سلام آقا سید تورو خدا راهنمائیم کنید من و همسرم به خاطر دخالت های

سلام آقا سید تورو خدا راهنمائیم کنید من و همسرم به خاطر دخالت های مادرخانمم مدام باهم بحث و مشاجره داشتیم متاسفانه خانومم خیلی بیش از حد تعصب کور کورانه روی مادرش دارد و با اینکه چندین بار دخالت ها و بر هم زدن زندگیمون رو بهش با دلیل و منطق ثابت کردم ولی باز هم طرف مادرش رو میگیره. مثلا یکبار مچ مادر خانومم رو در موقع صحبت کردن با تلفن و قرار گذاشتن با دوست پسر قبلی خواهر خانومم گرفتک که خانوم من رو میخواست بفرسته سر قرار با اون پسره که عکس های خواهرش رو ازش بگیره من این قضیه رو به پدر خانومم از طریق sms هم گفتم ولی از اونجایی که از من بدش میاد به خاطر فقیر بودنم از نظر مالی و اینکه از اول به دلش نمینشستم هیچ اثری نداد و اصلا عین خیالش هم نشد و در کل بر علیه من استفاده کرد در بین یکی از این مشاجره ها پدرش بزور خانومم رو برد خونه خودش و میگفت باید از من طلاق بگیره چون از من اصلا خوشش نمیاد بعد از گذشت 6 ماه که بزرگترهاش دست بردار نبودند و با تماسهای مکرر که با پدرش داشتم و برادر هاش که متاسفانه هیچکدوم جواب نمیدادند من رفتم خونه پدر خانومم در رو زدم خانومم و و مادر خانمم در رو برام باز کردند پدرش خونه نبود بعد از وارد شدنم و وارد شدن به خانه با خانومم درحال مشاجره بودم که آخه تا کی میخوای این زندگی رو اینجوری ادامه بدی که دستم به یک میز عسلی کوچیک که کنار مبل بود خورد و شیشه روی آن سر خورد افتاد و شکست. حالا پدر خانومم از من شکایت کرده و به با کمک پسرش و عروسش که هر دو وکیل همان دادگستری که پرونده در آنجا هست هستند من رو در اوج بیگناهی به 3 ما و یک روز زندان محکوم کردند و متاسفانه در دادگاه قاضی بخاطر آشنائیت با پسرش و عروسش اصلا اجازه صحبت به من نداد حال چند سوال دارم میخواهم کمک و راهنمایی کنید مرا پدر خانومم در دادگاه نزد قاضی 2 بار بهم حمله ور شد که در یکی از موارد انگشتم را تا سر حد شکستن فشار میداد و قاضی هیچ کاری نکرد پدر خانومم به رهبریت و رئیس قوه قضائیه با جسارت کامل فوش و ناسزا میگفت ولی باز قاضی اصلا کاری بهش نداشت و اصلا عین خیالش هم نبود حتی یک سرباز هم داخل اتاق صدا نکرد پدر خانومم در پرونده علاوه بر شکسته شدن میز عسلی نسبت به من قید کرده که من قصد اخاذی و تهدید به پخش عکسهای خانوادگی او در اینترنت را کرده ام در حالی که خدا شاهد هست که 2 ماه قبل از دعوا ها و 6 ماه هم بعد از دعوا و تا زمان اولین جلسه دادگاه اصلا اورا ندیده ام و در این مدت نیز از من فرار کرده و اجازه صحبت بخاطر دخالت های زن و دختر کوچکش و بخصوص به هم خورده شدن زندگی بین من و همسرم را نداده است حتی جواب تلفن ها را هم نداده فقط یکبار گفتم خلاصه با این اوضاع میخواهید چه کنید آخر شما مرد آن خانوه و خانواده اید به من جواب داده : همین هستیم و همان خواهیم ماند که آخر شاهنامه خوشت است متاسفانه خانومم که حدود 2 ماه است برگشته به خانه ، بخاطر اینکه از مادرش جدا نمونه و بتونه هر روز ببینه هیچ کاری نسبت به اثبات بیگناهی من نمیکنه و میگه اگه طرف تورو بگیرم پدرم منو از دیدن مادرم محروم میکنه حالا من چطور میتونم از خودم دفاع کنم و در مقابل اون تهمت ناروائی که بهم زده ( تهدید به اخاذی از طرف من ) اعاده حیصیت کنم بخدا هیچی هیچی برام پرونده ساختن کسی هم نیست حرف منو گوش کنه که بابا مقصر زن این آقا هست که 3 ساله با زندگیم بازی میکنه و چطور ثابت کنم که قاضی بخاطر رفاقت با عروس و پسرش که وکیل همون دادگستری هستند هم فوش و ناسزا گفتن به مقامات کشوری رو نادیده گرفته و هم حمله ور شدن پدر خانوم در زمان دادگاه و اتاق قاضیمن ؟ و اینکه منی که ندیده و ناخواسته دستم خورده و شیشه رویی میز عسلی شکسته چرا باید بخاطر نداشتن آشنا یا همان پارتی و اینکه بخاطر زیر پا گذاشتن حق مظلوم سه ماه و یک روز زندان بهم بدن منو راهنمائی کنید چطور از خودم دفا کنم و بخاطر اون تهمت اخاذی و فوش و ناسزا گفتن به مقامات ازش اعاده حیصیت کنم؟ اصلا صدای من بیچاره به جایی میرسه؟ علی مرد عدالت بود و رفت و مهدی موعود هنوز نیامده آیا در این بین نباید هیچ عدالتی باشد ؟