×

تحقیر

همه چیز درباره " تحقیر "

تحقیر

سلام وقت بخیر. من دختری 23 ساله هستم ...از وقتی یادم می آید با مادرم اختلاف داشتم و بحث و دعوا هر روز بین من و او وجود دارد...پدرم هم کلافه شده ...مادرم با من عین دختر اندر خود رفتار می کند من مانند خواهرم نیستم و جوابش را می دهم چون دیگر بچه نیستم که مانند بچه ها سرم دادو بیداد کند و به من فحش بدهد و کتکم بزند ..مدام مرا تحقیر میکند و این رفتار را در جلوی هر کسی باشد ادامه میدهد ، اقوام و... و باعث می شود که دیگران نیز به خود اجازه ی دخالت را بدهند و این برای من غیر قابل تحمل است... همیشه جلوی دوستانم مرا شرمنده کرده و پدرم را نیز در جبهه و طرف خود می برد....مدام به دنبال ایجاد موضوع بحثی بین من و پدر و برادرم است و آنها را ضد من می کند ...تا وقتی خواهرم در خانه بود مانع بالا گرفتن و جدی شدن دعوا می شد اما چهارسال است که ازدواج کرده و من در شرایط روحی خیلی بدی هستم....دیشب به خاطر سوختن یک دستگیره در آشپزخانه با من بحث کرد و با چاقوی آشپزخانه به سمتم آمد و مرا تهدید کرد پدرم زیرزمین بود و ندید اما برادرم که 12 ساله هست شاهد بود ... میخواهم برای همیشه به این وضعیت خاتمه بدهم و از او شکایت کنم

برای طرح شکایت کیفری علیه هر فردی ما به دلیل نیاز داریم شاهد: ۲ نفر شاهد مرد که وضعیت تهدید

مشاهده پاسخ کامل

همسر بنده اهل شهرستانه و به عنوان مربی پرورشی استخدام شد و پس از چند سال در عین تبدیل حکم ازمایشی به پرورشی حکمش از پرورشی به اموزشی تغییر یافت. وقتی دلیل رو از هسته گزینش اموزش و پرورش استان پرسیدیم گفتند که گزارشی از سوی مدیر مدرسه مبنی بر چادری نبودن ایشان دستمون رسیده. و وقتی نامه اون گزارش رو نشونمون دادند متوجه شدیم که این نامه مال یک خانمی دیگر و در مدرسه ای دیگر و حتی شهرستان دیگریه. مدیر هسته وقتی متوجه این اشتباه شد گفت حتما تا دو روز دیگه حکم رو برمیگردونم به حالت اولش یعنی پرورشی. اما بعد از دو هفته که به مرکز دوباره مراجعه کردیم ایشان منکر همه چیز حتی ملاقات جلسه قبل ما شد و گفت باید از اول گزینش بشه اما بعد از یکسال که به همسرم که فرزند شهید نیز هست وقت مصاحبه دادند انچنان با برخورد تحقیر امیز خانم مصاحبه گر و مدیر هسته برخورد میکنه که از فرط ناراحتی بهشون پرخاش میکنه که چرا نامه فرد دیگر در شهر دیگری باید باعث بشه که من دوباره گزینش بشم؟ مدیر هم میگه حالا که اینطوریه جوابتون قطعا منفی. همسرم میگه از شما به هیات گزینش مرکزی شکایت میکنم. مدیر میگه یه جوری برات مینویسم که پیش خدا هم بهت جواب مثبت ندن. تازه بعداز این تاریخ شش ماه برای گرفتن جواب منفی علاف شدیم و دهها بار تماس گرفتیم. بعد هم شکایت به هیات مرکزی گزینش در تهرون بردیم انجا همه خوش برخورد بودند و خانم مصاحبه گر جدید به همسرم قول مساعد داد که جواب مثبت رو بهش بدن. اما در کمال ناباوری بعد از ۵ ماه بهمون جواب منفی دادن. ناچارا شکایت به دیوان عدالت اداری بردیم. الان پرونده ما در شعبه ۹ برای مرداد سال اینده تاریخ رسیدگی خورده. البته تمام مدارک مبنی بر ایثارگری همسرم و حکم اولیه مبنی بر استخدام در پرورشی و مدرک کارشناسی ارشد و بقیه رو هم فرستادیم. الان سوال من اینه ایا اکنون که رسیدگی به پرونده ما بصورت غیر حضوری هست نه حضوری برای گرفتن جواب مثبت بهتره چکار کنیم و اگه خدای ناکرده جواب منفی باشه ایا میشه اعتراض کرد؟ وبه کجا میتونیم پناه ببریم؟ چون یه نفر بهم گفته که رای اونجا غیرقابل اعتراضه ایا این واقعیت داره؟ و ایا گرفتن وکیل در این مرحله میتونه کارساز باشه؟ بهترین راه چاره چیه؟

رسیدگی در دیوان عدالت اداری هرچند غیر حضوری می باشد اما مانع از حضور و توضیح شما نیست. به استناد ماده

مشاهده پاسخ کامل

سلام ما در یک محله کوچک زندگی میکنیم که همه همدیگر را میشناسن.حدود 2.5 ماه پیش یکی از افراد لات محله با نقشه قبلی و همکاری یکی از دوستان برادر کوچکترم،برادر کوچکترم را به یک محل دور و خلوت کشاندن و سعی به تجاوز جنسی کردن ولی با مقاومت برادرم مواجه شدن و موفق به انجام عمل خود نشدن ولی برادرم را موجب ضرب و شتم قرار دادند.در اول ما عصبانی شده و قصد حمله به آن پسر را داشتیم.لیکن از ترس آبروی خود موضوع را مخفیانه نکه داشتیم.تا اینکه حدود 4 شب پیش باز این پسر لات تو خیابون با حرف هایش سعی به تحقیر برادر کوچکم داشت.در این موقع برادر بزرگترم در محل حضور داشت که پسر لات متوجه او نشده بود.وقتی برادر بزرگم با این صحنه روبرو شد بسیار عصبانی شد و به تعقیب او پرداخت و دید که پسر لات با دو تا از دوست هایش به خانه ای رفتند.ما سه برادر به خانه حمله کرده و پسر لات را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادیم.در حین ضرب و شتم پسر با چاقوی خود قصد حمله به ما را داشت که زخم های نا چیزی به به بنده و برادر بزرگم وارد کرد که بنده چاقو را از دست او گرفتم.بعد از حادثه پسر لات در دادگاه از ما سه برادر به اتهام حمله به خانه و ضرب و شتم شکایت کرد و در دادگاه اعلام کردند که ما همراه خود اسلحه داشتیم.این در حالی است که هیچ گونه مدرکی در خصوص اسلحه وجود ندارد و در بدن او فقط اثر ضرب باتوم وجود دارد.البته صاحب خانه که از دوستان او می باشد هیچ شکایتی از ما ندارد.چاقوی پسر لات که که خون دست بنده روی آن می باشد و اثر انگشت او نیز روی آن می باشد. حال بنده از شما دوستان راهنمائی میخواهم که آیا ما میتوانیم در این پرونده شاکی شویم؟ آیا اسلحه که آنها بحث آن را به میان آورده اند به ضرر ما تمام میشود؟آیا میتوانند اسلحه ای که هیچ مدرکی از آن وجود ندارد را به اثابت برسانند؟ احتمال تمام شدن پرونده به نفع ما چقدر است؟ احتمال تمام شدن پرونده به نفع آن پسر لات چفدر است؟

در پاسخ به شما یک نکته را اولا مورد تاکید قرار می دهم که حتما وکیل برای دفاع از خود اختیار کنید، مخصوصا که بحث اسلحه مطرح شده است. در خصوص قصد تجاوز به برادر کوچک تر شما و ضرب و جرح وی چنین امری باید به اثبات برسد که اثبات

مشاهده پاسخ کامل

با سلام اینجانب 11 سال پیش با همسرم ازدواج کردم ،همسرم نازای مادرزادی بود که این مساله را از من پنهان کرده بود بعد از اطلاع حدود 5 سال با مراجه به مراکز نازایی مختلف ،نهیتا در یک موسسه با استفاده از اسپرم اهدایی پس از 7 سال بچه دار شدم چون این عمل هنوز قانونی نشده است موسسه از من و همسرم امضا گرفت که متوجه عواقب این کار می باشیم بعد از بچه دار شدن با بیشتر شدن اختلاف من و همسرم (شایان ذکر است از اوائل ازدواج من و همسرم با یکدیگر اختلافاتی داشتیم ولی آنچنان درگیر درمان نازایی شده بودیم که فرصتی برای تصمیم منطقی نداشتیم) اینجانب حدود 3 سال است که به همراه دختر 4 ساله ام جدا از همسرم زندگی می کنم ،همسرم دادخواست نفی ولد را به دادگاه ارائه کرد که وکیلم با استناد به این که چون بیشتر از 2 ماه از تولد فرزندم گذشته است رای به رد دادخواست گرفت .همسرم مجددا دادخواست لعان و نفی نسب را مطرح کرده است که اینجانب برای فرار از این اتهام هولناک مدارک موسسه که اینجانب از طریق لقاح مصنوعی و در موسسه خاص باردار شده ام ،مورد لعان را منتفی کردم و با موسسه تماس گرفتم که در مورد اینکه من به اتفاق همسرم به موسسه مراجعه و تمام مراحل درمان را در کنار ایشان انجام داده ام اگر دادگاه استعلام کرد پاسخ دهید که بالاخره با تماسهای فراوان و شنیدن انواع جملات تحقیر کننده از مسول حقوقی موسسه ،بالاخره ایشان پذیرفتند در صورت استعلام پاسخ دهند حال قاضی این پرونده برگه احضاریه اینجانب به پزشکی قانونی و در صورت امتناع اینجانب در برگه اعلام کرده اند که دستور جلب مرا صادر خواهد کرد حال من چه کنم دختر کوچکم را که به اصرار همسر نامردم از طریق اسپرم اهدایی به دنیا /اورده ام را چه کنم ؟ نام پدر را از شناسنامه اش حذف کنم ؟ آیا این بچه بدون شناسنامه در این زمانه ظالم می تواند به زندگی ادامه دهد لازم به ذکر است از شدت غصه مدت دو سال است به بیماری ام اس مبتلا شده ام که شرایطم فعلا بد نیست ولیکن با فشارهای روحی و روانی همسر نامردم نگران بدتر شدن بیماری ام هستم و همسرم نیز از بیماری ام بی اطلاع است چون اگر متوجه شود چه بسا به دلایل مسخره ای تا الان به دادگاه ارائه کرده و همیشه هم جواب گرفته است ممکن است مهریه 2 ماه یک سکه ام را از دست بدهم . شایان ذکر است همسرم تا کنون بیش از 30 شکایت از اینجانب مطرح کرده است و بیش از 10 شکایت از پدر و مادرم . من در این سه سال هم در حال غصه خوردن هم در حال دادن حق الوکاله وکیل و هم شاهد بازنده شدن بیشتر پرونده های مالی و غیر مالی ام هستم حتی راضی شدم که شوهرم از دادخواستش انصراف دهد و من مهریه ام را ببخشم و حتی بابت فرزندم نفقه نگیرم (هر چند بعد از 2 سال از اجرایی شدن نفقه فرزندم غازی به من نداده است)ولیکن نمی توانم از همسر حق السکوت گیر خود اطمینان داشته باشم که بار دیگر دادخواستش را مطرح نکند واقعا مستاصل و درمانده شده ام شمار را به پاکی کودکم و دل کوچک او قسم راهنمایی ام کنید

پاسخ داده شده در تاریخ 30 تیر 1389 ساعت 17

مشاهده پاسخ کامل

قانون-ساختار-نظام-جامع-رفاه-و-تامین-اجتماعی

قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.