×

سنتی

همه چیز درباره " سنتی "

سنتی

با سلام چند روز پیش بنده بخاطر سبقت غیر مجاز اتوموبیل روبروییم و برای فرار از شاخ به شاخ شدن مجبور شدم که به سمت شونه خاکی حرکت کنم که متاسفانه به دلایل زیر دچار صانحه تصادف شدیدی شدم ..: فاصله بین شونه خاکی و اسفالت بیش از ۳۰ سنتیمتر بود (اختلاف ارتفاع داشت) جاده با جدول محصور شده بود و امکان فرار به خاکی نبود .... بدلایل بالا پس از اینکه اتوموبیلم به سمت راست متمایل شد و پس از افتادن در فرو رفتگی جاده برای کنترل و جلوگیری از برخورد با جدول کنار جاده سعی کردم به سمت چپ برگردم که متاسفانه کنترل ماشین از دستم خارج شد و با انحراف به چپ شدید و برخورد با یک اتوموبیل دیگر تصادف شدیدی صورت گرفت که به لطف خدا و دعای خیر پدر و مادرم به طرز معجزه اسایی از مرگ نجات پیدا کردم ... فارغ از آسیب شدید به ماشین و ضرر مالی بسیار این تصادف مشکلات روحی عدیده ای برای من و خانواده ام بوجود اورد در حدی که تا چند روزی حتی اعصاب رفتن به اداره محل کارم را هم نداشتم ..و گریه های دو دخترم بیشترین فشار روانی را به من و خانواده وارد کرده است. با ذکر توضیحات بالا از ایا بنده از نظر قانونی میتوانم از شهرداری و یک اداره که مسوول این جاده و حریم ان هستند شکایت کنم .. این جاده جاده شرکت فولاد خوزستان است و شهرداری منطقه با همکاری شرکت فولاد دست به تعمیرات و تغییرات در این جاده میزند ...

با سلام شما بعد از تصادف حتما به کروکی پلیس راهور نیاز دارید. و در این کروکی نحوه تصادف بیان می شود و مقصر ذکر می شود. اگر ارتفاع شانه خاکی علت تصادف بیان شود

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و تشکر از حضرتعالی احتراماً معروض می دارد دختر بنده در 3 سال پیش به عقد یکی از فامیل در آمد و در این مدت با ناسازگاریهای متعدد و بهانه گیری های مختلف از جانب همسرش علی رغم تمامی گذشت ها و فرصت هایی که به او داده شد و همچنین استفاده 10 جلسه مشاوره خانواده و چند نوبت کدخدا منشی و پا درمیانی ریش سفیدان اقوام که هر نوبت به آشتی منجر و مجدداً بهانه گیریها شروع شده نهایتاً دخترم دیگر حاضر به تشکیل زندگی با وی نیست و همچنان در عقد می باشد دخترم دانشجو و در مشهد با ما زندگی می کند و همسرش در شهری دیگر که هر چند گاهی به اینجا می آمده لازم به ذکر است که اختلاف فی مابین از نوع مالی و یا تقاضای مسایل اقتصادی نبوده و بر اثر دخالت های نابجای مادرشوهر و تحت نفوذ بودن شوهرش با توجه به نداشتن تعادل روحی روانی مناسب ناشی از یتیم شدن ایشان از پدر در سن 4 سالگی و بزرگ شدن با مادر بی سواد و شدیداً سنتی می باشد و علی رغم تمام مذاکرات اینجانب و شوهر م با ایشان و همچنین نصایح فامیل فایده ای نداشته و دخترم تصمیم به طلاق گرفته و دخترم باکره و در حال عقد است و مهریه ایشان 114 سکه و نصف منزل ( معادل 50 میلیون تومان ) که در سند ازدواج به پول محاسبه شده است می باشد و مهریه فوق توسط داماد و مادر ایشان تنظیم و با موافقت ما ثبت شده و عندالمطالبه و بر ذمه شخص زوج می باشد .حال با توجه به تمامی تلاش ها جهت تفاهم و نتیجه ندادن راهنمایی فرمایید چگونه طلاق بگیرد و یا به اجرا گذاشتن مهریه به چه صورت است و آیا نتیجه ای جهت گرفت قسمتی از مهریه دارد یا خیر ؟ و طلاق توافقی به چه صورت است و ایا بایستی حتماً از تمامی مهریه بگذرد؟ از لطف وعنایتی که میفرمایید سپاسگزارم

در مورد مهریه نصف مهریه شامل حالش می شود در مورد طلاق در صورتی دخترتان حق طلاق دارد که شوهرش از یکی از بندهای عقد نامه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام اگر فردی پس از ازدواج ، فهمید از دوستی قبلی خود با زن دیگری صاحب فرزند میباشد. و از وجود آن فرزند هم بی اطلاع بوده است آیا نگهداری و حضانت فرزند برای آن شخص (مرد) واجب است؟ در صورتی که این فرزند باعث از هم پاچیدگی زندگی این مرد میشود چطور؟ (با توجه به این نکته که این شخص از وجود فرزند تا بعد از ازدواج بی اطلاع بوده است)

با سلام با عنایت به اینکه سوال جنابعالی بصورت اختصار و بدون ذکر جزئیات لازم مطرح گردیده فرض را بر این می گذاریم که رایطه زوجیت مابین شما برقرار نیوده چه دائم و چه منقطع و اگر رابطه شما به شکل دیگری می باشد دقیقا پاسخ دهید تا جواب سوال شما داده شود در غیر این صورت بنا را بر عدم وجود رایطه زوجیت گذاشته و بدین شرح پاسخ داده می شود ،بنا به مراتب توضیح داده شده ذیل الذکر،عدم اطلاع جنابعالی از وجود فرزند ناشی از رابطه و دوستی ، قبل از ازدواج قانونی

مشاهده پاسخ کامل

با درود..می خواستم بدونم استعلام از اداره ثبت جهت اطلاع از وضعیت مالکیت یک ملک فقط از طریق دادگاه امکان پذیر است یا امکان مراجعه مستقیم به اداره ثبت وجود دارد؟

نظر به قانون تسهیل تنظیم اسناد در دفاتر اسناد رسمی (ماده 1- دفاتر اسناد رسمی موظفند با رعایت بندهای زیر پس از دریافت دلایل مالکیت و پاسخ استعلام از اداره ثبت محل به منظور

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید خدمت شما شرح واقعه ای که بر ما گذشته و 2 سال است که کسی به داد ما نمی رسد را بازگو کنم شاید شما راهنمای ما شوید که چه باید بکنیم؟ پسر کوچولوی ما باربد در تاریخ 29 اردیبهشت 1389 در اراک بدنیا آمد با توجه به اینکه گفته می شد بهتر است هرچه زودتر نسیت به خنته پسر بچه ها اقدام شود ما او را نزد دکتر احسان ستوده جراح بردیم . او نیز گفت که از روش سنتی استفاده می کند و خنته را در مطب انجام نمی دهد و باید به کلینیک "ایران مهر "مراجعه کنیم وبرای ختنه او روز 23 خرداد را تعیین کرد. در آن روز شوم ، ما باربدمان را به آن کلینیک بردیم و نوزاد را از ما گرفتند و گفتند منتظر بمانید تا نوزاد را بیاوریم .10 دقیقه آنها تبدیل یه 1 ساعت شد . هنگامی که باربد را تحویل ما دادند او از شدت تب می سوخت و به شدت برافروخته بود . علت را جویا شدیم گفتند طبیعی است اثر داروها است .اما این تب پایین آمدنی نبود ماحدود 5 ساعت بود آنجا بودیم اما خبری از دکتر معالج نبود و در آخر با دادن قطره استامیتوفن باربد را ترخیص کردند (بدون اینکه دکتر ستوده بالای سرش بیاید وفقط به خاطر کمبود تخت باربد را ترخیص کردند.) با رسیدن به منزل (حدود 15 دقیقه بعد ) ، شکم باربد را دیدیم که بر آمده شد و بعد از آن لکه های کبود را روی شکم او دیدیم سریعا او را به بیمارستان امیرکبیر اراک رساندیم . دکتر معالج پرونده باربد را خواست ، با گرفتن پرونده باربد از کلینیک متوجه بی هوشی عمومی او در حین ختنه شدیم . کاری که اصلا در مورد آن با ما صحبت نشده بود . تلاش کادر پزشکی متاسفانه سودی نداشت و بعد از 6 ساعت باربد عزیزمان به فرشتگان آسمانی پیوست . بعد از آن ما شکایتی از پرشک و کادر کلینیک ایران مهر به آگاهی و نظام پرشکی نوشتیم این پرونده بعد ار یک سال و نیم که در پرشکی قانونی اراک بود به اصفهان فرستاده شد آنجا بعد از صدور رای ؛ پرونده به دادسرا فرستاده شد اما دوباره پرونده برای مشخص شدن درصد به نظام پزشکی فرستاده شد که الان بعد از گذشت 4 ماه خبری از رای نظام پزشکی اراک نیست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! الان حدود 2 سال گذشته ؛اما ما توانسته ایم کاری از پبش ببریم چون این دکتر دادستان نظام پرشکی است و ما جزء مردم عادی !!!!!!!!!!!!!!.

خانم محترم انجا که درسوالتان نوشته اید" پرونده برای مشخص شدن درصد دوباره به نظام پزشکی رفته" بیانگر این امر است که مقام قضایی با انجام تحقیقات به مسئولیت کیفری کادر پزشکی بیمارستان مربوطه وپزشک معالج

مشاهده پاسخ کامل

با سلام. بنده در تاریخ 24 آبان 1390 با همسر خود عقد نمود ام. ولی هنوز زندگی مشترک را آغاز نکرده ایم (منظور در یک خانه مستقل) و ایشان در منزل پدرشان بسر می برند. هم اکنون که حدود 3-4 ماه از این تاریخ می گذرد، ایشان تغییر رفتار داده اند و به من و خانواده من توهین های بیشماری (از جمله بی احترامی لفظی) نموده اند. همچنین به من کوچکترین توجهی ندارند و تعریف خود را از یک شوهر خوب به فردی می دانند که تامین مالی می نماید. ایشان حتی برای رفتن به جاهای مختلف از من اجازه هم نمی گیرند، و چند بار هم برای رفتن به خانه فامیلهای خود با من جر و بحث نیز کرده اند! من هم موقع عقد اجازه اشتغال به ایشان داده ام (فقط بصورت لفظی با طرح سوال از طرف عاقد و نه کتبی) ولی ایشان در بسیاری مواقع بعد از پایان ساعت کاری خود بدون کسب اجازه بنده به بهانه قدم زدن و خرید و... نسبت به بازگشت به خانه دیر اقدام می کند در حالی که من نمی دانم حتی او کجاست! اکنون با توجه به این اختلافات بوجود آمده، نه همدیگر را می بینیم و نه حتی تلفنی صحبت می کنیم. به پیشنهاد چند نفر از دوستانم، من نمی خواهم که برای به اصطلاح آشتی پا پیش بگذارم، تا همسرم پی به اشتباهات خود ببرد. سوال مهمی که از شما دارم این است که اگر این مدت طول بکشد، (فاصله بین عقد و شروع زندگی مشترک) آیا نفقه ای به همسر بنده تعلق می گیرد؟ با توجه به اینکه هنوز عروسی نکرده ایم (رابطه زناشویی هم نداشته ایم و همسرم باکره است) و بنده هم به خانواده شان قبل از ازدواج با خانوادشان عهد کرده ام که ممکن است تا ما زندگی مشترک را شروع کنیم با توجه به شرایط مادی بنده، 1 یا 2 سال طول خواهد کشید و ایشان نیز پذیرفته اند. همچنین می خواستم بدانم این تصور اشتباه من است، یا همسرم در فاصله بین عقد و شروع زندگی مشترک باید از من اجازه بگیرد؟ و می تواند شکایتی از سوی بنده صورت بگیرد؟ همچنین تصور بنده از عدم تمکین ایشان اصلاً معنی می دهد یا خیر؟ آیا ایشان می تواند برای عدم اقدام من برای شروع زندگی مشترک شکایت کند؟ اگر همسرم تقاضای مهریه نماید چه؟ در اینصورت با تقاضای اعسار من موافقت می شود یا خیر؟ در پایان این توضیح را بدهم که پدر بنده 4 سال است که فوت کرده اند و بنده کفالت ماردم را بر عهده دارم. با تشکر.

با سلام دوست محترم قبل از عقد رسمی باید تامل و تحقیق کرده و از افکار و تمایلات و عادات وی مطلع می شدید علی الخصوص حداقل سه تا شش ماه با یکدیگر رابطه کلامی در حد عرفی برقرار می کردید تا اگر

مشاهده پاسخ کامل

سلام همسر من در سال 86 با دختر ی 21 ساله که همکارش یود رابطه تلفنی و دیداری برقرار کرده بود با متوجه شدن من و پادر میانی دوستان و قول اینکه رابطه تمام شده باشد موضوع منتفی شد ولی بعد از چند ماه دوباره به این ارتباط پی بردم که از طریق حراست شرکت تعهد به قطع کامل ارتباط دادند و خانم به محل کار دیگری غیر از محل کار همسرم منتقل شد در ابتدای سال متوجه شدم در این مدت مرتبا" ارتباط برقرار بوده و از اردیبهشت ماه حالت خاص مانند ارتباط چت و اس ام اس و نرم افزار های تیم ویر و.... دارند و خانم عقد کرده فرد دیگری هم هستند ولی قصد طلاق دارند و حتی با مداخله همسرم به محل کار همسرم برگردانده شده اند بنده با صحبت با وکیل و کلیه مدارکی که از لب تاپ ایشان بدست آورده بودم تصمیم داشتم شکایت رابطه نامشروع را مطرح نمایم که وکیل گفتند امکان صدور رای کم هست و مجددا" همکاران همسرم مداخله کردند و با گرفتن تعهد کتبی مجدد از ایشان و اخراج خانم تیرماه سالجاری موضوع منتفی شد. از اذر ماه سالجاری مجددا" برقراری ارتباط ایشان برایم مشخص شده و عکسهای نامناسب و پیامهای عاشقانه ارسال شده به آدرس ایمیل همسرم را در دسترس دارم و مرتبا" با اس ام اس و تلفن در تماس هستند در حال حاضر خانم طلاق هم گرفته اند با توجه به مطالب فوق خواهشمندم راهکارهای حقوقی به منظور شکایت از ایشان را ارائه فرمایند

با درود به شما در پاسخ به پرسش تان باید گفت در قوانین ما "دیدگاه سنتی مردسالارانه ای "وجود دارد که در بسیاری از مواقع به موجب قوانین موجود تفاوتی هایی بین حقوق زنان با مردان مشاهده می شود.رفتار همسر شما (فارغ از علت آن)از نظر اخلاقی زشت و ناپسند و خیانت به شما تلقی می شود اما اگر

مشاهده پاسخ کامل

سلام. سال ها پیش در دوران پهلوی در روستای ما شهرک سازی شد و زمین پدرم را بدون رضایت او تصرف کردند. اما این شهرک سازی به صورت کامل انجام نشد و روی زمین پدرم هیچگونه ساخت وسازی انجام ندادند و فقط دیوارکشی اطراف زمین را که چند ردیف بود خراب کردند و دو اطاق چوبی (کپر) که روی زمین بود را ویران کردند.پدرم در آن وقت خارج از کشور بود.در آن زمان در روستای ما هیچ کدام از زمین ها سند نداشتن و قاعدتا زمین ما نیز سند نداشت و هر چه بود سنتی بود و پدرم سواد لازم برای پیگیری موضوع را نداشت و به تصور او زمین را بردند که بردن و دیگر دنبال زمین نرفت.زمین هم دست نخورده ماند تا اینکه چند سال بعدش انقلاب شد و در سال 64 یک نفر از شوراها و یک نفر از اهالی روستا قسمتی از زمین را طی صورتجلسه ای ساده و به زبان ساده و تقریبا غیر قابل فهم به سپاه پاسداران برای اجرای برنامه تحویل دادند.که کارشناس اداره ثبت اسناد اعلام کرد که در آن صورتجلسه فقط 68 متر از زمین را به سپاه تحویل داده اند در حالی که کل زمین 4643.15متر می باشد.سپاه نیز به استناد همین صورتجلسه باطل بعد از بیست و خردی سال در سال 84 طی برنامه چهارم توسعه کل ملک را به نام خود سند کرد. الان یک سال میشود که ما از سپاه شکایت کردیم(در دادگاه اعلام کردیم که زمین ارثی می باشد) که عمویم نیز با طمع وارد جریان شد و به عنوان مدعی دوم شکایت کرد.پرونده در شعبه دوم دادگاه تحت پرونده تصرف عدوانی دایر بود و سپاه با ارائه سند از خودش دفاع کرد و پرونده مختومه شد.ما در شعبه اول دادگاه دادخواست ابطال سند ارائه نمودیم عمویم نیز به صورت جداگانه دادخواست ابطال سند ارائه نمود.دادرس پرونده به ما اعلام کرد که شما اول خود به صلح برسید و سپس شکایت کنید بهتر است ما نیز از طریق ریش سفیدان سعی به سازش با عمویمان کردیم ولی نتیجه ای نداد و ما از عمویمان ناامید شدیم.دادگاه نیز با توجه به ماده 22 قانون ثبت و 1292 قانون مدنی قرار بر رد دعوی ما صادر کرد.این درحالی بود که مراحل قانونی برای خرید و تملک زمین برای اجرای برنامه های عمرانی و امنیتی مصوب سال 1358 از طرف سپاه رعایت نشده بود و در این منطقه اراضی ملی زیادی که میتوان از آن استفاده کرد وجود دارد و ما این را در دادگاه اعلام کردیم و طبق نظریه کارشناس ثبت اسناد فقط 68 متر از زمین به سپاه تحویل داده شده. نماینده سپاه در دادگاه در مورد قوانین ارث و وراثت نیز قوانینی بیان کرد که قاضی آنها را رد کرد.ما برای این پرونده دو نفر شاهد را که از افرادی بودند که دیوار کشی زمین را انجام داده بودند به دادگاه بردیم و آن ها شهادت دادند که زمین مال پدر بنده است و آن ها در زمان پهلوی روی زمین ساخت و ساز انجام داده اند ما در دادگاه اعلام نمودیم که چنانچه عمویمان با ما سازش نکند ما حداقل به اندازه سهم خودمان مدعی زمین هستیم و سهم خود را میخواهیم.عمویم نیز متاسفانه دو نفر شاهد را به دادگاه برده که یکی از آن ها برادر زن او بود و دیگری را به دروغ و حیله راضی به شهادت کرده اند.در اواخر مراحل دادرسی پرونده بودیم که سپاه یکی از بسیجیان روستا را تحریک کرد تا او نیز بیاید و دادخواست ابطال سند بدهد او نیز ادعا کرد که زمین ارثی می باشد و مدعی شد در حالی که پدرش زنده است.حال دادگاه دادخواست را رد کرده است و بنده برای اعتراض به رای و درخواست تجدید نظر به راهنمائی شما احتیاج دارم. رای را رئیس دادگاه صادر کرده و دادرس پرونده در این زمان به علت فوت برادرش در مرخصی بود

با سلام/مطابق مواد 35 و 36 قانون مدنی تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است به شرطی که ناشی از سبب قانونی و ناقل قانونی باشد /به این نکات دقت کنید / در خصوص بسیاری از نقاط روستایی

مشاهده پاسخ کامل

بنام خدا سلام ضمن خسته نباشید به شما وهمه همکاران محترمتان اینجانب امید بهمنی کارمند یکی از سازمان دولتی هستم (که بجای پدرم رفتم اونم بصورت قردادی) سوالم از شما این است که دراین سازمان همه همکاران ازدواج کرده اند همکاران من به من می گویند که هر چه زودتر ازدواج کنی در این اداره میتونی کارت را ادامه بدی وگرنه بعد از مدتی میگن که برو در جای دیگر کار کن بقیه زن دارند احتیاج به پول دارند کن منظور بهانه میگرند حتی رئیس بخش من هم این موضع را زیاد میگه لذا از شما می خواهم راهنماییم کنید که به نظر شما ازدواج کنم بهتر از یا نه ؟

با سلام - اگر قصد شما از ازدواج تثبیت موقعیت کاری شما ست هرگزبدین قصد ازدواج نکنید ازدواج سنتی حسنه است که در دین مقدس اسلام بدان بسیار تاکید شده است .چنانچه شرایط شما برای ازدواج وتشکیل خانواده وقبول مسوولیت شکل گرفته است شریک زندگی مناسب وهم کفو خود رابرگزینید ودر صورتی که احساس می نمائید آمدگی این امر را ندارید نگذارید دوستان وهمکاران شما شرایطی را فراهم آورند که یک ازدواج نادرست صورت گیرد که عواقب یک ازدواج نادرست آثار بدی بدنبال خواهد داشت.

مشاهده پاسخ کامل

مصوبه-سند-ملی-گیاهان-دارویی-و-طب-سنتی

مصوبه سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.