سلام علیکم یک هشتم ملکی مشاع با قباله های محلی(تمام املاک منطقه مذکور به همین شکل مالکان تنها قباله محلی دارند ) پدر اینجانب بهمراه برادرانش سال 1334خریداری نمود و با توافقی مکتوب بین برادرانشان این قطعه زمین در ازای مابه ازای آن در نقاطی دیگر به عنوان سهم به پدرم رسیده بود و پدرم تا وقتی در قید حیات بود سهم محصول خود را از کشاورزان محلی که آنرا کشت میکردند دریافت میکرد .با مرگ پدر اینجانب به لحاظ صغر سنی (یک سال سن داشتم )هیچگونه اطلاعی از این مساله نداشتیم ولی برادران ناتنی اینجانب سهم محصول مربوطه را بدون اطلاع ما دریافت میکردند . اکنون کلیه برادرانم هم که از چند زن هستند فوت نموده اند و شرکای مشاعی پدرم اقدام به ساخت خانه روستایی و کاشت درخت از سالها پیش نموده اند . سال گذشته از وجود این زمین مطلع شدیم .بدین صورت که پسر برادر بنده بهمراه پسری از دیگر برادرم خود را نماینده وراث جا زده و با سایر مالکان توافق کرده و مقدار بسیار کمتری از یک هشتم سهم پدر بنده را توافقی از آنها جدا کرده اند .و بین خوشان صورتجلسه نموده و به امضا شورای محل رسانیده اند . این صورتجلسه و نیز قباله محلی سال 1334 در دست همان پسر برادر بنده است که آنرا از بنده مخفی مینماید . پسر برادرم با آگاهی بنده از وجود این زمین پدری واقدام به طلب حق خود از ایشان با عجله شروع به ساخت و ساز و کاشت درخت و فنس کشی قسمت مرغوب زمین نموده است . و جای بسیار نا مناسب و مقدار بسیار اندکی از زمین را هم به میل خود برای بنده و سایر وراث تعیین نموده است. با توجه به اینکه بنده هیچگونه قباله ای در اختیار ندارم و فقط توانسته ام گواهی انحصار وراثت را بگبرم و نیز وکالت نامه از خواهر ابوینی و مادرم و برادر مهجوری ابوینی هم داریم. حال برای دعوی دعوی خلع ید ویا هر دعوی دیگری مدارک مالکیتی در دست بنده نیست و از طرفی املاک این منطقه ثبت و نسق هم ندارند و فقط قباله های قدیمی دارند و قباله و توافقنامه تقسیم اخیر هم در دست ایشان است و هیچگونه همکاری در خصوص دادن مدارک و توضیح در باره آنها با بنده صورت نمیگیرد . خواهشمند است در این خصوص راهنمایی بفرمایید چگونه میتوانیم حقمان را بدست آوریم . با تشکر
وکیل
سلام من 1 سال است که عقد هستم و مهریه من 600سکه طلا و 2 دانگ مسکن در صورت دارا شدن زوج به مسکن هستش و 30 مثقال طلا. حال شوهرم از من میخواهد 2 دانگ مسکن رو ببخشم. چکار کنم؟ مرا راهنمایی کنید. ایشان میگویند در زمان خواستگاری چون میخواستم بدستت بیاورم مجبور شدم قبول کنم ولی از آن موقع تا بحال در فکر این هستم و آرامش ندارم. میگوید خواستم دوست داشتنم را ثابت کنم و حال تو ثابت کن.تمام ترس اینجانب ترس از آینده ام است . سلام و خسته نباشید بنده تا 4 ماه پیش وبسایت فروش وی پی ان داشتم که با زنگ زدن پلیس فتای شهر خود که کارم ممکنه مشکل درست کنه و غیرقانونی هست طبق ماده 25 ؛ بنده سایت را جمع کردم و گذاشتم کنار الان بعد از 4 ماه برایم احضاریه بازپرسی اومده که به دادگستری مراجعه کنم خواستم کمکم کنید که چیکار کنم و چه بگویم به بازپرس که به بهترین وجه کمکم کنه. در حل این موضوع؟ به پلیس فتای شهر خودمون تماس گرفتم و گفت که میدونیم شما چند ماه پیش. دیگه فعالیت نکردید ولی این پرونده برای زمانی هست که شم فعالیت. و. داشتید و از شهرهای دیگه ارسال شده این گزارش ـ