×

احضار

همه چیز درباره " احضار "

احضار

سلام سوالی داشتم 1- اگر قرار منع تعقیبی بر اساس گزارش و نظریه خلاف واقع کارشناس صادر شده باشد خلاف شرع بین است و باید به استناد به ماده 477 جهت اعاده دادرسی اقدام نمود ؟ یا ماده 474 ؟ 2- اگر نواقص و تناقضات در نظریه کارشناسی را طی لایحه به بازپرس اعلام کرده باشیم و طبق ماده 263 و 265 از بازپرس خواسته باشیم که کارشناسان احضار شده و پاسخگو باشند ولی بازپرس بی توجهی به لوایح و بی توجهی به ناقص بودن نظریات کارشناسی و بی توجهی به عدم مطابقت موضوعات نظریه کارشناسی با قرار کارشناسی نموده باشد و قرار منع تعقیب صادر کرده باشد آیا خلاف شرع بین است و باید به استناد به ماده 477 جهت اعاده دادرسی اقدام نمود ؟ یا ماده 474 ؟ با تشکر

سلام اگر ثابت شود که گزارش کارشناس خلاف واقع می باشد

مشاهده پاسخ کامل

سلام و خسته نباشید . چند روز پیش بنده از طرف ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شدم و نزدیک به ۴ ساعت با بنده صحبت میکردن و سوال میپرسیدن. در طول بازجوئی سوالاتی را بصورت کتبی پاسخ دادم . در انتها از بنده تعهد کتبی بابت یکی دو موضوع گرفتند . میخواستم ببینم این موضوع به چه معنی است و آیا بدین معنی است که بنده مجدداً احضار بشم و یا اینکه تعهد به معنی ختم ماجرا است ؟ در انتها آیا پرس و جو در وزارت اطلاعات و گرفتن تعهد مشکلی برای گرفتن گواهی عدم سوءپیشینه ایجاد نمیکنید ؟ نیاز به راهنمائی جامع در این مورد دارم .

سو پیشینه ایجاد نمی کند .

مشاهده پاسخ کامل

با سلام در سال ۹۰ اقدام به راه اندازی یک سایت اینترنتی جهت خدمات ثبت نام اینترنتی کارت سبز امریکا کرده بودم و با دریافت وجه ۳۰ هزار تومان این خدمات ارائه میشد. پس از مدتی با شکایت فردی مبنی بر کلاهبرداری، توسط فتا احضار و سپس بازداشت شدم. پس از دو روز به زندان تحویل داده شد و آنجا انگشت نگاری شدم و چند روز بعد با قرار وثیقه آزاد شدم. حکم من در اسفندماه سال ۹۲ از شعبه کیفری دادگستری به این شکل صادر شد: صرف نظر از اعلام گذشت شاکی مستند به ماده ۱۳ جرائم رایانه ای ، اقدام صورت گرفته مصداق اجلای بزه معنونه می باشد و متهم به تادیه پنجاه میلیون ریال جزای نقدی مجازات تعزیری درجه پنج در حق صندوق دولت محکوم می شود. من اعتراضی به حکم نکرده و مبلغ به حساب دولت واریز و وثیقه فسخ شد. الان پس از گذشته حدود دو سال برای دریافت ویزای توریستی استرالیا اقدام کردم که از من گواهی عدم سو پیشینه درخواست شده. از شما استاد عزیز تقاضا دارم در این موارد من را راهنمایی کنید: آیا این حکم به عنوان یک سو پیشینه کیفری ثبت شده و در گواهی دریافتی من درج خواهد شد؟ اگر بله، با چه عنوانی و به چه شکلی درج میشود؟ و سوال آخر اینکه آیا راهی برای پاک کردن این سو پیشینه از سابقه فرد وجود دارد؟ با پیگیری قضایی یا گذشت زمان یا ... با سپاس فراوان

مشاهده پاسخ کامل

با سلام شخصی ملک کلنگی را از شخص دیگری با تنظیم مبایع نامه خرید ولی در روز محضر فروشنده حاضر نشد و خریدار با گرفتن عدم حضور شکایت حقوقی الزام به تنظیم سند فروشنده را مطرح نمود.در حین دادرسی واستعلام گرفته شده از ثبت مشخص شد مالک ملک رابه افراد دیگر بصورت قطعی فروخته وسند زده است وافراد اخیر نیز با گرفتن جواز ساخت چند اپارتمان ساخته واپارتمانها را به افراد دیگری قطعی فروخته اند این اتفاقا ت در طول زمان بوده و پرونده شاکی نیز در شعبات مختلف مشغول رسیدگی از طرف دیگر شاکی بدلیل مسافرت خارج از کشوردر همان سالهای اولیه ملک را با مبایع نامه به بنده فروخت و بنده یک وکالت بلا عزل هم از شاکی گرفتم که بتوانم هم کار های حقوقی را پی بگیرم وهم بعد از اتمام کار بتوانم ملک را به نام خود کنم.نتیجه پیگیریهای اینجانب منجر به صدور رای قطعی مبنی بر ابطال معامله فروشنده با خریداران دوم و الزام فروشنده به تنظیم سند به نام شاکی گردید.اما به دلیل تغییر ماهیت ملک از کلنگی به اپارتمان این حکم قابل اجرا نبود لذا اینجانب دادخواست دیگری مبنی بر ابطال اسناد اپارتمانها وبرگرداندن ملک به شاکی اولیه مطرح نمودم.در طول این دادرسی خواندگان مطرح نمودن که شاکی اولیه ملک را به بنده فروخته وزمان شکایت وصدور رای قطعی به نفع او سمتی نداشته است. دادگاه شاکی اولیه را برای بیان توضیح احضار نمود ولی شاکی حضور نیافت ودادگاه رد دادخواست صادرکرد. لذا اینجانب دادخواست دیگری بر علیه شاکی اول و مالک اول وکلیه خریداران بعدی ومالکین اپارتمانها با ارایه مبایع نامه خود ورای قطعی صادره به نفع شاکی اولیه مبنی بر ابطال اسناد اپارتمانها والزام به تنظیم سند ملک به نام خود مطرح نمودم. در این مرحله نیز مالک اولیه وخریداران بعدی ومالکین اپارتمانها مجددا مطرح نمودن که چون شاکی اولیه در زمان طرح شکایت وگرفتن رای قطعی ملک را با مبایع نامه به بنده فروخته سمتی نداشته وبدین ترتیب شکایت بنده را مجددا زیر سوال برده اند .ایا این موضوع دوباره به ضرر من خواهد بود و ایا راهی و دفاعیه ای به منظور خنثی نمودن این موضوع وجود دارد که بعد از سالها دوندگی و..... اینجانب به حق خود برسم.تسریع در پاسخ موجب امتنان خواهد بود. با تشکر

چنانچه رای برابطال معامله اخذ شده باشد بنابراین به تبع ابطال معامله هرگونه تغییر وتحول در ملک متنازع فیه بلااثربوده اگرچه آپارتمانهای

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی با سلام : این جانب کریم آقازاده به تاریخ 3/1/92 یک واحد مسکونی 75 متر مربعی طبقه ی دوم واقع به آدرس رشت را عنایت بر نیاز مفرط بدلیل پاره ای مشکلات به صورت تقسیط به شرح ذیل به آقایان امین پاکدل و داود ارفعی فروختم: قیمت کل معامله بیست و شش میلیون تومان مورد توافق قرار گرفت از این مبلغ 1: هشت میلیون تومان فی المجلس نقدا دریافت شد ولی در فوشنامه قید نشد مقرر شد وقتی همه ی پول با تبادل رسید اخذ شد در فروشنامه قید شود که کل ثمن معامله پرداخت شد و مبایعه نامه به خریداران تقدیم شود 2: چهار میلیون تومان خدمت خریداران محترم به عنوان ودیعه نزد موجر محفوظ ماند و ماهانه پنجاه هزار تومان کرایه لحاظ شد بدین ترتیب این حقیر برای مدت پنج ماه مستاجر خریداران شدم 3: برای پرداخت چهارده میلیون الباقی به شرح زیر به صورت لسانی توافق شد که هیچ وقت عملی نشد. 3/5/92 چهار میلیون تومان و 3/9/92 چهار میلیون تومان و 3/1/93 چهار میلیون تومان و 3/5/93 دو میلیون تومان پرداخت کنند و رسید دریافت نمایند بعد از استهلاک اقساط در فروشنامه ذکر شود مشکلی در زمان استرداد ودیع ی نزد موجر بین ما پیش آمد که با مکر و حیله موجرین توانستند چهار میلیون پول ودیعه ی مرا مستهلک نمایند در آن زمان بوده که هر سه نسخه فروشنامه را از بنگاه (بنا بر اعتراف مدیر بنگاه مهدی آقای جودی) به امانت گرفتند ودیگر پس ندادند در این اثنا به فرموده ی مدیر بنگاه بارها از ایشان خواستند که در فروشنامه قید بکند که همه ی ثمن معامله پرداخت شده است و ایشان قبول نکردند. ب – هیچ یک از اقساط را هم پرداخت نکردند تا اینکه بعد از ماهها انتظار و بعد از خلف وعده های مکرر و متعدد و بعد از اینکه متوجه شدم قصد فروش خانه را دارند دست به دامن قانون شدم. ولی شکایت من با استناد به یکی از مواد قانونی مبنی بر اینکه شرط یا موعد در مبایعه نامه قید نشده پس معامله صحیح و کل پول پرداخت شده تلقی می گردد رد گردید من اعتراض کردم به تجدید نظر ارجاع شد . در این ماده ی قانونی به شرط و موعد اشاره شده در صورتی که به پرداخت پول و جای خالی این موضوع در فروشنامه اشاره نشده. نمیدانم چکار کنم از کی استمداد بجویم . لطفا راهبردهای قانونی این کار را به ما ارائه بفرمائید. ثانیا آیا من میتوانم مانع فروش خانه بشوم؟ و چگونه؟ با توجه به اینکه معلم و کم درآمد هستم واقعا زندگیم نابود شده است. با تشکر: کریم آقازاده

من از کم وکیف قراردادشما مطلع نیستم و نمی دانم متن قرار دادشما چه می باشد. ولی در مجموع شما در تنظیم قرارداد دچار اشتباه شده ایدو بایستی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام آیا بخشنامه دال بر اینکه جهت موارد مالی مانند مهریه اعمال ماده 2 صادر نمی شود می تواند قانون را نقض نماید؟!!!!!! این مطلبی است که قاضی بنده می گوید و طرف من که از پرداخت 110 عدد فرار و حاضر در دادگاه نمی شود و اموال خود را هم بنام خانواده اش کرده و می کند چگونه بایستی در برابر این امر کاری تمود که حد الامکان طرف حاضر به اعسار و پرداخت قسطی گردد؟ کسی که مال دارد و امکان اثبات آن غیر ممکن است و بنام دیگران نموده است و خود را از دادگاه پنهان می کند چگونه انتظار است که تن به احضار و پرداخت دین شود تنها راهش جلب طرف و مجبور کردن است غیر از این است ؟!!!لطفا مرا رهنمود فرمائید اگر راهی دارد که به دادسرای قضات کشانده شود... متشکر

این بخشنامه ای که اشاره کردید یکی از بخشنامه های جنجال افرین بود که مدتی توسط دادگاهها به اجرا گذارده شد اما

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما بنده یک سوال در مورد ماده ١٠5(مرور زمان) دارا میباشم. بنده در سال ١٣٨٣در زمان درخواست گذرنامه ام در ایران از یک کارت پایان خدمت جعلى استفاده کردم که منجر به صدور گذرنامه نیز گردید و بنده نیز از راحت از کشور به سوئد مهاجرت نمودم و پس از 5 سال بعد ،در تاریخ ٨٨/١٢/٠6 براى تمدید گذرامه ام در سفارت ایران در سوئد تقاضاى تمدید گذرنامه دادم که به همان شکل اول از کارت پایان خدمت جعلى استفاده نمودم و پس از آن گذرنامه صادر و من مرتبا هر سال به ایران سفر مینمودم. ولی در سفر آخرم در ایران در تاریخ تیرماه سال ١٣٩٢، اداره گذرنامه متوجه جعلی بودم کارت پایان خدمت بنده شد و من را جلب و پس از آن به یگان دوم اداره آگاهى و پس از آن به دادسرای ناحیه دوم و بنده با قید کفالت و قرار به مبلغ ١٠ ملیون تومان آزاد شدم از آنجا که بنده دیگر گذرنامه نداشتم و زندگى بنده در سوئد میباشد بصورت غیر قانونى از کشور خارج شدم. و پس از آن براى من یک احضار نامه از دادگاه جهت پرونده فوق الذکر فرستاده شد و چون من ایران نبودم نتوانستم در دادگاه شرکت نمایم. (متهم به استفاده از سند جعلى جهت صدور گذرنامه)که تاریخ دادرسی در تاریخ ١٣٩٢/٠٧/٠٧ میبود ولى بعد از آن تاریخ نه دیگر براى بنده و نیز نه براى کسی که کفالت بنده را قبول کرده هیچ احضارنامه اى و یا حکم دادگاهى نیامده است. حال سوال من این است که آیا ماده ١٠5 یا ماده قانونى(توبه) دیگر که خود جنابعالی میدانید شامل تخفیف یا بخشش از جرم بنده را میشود یا نه؟ لازم به ذکر است بنده پس از خروج غیر قانونى از ایران به سفارت ایران در سوئد مراجعه کردم و جریمه هاى مربوطه جهت خروج غیر قانونى از ایران را انجام دادم و طبق قانون جدید نظام وظیفه که از مرداد ماه ١٣٩٢ ابلاغ شده بود مشمولینى که ٣ سال در خارج از کشور باشند نیازى به کارت پایان خدمت نداشته و میتوانند به کشور وارد شوند. و پس از آن براى من در سفارت سوئد گذرنامه صادر شد. ولى حال ترس من از این است که اگر به ایران وارد شوم آن پرونده جعل به کجا میرسد و قاضى نکند به بنده حکم زندان تا ٢سال رابدهد. (حداکثر زندان تعریزى درجه ٧) و ایا زندان قابل خرید است در چنین شرایطى؟

پیشنهاد اینجانب به جنابعالی این است که با مراجعه به سفارت به یک وکیل دادگستری و یا یکی از اعضای خانواده خود جهت اعطای وکالت به یک وکیل دادگستری وکالت دهید تا ایشان ضمن مراجعه به پرونده ی مطروحه در دادگاه

مشاهده پاسخ کامل

سلام-اینجانب در سال 1384بدلیل اینکه شناسنامه متوفی برایم گذاشته بودند بعد از مراجعه به اداره ثبت احوال شهرستان و تحویل مدارک-اداره ثبت احوال اعلام نمود که باید برای کارتان یک وکیل روی پرونده اتان باشد اینجانب بعد ار صحبت با یک وکیل و تحویل مدارک به ایشان و پرداخت حق الزحمه به ایشان بعد از چند ماه شناسنامه جدید اینجانب از طریق اداره ثبت احوال صادر و شناسنامه قدیمی ام باطل گردید و اینجانب بعد از دریافت شناسنامه جدید اقدام به تعویض تمامی مدارک سابقم با تاریخ تولد جدید نمودم و تا سال 1385 از این شناسنامه جدید استفاده می نمودم تا اینکه در همین سال(1385)دادگستری شهرستان ما را احضار نمود و گفتند که وکیل شمااحکامی را که برای تغییر تاریخ تولد شما صادر نموده جعلی بوده و از من شناسنامه جدید را گرفتندو متاسفانه بعد از چندین سال جواب قانع کننده ای به من نداده اند در صورتیکه که واقعا سن مرا پنج سال اضاف گرفته بودند(در واقع شناسنامه متوفی برای من گذاشته اند-تغییر سنم حدود پنج سال یک ماه کم تغییر نموده است)حال پارسال به اداره ثبت احوال شهرستان محل صدور شناسنامه ام مراجعه نمودم و به ایشان گفتند که شما بایدتقاضابرای همان شناسنامه قدیمی اتان را بدهید-حال با توجه به اینکه تمامی مدارک من بر اساس شناسنامه ی جدیدم تغییر کرده باید چه کنم لطفا راهنماییم کنید-ایشان از سال 1385 فاقد شناسنامه می باشم -در صورتیکه نمیخواهم دوباره شناسنامه متوفی قدیمی برای من صادر شود-چگونه میتوانم همان شناسنامه جدید با تاریخ تولد جدید که یک سال از ان استفاده کردم را پس بگیرم-زیرا اگر شناسنامه قبلی ام را بگیرم تمام مدارک هایم مغایرت پیدا نموده و با مشکل روبرو میشوم از شما عاجزانه تقاضای کمک دارم متشکر از شما

سلام با توجه به اینکه شناسنامه دوم شما ابطال شده اصل بر اینست که شناسنامه قبلی شما

مشاهده پاسخ کامل

با سلام در سال 90 بدون هیچ مدرکی فقط صرفا براساس اطلاعات یک مخبر مبنی بر حضور من در یک همنشینی به اتهام خرید و فروش اشیا عتیقه بازداشت شدم و البته پس ازبازرسی از منزل دو تن از افرادی که در جلسه ان شب حضور داشتند ازمنزل آنها مقادیری شی تاریخی کشف شد اما ازبازرسی منزل من مدرکی بدست نیامد پس از 48 ساعت بازداشت موقت و پس ازهمکاری با قوه قضاییه بنا به درخواست قاضی در دستگیری یک فرد سابقه دار در فروش عتیقه همکاری نمودم و بدون هیچ گونه وثیقه پس از 48 ساعت آزاد شدم وطی این دوسال با توجه به قولی که به قاضی پرونده دادم سالم زندگی کردم اما اکنون احضاریه ای ازدادگاه ارسال شده و درتاریخ 6 بهمن باید حاضر شوم به نظر شما قاضی جدید چه حکمی می دهد و نظرتان را بفرمایید سپاس

دوست عزیز ... سلام با توضیحاتی که شما ارسال کردید عملی منتسب به شما به نظر نمی رسد اما باید گفت که این احضاریه هرچند که شما اعلام فرمودید از دادگاه هست اما ممکنه مربوط به

مشاهده پاسخ کامل

سلام یکی از خانومهای همسایه ما به اتهام معاونت در قتل شوهرش دستگیر شده و چون با قاتل شوهرش و یکی دو نفر دیگه رابطه نامشروع داشته قاضی به هر دلیل یکم پرونده رو بسط داده و به واسطه چند تا پیامکی که بین من و ایشون رد و بدل شده با من هم تماس گرفتن از دادسرا منتهی گفتن که احتمالش ضعیفه احضاریه بدیم اما برا اطلاع بیشتر فعلا ادرس و .. میگیریم. رابطه من که متاهلم با این خانوم در حد چندتا پیامک بوده و هیچ اتفاق دیگه ای بین ما نیفتاده. پیامکا بعضا مضمون ناجور داشته اما تو خود پیامکها هم مشخصه که ما رابطه ای غیر از این پیامکا نداریم. سئوال من اینه که اگر احیانا احضار شدم چی بگم و چیکار کنم که خبطی که متاسفانه ایشون کردن و دامن ما رو هم گرفته برام سو سابقه نشه. این از بابت این که حکم بدی برام صادر نشه پاسخ بدین و اگر حکمی صادر بشه چون من دانشجوی دکتری هستم و کارمند دولتم آیا برای شغلم و تحصیلم مشکلی ایجاد میشه؟ دامنه اثر این حکم چی میتونه باشه؟ مثلا برا انتقال از یک سازمان به سازمان دیگه استخدام هیئت علمی و ...تاثیر داره تاسیس کسب و کار غیر دولتی و .. چی؟ در کل لطفا راهنماییم کنید چه کنم که این قضیه که متاسفانه در هر سطحی بوده اشباهه ختم بخیر بشه؟ و این که ایا قاضی به تمام پیامکای من دسترسی خواهد داشت یا فقط به ان چیزی که بین من و اون خانوم رد و بدل شده؟ و ایا دسترسی به متن پیامکها برا قاضی مقدوره یا فقط زمان و تعداد پیامک و ...؟ بسیار بسیار ممنون میشم پاسخ بدین

در مورد اتهام قتل قطعا اگر دلیل دیگری نباشد هیچ حکمی علیه شما صادر نخواهد شد چون قاتل و معاون مشخص است . اما در مورد

مشاهده پاسخ کامل

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-4

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 4

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-3

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش 3

قانون-آیین-دادرسی-کیفری-(مصوب-سال-1392)بخش-اول

قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب سال 1392)بخش اول

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-سوم

قانون مجازات اسلامی بخش سوم

قانون-مجازات-اسلامی-بخش-اول

قانون مجازات اسلامی بخش اول

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.