×

بازجویی

همه چیز درباره " بازجویی "

بازجویی

با عرض سلام خدمت وکلای محترم اینجانب در قبال فروش کالا چکی را از شخصی دریافت نموده که در موعد مقرر یعنی در تیر ماه سال 1394 چک فاقد موجودی بوده لذا به روز برگشت زده و تمامی مراحل ثبت شکایت و قانونی را انجام دادم تا اینکه موفق به اخذ حکم جلب سیار فرد مورد نظر شدم و با توجه به اینکه شکایت در دادگستری زنجان انجام شده و متهم(بدهکار) به علت اینکه دارای چکهای برگشتی فراوانی بود به طور دائم در حال تغییر محل سکونت و اشتغال خود بود که با تحقیقات فراوان موفق به جلب و دستگیری متهم در شهر رشت طی نامه نیابتی از سوی دادگستری زنجان شدم. متهم بعد از جلب توسط نیروی انتظامی و 2 روز بازداشتی به دادگستری رشت منتقل شده ، از طرفی طبق متن نامه ارسالی از دادگستری زنجان متهم پس از دستگیری یا میبایستی وجه بدهکاری را پرداخت نموده و یا میبایستی به دادگستری زنجان منتقل میشد، باتوجه به اینکه 2 تن از دوستان و آشنایان همراه اینجانب در دادگستری بودند و یک نفر از دوستان متهم نیز به محض اطلاع از جلب وی در دادگستری حاضر شده بود .متهم به همراه دوستش با تهدید و زور و ارعاب اذعان نمودند که تنها در صورتی وجه را به صورت نصف نقد و نصف طی یک فقره چک پرداخت خواهد کرد که اینجانب به صورت کامل و با زور و اجبار از سوی متهم رضایت کامل دهم،لذا اینجانب رضایت دادم.متهم بعد از رضایت اینجانب ما را با فریب و با وعده پرداخت بدهکاری خود به همراه یک مامور کلانتری برای ایجاد اعتماد به خانه خود کشانده به محض ورودمان به درب منزل شخصی مامور را به محل کار و پستش برگرداند.به محض ورود ما به منزل، متهم به همراه دوستش ما را مورد بازجویی و ارعاب و تهدید قرار داده است و قصد داشت اصل چک برگشتی را از ما گرفته و پاره نماید اما موفق به انجام این کار نشد. و ما محل را ترک نمودیم. و بعد از یک ماه تماس تلفنی با دادگستری رشت اعلام کردند که شما وجه خود را دریافت نموده اید این در حالیست که اینجانب هیچ وجهی از متهم دریافت نکرده ام .با توجه با توضیحات فوق تکلیف چیست؟ آیا میتوان مجددا برای فرد مذکور حکم جلب صادر نمود؟ چگونه میتوانم حق خود را مطالبه نمایم؟ اگر توضیحات دیگری لازم است بفرمایید. (توضیح اینکه متهم نیم عشر دولتی به حساب دولت واریز کرده است)

باسلام احتمالا همانطور که خود جنابعالی می فرمایید در پرونده ی مذکور رضایت خود را به طور کامل اعلام نموده اید که ممکن است ضمن آن در خصوص اخذ مبلغ طلب خود یا گذشت از آن نیز مطالبی را بیان نموده باشید. به نظر اینجانب شما ابتدا به همان دادگاه مراجعه نموده

مشاهده پاسخ کامل

سلام یکی از خانومهای همسایه ما به اتهام معاونت در قتل شوهرش دستگیر شده و چون با قاتل شوهرش و یکی دو نفر دیگه رابطه نامشروع داشته قاضی به هر دلیل یکم پرونده رو بسط داده و به واسطه چند تا پیامکی که بین من و ایشون رد و بدل شده با من هم تماس گرفتن از دادسرا منتهی گفتن که احتمالش ضعیفه احضاریه بدیم اما برا اطلاع بیشتر فعلا ادرس و .. میگیریم. رابطه من که متاهلم با این خانوم در حد چندتا پیامک بوده و هیچ اتفاق دیگه ای بین ما نیفتاده. پیامکا بعضا مضمون ناجور داشته اما تو خود پیامکها هم مشخصه که ما رابطه ای غیر از این پیامکا نداریم. سئوال من اینه که اگر احیانا احضار شدم چی بگم و چیکار کنم که خبطی که متاسفانه ایشون کردن و دامن ما رو هم گرفته برام سو سابقه نشه. این از بابت این که حکم بدی برام صادر نشه پاسخ بدین و اگر حکمی صادر بشه چون من دانشجوی دکتری هستم و کارمند دولتم آیا برای شغلم و تحصیلم مشکلی ایجاد میشه؟ دامنه اثر این حکم چی میتونه باشه؟ مثلا برا انتقال از یک سازمان به سازمان دیگه استخدام هیئت علمی و ...تاثیر داره تاسیس کسب و کار غیر دولتی و .. چی؟ در کل لطفا راهنماییم کنید چه کنم که این قضیه که متاسفانه در هر سطحی بوده اشباهه ختم بخیر بشه؟ و این که ایا قاضی به تمام پیامکای من دسترسی خواهد داشت یا فقط به ان چیزی که بین من و اون خانوم رد و بدل شده؟ و ایا دسترسی به متن پیامکها برا قاضی مقدوره یا فقط زمان و تعداد پیامک و ...؟ بسیار بسیار ممنون میشم پاسخ بدین

در مورد اتهام قتل قطعا اگر دلیل دیگری نباشد هیچ حکمی علیه شما صادر نخواهد شد چون قاتل و معاون مشخص است . اما در مورد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما اینجانب مدیرعامل یک شرکت سهامی خاص می باشم این شرکت دارای دو ملک مجاور یکی با پلاک ثبتی 31 و دیگری با پلاک ثبتی 32 می باشد در سال 84 ودر زمان هیئت مدیره قبلی شرکت , ملک شماره 32 را طی قولنامه عادی به شخص (الف ) فروختند درهمین حین شخص (ب) با ارائه قولنامه عادی با تاریخ مقدم تر از قولنامه شخص (الف) به دادسرا علیه مدیران وقت شرکت اقامه دعوی کیفری کلاهبرداری وفروش مال غیر نمود وچنین عنوان کرد که مدیران همان ملکی را که قبلا به او فروخته اند مجددا به شخص (الف) فروخته اند - مدیران وقت شرکت در مقام دفاع در اوراق بازجویی خودعنوان کردند که اولا در مبایعه نامه استنادی (ب) عدد 31 به 32 جعل شده است ثانیا امضاهای متسب به خود را منکر شدند وگفتند که ما چنین قولنامه ای را امضا نکرده ایم (بعبارتی امضاهای ذیل قولنامه استنادی (ب) جعلی است که پس از آن دادسرا موضوع را به کارشناس خط ارجاع دادکه قرار کارشناسی بررسی این بود که آیا عدد 31 به 32 جعل شده یا خیر و در مورد امضا ها قرار کارشناسی صادر نکرد که کارشناس مربوطه پس از بررسی اعلام نمود که در قولنامه عدد 31 به 32 جعل شده است که بنابر نظر کارشناس که جعلی بودن شماره پلاک را تایید کرده بوددادسرا شکایت (ب) را رد وقرار منع تعقیب مدیران وقت را صادر نمود هم اکنون شخص (ب) بعد از گذشت 6 سال از موضوع فوق دادخواست حقوقی به طرفیت این شرکت مطرح نموده و خواهان الزام به انتقال ملک شماره 31 به خود شده است وچنین استدلال نموده که چون در دادسرا ودر پرونده کیفری چنین ثابت شده که عدد صحیح ملک در قولنامه 31 بوده پس ایشان ملک 31 را به من فروخته اند و خواسته دعوی ایشان الزام به انتقال ملک شماره 31 می باشد با توجه به موارد فوق خواهشمند است راهنمایی بفرمایید که در دعوی حقوقی مطرح شده چگونه دفاع نمایم آیا با یستی در دادگاه ادعای جعلی بودن امضای مدیران قبلی را نمود یا انکاروتردید نسبت به امضاها؟ ضمنا دردفاتر مالی شرکت هیچگونه آثاری از ثمن قولنامه فوق وفروش ملک 31 وجود ندارد؟ با تشکر

باسلام و احترام . پاسخ در مذاکره تلفنی بیان گردید در تاریخ 07/08/90

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام خدمت شما وکیل محترم، خلاصه پرونده و سئوالاتم ازجنابعالی . سه سال پیش ما چند میلیون تومان بعنوان سرمایه گذاری به خلبانی با ظاهری موجه و فریبنده پرداختیم بعداز دو ماه هیچ سودی پرداخت نشد و اصل پولمان را طلب کردیم ایشان که همیشه به بهانه مختلف امتناع مینمودند. اینبار پیشنهاد ملاقات حضوری در دفتر یکی از دوستان را داد. مثل همیشه با لباس شیک آمدند اما در نهایت تعجب به ما گفتند هم سفته ها و حتی رسیدهایی که روزهای نخست دادم رابیاورید اینطوری به نفعتونه واینکه پای وزیر در بین است وتنها شصت ثانیه وقت دارید ... ناگهان چند مامور کلانتری سعادت آباد بدون حکم ریختند داخل دفترکه آدمربایان(ما)را دستگیر و ایشان را که با خونسردی عجیبی درحال خوردن چای و بیسکوئیت بودند نجات دهند. چند ساعت بعد درکلانتری بعد از صحبتهای طولانی با موبایلشان و ماموران کلانتری، صراحتا جلوی چشم همه اعم از پدر و دو برادرخانمشان عنوان کردند موضوع تنها اختلاف حساب بوده و به ما بدهکارند و به اصطلاح از ما کلی دلجویی کردند. اما چند روز بعد آگاهی شاپور احضار شدیم،بازجویی از همه ما انجام شد. نهایتا دادگاه همان ابتدا در حالیکه هنوز وارد اتاق قاضی نشده بودیم و با چند سئوال از آقای ر.ه قرار منع تعقیب ما را صادر کرد. برای گرفتن پولمان دو نفر از دوستان جهت شکایت به دادگاه جرائم اقتصادی در چهار راه کالج مراجعه کردند و تازه آنجا دانستیم ازچندین ماه پیش از آشنایی ما حکم جلب ایشان صادر و شدیدا تحت تعقیبند با همکاری ما دستگیر شد اسمش در جراید چاپ شد و پرونده یکی از قطورترین پرونده های دادگاه اقتصادی شد دو سال تمام طول کشید تا پرونده آماده صدور حکم گردید در جلسه آخر واقع دردادگاه شهید قدوسی آمدند و دفاع آخرارائه کردند(گفته بودند به جرم اخلال در نظام اقتصادی مجازات سنگینی برایشان در نظرگرفته شده) به ما هم گفتند بروید تا حکم به اجرای احکام میرسد و شما را خبر میکنند. قاضی محترم پرونده از شعبه منتقل شدند وبا دستور قاضی جدید ،بدلیل حجم پرونده و پراکندگی مبالغ تائید شده حسابرس رسمی قضائی، به دادسرای جدید (دادیار جدید در مرکز جرایم رایانه ای)ارسال گردیده بود. بعد از چهار ماه که فهمیدیم پرونده به دادسرا جهت ویرایش مبالغ تائیدی ارسال شده به آنجا مراجعه کردیم یکی از مسئولین شعبه مجاور که پرونده را مطالعه فرموده بودند وقتی نگرانی شاکیان را دیدند گفتند این درخواست معمول است و اجرای دستور حداکثر یکهفته زمان میبرد اما...مشکلات ما از اینجا شروع شد. یکسال و چند ماه میگذرد و هر چه فکر کنید در این شعبه دادیاری رخ داده است. تا مدتها وقت رسیدگی نمیدادند یا روز معین که ابلاغیه آنرا حضوری امضا کرده بودیم حدود چهل نفر شاکی آمدند اما جناب دادیار و دفتردارش مرخصی بودند و حتی برگه ابلاغیه که چندین نفرامضا کرده بودیم در پرونده نبود و... حتی یکبار برای پیگیری رفته بودیم بنده را با لحنی بدتر از متهم مواخذه کردند،که تو چکاره ای میگویی قاضی کاره ای نیست،مدرک آنهم سی دی بود که نزد ایشان بود. و هنگامی که بنده اصرار پخش آنرا کردم،گفتند هنوز خودم وقت نکرده ام بشنوم، و به ما با حالتی که گذشت کردند،گفتندزودتر بروید. چند وقت بعد شخصی را بعنوان کارشناس رایانه معرفی کردند که میبایست به پرونده ما رسیدگی نمایند، ما بعدها تصادفی ایشان را دیدیم، فهمیدیم از چهارماه پیش که پرونده را تحویل گرفته اند تا آنروز،طبق گفته خودشان سه چهار بار ملاقات حضوری با متهم داشتند.وتنها با موبایل بنده ویکی دونفر دیگرکه بعلت تهدیدها و مزاحمتهای دائم،تغییر کرده بود تماس گرفته بودند،اما شماره های دیگر اعم ازمحل کار و... در پرونده موجود بود ضمنا شماره تماس دیگر شاکیان هم اما ... البته بنده که دلیلش را تا کنون ندانسته ام چرا چندین بار حضوری با متهم به گفتگو پرداخته بودند.!! اصلا چرا دادیار گرامی دستور تحقیقات مجدد آنهم از ابتدای پرونده را صادر نمودند در حالیکه امر خواسته شده قاضی چیز دیگریست؟؟؟ کارشناس رایانه مذکور شروع کردند به بازجویی ما، و مدام میفرمودند که تمام مدارک موجود مشکوک است. حتی گفتند اتمام پرونده خیلی طول میکشه بهتر است که یک سوم مبلغ رو گرفته و ایشان با متهم صحبت کنند تا راضیشان کند و ما رضایت دهیم. چندین ماه گذشت اما هربار پیگیری کردیم ایرادهای عجیب گرفته میشد اما به یکباره گفتند تمام مدارک تائید شده وحداکثردو هفته دیگربه دادگاه اصلی ارسال میشود،البته دو ماه گذشت تا اینگونه شد. بعد از مراجعه متوجه شدیم به شعبه دیگری فرستاده شده که به دلیل اعتراض متهم به قرار منع تعقیب حدود سه سال پیش در خصوص آدمربایی رسیدگی شود. به دادسرا مراجعه کردیم و دادیار محترم فرمودند همان زمان در پشت قرار منع تعقیب ما به آن اعتراض شده اما از چشم چند قاضی که در این مدت پرونده را مطالعه نمودند به دلیل مشغله کاری پنهان مانده . اما دفتردار سهوا به ما گفت چون شخصی اقرار کرده باید رسیدگی شود تا آن مشخص نشود این پرونده به اتمام نمیرسد. تازه فهمیدیم کارشناس رایانه مذکور که از تمام تائیدیه های حسابرس رسمی قوه قضائیه ایراد میگرفت و کل پرونده را مجدد بررسی میکردند چرا به یکباره همه مدارک را تائید و گزارش داده بودند. ظاهرا یکی از شاکیان که مشکلات عدیده مالی دارند در برگه ای با اظهار ندامت،اقرار به آدمربایی!!!! با دیگر شاکیان پرونده نموده اند. قاضی محترم تجدیدنظر در حالیکه تنها پرونده اولیه شکایت از ما برایشان ارسال شده وهیچگونه اطلاعی از پرونده حجیم واتهامات مسجل آقای ر.ه نداشتند اعتراض را وارد دانسته اند.احتمالا بعلت اقرار همان شاکی، چون این اتهام سه بار به طرق مختلف رد شده است. اکنون برای تحقیقات بیشتر پرونده را به همان دادسرایی که اینگونه روند پرونده را با عدم رعایت عدالت منحرف نموده،ارسال کرده اند. ضمنا تمام ادعاهای فوق قابل اثبات هستند و شاهدانی میتوانند گواهی دهند. نکته مهم دیگر اینکه دراین مدت زمان دو وکیل فوق حرفه ای ایشان با مهارت باعث عدم تائید مدارک خیلی از شاکیان شدند به طرق مختلف زمان صدور حکم را به تعویق می انداختند و حتی در مواردی تهدید به اینکه بعنوان همدست در آدمربایی تحت تعقیب قرار میگیرند،رضایت همه شاکیان را جلب کرده اند.تا جایی که بنده اطلاع دارم و در دو مورد اطمینان پیدا کرده ام بدون پرداختن هیچ مبلغی و با استفاده از ضعف عدم اطلاع از حقوق هر فرد رضایت شکات حاصل گردیده. با توجه به اینکه اکثر دوستان مخالف گرفتن وکیل هستند،خواهشمندم قبل از اینکه دیر شود بفرمائید بهترین کارچیست؟؟ 1-دادخواستی برای قاضی که اعتراض را قبول کرده است بنویسیم و ماجرا شرح دهیم؟؟؟چه مواردی ذکر گردد موثرتر است؟ 2-دادخواستی به ریاست دادسرایی که پرونده میخواهد ارسال شود ارائه دهیم و اطاله دادرسی و عدم رعایت بی طرفی دادیار را بازگو کنیم تا به شعبه دیگر انتقال دهند؟؟؟کدام موارد دارای اهمیت بیشتری است؟؟ از شما بینهایت سپاسگزارم و منتظر یاریتان هستم.

به نظر اینجانب گرفتن وکیل در خصوص پرونده ی جنابعالی نه تنها مفید بلکه الزامی است. و اما در خصوص سوالات شما حسب ماده ی 46 قانون آئن دادرسی کیفری دادرسان و قضات در موارد ذیل باید از رسیدگی امتناع نمایند و طرفین دعوی نیز می توانند

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و خسته نباشید بند از محضرتان شش سوال دارم قبلا از اینکه محبت می کنید جواب می دهید ممنون . در مورده سوالاتم یک توضیح کوچکی می دهم که کاملا موضوع براتون روشن بشه . دختر خانمی با وسیله سایته همسریابی اشنا شدیم و با هم قرار در کافی شاپ و ارتباطه تلفنی بر قرار کردیم و ایشان قبله قرار عکسهای خودش و خانوداش برای من ایمل کرد حالا رفته شکایت کرده به عنوانه مزاحمت تلفنی و تهدید به اخاذی به وسیله سو استفاد عکس و فحاشی که در حال حاضر قرار منع تغقیب قرار گرفتم چند سوال برای من ایجاد می شود سوال اول ایاوقتی شخصی در دادسرا شکایت می کنه سیر قانوی ان اینه که مورد تحقیق قرار بگیرهوشکایت ایشان به وسیله معاون دادستان دستور رسیدگی به بازپرس می دهد بتزپرس برای ااینکه ببینه ایا دلیلی برای احضار بنده داره دستور تحقیق می دهد فردای انروز شاکی به وسیله شکایتی مبنی بر همون مزاحمت و تهدید می بره پیشه سرپرست دادسرا معاون دادستان که دستور جلب منا میدهد با اذن ورد به منزل بدونه سابقه احضار و توجیح داره که ممکنه متهم فراری بشه اما پرونده دسته تحقیق بوده و چیزی مبنی براینکه اتهام به من می چسبه یا نه و شماره همراه اعتباری که اس ام اس و مزاحمت وتهدید در اون شماره موجود بود دستور تحقیق نمی ده که ماله بند هست یانه و فقط به گفته شاکی استناد می کنه حالا سوالی که ایجاد می شود من از ایشان میتوانم به عنوان جلبه خودسرانه شکایت کنم یانه اگر بله به استناد چه ماده ای ایا این تخلف ثبت می شود یا اینکه از جایگاه می افتد یا نه؟ سوال دوم سر پرست دادسرا{معاون دادستان) م با توجه به ایبنکه بازپرس منع تعقیب داده و دادیار اضهار نظر هم گفته عدول بر قرار داده شده مدعی شده ارتباط نامشروع و مزاحمت تلفنی مشهود ایا این منعی می ده کسی که رابطه داشته و به گفته ایشان نامشروع مزاحمت تلفنی معنی میده ایا میتوانم اینا استناد کرد که ایشان سو نیت داره البته اگر بتوان گفت مزاحمت تلفنی با رابطه نامشروع بی معنی ؟ایا این موضوع افترا می شود؟و ایا وقتی رابطه هست مزاحمت تلفنی منتفی ؟ سوال سوم ایا دادسرا برای اینکه تحقیقی صورت نداده در مورد شماره همراه و من هم بعد از خوانندن پرونده متوجه شدم و قبلا به من گفته نشده بود و فقط منا در اگاهی بازجویی کرده بودند که ایا دویست پنجاه میلیون قبول داری می خواستی اخاذی کنی یا همدست داری یاتهدید کردی شاکی فقط همین و حالا با چه چیزی اونا تهدید کردی و اون وسیله را قبول داری صحبتی به میان نیامده ایا این برای مامور تخلف به حساب میاید یا نه لصفا توضیح دهید ؟و استناد ماده قانونش بگید ممنون سوال چهارم متاسفانه وقتی سیستم منا توقیف کردند عکسهای این دختر خانم در هارد سیستم بود که من پاککردم ولی باز یابی کرده بودند و مامور پروند از این صحبتی به میان نیاورد ه و گفته عکسهای ایشان در سیستم ایشان بود مهم تر ایشان فرستاده و در گفته خود گفته که اشتباهی یک سی دی نرم افزار داده بودم که سی دی عکسهای بوده یک جای هم گفته فلش بوده ایا با توجه به اینکه ایمل ایشان موجوده میتوان گفت افراست و ایشان با میل خودش فرستاده؟ سوال پنجم شاکی ادرس منزل ما را از روی شماره ت همراه دائم من که داشته از طریق مخابرات پیدا کرده و همانطور که می دانید مخابرات با نامه قضای ادرس میده و محرمانه می فرستاده که مهر محرمانه اش را در پرونده دیدم که ادرس درش نوشته شده بود منتهی ادرس ازطریقه پاستگاه به شاکی گفته و من بتوانم اتبات کنم چون در زمان مامورها اگاهی که امده بودند منا دستگیر کند بودند و صورت جلسه ورود به منزل امضاکردند ایا این تخلفه که او.لا ادرس در اختیار شاکی قرار دادند هم اینکه در منزل اوردند ؟ سوال ششم ایا با توجه به اینکه من اتهام قبول نکردم و صبح ساعت شش دستگیر شدم ایا البته صوزت جلسه شده توسط افسر پرونده که با بازپرس تماس گرفته شده و تلفنی 24 ساعت من تحت نظر باشم بازداشت ایا قانونی بود اگر تخلف به استناد چه ماده ای؟ سوال هفتم ایا دادستان میتوانسته در مورد رابطه نامشروع دختر را تبرئه و پسر را متهم کنه یا نه ؟ البته دختر خانم یعنی شاکی نامه های نوشته که قصده من درش کاملا مشخص بوده ازدواج و در مورد دست پسر قبلیش هم گفته که اون بی غیرت بود و تو با غیرتی و خدا ترس ایا میتوان اینا برای اثبات کنم قصدم ازدواج بوده و دادستان انرا لحاظ نکرد چون داخله پرونده هست ایا تخلف بوده شکیتبرئه و منا متهم کنه ؟ سوال اخر ایابا توجه به موضوعات پرونده وقتی من تبروه بشم و حکم منع تعقیب قطغی بشه چون اختلاف به بازپرس دادستان چون دادستان به منع تعقیب مخالفت کرده تمنع تعقیب تایید بشه بنده شکایت کنم در مورد تخلفهای اشکار و مندرج به عنوان نشر اکاذیب و افترا و مخدوش کردنه جایگاه مدعی العموم اونا از جایگاه خلع کند ؟ و ایا از من رفع حثیت میشه و در مورد شاکی دادگاه در مورده افترا و تهمت ایشان چه حکمی میدهد؟ از اینکه سوالات زیاد ه شرمنده من قبلا از شما

لطفا سوالات خود را در چند نوبت و به صورت مجزا ارسال نمایید. امکان پاسخ دهی به سوالات شما به این شکل برای ما مقدور نمیباشد.

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام.اینجانب قبلا هم در مورد سوال خود ( 6 ماه کارمند شرکتی بودم و قرار داد سفید امضا کردم ) از شما راهنمایی گرفته ام هم اکنون هم نیاز به راهنمایی دارم. با توجه به مسائلی که قبلا ذکر کردم من شهود خود را بردم و طبق گفته بازپرس شعبه 1 شهود بیشتر بازجویی نکرد نکته دیگر اینکه من تا بحال 2 ابلاغیه برای متشاکی بردم اما فقط دفعه اول در کلانتری حاضر شده ( البته بعد از اینکه به دلیل عدم حضور متشاکی بنده کلانتری را ترک کردم ) ولی در دادگاه هنوز حاضر نشده است.حال بازپرس دستور احضار متشاکی را کرده اما من طبق معمول میدانم که باز هم نمی آید.لذا خواهشمندم راهنمایی نمایید من چطوری میتوانم اقدام نمایم و زمانی که میخواهم دستور بازپرس را اجرا کنم و ابلاغ سوم را ببرم چه درخواستی را داشته باشم که حتما حاضر شود و در صورت عدم حضور دفعه سوم من چه کاری باید انجام بدهم؟؟ لازم به ذکر است اینجانب در زمان انجام کار چکی بابت تضمین به مبلغ 20 میلیون تومان بدون تاریخ به کارفرما دادم که در حال حاضر چک را برگشت نمیدهد و من یک اضهار نامه برای او فرستادم که پس از 10 روز جوابی به من نداده و من یک درخواست دادگاه نخستین داده ام که هم اکنون در دادگاه نیکبخت شعبه 7 دادگاه عمومی پرونده دارم که تاریخ دادگاه 24/1/89 اعلام شده !!! آیا میتوانم این دو پرونده را در یک شعبه انتقال دهم و از دادگاه نیکبخت به دادگاه شماره 2 قضایی ( کهندژ ) بازپرس 15 بیاورم؟؟ با تشکر

با سلام درخواست کنید که ذکر شود در صورت عدم حضور متهم

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و خسته نباشید شخصی قبلا خواستگار قبلی همسرم بوده و الان مزاحمت های تلفنی و با مسج تهدیدو اخاذی یک میلیونی می کند بنده در دادسرا شکایتی کردم و به وسیله معاون دادسرا حکم جلب ایشان گرفتیم ولی توسط بازپرسی با قرار تامین ازاد شد و در بازجویی منکر همه تهدید ها و مزاحمت شد و تلفن همراهی که شمارش در پرینت تلفن هست متاسفانه همراه اول اعتباری و بنام ایشان نیست و منکر شماره که ماله اون هست و تهدید کرده اگر حکم منع تعقیب وقتی قطعی بشه از من و معاون دادستان اعاده حثیت می کنه بعنوان تهمت افترا ایا ایشان میتواند اعاده حثیت کنه و ما چگونه میتوانیم اثبات کنیم ایشان مقصره که در تجدید نظر تایید نشه ایا راهی هست

1) بله میتواند از شما به عنوان مفتری شکایت بکند اگر

مشاهده پاسخ کامل

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-3

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 3

آیین-دادرسی-کیفری-بخش-2

آیین دادرسی کیفری بخش 2

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-اول

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش اول

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-دوم

قانون مجازات اسلامی بخش دوم

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-اول

قانون مجازات اسلامی بخش اول

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.