×

وصیت

همه چیز درباره " وصیت "

وصیت

آیا پس از فوت خانمی ، وارثین او مانند پدر می توانند از شوهر آن خانم مهریه اش را طلب کنند؟ اگر بله ، آیا قانونی وجود دارد که خانم در زمان حیات از حق طلب مهریه برخوردار باشد ولی پس از فوت مهریه اش را به همسرش ببخشد؟ مثلا مانند قانون صلح عمرای اختیاری که در زمان حیات کل اختیار ملک مال خود شخص است ولی پس از فوت به شخص معینی می رسد.

با سلام بله، خیر، مگر اینکه ثلث ترکه را وصیت نماید. در فرض سوال شما، با صلح مهریه بدهکار و طلبکار زوج بوده و مالکیت ما فی الذمه سبب سقوط تعهد زوج می گردد.

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی مرحوم پدرم در تابستان 1361 فوت می¬کنند. مرحوم دو منزل مسکونی به ارث می گذارند . یک منزل که مغازه ای هم دارد و قابل سکونت است و منزل دیگر که غیر مسکونی و مخصوص نگهداری احشام است . بعد از فوت پدرم، برادر بزرگم با زن و بچه و مادرم به همراه من و برادر مجرد دیگرم ویک خواهر مطلقه در این منزل سکونت داشتیم. سرپرستی بازماندگان با دو برادر بزرگم بود که در مغازه پدر قصابی داشتند و در منزل دیگر احشام را برای کشتار نگهداری می کردند وتا سال 1366 سرپرستی ما را به عهده داشتند.در سال 1366 بعد از حدود پنج سال از فوت پدر من جهت تقسیم ارث اقدام کردم. وراث جهت کمک به برادران سرپرست تصمیم می گیرند که منازل را به آنها بفروشند. در نشستی با حضور همه فرزندان، منزل احشام به برادر بزرگ فروخته می شود و جهت کمک به ایشان یک سوم حق سهم میت از قیمت منزل کسر می شود وایشان تقبل می کنند به اندازه سهم پدر خیرات کنند. همه صورتجلسه را امضا ء می کنند وقرار می شود با اعتمادی که به برادر بزرگ خانواده داریم ایشان سهم همه را بدهد. منزل دیگر را به برادر دیگرم می فروشیم و سرپرستی بازماندگان به او واگذار می شود.برادربزرگترم در پرداخت سهم ارث اهمال می کنند. از جمله تحت عنوان اینکه از سال 1361 تا 1366 خواهر مطلقه و مادررا سرپرستی کرده و برای ایشان هزینه کرده است ، از دادن سهم ارث ایشان خودداری می کنند .بعد از 3 سال از تقسیم ارث وعدم نگهداری مادر وخواهرم توسط ایشان و برادر دیگرم ، من جهت خرید خانه و رپرستی مادر و خواهرم درخواست سهمم رااز برادر بزرگ می کنم و ایشان عنوان می کنند که شما سهمی ندارید چرا که مخارج دانشگاه شما را در سال های 1362 تا 1366 من داده ام. البته من با پول خود و مقداری قرض یک منزل مسکونی می خرم وتا حدود 10 سال ( تا زمان فوت مادر) سرپرستی مادر و خواهر مطلقه را خود به عنوان وظیفه به عهده می گیرم بالاخره برادرم بدون جلب رضایت وراث(ندادن ارث دو خواهرو مادر ومن ) فوت می¬کنند. ایشان وصیت مکتوبی نمی¬کنند و فرزندانش نقل قول می¬کنند که گفته یک سوم خانه مال پدرم است و برای ایشان خیرات انجام نشده است بعد از فوت برادرم دختربزرگ ایشان که مطلقه است ویک دختر دارد ودختر دیگربرادرم هر سه در خانه بزرگ مذکور زندگی می¬کنند، تحت حمایت کمیته امداد هستند و فامیل هم مخارج ماهانه آنها را متقبل شده است. با وصف اوضاع و احوال این خانواده مسائل زیر مطرح است :1-در زمان سرپرستی خواهر وتحصیل من ، هر دو منزل و مغازه و مانده دارایی پدرتا قبل از تقسیم ارث حدود 5 سال (1361 تا1366 ) و حتی حدود سه سال بعد در اختیار مرحوم برادربزرگم بوده است و بدون اخذ رضایت از فرزندان متوفی از آنها بهره برده است . لذا تامین مخارج سرپرستی خواهر و مادر و من با بهره گیری از دارایی پدر بوده است. از طرفی تقبل بیشتر هزینه ها بعد از فوت پدرم توسط برادر دیگرمان در آن ایام، انجام شده است واین برادر بر حسب وظیفه وجدانی به مادر ، من و خواهر کمک کرده است و ادعایی هم نداشته است. با این اوصاف آیا من و خواهرم سهم ارث طلب داریم یا نه ؟ 2- وضعیت سهم یک سوم پدرمان از خانه که باید خیرات شود،آیا به علت وضع نامناسب مالی فرزندان برادرمرحومم و نداشتن سرپرست شرعا می تواند به آنها برسد؟ و در این صورت آیا رضایت ما بازماندگان لازم است؟ 3- به منظور تامین سهم وراث و جلب رضایت آنها وپرداخت بدهی مرحوم برادرم آیا می شود اقدام به فروش خانه مرحوم برادرم کرد؟البته با شرط تامین مسکن کوچکتردیگر برای فرزندان برادر از طریق سهم ارث ایشان و احیانا کمک دیگر وراث و بخشیدن یک سوم سهم پدر ؟ باتشکر-

شما در صورتی از میزان سهم الارث پدر خود ارث طلبکارید که دلیلی مبنی بر اینکه مخارج شما به عنوان سهم الارثتان پرداخت شده وجود نداشته باشد . اما درخصوص منازل مذکور شما

مشاهده پاسخ کامل

با سلام حدود هشت سال پیش مرحوم پدرم قبل از فوت کلیه اموالشان را به مادرم انتقال دادند. و مادرم در صدد تنظیم وصیتنامه هستند اما از آنجا که مادربزرگم یعنی مادر مادرم در قید حیات هستند مادرم تمایل دارند در صورت فوت ایشان قبل از مادرشان ایشان جزو ورثه نباشند و چون وصیت ایشان فقط در یک سوم اموالشان نافذ است وصیتنامه رسمی را برای این منظور مناسب نمی بینند. آیا این امکان قانونی وجود دارد که مادرم مثلا در قالب یک عقد صلح اموالشان را به چهار فرزند خود منتقل کنند و در ضمن آن شرط کنندکه تا زمانی که در قید حیاتند فرزندانشان حق هیچ دخل و تصرفی در منفعت یا اصل اموال نداشته باشند و فقط پس از فوت ایشان قدر به تصرف باشند؟ از پاسخ شما پیشاپیش سپاسگزارم

هرشخصی می تواند قبل از فوت خود تمام یا قسمتی از اموال خود را به این شرط که «تازمانی که زنده است حق استفاده از منافع

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید. موضوعی اینجانب مطرح می کنم مربوط به مادرم می باشد. حدود 14 سال از فوت پدربزرگم می گذرد. طبق وصیت نامه دستی، پدربزرگم تمام اموال و خانه پدری را به نام مادربزرگم نوشتندو همه خواهران و برادران و مادربزرگم آن را در بین خود امضا نمودند. حال سوال بنده از شما این است که بعد از گذشت 14 سال از آن موضوع، مادرم می توانند نسبت به دریافت سهم الارث خود به لحاظ قانونی اقدام نمایند؟ و اینکه آن نوشته دستی سندیت قانونی دارد؟شماچه راه حلی را پیشنهاد می کنید؟ پیشاپیش از راهنمایی های شما نهایت تشکر را دارم.

لازم است وصیتنامه به رویبت وکیل برسد.بر فرض صحت وصیتنامه ، اگر مادر شما آن را امضا کرده باشد

مشاهده پاسخ کامل

زمینی کشاورزی دارای اسناد اصلاحات ارضی در ادارۀ ثبت از ماترک یک متوفی میباشد آیا احدی از وراث با هرمقدار سهم، به تنهایی میتواند درخواست سند کند؟ در غیر اینصورت حداقل سهم وراث برای درخواست سند چقدر است؟ مراحل اقدام تا قبل از ارائۀ احتمالی دادخواست قضایی چگونه است ؟ باتشکر

نحوه انتقال سند به نام وراث مطابق قانون به شرح ذیل می باشد ـ ثبت ملک به نام وراث در دفتر املاک ماده 105 آیین‌نامه قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1317 با اصلاحات بعدی مقرر می‌دارد: «در مورد انتقال ملک به ورثه باید بعد از احراز انحصار وراثت و سمت ورثه نسبت به مورث

مشاهده پاسخ کامل

سلام این سوال ,سوال خیلی از مراقبین خانگی است شاید این سوال منو شما وکلای محترم ,چون شورای ملی سالمندان ایران بی جواب بگذارید.اینجانب اکنون سه سال هست که مراقب مادرسالمند و آلرایمری و معلول در خونه خودم با اجازه همسرم هستم و یک سال ونیم میشود که قیم مادرم شدم مادرم هیچ ملک و پولی (قانونی)ندارد جز حقوق مستمری,قبل آن مادرم یا با ما یا شهرستان بدلیل اجاره کم و کمک من وبرادرم که سی سال خارج از ایران است زندگی میکرد,یه خواهر هم دارم که مادرم 10 روزی مهمان اوشد که سالمندان گذاشت ومنم سریعا بنا به وصیت پدر وخواسته مادر بهنگام سلامتیش و اینکه عزیزم بود پیش خود آوردم,نمیدونستم با این مشکلات مادرم ,اینقدر سخت باشه که تاثیر رو جسم وروان و آرامش همسر وفرزند وخودم بزاره ,اما سوال من ,آیا قانونی وجود داره که اداره پدرم وام یا کمکی بمن بکنه تا بتونم خونه ای اجاره بکنم و از مادرم مراقبت کنم اصلا برا ی ما مراقبین خونگی قانون فکری ویا حماینی کرده؟ما خودمان مستاجریم وپدرم کارمند دادگستری بودند مرسی

متاسفانه قانونی در این خصوص وجود نداره و مورد

مشاهده پاسخ کامل

درود عرض ادب . موضوع مشاوره در رابطه با ارث پدری و مادری در تاریخ 5/9/1390 پدرم فوت کردند و در خرداد سال بعد توسط خودم کارهای حقوقی در مورد انحصار وراثت را انجام دادم. و سهم نامه ها را به وراث تحویل دادم . پدرم دارای دو همسر بوده و من و برادرم از زن دوم هستیم و از زن اول هم سه 3 دختر که همگی ازدواج کرده اند . تا این جا مشکلی حادی نداشتیم . ولی بعد از گذشت مدت طولانی هنوز موفق به فروش 2 خانه باقی مانده از پدرم با وجود سهم نامه و اتمام مراحل قانونی نشده ایم و دلیل آن سنگ اندازی خانواده به روشهای مختلف است مثال: از قیمت کارشناسی خانه ها بیشتر میخواهند یا برای معامله نمی آیدند و بهانه هایی این چنینی. سوال و راهکار :به چه شکل امکان فروش این دو ملک وجود دارد.آیا از طریق قانون و راههای حقوقی امکان مهر و موم 2 آپارتمان وجود دارد که در اختیار قاضی قرار گیرد و به مزایده یا چیزی شبیه این موضوع گذاشته شود ؟که همه وراث را وادار به فروش کند یا خرید سهم من ؟ وراث:4 دختر 1 پسر و 2 همسر . که یکی از همسران که مادر من بود قبل از سال نو 93 فوت شده اند. و در واقع مشکل اصلی که زندگی من را به چالش کشیده است و از حالت عادی خارج کرده است مسله مرگ مادرم که خود دردسر های فراوانی داشته و دارد چرا که در بیمارستان کشته شده و شکایت قتل غیر عمد نسبت به پزشک و بیمارستان... در حال جریان است اما موضوع موردبحث و در خواست مشاوره و مهمترین مشکل من . اموال منقول و غیر منقول باقی مانده از مادرم میباشد . یک آپارتمان 140متری یک دستگاه خودرو پرشیا سال -مقادیری طلا و نقدینگی و حسابهای بانکی . بنده قبل از فوت مادرم عقد انقطایی جهت آشنایی بیشتر برای زندگی با همسرم انجام دادم ولی اکثرا پیش مادرم زندگی میکردم . بعد از فوت مادرم: برادرم که متولدسال1370 میباشد به تحریک خانواده مادری 1:من را از منزل بیرون کرد 2:تمامی مدارک و اسناد و طلا ها و خودرو را از خانه خارج کرد و قفل آپارتمان را نیز تعویض کرد تا من نتوانم وارد منزل شوم . بنده در برخورد اولیه به رهنمایی های همسر آینده ام با پلیس 110 تماس گرفتم و مراحل قانونی ...ساعت 11 همان شب موفق به دستور باز کردن و شکستن قفل منزل با نظارت مامور نیروی انتظامی شدم و در حضور مامور پاسگاه حدود لوازم منزل را صورت جلسه کرد و مدیر ساختمان را نیز به عنوان شاهد استفاده کردم . اما گاو صندوق و مدارک را برده بودند . بعد از تماس با دایی هایم که میدانستم محرک داستان بوده اند. دایی ها و برادرم را به خانه کشانده فیلم ورود به منزل و حکم قضایی را رویت کردند و مقادیری طلا و مدارک را برای صورت جلسه آوردند که من اطلاع ندارم کامل هستند یا نه تنها چیزی که مطمین هستم چندین فقره چک حامل از مردم که چند نقری از دوستانم میباشند در این مدارک وجود نداپشت . مادرم وصیت نامه رسمی ندارد فقط یک دستنوشته به عنوان وصیت دارد که قبل از رفتن به عراق برای زیارت نوشته بود که در مورد خانه قید کرده به صورت قانونی و اسلامی در مورد طلا ها نصف نصف ما بین دو فرزند و برادرم را .وصی جهت بخشیدن ثلث اموال به نیازمندان قرار داده. وراثی طبقه اول 2فرزند و مادر جمعا 3 نفر . 1دختر که خودم هستم 1پسر بردارم و مادر بزرگم خلاصه شرح حال را نوشتم . در خواستم برای مشاوره: به چه شکل میشه بدون درگیری انحصار وراثت انجام داد و آپارتمان را مهر موم کرد تا زمان فروش و همچنین خوردو و اموال با ارزش. خودم میخواستم اقدام کنم که به علت نداشتن مدارک (فتو مدارک را دارم حتی شناسنامه ها) این کار را انجام ندادم البته دیگر توانایی ندارم بیش از این درگیر شوم . ناگفته نماند که تهدید های بچه گانه ای از طرف دایی و برادرم دارم و در حال حاضر من به اجبار پیش خانواده شوهرم سکونت دارم چون خانه مادریم برایم خطر آفرین است و جدا میترسم .سپاس

با سلام و عرض ادب خدمت شما بایستی به عرض برسانم در مورد اموال غیر منقول در صورت اختلاف بین وراث در مورد ثمن واقعی ملک موصوف با معرفی پلاک ثبتی طی درخواستی بایستی تقاضای

مشاهده پاسخ کامل

با سلام بنده فرزند کوچک خانواده هستم و حدود 20ساله که تنها با پدر و مادر پیرم زندگی میکنم . تقریبا 10 سال پیش یه قطعه زمین قولنامه ای سه دنگ سه دنگ با پدرم خریده ام . بعده از ان نصف آن زمین که فروشنده پدرم باشه فروختیم و در نصف دیگه خونه درست کردیم . و بعد آن پدرم یه قولنامه که اهدا کننده باشه بنام من زد که بشرط تامین معشیت ایشون . البته برای محکم کاری . الان هم تمام 6 خواهر و یکی از 2 برادرام برایم امضا کردن که این خونه به من تعلق گیرد .فقط یک برادرم مونده که اونم میگه به شرطی امضا می کنم که از تمام ارث پدرم از زمین و باغ روستا محروم بشم. . به نظر شما راه کار شما باتوجه به اینکه این خونه فقط حاصل زحمت خودم و خانواده ام است.و این مدارک قولنامه ای هست و هنوز سند رسمی ندارن . و هنوز پدر در قید حیات هستن ما باید چی کار کنیم. لطفا مراحل کار واسه راه حل این موضوع رو بفرمایید . تا مشکل ما برطرف شود.

با سلام خدمت مخاطب محترم از سوال شما چنین استنباط می شود که حضرتعالی در خانه ای زندگی میکنید به همراه پدر و مادرتان که سند آن خانه به نام شما , البته به صورت عادی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام.آیا پدر میتواند فرزند را از ارث محروم کند؟آیا سن فرزند در این بحث مهم است؟ سوال دیگر اینکه ؛آیا اگر فرزند بیش از بیست سال در بخشی از خانه پدری ساکن باشد حق تصرف دارد؟وآیا پدر میتواند او و خانواده اش را از آنجا بیرون کند؟ با سپاس

با سلام - در در زمان حیات خود میتواند تمام دارائی خود را به اشخاص دیگر منتقل کند (از طریق قراردادهای صلح یا هبه و غیره ) بنحوی که

مشاهده پاسخ کامل

باسلام ، عرض ارادت و سپاس فراوان از راهنمایی پرقدرتان پس از کش و قوس های فراوان سرانجام در سال 1370(تقریباً 20 سال پیش)، طبق تقسیم نامۀ تنظیمی با حضور کلیه وراث ، تنی چند از معمرین و معتمدین روستا و بعلاوه اعضای محترم شورای روستا، تمامی ماترک «موصی»، وفق وصیت متوفی، به تفکیک نوع و میزان سهم هر یک از «موصی لهم»، با تراضی و تأیید کلیۀ اعضا همراه با تنفیذ یکا یک «موصی لهم» و دیگر شاهدین، به هر یک از ایشان واگذار و تسلیم شده و تماماً در صورت جلسۀ تنظیمی مستند گردیده است. بعلاوه از آن تاریخ تاکنون هر یک از ورّاث اقداماتی از جمله: فروش ، تعویض و ... را نسبت به اموال خود اعم از منقول یا غیرمنقول اعمال داشته اند. مضافاً می بایست متذکر شد که از تاریخ تنظیم سند ، به تجاهل و تسامح ، تابحال هیچ اقدامی در خصوص «حصر وراثت» از سوی هیچ کدام از ورثه بعمل نیامده است. معهذا طی این سالها، به سبب بروز اختلافاتی بین موصی لهم - لازم به اشاره است که موضوع دعوای پیشآمده میان ورّاث، مطلقاً در رابطه با اموال تقسیم شده ، میزان سهم تخصیصی به کلیۀ موصی لهم یا نحوۀ واگذاری ماترک نبوده و نیست _ و بعلاوه به دلیل وجوب اخذ سند مالکیت و یا ارائۀ گواهی «حصر وراثت» بمنظور «تغییر کاربری» املاک تحت اختیار اینجانب و متعاقباً دریافت تسهیلات بانکی؛ عملاً هر گونه اقدامی از ناحیۀ اینجانب جهت صدور گواهی «حصر وراثت» موقوف بر اخذ امضاء کلیه ورثه است - و از میان 9 نفر از کلیۀ اعضای موصی لهم، سه تن آنان به دلیل بروز اختلافات فی مابین ، بکلی از انجام این عمل سرباز زده و امتناع می ورزند- فلذا کسب گواهی حصر وراثت برای اینجانب ناممکن بنظر می رسد. در پایان خواهشمند است در مورد مسئلۀ پیش گفته، بنده را راهنمایی فرموده و راه حل مقتضی جهت اخذ گواهی «حصر وراثت» و یا هر طریقی که امکان اخذ سند تملیکی را برای اینجانب میسر می سازد ، پیش رویم بگذارید. با سپاس فراوان از زحمات بی شائبه تان

بسمه تعالی با سلام البته از نوع نگارش و انشاء سوال مشخص است که از مضامین و مفاهیم حقوقی بی اطلاع نمی باشید . لاجرم در پاسخ عرض می گردد : بموجب ماده 360 قانون امور حسبی

مشاهده پاسخ کامل

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-چهارم

قانون مجازات اسلامی بخش چهارم

آیین‌نامه-اجرایی-قانون-امور-گمرکی(بخش1)

آیین‌نامه اجرایی قانون امور گمرکی(بخش1)

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.