×

حق انتقال

همه چیز درباره " حق انتقال "

حق انتقال

ملاحضات-حقوقی-فروشنده-ملک

ملاحضات حقوقی فروشنده ملک

[...]

اینجانب قصد دارم که خانه ی خود را به نام همسرم بکنم ولی می خواهم تا وقتی که زنده هستم بدون اجازه من حق فروش نداشته باشد و یا اینکه خدای نکرده در موارد اختلاف من را نتواند از خانه بیرون کند آیا راه حل قانونی برای این کار وجود دارد؟

با سلام، بله شما میتوانید در محضر اسناد رسمی خانه را با

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من خانمی 31ساله هستم که 11 ساله ازدواجی کردم که میشه گفت بدون رضایت خودم بود هرچند که داستانی طولانی داره من در حال حاضر با همسرم زندگی میکنم و به ظاهر مشکلی نیست ولی میشه گفت هم خونه هستیم در این مدت 11 سال به ندرت هزینه های منو پرداخت کرده ومن هم با درامدی نه ثابت تونستم زندگیمو بچرخونم حتی هزینه های منزل رو هم تقبل کرده به علت داشتن وسواسیت شدید شوهرم من هم اعصابم بیشتر بهم میخوره حالا مسکن مهری داره که میخواد وکالت بلاعزل بهم بده ومن هم هم تو این مدت با بازاریابی تونستم مبلغی پسندازکرده وبتونم وامی بگیرم تا بشه از طریق بانک هم هزینه اقساط رو بدم هم هزینه های خودمو.حالا میخوام درخواست طلاق بدم ولی چون میدونم حاضر به طلاق نیست مهریه امو اجرا بذارم تا بتونم طلاق بگیرم با بخشیدنش سوالم از شما من چطوری باید اثبات کنم هزینه ای برای گدران زندگی به من پرداخت نکرده ونمیکنه بعدش در صورت درخواست مهریه وطلاق میتونه خونه ای که قراره وکالته بلاعزلشو به من بده (مسکن مهر که اقساط داره )و مبلغی که من تو بانک دارم بگیره ؟ این در شرایطی هست که ایشون اشخاص نزدیکشون قدرت ونفوذ زیادی دارن وممکنه از بی کسی من استفاده کنن من چطوری میتونم اثبات کنم وچکارکنم بتونم اثبات کنم تو این 11 سال علت بچه دار نشدنم وحتی عدم موفقیت شغلی ودرامدی شوهرم وسواسی هست که داره ومنکرش میشه یعنی همه میدونن ولی نه تا این حد من چیکار کنم راحت طلاق بگیرم چون فکر نکنم به این راحتی بخواد طلاقم بده ممنون میشم راهنماییم کنید لطفا ممنون

علیک سلام برای اینکه زن بتونه طلاقش رو از دادگاه تقاضا کنه باید شرایطی وجود داشته باشه از مثل: 1. نپرداختن نفقه توسط شوهر به مدت شش ماه و عدم امکان اجبار او ... برای استفاده از این شرط ابتدا باید

مشاهده پاسخ کامل

باسلام و وخسته نباشید.مغازه پدرم (صاحب سرقفلی)ازسال 1337 درشغل نانوایی فعال بوده که 18سال پیش بعد ازفوت ایشان، وراث مغازه رابصورت شفاهی و بدون سند رسمی وبدون اطلاع موجر اجاره میدهند که فقط رسید دریافت اجاره باامضای یکی ازوراث موجود میباشد.از15ماه پیش مستاجر ادعای سرقفلی کرده واجاره نمیدهد .حال باتوجه به اینکه وراث توان اداره مغازه رانداشته انداستدعا دارم درخصوص سوالات زیر ماراراهنمایی فرمایید. آیامستاجر میتوتندادعای سرقفلی نماید؟ آیا میتواند ادعای حق کسب وپیشه نماید؟(برخلاف تبصره 2 ماده 19موجر ومستاجر) چرادردادگاه هابه تبصره فوق عمل نمیشود؟ درصورت راضی شدن مستاجر بامبلغ یک سوم ارزش سرقفلی به صلاح ماهست که کاررابه دادگاه بکشیم؟(باتوجه به 15 ماه اجاره معوقه) آیافعال بودن مغازه 35 سال قبل ازاجاره واینکه مستاجر تاثیری دررونق آن نداشته است برمبلغ حق کسب موثراست؟ آیا درصورت اثبات تخلف کسبی نظیر فروش آرددولتی،حق کسب سلب خواهدشد؟ برای کاهش مبلغ ازچه قوانینی میتوان استفاده نمود؟ باتشکر

با درود وشاد باش جشن نوروز، دوست عزیز موضوع مطروحه (دعاوی مربوط با امور استیجاری املاک تجاری) بسیار فنی و پیچیده و از طرفی سوال شما گنگ و اندکی مبهم است اما تلاش می کنم با بیان فروض مختلف پاسخ لازمه را برای استفاده احتمالی شما بیان کنم: نخست این که، اگر شما به موجب عقد اجاره یا حکم دادگاه حق و یا اجازه انتقال منافع به غیر داشته باشید حق دارید همانند مالک انجام تعهداتش را از منتقل الیه(مستأجر دوم) بخواهید و هم درخواست تخلیه مورد اجاره را مطرح نمایید. اما اگر فاقد حق انتقال به غیر بوده و مورد اجاره را به غیر واگذار نموده باشید آن وقت مالک طبق بند 2 ماده 14 ق ر م م سال 1356 در قبال تخلف مستأجر حق در خواست فسخ و تخلیه عین مستأجره را دارد و بنابراین در این حالت نمی توان به شما( مستأجر اول )حق در خواست تخلیه داد به علاوه اصولا رابطه استیجاری بین شما (مستأجر اول) و منتقل الیه برقرار نمی شود تا شما(مستأجر اول) بتوانید به استناد مقررات موجر و مستأجر درخواست تخلیه را مطرح سازید.اما درمورد اجاره بهای مقرر فی ما بین، نظر به عدم وجود رابطه استیجاری، شما نمی توانید تحت عنوان اجاره بها مبلغی را از منتقل الیه مطالبه کنید ولی از این باب که تا عدم تخلیه مورد اجاره از ناحیه مالک ، شما(مستأجر اول) کماکان مستأجر مورد اجاره و مالک منافع شناخته می شوید و می توانید از منتقل الیه اجرت المثل ایام تصرف را مطالبه کنید. دوم ،اگر مستأجر حق انتقال منافع به غیر را هم به موجب قرارداد و یا حکم دادگاه داشته باشد به موجب "تبصره 2 ماده 19 قانون یاد شده" تنها با تنظیم سند رسمی می تواند سرقفلی ناشی از آن را به دیگری واگذار کند وگرنه چنان چه انتقال بدون تنظیم سند رسمی انتقال یافته باشد این انتقال از حیث تعلق سرقفلی به مستأجر دوم معتبر نیست. سوم چنانچه مستأجر که حق انتقال منافع به غیر ندارد هنگاه انتقال مورد اجاره به غیر، وجهی به عنوان حق کسب و پیشه یا تجارت از متصرف اخذ نموده باشد، نصف حق کسب و پیشه مقرر در حکم تخلیه، به متصرف مورد اجاره پرداخت می شود اما چنان چه از این بابت از متصرف وجه یا مالی نگرفته باشد، نصف حق کسب و پیشه به مستأجر پرداخت می شود نه به متصرف "(تبصره1 ماده 19 قانون مزبور)" چهارم، فروش غیر قانونی آرد از سوی مستأجر از موارد مذکور در قانون یاد شده برای فسخ یا اسقاط حق کسب یا پیشه و تجارت هم نیست. پیروز باشید.

مشاهده پاسخ کامل

سلام مغازه من سرقفلی است اجاره نامشم برای قبل از سال 76 می باشد مالک جواز گرفته می خواد پاساژ بسازد من نمی دونم چیکار کنم صلح کنم یا بفروشم می خوام بدونم اگه بخوام بفروشم کارشناسا ی دادگاه چطوری قیمت میذارن ؟میگن خیلی پایین می ذارن صحت داره آیا؟

کاربر گرامی با عرض سلام خدمت حضرتعالی به استحضار میرساند ابتداعا بایستی به عرض برسانم سوال شما دارای اشکالات زیر میباشد شرایط و مفاد اجاره نامه مشخص نیست و معلوم نیست اجاره نامه بطور رسمی یا عادی تنظیم گردیده

مشاهده پاسخ کامل

با سلام واحترام در سال 1346 مرحوم پدرمان مغازه ای را که بصورت استیجاری در تصرف داشته است با مستاجر مغازه ای دیگر معاوضه مینماید که دو مستاجرمعاوضه نامه کتبی ردوبدل نموده و موجود میباشد. نیز پدرمان مبلغ 1500 تومان به آن مستاجر پرداخت کرده است و برای این پرداخت سندی کتبی موجود نمیباشد ولی کسیکه واسطه جابجایی بوده است بهمراه چند نفر دیگرحاضر به شهادت در موردپرداخت این وجه میباشند. نیز مرحوم پدرمان در همان موقع با مالک وقت قرارداد کتبی اجاره تنظیم مینماید که در این قرارداد ، اشاره ای به معاوضه یا پرداخت وجه به مستاجر قبلی نشده است و فقط در آن مبلغ اجاره و مدت اجاره تا 2 سال ذکر شده است ومالک، اجازه واگذاری به غیر را نداده است.این قرارداد بر اساس مستندات قانونی همچنان پابرجاست. با فوت موجر در سال 1350مالکیت مغازه به ورثه میرسد . نیزمرحوم پدرمان تا سال 1381در قید حیات بوده است و بی وقفه و به تنهایی در مغازه به کسب اشتغال داشته است . بعد از فوت پدرمان تا کنون ، مغازه بصورت اجاره همچنان در تصرف ما وراثش میباشد. در سال 1375 برادرمان مالکیت 3 دانگ از همین مغازه را از احدی از وراث موجر میخرد ولی در سال 1385 بر اساس درخواست شخصیکه مالک 3 دانگ دیگر بوده است و رای دادگاه ، کل مالکیت مغازه بعلت عدم قابلیت افراز به مزایده گذاشته میشود که مالک 3 دانگ دیگر ، در مزایده برنده و این 3 دانگ را نیز تصاحب نموده و مالک تمام ششدانگ میگردد وسپس تمام ششدانگ را به شخص دیگری بفروش میرساند. حال ما (وراث مستاجر) ادعای سرقفلی نسبت به تمام ششدانگ یا سه دانگ را داریم. لطفاراهنمایی فرمایید ودر صورت مستحق بودنمان اقدامات لازم را توضیح دهید. با کمال تشکر

دوست محترم مالکیت موجر نسبت به اعیانی است و (منافع یا سرقفلی امری مجزا است )و در صورت عدم پرداخت سرقفلی و تقاضای تخلیه علیه مستاجر یا صاحب سرقفلی با بودن شرایط قانونی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام، مشکل من از این قرار است که پدر من که در قید حیات میباشد با سند سازیهایی خواسته فقط من را در بین 9 برادر و خواهر از ارث محروم کند. به این صورت که در تاریخ نهم اردیبهشت 1385 تمام املاک خود را که حدود 15 هکتار زمین و نصف سهم آب یک قنات میشود حسب ظاهر به صورت بیع شرط به نام شش برادر و 2 خواهر من به میزان مساوی هر کدام "یک هشتم سهم" منتقل نموده است. در صورتی که واقعا چنین چیزی نبوده و خرید و فروشی به هیچ عنوان در کار نبوده و تمام فامیل و مطلعین و شهود حتی از خود این افراد به این امر اقرار دارند. چنانچه که از نحوه سند سازیها هم مشخص است و در تمام اسناد قید نموده است که "خریداران مادام العمر فروشنده حق انتقال به غیر ندارند و منافع آن هم متعلق به فروشنده است" از طرفی از همانها" وکالت بلاعزل" گرفته است که خودش مادام العمر اختیار خرید و فروش املاک را داشته باشد. این اقدامات کلا جنبه صوری برای محرم کردن اینجانب از ارث داشته و بر خلاف دستور شرع و دین و فتوای مجتهدین میباشد و به هر حق ارث امری مطابق دستور الهی است. از طرفی در ماده 463 قانون مدنی هم داریم که:"اگر در بیع شرط معلوم شود که قصد بایع حقیقت بیع نبوده است احکام بیع در آن مجری نخواهد بود." و هیچ ثمنی هم رد و بدل نشده است. اگر " خریداران مادام العمر فروشنده حق انتقال به غیر ندارند" چگونه توانسته اند به او وکالت بلاعزل برای فروش و سایر موارد بدهند؟ چیزی که خودشان در آن حقی ندارند را چگونه میتوانند به دیگری ولو مالک اولیه وکالت آن را بدهند ؟! به هر حال بنا به اشکالات و موارد فوق خواستار راه حلی برای جلوگیری از تضییع حق خود هستم و چگونه میشود این اقدامات ساختگی را بلا اثر کنم و مانند سایر فرزندان به خق قانونی و شرعی خود برسم. با تشکر

با سلام/دوست عزیز مطابق ماده 30 قانون مدنی هر مالکی نسبت به ما یملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد .به این قاعده تسلیط می گویند و

مشاهده پاسخ کامل

با سلام- مستاجری داریم که مدت 20 سال است در ملک ما حضور دارد و هیچ گونه مبلغی به عنوان پیش پرداخت یا سرقفلی به ما(موجر) نداده است و مبلغ اجاره وی مبلغ ناچیزی می باشد (حدود 45 هزار تومان). در قرارداد وی ذکر شده است که حق انتقال به غیر را ندارد و من دارای یک خواهر بیوه هستم که در خانه مستاجری زندگی می کند و دارای 2 فزرند است و شغل مناسبی ندارد . با توجه به مسائل یاد شده ایا می توان مستاجر را از ملک بیرون کرد ولی مبلغی به ایشان تعلق نگیرد یا حداقل مبلغ کمی به وی تعلق گیرد و در ضمن ملک ما موقعیت خوبی ندارد و به صورت یک زیرزمین می باشد و این نکته را در نظر بگیرد که کرایه وی نسبت به ارزش پولی امروز ناچیز است یعنی برای مثال اگر مبلغی به عنوان سرقفلی محاسبه شود ، از مبالغی که تا به حال دریافت کرده ایم بیشتر باشد ایا همچنین موردی امکان پذیر است یا نه لطفا شرایط را برایم کامل توضیح دهید

آنگونه که از سوال شما استنباط می شود ملک شما مسکونی می باشد و باید

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.