( یعنی قیمت یک واحد خودش) حال آیا پدرم با توجه به اینکه معلوم نیست صاحب نیمه دوم یکی از واحدهایش کسی هست یا نه آیا میتواند از بانک بخواهد آنرا بردارد تا بدهی واحدهایش پرداخت شده باشد؟ اگر من قبول کنم خانه ام را بفروشم آیا وی میتواند اصولا سندی داشته باشد برای واحدهایش تا من بخواهم بخشی از یک خانه را به نام من کند؟ اگر بخواهم که این پول را به او بپردازم و بعد عین پول را از او بگیرم آیا راهی هست که او را در آینده ملزم به پرداخت کند مثلا چک با دو برابر قیمت یا چیز دیگر؟ و اصولا در اینمورد شما چه پیشنهادی برای من دارید : بنام کردن خانه، چک گرفتن،... آیا دادگاه میتواند پیمانکار را وادار به پرداخت وام بکند چه مقدار برای اینکار زمان لازم است؟ آیا با توجه به آنچه توضیح داده شد پدرم میتواند قبل از صدور سند برای واحدهایش ، به اندازه مبلغی که که از من میخواهد بخشی از یکی از واحدهایش را به نام من قولنامه کند. اگر خیر چرا؟

باید دید وضعیت سند ملک موصوف به چه نحو است ایا سند ششدانگ دارد یا مشاعی . اگر سند مشاعی باشد پدر شما میتواند به نسبت سهم مشاعی که

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما سوالی در مورد نظریه شورای محترم نگهبان در سال 1364 درموضوع غیر شرعی اعلام نمودن تملکات وفق ماده34 سابق قانون ثبت درصورتی که قیمت ملک بیش از طلب طلبکار باشد و ملک تماما اعم ازاینکه کمتر یا بیشتراز طلب باشد به تملک طلبکار دراید غیر شرعی اعلام گردید که متعاقبا در سال 1386ماده 34 سابق قانون ثبت اصلاح و ایین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا نیز اصلاح گردید سوال حقیر این میباشد که: 1-ایا نظریه شورای محترم مطلق چنین تملکاتی را غیر شرعی اعلام نموده یا اینکه فقط تملکاتی که در انها قیمت ملک تملک شده به طلبکار, بیش از مبلغ طلب باشد؟به عبارتی چنانچه هم اکنون دعوی ابطال عملیات اجرایی که بر اساس ماده34 سابق قانون ثبت ملک کلا به تملک طلبکار درامده مطرح گردد دادگاه در مقام رسیدگی بایستی با استناد به نظریه ان شورای محترم اینگونه تملکات را غیر شرعی و عملیات اجرایی را باطل اعلام نماید یا اینکه بایستی با ارجاع امر به کارشناسی و براورد قیمت واقعی ملک و طلب طلبکار در زمان تملک،  در صورت بیشتر بودن قیمت ملک نسبت به طلب عملیات را باطل اعلام نماید؟. 2-نظریه موصوف شورای نگهبان در سال 1364 برای اولین بار اعلام گردید ولی نهایتا سال1386 ماده34 سابق قانون ثبت اصلاح و تغییر کرد حال سوال این هست که تکلیف عملیاتهای اجرایی که طبق ماده34 سابق قانون ثبت و ایین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا مصوب1355 انجام میگرفته تا قبل از اصلاح سال1386 ,چه میباشد نظر به اینکه قانون لازم الاجرای کشور که مراجع ثبتی را با تکلیف قانونی روبرو میکرده قانون قدیم بوده لذا تکلیف اینگونه عملیاتهای اجرایی چه میباشد؟ با نهایت تشکر

دوست محترم به طور کلی قانون عطف به ما سبق نمی گردد مگر اینکه قانون گزار در متن قانونی صراحتا آن را عطف به ما سبق نماید که این استثنا بر اصل است در خصوص نظریات شورای محترم نگهبان در سمینارهای قوه قضاییه و نظرسنجی ها اختلاف نظرات زیادی مشاهده میشود در عمل نظر به اینکه عطف به ما سبق شدن یا نشدن صرفا

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.