×

انتقال منافع

همه چیز درباره " انتقال منافع "

انتقال منافع

بدینوسیله سوالات مورد نظر به تفصیل زیر به حضور ایفاد میگردد. 1- در یک مجتمع مسکونی که تعداد محدودی پارکینگ جهت بعضی از واحدها تامین شده است وطبقه منفی یک به عنوان فضای پارکینگ بوده و سا کنین مجتمع حتی جهت ورود و خروج از طبقه همکف استفاده مینمایند و هیچگونه ارتباطی با فضای پارکینگ ندارند آیا قسمت مشاء فضای پارکینگ مر بوط به تمام ساکنین میباشد یا تنها (به عنوان فضای مشاء خاص) مربوط به مالکین پارکینگ قلمداد میگردد؟ 2- آیا مالکین پارکینگ طبق تصمیمات اکثریت (مالکین پارکینگ)حق دخل و تصرف در آنقسمت از مشاءفضای پارکینگ را به صورت اجاره (موقعیت پارک خودرو به اشخاص دیگر) به منظور درآمد زایی جهت هزینه های پارکینگ را دارند یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا هیات مدیره ساختمان حق دخالت در این تصمیمات را دارد و یا خیر 3- آیا هیات مدیره ساختمان بدونه اجازه نامه کتبی از سایر ساکنین (اعم از مالکین و مستاجرین) میتوانند اقدام به اجاره فضای مشاء محوطه (حیاط)مجتمع جهت پارک خودرو نمایند یا خیر و در صورتیکه حق اینکار را نداشته باشند هر نحوه طرح شکوائیه در کدام محاکم (حل اختلاف یا دادسرا )و به چه صورتی (انفرادی با تهیه استشهادیه یا به صورت گروهی)میباشد؟ لازم به ذکر است تحت تاثیر این تصمیم نادرست آسیب هایی به کف محوطه که بام پارکینگ محسوب میشود وارد شده که در فصول بارندگی موجب نشت آب در شکستگیهای سقف پارکینگ شده است. 4- در صورتیکه مدیر ساختمان با سوء استفاده از موقعیت خود و با تهیه اظهار نامه غیر قانونی (تهیه شده در سربرگ اظهار نامه بدون مهر و تایید دادسرای منطقه و ارسال به صورت دستی) و تهیه صورتجلسات سوری با سایر ساکنین سعی بر ارعاب مدیر پارکینگ داشته و با اظهارات کذب در اظهارنامه فوق با اشاره به اتهاماتی که مجازاتهای حبس و جریمه دارد سعی در اخذ مدارک و صورتجلسات و درآمدهای پارکینگ را داشته باشد حکمش چیست و طرح شکواییه در کدام محاکم و به چه صورت میباشد . (لطفا جهت پاسخ به موارد فوق با ذکر ماده واحد قانون یا تبصره های موجود اظهار نظر فرمایید متشکرم)

با توجه به اینکه پارکینگها محدود بوده و فقط به برخی تعلق داشته لذا این فضای اشتراکی صرفا مشا بین همان تعداد می باشد ماده 2 و 4 قانون تملک اپارتمانها و تبصرههای ماده 4. لذا دیگر مالکین

مشاهده پاسخ کامل

باسلام و وخسته نباشید.مغازه پدرم (صاحب سرقفلی)ازسال 1337 درشغل نانوایی فعال بوده که 18سال پیش بعد ازفوت ایشان، وراث مغازه رابصورت شفاهی و بدون سند رسمی وبدون اطلاع موجر اجاره میدهند که فقط رسید دریافت اجاره باامضای یکی ازوراث موجود میباشد.از15ماه پیش مستاجر ادعای سرقفلی کرده واجاره نمیدهد .حال باتوجه به اینکه وراث توان اداره مغازه رانداشته انداستدعا دارم درخصوص سوالات زیر ماراراهنمایی فرمایید. آیامستاجر میتوتندادعای سرقفلی نماید؟ آیا میتواند ادعای حق کسب وپیشه نماید؟(برخلاف تبصره 2 ماده 19موجر ومستاجر) چرادردادگاه هابه تبصره فوق عمل نمیشود؟ درصورت راضی شدن مستاجر بامبلغ یک سوم ارزش سرقفلی به صلاح ماهست که کاررابه دادگاه بکشیم؟(باتوجه به 15 ماه اجاره معوقه) آیافعال بودن مغازه 35 سال قبل ازاجاره واینکه مستاجر تاثیری دررونق آن نداشته است برمبلغ حق کسب موثراست؟ آیا درصورت اثبات تخلف کسبی نظیر فروش آرددولتی،حق کسب سلب خواهدشد؟ برای کاهش مبلغ ازچه قوانینی میتوان استفاده نمود؟ باتشکر

با درود وشاد باش جشن نوروز، دوست عزیز موضوع مطروحه (دعاوی مربوط با امور استیجاری املاک تجاری) بسیار فنی و پیچیده و از طرفی سوال شما گنگ و اندکی مبهم است اما تلاش می کنم با بیان فروض مختلف پاسخ لازمه را برای استفاده احتمالی شما بیان کنم: نخست این که، اگر شما به موجب عقد اجاره یا حکم دادگاه حق و یا اجازه انتقال منافع به غیر داشته باشید حق دارید همانند مالک انجام تعهداتش را از منتقل الیه(مستأجر دوم) بخواهید و هم درخواست تخلیه مورد اجاره را مطرح نمایید. اما اگر فاقد حق انتقال به غیر بوده و مورد اجاره را به غیر واگذار نموده باشید آن وقت مالک طبق بند 2 ماده 14 ق ر م م سال 1356 در قبال تخلف مستأجر حق در خواست فسخ و تخلیه عین مستأجره را دارد و بنابراین در این حالت نمی توان به شما( مستأجر اول )حق در خواست تخلیه داد به علاوه اصولا رابطه استیجاری بین شما (مستأجر اول) و منتقل الیه برقرار نمی شود تا شما(مستأجر اول) بتوانید به استناد مقررات موجر و مستأجر درخواست تخلیه را مطرح سازید.اما درمورد اجاره بهای مقرر فی ما بین، نظر به عدم وجود رابطه استیجاری، شما نمی توانید تحت عنوان اجاره بها مبلغی را از منتقل الیه مطالبه کنید ولی از این باب که تا عدم تخلیه مورد اجاره از ناحیه مالک ، شما(مستأجر اول) کماکان مستأجر مورد اجاره و مالک منافع شناخته می شوید و می توانید از منتقل الیه اجرت المثل ایام تصرف را مطالبه کنید. دوم ،اگر مستأجر حق انتقال منافع به غیر را هم به موجب قرارداد و یا حکم دادگاه داشته باشد به موجب "تبصره 2 ماده 19 قانون یاد شده" تنها با تنظیم سند رسمی می تواند سرقفلی ناشی از آن را به دیگری واگذار کند وگرنه چنان چه انتقال بدون تنظیم سند رسمی انتقال یافته باشد این انتقال از حیث تعلق سرقفلی به مستأجر دوم معتبر نیست. سوم چنانچه مستأجر که حق انتقال منافع به غیر ندارد هنگاه انتقال مورد اجاره به غیر، وجهی به عنوان حق کسب و پیشه یا تجارت از متصرف اخذ نموده باشد، نصف حق کسب و پیشه مقرر در حکم تخلیه، به متصرف مورد اجاره پرداخت می شود اما چنان چه از این بابت از متصرف وجه یا مالی نگرفته باشد، نصف حق کسب و پیشه به مستأجر پرداخت می شود نه به متصرف "(تبصره1 ماده 19 قانون مزبور)" چهارم، فروش غیر قانونی آرد از سوی مستأجر از موارد مذکور در قانون یاد شده برای فسخ یا اسقاط حق کسب یا پیشه و تجارت هم نیست. پیروز باشید.

مشاهده پاسخ کامل

با سلام واحترام در سال 1346 مرحوم پدرمان مغازه ای را که بصورت استیجاری در تصرف داشته است با مستاجر مغازه ای دیگر معاوضه مینماید که دو مستاجرمعاوضه نامه کتبی ردوبدل نموده و موجود میباشد. نیز پدرمان مبلغ 1500 تومان به آن مستاجر پرداخت کرده است و برای این پرداخت سندی کتبی موجود نمیباشد ولی کسیکه واسطه جابجایی بوده است بهمراه چند نفر دیگرحاضر به شهادت در موردپرداخت این وجه میباشند. نیز مرحوم پدرمان در همان موقع با مالک وقت قرارداد کتبی اجاره تنظیم مینماید که در این قرارداد ، اشاره ای به معاوضه یا پرداخت وجه به مستاجر قبلی نشده است و فقط در آن مبلغ اجاره و مدت اجاره تا 2 سال ذکر شده است ومالک، اجازه واگذاری به غیر را نداده است.این قرارداد بر اساس مستندات قانونی همچنان پابرجاست. با فوت موجر در سال 1350مالکیت مغازه به ورثه میرسد . نیزمرحوم پدرمان تا سال 1381در قید حیات بوده است و بی وقفه و به تنهایی در مغازه به کسب اشتغال داشته است . بعد از فوت پدرمان تا کنون ، مغازه بصورت اجاره همچنان در تصرف ما وراثش میباشد. در سال 1375 برادرمان مالکیت 3 دانگ از همین مغازه را از احدی از وراث موجر میخرد ولی در سال 1385 بر اساس درخواست شخصیکه مالک 3 دانگ دیگر بوده است و رای دادگاه ، کل مالکیت مغازه بعلت عدم قابلیت افراز به مزایده گذاشته میشود که مالک 3 دانگ دیگر ، در مزایده برنده و این 3 دانگ را نیز تصاحب نموده و مالک تمام ششدانگ میگردد وسپس تمام ششدانگ را به شخص دیگری بفروش میرساند. حال ما (وراث مستاجر) ادعای سرقفلی نسبت به تمام ششدانگ یا سه دانگ را داریم. لطفاراهنمایی فرمایید ودر صورت مستحق بودنمان اقدامات لازم را توضیح دهید. با کمال تشکر

دوست محترم مالکیت موجر نسبت به اعیانی است و (منافع یا سرقفلی امری مجزا است )و در صورت عدم پرداخت سرقفلی و تقاضای تخلیه علیه مستاجر یا صاحب سرقفلی با بودن شرایط قانونی

مشاهده پاسخ کامل

قانون-تشکیل-دفاتر-اسناد-رسمی

قانون تشکیل دفاتر اسناد رسمی

نظامنامه-قانون-ثبت-اسناد-و-املاک

نظامنامه قانون ثبت اسناد و املاک

تخلیه-مورد-اجاره-به-علت-انتقال-به-غیر

تخلیه مورد اجاره به علت انتقال به غیر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.