×

انتقال به غیر

همه چیز درباره " انتقال به غیر "

انتقال به غیر

سلام ملکی را در سال 1390 خریده ام و مستاجری دارم که یک دهانه از ملک ام بصورت سرقفلی از سال 1359 با شغل قصابی در اختیار او است و قرارداد سرقفلی بصورت عادی نوشته شده و 4 تا خلاف در مورد این سرقفلی دارد و بخاطر مسایلی که دفعه قبلی و موقع شکایت برایم بوجود آمد مراحل کار را خودم می خواهم در دادگاه پیگیری و انجام بدهم 1 - تغییر شغل 2- انتقال به غیر 3- عدم پرداخت اجاره بها 4- عدم تمدید قرارداد و منقضی شدن قرارداد اجاره از سال 1378 تاکنون سوال من این است که در مرحله اول باید شکایت از کل واقعه بدهیم ؟ و یا فقط باید دادخواست کلی بدهیم ؟ و یا برای هر نوع تخلف و بصورت جداگانه یک دادخواست بنویسیم ؟ و لازم بذکر است که این قصاب . گوساله را در دامداری خود کشتار می کند و بصورت غیر بهداشتی و بدون مراجعه به اداره دامپزشکی و بدون مهر خوردن و آرم دامپزشکی اقدام به توذیغ مابین مردم و هتل داران می کند .! و در این مورد هم سوال ام این است که اگر جرم اش در این رابطه هم اثبات شود و دامپزشکی او را اخطار دهد و یا پلمب کند ! چگونه و با چه شماره قانون و ماده ای می توانیم در این رابطه به دادگاه دادخواست جهت تخلیه دهیم ؟ با تشکر

با سلام دوست محترم شما مالک منافع نمی باشید و مالک منافع یا سرقفلی مستاجر شماست اول اینکه قانون حاکم بر روابط شما و مستاجر قانون موجر و مستاجر مصوب 1356 است و این قانون بشدت گرایش به حمایت از مستاجر دارد به طوری که مستاجر چه سرقفلی پرداخته باشد و چه نپرداخته باشد مستحق حق کسب و پیشه است

مشاهده پاسخ کامل

با سلام چه مدارکی برای اثبات انتقال به غیر و اجاره سرقفلی به غیر در دادگاه نیاز است؟ من در یک مورد عکس های مختلف از دفعات انتقال به غیر دارم و الان هم شخص دیگری اونجا مشغول به کار می باشند. ایا این مدارک مکفی می باشد؟

با سلام . بایستی از تصرف تامین دلیل کند در شورای حل اختلاف و شاهد نیز داشته باشید و اگر کپی قرارداد طرفین را نیز داشته باشیذ بسیار مفید است

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و تشکر از شما به خاطر مطالب ارزشمند تان اینجانب در 3 سال پیش ملکی را خریده ام که در سر جلو و بغل آن 10 باب مغازه وجود داشته و سرقفلی آنها متعلق به 10 نفر دیگر می باشد و لازم به ذکر است که بعضی از این مغازه ها از 20 سال پیش تا حالا چندین بار بدون اطلاع مالک قبلی تعمیر و بعضی بازسازی و بعضی تغییر شغل و بعضی انتقال به غیر شده اند وبعضی هم هیچ مشکلی ندارند ولی الان نیاز به تمام ملک دارم و الان که می خواهم ملک را تخریب کرده و درآنجا برای فرزندانم محل کسبی احداث نمایم و می خواهم سرقفلی را از آنها بخرم و یا حق و حقوق آنها را کامل پرداخت کنم و به آنها در جایی دیگر مغازه دهم .هیچ کدام حاضر به فروش و معامله و گرفتن وجه آن نمی باشند و ملک را تخلیه نمی نمایند . و لازم به ذکر است که سر جلو این ملک به عرض 3 متر در طرح می باشد و بایستی عقب نشینی کند .لازم به ذکر است در این زمینه 2 سال است به دادگاه شکایت کرده ام ولی دادگاه کاری تا حالا برایم نکرده است . خواهشمند است لطفا مرا با توجه به راه حل های موجود و شماره قانون و ماده جهت گرفتن حکم تخلیه و تخریب و ساخت و ساز راهنمایی کنید ؟ با تشکرات فراوان

با سلام جهت بیان پاسخ پرسشتان و ارائه راهکار توجه تان را به 2 قسمت الف و ب جلب می کنم: قسمت الف )این قسمت بیانگر عللی است که در صورت اثبات به مستأجر حق کسب و پیشه تعلق نخواهد گرفت و یا نصف آن

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید اینجانب مرداد ماه 91 یک آپارتمان پیش خرید کردم که مبلغ کل 200 میلیون تومان بوده 90 میلیون تومان آن موقع عقد قرارداد توسط پیش فروشنده دریافت شد و مابقی و متناسب با پیشرفت کار ساختمان که تاکنون 130 میلیون تومان پرداخت شده است و ساختمان در وضعیت سفت کاری می باشد موعد تحویل آپارتمان بهمن ماه 92 بوده ولی مالک ساختمان می گوید به دلیل مشکلات مالی توانایی تکمیل ساختمان را ندارد و چند ماهی است که کار را متوقف کرده است در قرارداد موارد ذیل توافق شده است در صورتیکه معلوم گردد مورد معامله به هر علتی غیر از عامل قوه قاهره مانند رهن ، مصادره ، عملیات اجرائی دادگستری و یا اجرای اسناد رسمی ، مستحق للغیر و غصبـی بودن قانونـاً قابل انتقــال به خریـدار نبوده فروشنـده موظف است علاوه بر استرداد ثمن معامله معادل .200000000. ریال بعنوان خسارت به خریدار بپردازد . این قرارداد فروشنده را از هرگونه انتقال مورد معامله به هر عنوان و دلیل به غیر از خریدار منع می کند . در صورت تخلف و انتقال به غیر ، خریدار حق خواهد داشت درخواست فسخ قرارداد را نموده و یا با اقامه دعوی ابطال به طرفیت فروشنده و منتقل الیه ، الزام فروشنده را به انتقال مورد معامله بخواهد . در صورتیکه الزام ممکن نباشد خریدار حق فسخ معامله را دارد و فروشنده موظف است کلیه هزینه هایی که خریدار متقبل شده بپردازد و معادل 200000000ریال بعنوان خسارت تخلف از عدم انجام تعهد به وی پرداخت نماید . قیمت توافق شده برای معامله در بند 1 ماده 3 به هیچ عنوان و به جهت نوسان قیمت مورد معامله قابل تغییر نیست و از این حیث حق و ادعایی برای فروشنده یا خریدار متصور نیست لطفا مرا راهنمایی نمائید آیا ایشان می تواند مبلغ بیشتری از قیمت توافقی در قراداد دریافت کند؟ خسارتهایی که در قرارداد آمده است آیا شامل شرایط فعلی نیز می شود؟ آیا می تواند به بهانه مشکلات مالی اقدام به فسخ قرارداد نماید؟ با توجه به گرانی شدید مسکن در یک سال گذشته و در صورت امکان فسخ قرارداد آیا پرداخت پول اینجانب منجر به ضرر شدید بنده نخواهد؟

در خصوص سوال اول پاسخ خیر است زیرا در قرارداد شرط شده نوسانات قیمت موجب تغییر ان نخواهد شد و فروشنده نمی تواند مبلغ بیشتری را بخواهد . در خصوص سوال دوم

مشاهده پاسخ کامل

با سلام وخسته نباشید خدمت آقای دکتر خسروی پور در پاسخ به سوال با کد 6222439 که فرموده بودید چنانچه پدری برای اداره محل کار از فرزندش، به عنوان کارگر، یا منشی و یا هر عنوان دیگری کمک بگیرد ودر برابر دستمزد بدهد در این صورت انتقال ب غیر تلقی نخواهد شد لطف بفرمایید مستندات قانونی این موضوع چگونه است (کدام ماده کدام بند ) وبا توجه به اینکه برادرم شاگرد مغازه پدر و کمک کارش بوده و از او حقوق دریافت میکرده و تحت پوشش بیمه پدرم بوده اند ( سوابق آن در بیمه موجود است) چه مدارکی لازم است که برای ارائه به دادگاه برده شود؟ در ضمن وکیل مالک در دادگاه حقوقی شهرستان برعلیه ما اقامه دعوی کرده وخواستار" خلع ید " به لحاظ انتقال به غیر شده است ، دکه مورد نظر چوبی و دفتر کارگاه بوده است و سقفی جدا ندارد ودر گوشه راست مغازه واقع شده است درب آن داخل مغازه باز می شود بعد از فوت پدر در دیگری رو به خیابان به آن اضافه کرده ایم تعداد وراث هفت نفر و ابعاد مغازه 6متر در 18 متر است با تشکر ابراهیم زاده

از فهوای مندرجات و سیاق عبارات بند 2 قانون موجر و مستاجر مصوب 1356 قانون گذار صراحتا مصادیق انتقال به غیر را تعیین نموده است .........مستاجر آن را به عناوینی از قبیل وکالت-نمایندگی-و غیرو عملا به غیر واگذار کند.در تفسیر این ماده

مشاهده پاسخ کامل

سلام پدر بزرگ اینجانب مغازه ای در زیر خانه خود داشته که در سال 1357 اجاره داده (اجاره نامه قدیم که سرقفلی محسوب می شده.) ایشان ابراز می دارد که در سال 1359 مستاجر (خریدار سرقفلی) اقدام به ایجاد بالکن در مغازه خود کرد و پدر بزرگ اینجانب ابراز داشته که در آن زمان دیده که مستاجر بالکن می زده اما به دلیل نا آگاهی چیزی نگفته است. زمان گذشته تا الان که پدر بزرگم جهت ملک قدیمی خود نیاز به پابان کار دارد و در خواست پایان کار داده. شهرداری در بازدیدی که به عمل آورده بالکن مغازه را غیر مجاز تشخیص داده و پابان کار نداده هیچ ، در حال ارسال پرونده به ماده صد شهرداری است تا تخریب شود پدر بزرگم به مستاجر گفته که بی اجازه بالکن زده ای و بالکن را خراب کن قبل از اینکه شهرداری آنرا خراب کند اما مستاجر اظهار می دارد که نه تنها بالکن را خراب نمی کند بلکه در صورت اینکه شهرداری و ماده صد بالکن را خراب کند یا مغازه را پلمب کند از پدر بزرگم شکایت خواهد کرد و درخواست غرامت خواهد کرد و به دروغ اظهار می دارد که مغازه را با بالکن به من داده ای و خود تو بالکن را قبلا ساخته بودی. من اجاره نامه سال 1357 که محضری هست را دیده ام که در آن حرفی از بالکن نیست. می خواستم ببینم که آیا مستاجر در صورت شکایت آیا دادگاه حق را به ایشان می دهد؟ در ضمن پدر بزرگم بعد از این جریان از دست مستاجر ناراحت شده و می خواهد مغازه را پس بگیرد آیا می تواند با استناد به اینکه شهرداری بالکن را غیر قانونی تشخیص داده از مستاجر شکایت کند به عنوان تخلف مستاجر مغازه را پس بگیرد؟ در صورتی که مستاجر منکر تخلف است.

با سلام| با توجه به اطلاعات داده شده و سال انعقاد عقد اجاره /مورد شما تابع قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 می باشد و تهدید مستاجر

مشاهده پاسخ کامل

باسلام و وخسته نباشید.مغازه پدرم (صاحب سرقفلی)ازسال 1337 درشغل نانوایی فعال بوده که 18سال پیش بعد ازفوت ایشان، وراث مغازه رابصورت شفاهی و بدون سند رسمی وبدون اطلاع موجر اجاره میدهند که فقط رسید دریافت اجاره باامضای یکی ازوراث موجود میباشد.از15ماه پیش مستاجر ادعای سرقفلی کرده واجاره نمیدهد .حال باتوجه به اینکه وراث توان اداره مغازه رانداشته انداستدعا دارم درخصوص سوالات زیر ماراراهنمایی فرمایید. آیامستاجر میتوتندادعای سرقفلی نماید؟ آیا میتواند ادعای حق کسب وپیشه نماید؟(برخلاف تبصره 2 ماده 19موجر ومستاجر) چرادردادگاه هابه تبصره فوق عمل نمیشود؟ درصورت راضی شدن مستاجر بامبلغ یک سوم ارزش سرقفلی به صلاح ماهست که کاررابه دادگاه بکشیم؟(باتوجه به 15 ماه اجاره معوقه) آیافعال بودن مغازه 35 سال قبل ازاجاره واینکه مستاجر تاثیری دررونق آن نداشته است برمبلغ حق کسب موثراست؟ آیا درصورت اثبات تخلف کسبی نظیر فروش آرددولتی،حق کسب سلب خواهدشد؟ برای کاهش مبلغ ازچه قوانینی میتوان استفاده نمود؟ باتشکر

با درود وشاد باش جشن نوروز، دوست عزیز موضوع مطروحه (دعاوی مربوط با امور استیجاری املاک تجاری) بسیار فنی و پیچیده و از طرفی سوال شما گنگ و اندکی مبهم است اما تلاش می کنم با بیان فروض مختلف پاسخ لازمه را برای استفاده احتمالی شما بیان کنم: نخست این که، اگر شما به موجب عقد اجاره یا حکم دادگاه حق و یا اجازه انتقال منافع به غیر داشته باشید حق دارید همانند مالک انجام تعهداتش را از منتقل الیه(مستأجر دوم) بخواهید و هم درخواست تخلیه مورد اجاره را مطرح نمایید. اما اگر فاقد حق انتقال به غیر بوده و مورد اجاره را به غیر واگذار نموده باشید آن وقت مالک طبق بند 2 ماده 14 ق ر م م سال 1356 در قبال تخلف مستأجر حق در خواست فسخ و تخلیه عین مستأجره را دارد و بنابراین در این حالت نمی توان به شما( مستأجر اول )حق در خواست تخلیه داد به علاوه اصولا رابطه استیجاری بین شما (مستأجر اول) و منتقل الیه برقرار نمی شود تا شما(مستأجر اول) بتوانید به استناد مقررات موجر و مستأجر درخواست تخلیه را مطرح سازید.اما درمورد اجاره بهای مقرر فی ما بین، نظر به عدم وجود رابطه استیجاری، شما نمی توانید تحت عنوان اجاره بها مبلغی را از منتقل الیه مطالبه کنید ولی از این باب که تا عدم تخلیه مورد اجاره از ناحیه مالک ، شما(مستأجر اول) کماکان مستأجر مورد اجاره و مالک منافع شناخته می شوید و می توانید از منتقل الیه اجرت المثل ایام تصرف را مطالبه کنید. دوم ،اگر مستأجر حق انتقال منافع به غیر را هم به موجب قرارداد و یا حکم دادگاه داشته باشد به موجب "تبصره 2 ماده 19 قانون یاد شده" تنها با تنظیم سند رسمی می تواند سرقفلی ناشی از آن را به دیگری واگذار کند وگرنه چنان چه انتقال بدون تنظیم سند رسمی انتقال یافته باشد این انتقال از حیث تعلق سرقفلی به مستأجر دوم معتبر نیست. سوم چنانچه مستأجر که حق انتقال منافع به غیر ندارد هنگاه انتقال مورد اجاره به غیر، وجهی به عنوان حق کسب و پیشه یا تجارت از متصرف اخذ نموده باشد، نصف حق کسب و پیشه مقرر در حکم تخلیه، به متصرف مورد اجاره پرداخت می شود اما چنان چه از این بابت از متصرف وجه یا مالی نگرفته باشد، نصف حق کسب و پیشه به مستأجر پرداخت می شود نه به متصرف "(تبصره1 ماده 19 قانون مزبور)" چهارم، فروش غیر قانونی آرد از سوی مستأجر از موارد مذکور در قانون یاد شده برای فسخ یا اسقاط حق کسب یا پیشه و تجارت هم نیست. پیروز باشید.

مشاهده پاسخ کامل

با سلام واحترام در سال 1346 مرحوم پدرمان مغازه ای را که بصورت استیجاری در تصرف داشته است با مستاجر مغازه ای دیگر معاوضه مینماید که دو مستاجرمعاوضه نامه کتبی ردوبدل نموده و موجود میباشد. نیز پدرمان مبلغ 1500 تومان به آن مستاجر پرداخت کرده است و برای این پرداخت سندی کتبی موجود نمیباشد ولی کسیکه واسطه جابجایی بوده است بهمراه چند نفر دیگرحاضر به شهادت در موردپرداخت این وجه میباشند. نیز مرحوم پدرمان در همان موقع با مالک وقت قرارداد کتبی اجاره تنظیم مینماید که در این قرارداد ، اشاره ای به معاوضه یا پرداخت وجه به مستاجر قبلی نشده است و فقط در آن مبلغ اجاره و مدت اجاره تا 2 سال ذکر شده است ومالک، اجازه واگذاری به غیر را نداده است.این قرارداد بر اساس مستندات قانونی همچنان پابرجاست. با فوت موجر در سال 1350مالکیت مغازه به ورثه میرسد . نیزمرحوم پدرمان تا سال 1381در قید حیات بوده است و بی وقفه و به تنهایی در مغازه به کسب اشتغال داشته است . بعد از فوت پدرمان تا کنون ، مغازه بصورت اجاره همچنان در تصرف ما وراثش میباشد. در سال 1375 برادرمان مالکیت 3 دانگ از همین مغازه را از احدی از وراث موجر میخرد ولی در سال 1385 بر اساس درخواست شخصیکه مالک 3 دانگ دیگر بوده است و رای دادگاه ، کل مالکیت مغازه بعلت عدم قابلیت افراز به مزایده گذاشته میشود که مالک 3 دانگ دیگر ، در مزایده برنده و این 3 دانگ را نیز تصاحب نموده و مالک تمام ششدانگ میگردد وسپس تمام ششدانگ را به شخص دیگری بفروش میرساند. حال ما (وراث مستاجر) ادعای سرقفلی نسبت به تمام ششدانگ یا سه دانگ را داریم. لطفاراهنمایی فرمایید ودر صورت مستحق بودنمان اقدامات لازم را توضیح دهید. با کمال تشکر

دوست محترم مالکیت موجر نسبت به اعیانی است و (منافع یا سرقفلی امری مجزا است )و در صورت عدم پرداخت سرقفلی و تقاضای تخلیه علیه مستاجر یا صاحب سرقفلی با بودن شرایط قانونی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام.پدر اینجانب مرحوم شده و وراث وی عبارتند از همسر و 6 دختر و یک پسر. پدرم سرقفلی مغازه ای را داشت.با توجه به انحصار وراثت اینجانب اقدام به خرید سهم 3 دختر کردم که با سهم خودم از مغازه سهم اینجانب از کل سرقفلی بیش از 56درصد یعنی بیش از 3 دانگ می باشد.آیا می توانم اقدام به اخذ سند 3 دانگی سرقفلی کنم؟در اینصورت آیا بازهم یکی از وراث می تواند اقدام به طرح شکایت و درخواست فروش سرقفلی کند؟توضیح این نکته لازم است که قبلا هم پدرم مغازه 3 دانگی داشت و بعدا تبدیل به 6 دانگ شد.یعنی از نطر فعالیت صنفی مانعی ندارد و اگر بتوانم سند 3 دانگی بگیرم روی این 3 دانگ اقدامی نمی شود.چون کسبه دیگری هم در آن محل وجود دارند که به صورت 3 دانگی کار می کنند.جهت اخذ سند 3 دانگی به دادگاه مراجعه کنم یا مالک؟سهم 3 خواهرم را به صورت محضری خریداری کرده ام. سؤال دوم اینکه بعد از فوت پدرم خانه نیمه ساز یک طبقه را من تکمیل نموده ام.با رضایت ورثه اقدام به ساخت طبقه فوقانی آن برای خود کردم.از ورثه 6 نفر موافق انتقال طبقه دوم به اینجانب هستند و یکی از دختران مخالفت می کند.حال باید به چه طریق عمل کنم؟ آیا تا زمانی که یکی از ورثه خریدار سهم الارث دیگران باشد،امکان انتقال به غیر وجود دارد؟ به طور مثال منزل پدری

1- انتقال سرقفلی از دارنده سرقفلی به وراث ، با عنایت به غیر ارادی بودن انتقال و به تعبیری دیگر قهری بودن انتقال ولو اینکه فیمابین

مشاهده پاسخ کامل

با سلام، مشکل من از این قرار است که پدر من که در قید حیات میباشد با سند سازیهایی خواسته فقط من را در بین 9 برادر و خواهر از ارث محروم کند. به این صورت که در تاریخ نهم اردیبهشت 1385 تمام املاک خود را که حدود 15 هکتار زمین و نصف سهم آب یک قنات میشود حسب ظاهر به صورت بیع شرط به نام شش برادر و 2 خواهر من به میزان مساوی هر کدام "یک هشتم سهم" منتقل نموده است. در صورتی که واقعا چنین چیزی نبوده و خرید و فروشی به هیچ عنوان در کار نبوده و تمام فامیل و مطلعین و شهود حتی از خود این افراد به این امر اقرار دارند. چنانچه که از نحوه سند سازیها هم مشخص است و در تمام اسناد قید نموده است که "خریداران مادام العمر فروشنده حق انتقال به غیر ندارند و منافع آن هم متعلق به فروشنده است" از طرفی از همانها" وکالت بلاعزل" گرفته است که خودش مادام العمر اختیار خرید و فروش املاک را داشته باشد. این اقدامات کلا جنبه صوری برای محرم کردن اینجانب از ارث داشته و بر خلاف دستور شرع و دین و فتوای مجتهدین میباشد و به هر حق ارث امری مطابق دستور الهی است. از طرفی در ماده 463 قانون مدنی هم داریم که:"اگر در بیع شرط معلوم شود که قصد بایع حقیقت بیع نبوده است احکام بیع در آن مجری نخواهد بود." و هیچ ثمنی هم رد و بدل نشده است. اگر " خریداران مادام العمر فروشنده حق انتقال به غیر ندارند" چگونه توانسته اند به او وکالت بلاعزل برای فروش و سایر موارد بدهند؟ چیزی که خودشان در آن حقی ندارند را چگونه میتوانند به دیگری ولو مالک اولیه وکالت آن را بدهند ؟! به هر حال بنا به اشکالات و موارد فوق خواستار راه حلی برای جلوگیری از تضییع حق خود هستم و چگونه میشود این اقدامات ساختگی را بلا اثر کنم و مانند سایر فرزندان به خق قانونی و شرعی خود برسم. با تشکر

با سلام/دوست عزیز مطابق ماده 30 قانون مدنی هر مالکی نسبت به ما یملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد .به این قاعده تسلیط می گویند و

مشاهده پاسخ کامل

آیین‌نامه-اجرایی-قانون-معادن-بخش-یک

آیین‌نامه اجرایی قانون معادن-بخش یک

آیین‌نامه-نحوه-واگذاری-سهام-ترجیحی

آیین‌نامه نحوه واگذاری سهام ترجیحی

آیین‌نامه-نحوه-واگذاری-سهام-ترجیحی

آیین‌نامه نحوه واگذاری سهام ترجیحی

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.