با سلام و صبح بخیر من یک پرونده کیفری کلاه برداری در شیراز دارم که در آن به پرداخت 600 هزار تومان به دولت و 50 میلیون تومان به شاکی محکوم شدم و این رای از طرف دادگاه تجدید نظر هم تائید شده، در ضمن الان به قید وثیقه سند خانه پدرم آزاد هستم حالا چند تا سوال داشتم که اگه بزرگواری کنید و به من جواب بدید خیلی میشم 1-با توجه به چه شرایطی وکیل من میتونه به رای تجدید نظر اعتراض کنه که پرونده به دیوان عالی کشور بره تا بتونه وقت بیشتری برای فراهم کردن پول برام بگیره؟ 2-شاکی تهدید کرده که اگر تا چند روز دیگه پولش رو ندم سند خونه رو به اجرا میگذاره میخواستم ببینم با توجه به اینکه رای دادگاه تجدید نظر هنوز به من و وکیلم ابلاغ نشده و وکیل شاکی خودش رای رو گرفته برده به اجرای احکام، پروسه به اجرا گذاشتن سند چقدر طول میکشه؟ 3-من چطور میتونم تقاضا بدم که یک مبلغ پول رو نقد بدم و یک مقدارش رو قسطی؟ 4- با توجه به اینکه قیمت کارشناسی خونه خیلی بیشتر مبلغ شاکی هست اگه خونه بره واسه مزایده باقی پول چی میشه؟ 5-من یک پرونده پزشکی ناراحتی قلبی در پزشک قانونی دارم اگه پزشک قانونی تائید کنه که من شرایط رفتن به زندان رو ندارم چه شرایطی برای من پیش میاد با توجه به اینکه سند خونه در رهن هست و من هم پول شاکی رو ندارم که بدم؟ با تشکر از لطف جنابعالی

با سلام در مورد سوال اول : با توجه به اینکه رای قطعی شده اقدام دیگری متصور نیست قبلا از طریق اعمال ماده ۱۸ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب می توانستید به رای قطعی اعتراض کنید که آن هم الان با توجه به تصمیمات جدید ریاست قوه قضاپیه عملی نیست و عموما دادگستری استان ها درخواست اعمال ماده ۱۸ را نمی پذیرند . سوال دوم : عموما اجرای رای کیفری با دادسرا ست و ان مرجع از شما خواهد خواست تا جزای نقدی و همچنین مبلغ قابل پرداخت به شاکی را پرداخت نمایید اگر شما برای اجرای حکم مراجعه نکنید قطعا مراتب به وثیقه گذار شما ابلاغ و او موظف است شما را در مهلت مقرره معرفی نماید در غیر اینصورت سند مربوطه ضبط و به فروش خواهد رفت و مبالغ مذکور کسر و مابقی ان به دلیل عدم حضور شما به نفع دولت ضبط می گردد.در مورد سوال سوم با توجه به اینکه محکومیت به پرداخت پنجاه میلیون تومان نوعی دین به طرف مقابل محسوب می گردد به نظر می رسد شما می توانید در این مورد دادخواست اعسار و پرداخت به نحو تقسیط به محکمه عمومی بدهید و با شهادت شهود اعسار خود را ثابت و از دادگاه بخواهید این مبلغ را تقسیط نماید در صورتیکه اعسار شما به اثبات نرسدقطعا طرف مقابل می تواند درخواست بازداشت شما را بنماید. جواب سوال چهارم شما را در سوال قبلی دادم در مورد سوال پنجم بعید به نظر می رسد ناراحتی قلبی دلیل عدم بازداشت و زندان تلقی گردد کما اینکه بسیاری از زندانیان با این بیماری مواجه و تحت نظارت بهداری زندان حبس خود را سپری می نمایند .
"مستثناعات دین در مهریه چبست بنده در تاریخ 88/12/03 مبلغ چهل میلیون تومان به دوستم که یک روحانی بود دادم وایشان به بنده دو چک بنام بنده به تاریخهای 89/2/25 و 89/3/10 دادند که در معد پاس نشد واز من 30 روز وقت خواستن که بنده چکها برگشت نزنم و من تا 50 روز از چک اول صبر کردم ولی ایشان به بنده گفتند که این مبلغ را نخواهند داد و اگر من شکایت کنم ثابت خواهند که چکها امانت است و بنده یک وکیل گرفته و شکایت کردم و ایشان بوسیله لایحه شان از بند ه تدلیس و خیار فسخ معامله وخیانت در امانت را مطرح کردند(شماره پرونده 8909984149100535) و دو نفر شاهد آوردن که به صورت امانتی این چکها در نزد بنده گذاشته تا پس از فروش نقدشده بدون سند ومدرک در حضور ایشان که چکها از بابت امانت در نزد من گذاشته شده تا وسایل به فروش برسد ودر غیر این صورت آن وسایل را به بنده تحویل دهندو آنها هم ذینفع هستند که همه کذب است جالب اینجاست که طرف مقابل بنده ادعا کرد که معامله انجام شده واین چکها را از این بابت به بنده داده وجالب تر اینکه شاهدهای بنده را قاضی به داخل نپذیرفت و گفت که شما مدرک دارید ونیازی به شاهد نیست وطرف مقابل چون دراین معامله متززشده فسخ معامله را می خواهد رای دادگاه بدوی به ( شماردادنامه 9009974149100684ه اینگونه صادر شد که چکها ی اینجانب قابل استرداد نبوده از این جانب که دو فقره چک بنام ازبابت تضمین ثمن معامله بوده به گفته شاهد امانت بوده و قابل استرداد نمی باشد و بر اساس ماده 197 آیین دادرسی مدنی بر رد و از این حیث ایرادات معنونه قابلیت استماع را دارند در مقابل دعوی تقابل که شخص روحانی بیان کرده بود معامله ای انجام داده حکم به تحقق نیافتن معاملهای بعنوان بیع تحقق نیافته وچکهای از بابت تضمین در حق بنده صادر شده است رای به رد دعوی تقابل هم داده شده است و بعد بنده به این رای اعتراض کردم در دادگاه تجدید نظر که بدون مراجعه رای را تایید کردند(به شماره دادنامه9009974129601512 )این بنده حقیر از حضور تان راهنمایی کاملی می خواهم