×

تغییر جنسیت و آثار حقوقی آن

تغییر جنسیت و آثار حقوقی آن

تغییر در لغت عبارت است از هرگونه دگرگونی و تبدیل وضعیت فعلی با وضعیت گذشته متفاوت باشد ، تغییر جنسیت تقریبا مفهوم روشنی دارد و به نظر عبارت است از تبدیل مرد به زن یا تبدیل زن به مرد و یا خنثی و یا دوجنسی که تبدیل به مرد یازن شدن و نیز حتی تبدیل مرد یا زن به خنثی می باشد اختلال هویت جنسی ؛یک اختلال روانپزشکی است که هم آناتومی و هم فیزیولوژی هورمونی و فرمول کروموزومی جنسی فرد هماهنگ و همچنین ظاهرش هم در همان جنسی ا که فرمول ژنتیکی وی می باشد اما از نظر روانی از آن نقش جنسی که در آن است در عذاب شدید می باشد این اختلال یعنی احساس مبرم ناراحتی از ساخت بدن خود و آرزوی از خلاصی ظاهر جنسی خویش و زندگی کردن نقش مقابل ؛به عبارتی « ترانس سکسوالیسم » حالت کسی است که دارای شخصیت مشخص و معین باشد ولی قویا معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است ؛بنابراین شخص سعی می کند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهرشده و با استفاده از درمان هورمونی و جراحی ،ظاهر بیولوژیکی جنس مقابل را احراز نمایدپس اختلال هویت جنسی ،وضعیتی است که فرد میل وافر به گذراندن تمام اوقات حیات خود در نقش جنس مخالف راداردیا به عبارتی مردانی که روح وروان زنانه در جسم مردانه دارند و زنانی که روح و روان مردانه در جسم زنانه دارند

تغییر-جنسیت-و-آثار-حقوقی-آن

تحقیق ونگار ش: علی اوسط فلاح نژاد
کارمند : اداره ثبت احوال نظرآباد استان البرز
سال نگارش :  شهریور ماه   سال 1391

چکیده :

تغییر در لغت عبارت است از هرگونه دگرگونی و تبدیل وضعیت فعلی با وضعیت گذشته متفاوت باشد  ، تغییر جنسیت تقریبا" مفهوم روشنی دارد و به نظر عبارت است از تبدیل مرد به زن یا تبدیل زن به مرد و یا خنثی   و یا دوجنسی  که تبدیل به مرد یازن  شدن و نیز حتی  تبدیل مرد یا زن به خنثی  می باشد .

اختلال هویت جنسی ؛یک اختلال روانپزشکی است که هم آناتومی و هم فیزیولوژی هورمونی و فرمول کروموزومی جنسی فرد هماهنگ و همچنین ظاهرش هم در همان جنسی ا که فرمول ژنتیکی وی می باشد اما از نظر روانی از آن نقش جنسی که در آن است در عذاب شدید می باشد . این اختلال یعنی احساس مبرم ناراحتی از ساخت  بدن خود و آرزوی  از خلاصی ظاهر جنسی خویش و زندگی کردن  نقش مقابل ؛به عبارتی « ترانس سکسوالیسم » حالت کسی است که دارای شخصیت مشخص و معین باشد.ولی قویا" معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است ؛بنابراین شخص سعی می کند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهرشده و با استفاده از درمان هورمونی و جراحی ،ظاهر بیولوژیکی جنس مقابل را احراز نمایدپس اختلال هویت جنسی ،وضعیتی است که فرد میل وافر به گذراندن تمام اوقات حیات خود در نقش جنس مخالف راداردیا به عبارتی مردانی که روح وروان زنانه در جسم مردانه دارند و زنانی که روح و روان مردانه در جسم زنانه دارند .

بیماری ترانس سکشوال یک بیماری روحی و روانی شدید است که بیمار خواهان تبدیل به جنس مخالف است   ،گاه هیچ  درمانی  این بیماران جزتغییر جنسیت وجود ندارد.ازاین رو امام خمینی (ره) و اکثر فقهای شیعه ،حق تغییر جنسیت را برای این بیماران به رسمیت شناخته اند .می توان گفت که یکی از مصادیق حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت ،حق تغییر جنسیت برای بیماران ترانس سکشوال است . البته این تغییر جنسیت با دقت نظر و با مراقبت های ویژه پزشکی همراه می باشد تا تنها بیماران خاص که راه درمان دیگری برای آنها وجود ندارد تغییر جنسیت دهند و باید جلوی تغییرجنسیت های غیر مجاز گرفته شود .

از نظر فقیهان شیعه  شرعی  قرآن کریم یا روایات اسلامی مبنی بر حرام بودن تغییر جنسیت بیان نگردیده است ،همچنین کسانی که خواهان تغییر جنسیت هستند ؛به بیماری شدید جسمی و روحی مبتلا شده وراهی برای معالجه ودرمان اینگونه بیماران وجودنداشته و مجبور به تغییر جنسیت باشند و این تغییر جنسیت ،تغییر در خلقت خدا محسوب نمی گردد

اولین تغییر جنسیت در ایران در سال 1309 شمسی مطابق با 1930میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکی به نام دکتر خلعتبری  پسر هیجده  ساله ای را با عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد. اولین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصله سالهای1948-1942 میلادی اتفاق افتاد که دختر ی بنام لورا دیلون تغییر جنسیت دادو پسر گردید و نام مایکل دیلون را برای خود انتخاب نمود .

سابقه تغییر جنسیت در امریکا ،به عنوان یک موضوع پزشکی به سال 1952 بر می گردد .نخستین تغییر جنسیت در کشور مصر در سال 1982 میلادی اتفاق افتاد که جوان نوزده ساله ای به نام عبداله تغییر جنسیت داد و نام سالی را برای خود انتخاب کرد .

«« ب»»

تغییر جنسیت تاثیر زیادی بر زندگی فردی و اجتماعی شخص  گذاشته و آثار حقوقی زیادی بوجود می آید  .اگر تغییر جنسیت پس از ازدواج باشد ،ازدواج سابق باطل و منحل می شود ؛چون ازدواج دو مرد یا دو زن از نظر اسلام حرام وممنوع است .بلکه مرد پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک زن می تواند با یک مرد دیگر ازدواج کند ،همچنین یک زن پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک مرد می تواند با یک زن دیگر ازدواج کند .اگر هریک از برادر یا خواهر تغییر جنسیت دهد و به جنس مخالف در آید ،نسبت خانوادگی میان آن دو عوض می شود ؛یعنی برادر ،خواهر می شود و خواهر ،برادر و اگر عمو تغییر جنسیت دهد به عمه بدل و اگر عمه تغییر جنسیت دهد به عمو و همچنین دایی به خاله و خاله به دایی تغییر می کنند .و نکته جالب و ضروری اینکه پدر با تغییر جنسیت ؛هیچ گاه به مادر تبدیل نمی گردد و نیز مادر پس از تغییر جنسیت به عنوان پدر شناخته نمی شود و هیچ گاه بر کودکانش ولایت پیدا نمی کند بلکه با نبود پدر و جدپدری ،ولایت کودکان به عهده حاکم شرع خواهد بود.

بررسی های پزشکی معاینه فیزیکی و کروموزومی و هورمونی ، سلامت کامل را نشان میدهد ولی بررسی های روانپزشکی اضطراب و گاهی افسردگی ناشی از احساس عدم رضایت از جنسیت و انکار جنسیت خود را دارند.

ولایت در روابط خانوادگی ،عبارت از اقتداری است که قانون گذار به منظور اداره امور مالی و گاه تربیت کودک به پدر و جد پدری اعطا کرده است .گاه وصی منصوب از طرف پدر یا جدپدری  را نیزه در زمره اولیاء می آورند .ولایت به معنی عام ،سلطه ای است که شخص بر مال و جان دیگری پیدامی کند و شامل ولایت پدر و جدپدری می باشد ،ولی در روابط خانوادگی ،عبارت از اقتداری است که قانون گذار به منظور اداره امورمالی و گاه تربیت کودک به پدر و جدپدری اعطاء می نماید. درخصوص مساله ولایت بر فرزندان ،زمانی که پدر تغییر جنسیت می دهدازباب ولایت ،دیگر ولی محسوب نمی شود و مادر هم که حق ولایت ندارد ، پس ولایت فقط با جدپدری است و پدری که تغییر جنسیت داده در این خصوص هیچ نقشی نخواهد داشت .

هرگاه مرد به زن تغییر جنسیت دهد ولایتش باطل می شود و موجب سقوط ولایت وی می گردد و همچنین پدر پس از تغییر جنسیت از عنوان مرد بودن خارج شده و به زن تبدیل شده است و به همین علت نیز ولایت وی ساقط می گردد . تغییر جنسیت مادر،تاثیری در حق حضانت وی بر کودکان خردسالش ندارد . به عبارت دیگر ،تنها زن بودن مادر بوسیله تغییر جنسیت عوض شده و اکنون دارای صفت مردی است ،ولی با این وجود ؛عنوان مادری نسبت به فرزندانی که از وی متولد شدند زایل نشده است .به عبارت دیگر ،تفکیک میان دو عنوان زن بودن و مادری قابل تصور است .

وضعیت ارث نیز از موارد حائز اهمیت در این زمینه است .گرچه در خصوص تغییر جنس فرزندان ،مشکل زیادی وجودندارد ،چون ایشان بر اساس جنس پس از عمل ؛ارث خواهند برد اما آنچه جای بحث دارد ،درمورد پدرومادری است که تغییر جنسیت داده اند چون نه پدر محسوب می شوند و نه مادر ،پس رسیدن ارث به ایشان محل تردید واقع شده است  ،البته می توان ملاک تقسیم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به اینکه در آن زمان ،کدام پدربوده و کدام مادر  تقسیم می شود.

«« ج»»

 از نظر علت شناسی ، هنوز علت و عامل ایجاد کننده این بیماری ناشناخته است. با توجه به نرمال بودن سیستم هورمونی جنسی ، بنظر میرسد اختلال در مرکز تمایلات جنسی در مغز، در محلی بنام (bed nucleus of stria terminalis ) باشد. که عامل ناشناخته و احتمالا چند فاکتور در آن دخیل است.

درمان این بیماری چیست ؟ این بیماری درمان پذیر نیست و لاعلاج محسوب میگردد، و درمان آن تغییر در جنسیت به روش هورمونی و همراه با جراحی میباشد.

 پس از تشخیص اختلال مزبور توسط یک تیم متشکل از روانشناس و روانپزشک ،رفتارهای درمانی فرد مبتلا به صورت شش ماه مدوام  ،«هر دوهفته یکبار» انجام و تلاش می شود،وی در همان نقش جنسی که از نظر فیزیولوژی و جسمی دارد باقی بماند امااگر پس از گذراندن این دوره « رفتار درمانی » بیمار متقاعد نشد در نقش جنسی که قرار دارد باقی بماند آنگاه توسط پزشکی قانونی مجوز عمل تغییر جنسیت برای او صادر می شود.#####

«« د»»

مقدمه :

ااستحکام روحی و شخصیتی هر فرد بستگی شدید به اطمینان فرد از واقعی بودن جنسیت خوددارد و بیشترین علت اضطراب و رفتار نامتعاد ل ترنسها ،حس داشتن یک جنسیت غیر واقعی بوده و به همین دلیل بزرگترین هدفشان تلاش برای بدست آوردن جنسیت واقعی خودشان است که از لحاظ روحی و فکری خود را متعلق به آن می دانند و آنرا جنسیت واقعی خود می پندارند .در حقیقت چون جنسیت واقعی درونی ترنسها چیز دیگری است زمانی که به امور جنسی فکر می کنند دچار یکنوع سردرگمی و بیچارگی و گاهی اوقات احساس گناه آلودگی و اشتباه می شوند زیرا کاملا" با آن چیزی که اطرافیان و جامعه به آنهایادداده فرق کامل دارد و این موضوع اورابشدت متزلزل و آسیب پذیر می کند زیرا نمی تواند بخواسته درونی و احساسات واقعی قلب خود در این امور بپردازد درحالیکه در افراد عادی اینطور نیست و خواسته هایشان با برداشتی که از خودداردند جور در می آید .

بزرگترین مشکل افراد ترنس نداشتن احساس آرامش درونی ،نداشتن احساس مشروعیت ونداشتن اطمینان به جنسیت خود حتی پس از پذیرش قواعد و مقررات خانواده و جامعه که اورا مجبور به رعایت جنسیت ظاهری خود می نماید می باشد.زمانی که ترنسها به سن بلوغ می رسند و می خواهند احساس عاطفی و جنسی خود را به نمایش  بگذارند بسیار تلاش می کنند تا به هرطریق به دیگران ثابت  که از لحاظ شخصیت جنسی همان چیزی هستند که آنها می خواهند ولباس های مطابق با جسم خود بر تن می کنند و در رفتار و گفتار نیز در حقیقت نقش  جسم خود را بازی می کنند  درست مثل بازیگری که مجبور به اینکار شده است. اما به لحاظ اینکه شخصیت و خودواقعی آنها به علت اختلالات و مشکلات ژنتیک در حقیقت از نوع و نمونه جنس مخالف آنهاست چنین کوششی هایی در نظر مردم و حتی خود آنها غیر عادی و مضحک آمده و حتی شاید افراد معمولی اجتماع متوجه مصنوعی بودن رفتار و حرکاتشان می شوند . یک ترنس تا زمانی که جامعه و  همسالانش  از او نخواسته مشکل چندانی نداردزیرا تمایلاتش درضمیر ناخودآگاه او پنهان شده ولی بالاخره زمانی فرا می رسد که ترنس مجبور است هویت جنسی خودرا آشکار سازد و این تازه اول مشکلات است .دراین هنگام فرد ترنس دچار یکی از بزرگترین مشکلات زندگی خود می شود که عواقب پیچیده و در عین حال ناگواری به همراه دارد ،زیرا ضمیر ناخودآگاه او که مملو از احساسات ،آرزوها و تمایلاتی بر خلاف جسم ظاهری اوست به طرز غیر قابل کنترلی اورا به انجام رفتار منطبق با هویت واقعی اش (مثلا" برای یک ترنس با جسم ظاهری مردانه می تواند هویت زنانه باشد)وادار می نماید.  

پس باید گفت که کلمه ترنس سکشوال به معنی نارضایتی از جنسیت خود است .افراد ترنس از جنسیت خود راضی نیستند و نمی توانند قبول کنند که همانند جسم خودشان هستند ،مثلا" یک مرد ترنس فقط از لحاظ جسمی یک مرد است و لی خودرا کاملا" یک زن می داند .با تمام خصوصیات علایق احساسات وعواطف و امیال زنانه اورا بسوی خود می کشاند و نکته قابل توجه اینکه اکثر ترنسها  بیشتربه مسائل احساسی فکر می کنند تا مسائل جنسی ،که این خود معنای آن رادارد که هرکسی مانند آنچه که از درون است رفتار می کند .

تغییر جنسیت چیست :

 تغییر در لغت عبارت است از هرگونه دگرگونی و تبدیل وضعیت فعلی با وضعیت گذشته متفاوت باشد .جنس نیز در لغت ،اعم از فارسی و عربی به معنای ماهیتی که شامل انواع متعددی از انسان و حیوان می شود و نیز به معنای کالا و متاع (شی ) آمده است .جنس به معنای « نر و ماده » معنایی است که در مرحله ثانویه پدید آمده است و گرنه معنای اصلی و اولیه جنس  نرو ماده نمی باشد.جنسیت به معنای حالت یا ماهیت جنس است هر چند در کتاب های لغت تغییر جنسیت تعریف نشده است ولی منظور از آن هرگونه تبدیل و تحول در جنس نر ،ماده یا خنثی می باشد ؛به گونه ای که وضعیت کنونی با وضعیت گذشته متفاوت است .تغییر جنسیت تقریبا" مفهوم روشنی دارد و به نظر عبارت است از تبدیل مرد به زن یا تبدیل زن به مرد و یا خنثی   و یا دوجنسی  که تبدیل به مرد یازن  شدن و نیز حتی  تبدیل مرد یا زن به خنثی  می باشد .(بر گرفته از کتاب دایره المعارف اسلامی )

 واژه تغییر جنسیت در  اصطلاح  پزشکی  با معنای لغوی و آن چه میان مردم شایع است تفاوت چندانی نداشته  ومنظور از آن تبدیل یا اصلاح آلت تناسلی است به گونه ای که زن به مرد و یا برعکس تبدیل گردد و نیز تبدیل خنثی و یا دوجنسی به یکی از دو جنس مرد یا زن به معنای تغییر جنسیت است . به عبارت دیگرتغییر جنسیت در علم پزشکی همراه با عمل جراحی آلت تناسلی است که این امر هم در تغییر جنسیت خنثی ها و دوجنسی ها صادق می باشد.
بنابراین تغییر جنسیت با تغییر ژنتیکی یا تغییر کروموزومی متفاوت است چه این که در اینگونه اعمال جنسیت فرد  نمی کند بلکه تغییرات یا اصلاحاتی نسبت به ژنیا کروموزوم افراد صورت می پذیرد البته بدیهی است که با تغییر یا اصلاح ژنها،دگرگونی هایی در رفتار ،اخلاق شخص پدید می آید ولی هیچ گاه به وضعیت جدید بوجود آمده اطلاق نمی گردد .

پس تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل یا تغییر جنسیت یک فرد از مذکر به مونث ،یا از مونث به مذکر ،یا از خنثی به مذکر ،یا از خنثی به مونث ،یا از مذکر به خنثی و یا از مونث به خنثی می باشد.(برگرفته از کتاب دایره المعارف اسلامی )

هویت جنسی :

هویت جنسی حالتی روانشناختی است که احساس درونی شخص را از مرد وزن بودن منعکس می کند .نگرش جنسی نیز بر یک رشته نگرشها ؛الگوهای  رفتاری و سایر صفاتی که معمولا" با مردانگی و زنانگی مربوطند و توسط فرهنگ خاص افراد تعیین می شوند متکی است ،پس شخصی که از نظر هویت جنسی سالم باشد با اطمینان می تواند بگوید « یک مرد هستم » «  من یک زن هستم ».

نقش جنسی نیز الگوی رفتاری بیرونی است که منعکس کننده احساس درونی و اعلام جنسیتی است که فرد به آن تعلق دارد . یعنی  انتقال تصویر مردبودن در مقابل زن بودن به دیگران ،از همین رودرشرایط طبیعی ؛هویت جنسی و نقش جنسی هماهنگی دارند ،یعنی اگرزنی احساس زن بودن می کند با رفتارش این احساس را به دنیای بیرونی انتقال می دهد ؛همچنین مردی که خود را به عنوان یک مرد قبول دارد مردانه عمل کرده و با گفتار و رفتارش مردبودن خودراابراز می کند .

جنسیت افراد بگونه ای است که هر انسان دارای 23  جفت کرو موزوم است که یک جفت آن را کروموزمهای جنسی تشکیل می دهند و چنا نچه دو کروموزوم ایکسx) (زن و مردی در زمان انعقاد با هم ترکیب شود ،جنس ژنتیکی فرزند مونث و به صورت xx خواهد بود و اگر کروموزوم y با کروموزوم x ترکیب شود فرزند مذکر و نمایش کروموزومی وی به صورت xy بودهمچنین با بررسی غدد هورمونی فرد می توان پی به جنسیت وی برد ضمن این که از بدوتولد،شرایط ظاهری وی است که به راحتی جنسیت اورا مشخص می کند اماآنچه اخیرا" روانشناسان به آن پرداخته اندتشخیص جنسیت فردبراساس خلق و خو،رفتاروکردارو همچنین روابط اجتماعی وی می باشد .درصورتی که تشخیص جنسیت فرد درچهار مورد مذکور هماهنگ باشد  ،مشکلی وجودندارد ؛اما اگر درهریک از این موارد فرد دچار ناهماهنگی یا اختلالی باشددر حیطه روانپزشکی جزو مبتلایان به اختلالات روانی – جنسی محسوب می شوند .  

مبتلایان به سندرم ترنر جای 46 دارای 45 کروموزوم می باشندکه در زمان تقسیمهای سلولی دردوران جنینی ،ساختار کروموزومی آنها یک کروموزوم جنسی کم دارد یعنی به جای xx46 دارای xo45 یا x0  می باشند که در این   افراد هورمون جنسی مهمی (زنانه یا مردانه ) در زندگی جنینی و پس از تولد شان تولید نمی شود ،به همین دلیل حالات جنسی ثانویه در آنان پدیدار نخواهد شد ؛چون کروموزوم x دوم که به نظر مسئول زنانگی کامل است وجودندارد و همواره  با کمبود استروژن مواجه هستند .از ویژگیهای دیگر این افراد  می توان به گردن پره دار ،پایین بودن  خط رویش مو ، قامت کوتاه و ظریف و...اشاره کرد و با توجه به این که این نوزادان با ظاهر جنسی مونث و طبیعی متولد می شوند بدون تردید به جنس مونث منسوب و در همین نقش پرورش می یابند و به دختران ناهمنجنس گرای معمولی تبدیل خواهند شد.

 مبتلایان به سندرم کلاین فلتر  پسرهایی هستند که یک کروموزوم جنسی اضافه دارند یعنی به جای xy46 دارای xxy47        می باشند،ویژگیهای این پسرها را می توان قدبلند ،لاغرودارای رفتارهای جهش یافته به طرف رفتارهای زنانه برشمرد ، همچنین ممکن است از لحاظ هو شی کمی ضعیف تر از همسالان خود باشند .  گاهی افراد مبتلا به این سندرم دارای کروموزوم xyy47 هستند که مردانی   قد بسیار بلند  ،   قدرت بدنی ،قیافه خشن و دارای هوشبری پایین تر از افراد طبیعی می باشند .

اختلال هویت جنسی یا ترانس سکسوال :

اختلال هویت جنسی ؛یک اختلال روانپزشکی است که هم آناتومی و هم فیزیولوژی هورمونی و فرمول کروموزومی جنسی فرد هماهنگ و همچنین ظاهرش هم در همان جنسی ا که فرمول ژنتیکی وی می باشد اما از نظر روانی از آن نقش جنسی که در آن است در عذاب شدید می باشد . این اختلال یعنی احساس مبرم ناراحتی از ساخت  بدن خود و آرزوی  از خلاصی ظاهر جنسی خویش و زندگی کردن  نقش مقابل ؛به عبارتی « ترانس سکسوالیسم » حالت کسی است که دارای شخصیت مشخص و معین باشد.ولی قویا" معتقد به تعلق داشتن به جنس مخالف است ؛بنابراین شخص سعی می کند در اجتماع به صورت جنس مقابل ظاهرشده و با استفاده از درمان هورمونی و جراحی ،ظاهر بیولوژیکی جنس مقابل را احراز نمایدپس اختلال هویت جنسی ،وضعیتی است که فرد میل وافر به گذراندن تمام اوقات حیات خود در نقش جنس مخالف راداردیا به عبارتی مردانی که روح وروان زنانه در جسم مردانه دارند و زنانی که روح و روان مردانه در جسم زنانه دارند .(مقاله پژوهش سازمان پزشکی قانونی در خصوص اختلال هویت جنسی )

در اختلال هویت جنسی که شایعترین آن ترانس سکسوالیسم  «T.S» است ،فرد باید مدت دوسال مداوم و مستمر از آناتومی بدن خود و نقش جنسیتی که در جامعه و خانواده دارد ؛شدیدا" احساس و ابراز نارضایتی کند و به طور مستمر برای تغییر جنسیت ظاهری خودکوشش و اصرار بورزد که میزان شیوع این اختلال در کل جمعیت از هر 30 هزار مرد یک نفر و از هر 100 زن یک نفر می باشد .پس به طورکلی میزان شیوع این اختلال در مردها سه برابر زنهاست .

نارضایتی جنسیتی ( Transsexualism ) :

Transsexualism همانگونه که از ترجمه لغوی آن مشخص است منظور بیماری است که فرد از جنسیت خود راضی نیست و تمایل شدید به تغییر در جنسیت خود دارد.

در این بیماری وضعیت ظاهری جسمی و جنسی، ارگانهای داخلی جنسی و سیستم هورمونی و کروموزومی کاملا در سلامت بسر میبرد ولی فرد ار نظر ذهنی و روحی منکر صحت نوع جنسیت خود میباشد و به عبارتی معتقد به وجود اشتباه در نوع جنسیت خود و عدم رضایت از آن به حدی که باعث آزار شدید روحی و در نهایت تصمیم قطعی به تغییر در جنسیت خود خواهد شد.

تفاوت این بیماری با بیماری دوجنسی ( Bisexual ) در این است که بیماران دوجنسی دارای اختلال ظاهری در اندام تناسلی و اندامهای داخلی جنسی و سیستم هورمونی جنسی میباشد و معمولا نمای ظاهری از اندام هر دو جنس را دارد. درحالی که بیماران Transsexualism از نظر جسمی کاملا سالم و لی از نظر روحی با مشکل فراوان روبرو هستند.

شیوع این بیماری در جامعه در کشور ایران بررسی نشده، ولی در آخرین بررسی انجام شده در کشور هلند بدین صورت بوده که در مردان 1 در 11900 و در زنان 1 در 30400 بوده است. یعنی در مردان نزدیک به 3 برابر شایعتر از زنان است. و همچنین بیماری به نسبت شایعی محسوب میشود.

تشخیص این بیماری معمولا توسط خود بیمار انجام میگیرد و فرد درحالی که ظاهرا سالم است ولی تمایلات شدید رفتاری مطابق با جنس مخالف خود را دارد. و لازم است این علامت بطور مداوم و حداقل برای 2 سال طول کشیده باشد. بدین معنی که مثلا فرد مردی است که رفتاری کاملا زنانه ، و با تمایلات جنسی با گرایش به مردان به گونه ای که خود را زن میداند و تمایل شدید به پوشیدن لباس زنانه ، آرایش زنانه و در نهایت در صورت امکان تصمیم و اقدام به تغییر جنسیت خود میکنند.

برای درک شرایط روحی این بیماران فرض کنید فردی که ظاهرا مرد است ولی از نظر روحی احساس کاملا زنانه دارد؛ بدین معنی که با پوشیدن کت وشلوار باعث ناراحتی و بیقراری وی میگردد. او شدیدا تمایل به پوشیدن لباس باز و دامن در میهمانی ها و پوشیدن مانتو در جامعه دارد ولی امکان آن را ندارد. دیگر اینکه او در محل تحصیل و یا کار، در بین سایر مردان و رابطه نزدیک با آنان زندگی میکند ولی تمایل شدید جنسی نسبت به آنان دارد درحالی که از نظر روحی در بین زنان احساس آرامش و راحتی خواهد کرد ولی اجازه روابط نزدیک با آنان را ندارد. چنین شرایطی باعث میگردد فرد دچار اضطراب و اغتشاش در شرایط روحی فرد گردد.

بررسی های پزشکی معاینه فیزیکی و کروموزومی و هورمونی ، سلامت کامل را نشان میدهد ولی بررسی های روانپزشکی اضطراب و گاهی افسردگی ناشی از احساس عدم رضایت از جنسیت و انکار جنسیت خود را دارند.

از نظر علت شناسی ، هنوز علت و عامل ایجاد کننده این بیماری ناشناخته است. با توجه به نرمال بودن سیستم هورمونی جنسی ، بنظر میرسد اختلال در مرکز تمایلات جنسی در مغز، در محلی بنام (bed nucleus of stria terminalis ) باشد. که عامل ناشناخته و احتمالا چند فاکتور در آن دخیل است.

درمان این بیماری چیست ؟ این بیماری درمان پذیر نیست و لاعلاج محسوب میگردد، و درمان آن تغییر در جنسیت به روش هورمونی و همراه با جراحی میباشد

هیچ گاه تعریف دقیق و جامعی از جنس مرد و زن ارائه نشده است. فرهنگهای زیادی در دنیا وجود داشته که تعاریف بسیار پیچیده ای از مرد و زن ارائه داده اند, اما امروزه این تعاریف رنگ و بوی خود را از دست داده اند. هنوز مردان با این صفات شناخته می شوند: عقلانی, پر تکاپو و رقابتی و زنان با صفاتی همچون احساساتی, تاثیر پذیر, وابسته و ............

همه ما این تعاریف را در مورد احساسات و روحیه خود پذیرفته ایم, بدون اینکه در مورد منشا درستی و اعتبار آنها سوالی بپرسیم. سوال این است: کدامیک از این رفتارها را آموخته ایم و کدامیک از آنها به صورت ذاتی در درون ما وجود داشته اند؟

شما بسیار خوش شانس هستید, اگر خصوصیات طبیعی تان مطابق با مدلهای ارائه شده از جانب فرهنگ و جامعه باشد, ولی اگر اینطور نباشد مورد غضب قرار می گیرید و ممکن است برچسب منحرف جنسی به شما زده شود. حقیقت این است که هویت واقعی شما چیزی برتر از جنسیت می باشد. جنسیت تنها بخشی از روان شماست. هویت واقعی به جنسیت بیولوژیکی و یا گرایش جنسی بستگی ندارد. خصوصیات جنسی تنها بخشی از وجود شما می باشند و هویت واقعی شما را تعریف نمی کنند.

در طبیعت جنس زن و مرد در اثر تکامل و دگردیسی شکل گرفته اند, به این دلیل که تقسیم عناصر ژنتیکی به دو قسمت, موثرترین راه برای انتقال و رسیدن به آینده بوده است. با این تفسیر شما به طور موقت مرد یا زن هستید. هویت واقعی شما چیزی فراتر از شمایل و هویت موقت و زودگذر شما می باشد.فرهنگهای مختلف در سرتاسر جهان ممنوعیتهای جنسی را به منظور اینکه ضامن بقای افراد باشند قبول کرده اند. ممنوعیتهای جنسی از یک سو تاثیرات بسیار سودمندی در پی داشته اند و از سوی دیگر منجر به فرو ریختن طبیعت ذاتی آگاهی و شعور بشریت شده اند که اختلالات روانی و اجتماعی را به همراه داشته است.

علایق, توانایی ها, استعدادها, تمایلات و ....... هستند که شخصیت شما را شکل می دهند. اگر این توانایی ها و علایق تنها به این دلیل که از لحاظ روانشناسی به جنس مخالف نسبت داده شده اند و از جانب فرهنگ و جامعه نهی شده اند, ابراز و تخلیه نشوند,آنجاست که هویت روانشناسانه شما که ماهیت واقعی تان را نشان می دهد, به طرز غیر قابل کنترلی تغییر پیدا می کند. افراد بسیاری در این شرایط وحشت زده می شوند و در یک تلاش مایوس کننده برای نشان دادن خود واقعی شان از پا در می آیند. به همین علت است که بسیاری از همجنس گرایان از عدم تعادل عاطفی رنج می برند و ممکن است در بعضی مواقع ادای جنس مخالف را درآورده و رفتارهای آنها را تقلید کنند.اکثر جوامع بشری هنوز به این تحول فکری دست پیدا نکرده اند که شهروندان می توانند استعدادها و توانائی هایشان را بدون محدودیتها و نقش قالب بندی شده جنسیت که از سوی جامعه ارائه شده است, پرورش دهند. محدودیتهای جنسی و تعصبات اغلب برای کسانی که نمی توانند خود را با قالب هماهنگ سازند, منجر به آشفتگی روحی می شوند, اما انسانیت چیزی فراتر از ساختار بیولوژیکی است, شخصیت فرد ترکیب هوشمندانه ای از جسم و روح است.

تصور کنید کسی که از نظر جنسیت مرد است و گرایش شدیدی به کارهای ظریف دارد و شخصیتی کاملا منفعل و تاثیر پذیر از خود نشان می دهد, در جامعه ای زندگی می کند که این تمایلات را مربوط به جنس لطیف یعنی زن می دادند, متاسفانه این قضایا شرایطی بوجود می آورد که فرد علیه خود و تمایلات ذاتی خود بر می خیزد, چرا که این گرایشات از نظر جامعه متعلق به جنس مخالف دانسته می شود. و اما نتیجه: فرد احساس می کند, در بدن مذکر خود به دام افتاده است. به جایی می رسد که شاید بخواهد جنسیت خود را تغییر دهد, و یا حداقل رفتارهای جنس مخالف را بر گزیند. افراد در چنین مواردی از بخود گرفتن رفتارهای جنس مخالف مایوس می شوند و حتی از این مسئله که نمی توانند رفتارهای همسو و همنوا با جنسیتی که به نظر می رسد, ذاتا با آن متولد شده اند داشته باشند, دچار مشکل می شوند. بسیاری اوقات منع شدن از جانب جامعه و فرهنگ می تواند شخص را به سمتی سوق دهد که افراد شبیه خود را از لحاظ رفتاری مسخره کند و ممکن است رفتارهای جنس مخالف را نیز به استهزا در آورد. این قضیه در مورد زنان نیز اتفاق می افتد.در یک جامعه آزاد و رها همجنس گرایی و آزار و اذیت جنسی بسیار کم است و سکس, بدون عشق ورزی نیز بسیار کم دیده می شود. در یک جامه آزاد واقعی شخصیت و احترام به افراد در اولویت قرار دارد و زن و مرد بودن آنها در مرحله بعدی در نظر گرفته می شود. این نوع از آزادی جنسیت, طیف متنوعی را برای هر دو جنس مرد و زن به منظور پیدا کردن هویت ایجاد می کند. بدین ترتیب اکثر مردم می توانند بدون خوار شمردن و سرزنش خود و انکار کردن رفتارها و خصوصیات ذاتی و روحی خود, زندگی اصیل و حقیقی خویش را آغاز کنند.

ممکن است مردی بطور طبیعی رفتارهای زنانه داشته باشد, کما اینکه تمام مردان دارای خصایص زنانه هستند ولی با درجات مختلف, اما اگر این درجه بیش از حد زیاد باشد, فرد نمی تواند رفتارها و خصوصیات خود را بروز دهد زیرا از این مسئله که ممکن است مورد تمسخر و استهزا دیگران واقع شود, در هراس است. هر چند ممکن است فرد همجنس گرا نباشد, ولی راه دیگری را هم برای ابراز خصوصیات زنانه خود ندارد, بنابراین این رفتارها را نادیده گرفته و آنها را ابراز نمی کند و به همین علت, دچار روان رنجوری می گردد. اگر ایده ها در باره جنسیت از شکل طبیعی خود خارج شود, اثر سو و محدود کننده ای در روان آدمی باقی می گذارد و در نتیجه, ظرفیت افراد برای عشق و وفاداری کاهش می یابد. عشق, علاقه, خلاقیت و احساسات فقط مخصوص یک جنس نمی باشد. هویت جنسی تاثیرات بسیار زیادی از جانب فرهنگ و جامعه بر روی روان آدمی میگذارد. روح و روان شما مخزن بسیار بزرگی از رفتارها و توانایی های شما می باشد, بطوری که مسئله تقسیم بندی جنسی در آن کاملا حل شده است. بسیاری از رفتارهایی که از طرف فرهنگ و جامعه به ما آموخته شده اند, ممکن است از نظر بیولوژیکی برای جنسیت خاصی برنامه ریزی نشده باشند.این مطلق گرایی درباره جنسیت, دلیل بسیاری از آشفتگی های روانی در همجنس خواهان و یا حتی دگر جنس خواهان نیز می باشد. مردی که رفتار عاشق پیشه و زنانه دارد, ممکن است همجنس گرا تلقی شود زیرا رفتارهایش متناسب با الگوهای زنانه می باشد, هر چند ممکن است واقعا همجنس گرا نباشد, ولی این واپس زدگی از سوی جامعه باعث می شود که احساسات خود را سرکوب کرده و فقط از طریق سکس با همجنس است که می تواند احساسات زنانه خود را مخفیانه تخلیه و ابراز نماید.مرد و زن هر دو بطور مساوی از آگاهی سهم برده اند. بعضی از زنان بسیار منطقی, فعال و رقابتی می باشند و در مقابل بعضی مردان دارای روح لطیف, ظریف و احساساتی هستند. محصور کردن بیش از اندازه تمایلات درونی منجر به اختلالات روانی بسیار خواهد شد که عواقب آن جنگ و خشونت در جامعه خواهد بود.

هر انسانی از لحاظ روانی و ذهنی یک موجود کاملا منحصر به فرد می باشد بطوری که ذهن او در ساده ترین فرم شامل عناصر مذکر و مونث است که این عناصر شخصیت فرد را سازماندهی می نمایند و با نسبتهای متفاوتی با هم ترکیب شده اند. از شواهد علمی بر می آید که تفاوتهای بسیار زیادی در ساختار مغز افراد وجود دارد, اما چیزی که هنوز کشف نشده است, اینست که آیا بیولوژی و اطلاعات ژنتیکی انسان می تواند تحت تاثیر اعتقادات و آموخته های روانشناسانه قرار بگیرد؟ برای بقای بشریت باورها و مفاهیم خاص در مورد جنسیت به کدهای فیزیکی و شیمیایی تبدیل می شوند و سپس این کدها از نظر بیولوژیکی تحت تاثیر عواملی قرار می گیرند, بطوریکه باعث می شوند مردان رفتاری مردانه و زنان نیز دارای رفتاری زنانه گردند.
جانبدارانه صحبت کردن راجع به تقسیم بندی خصوصیات روانی بین دو جنس چیزی فراتر از پدیده اجتماعی یا فرهنگی است, در واقع خصوصیات روانی ویژه ای وجود ندارد که به طور طبیعی منحصرا مخصوص زن یا مرد باشد. اگر رفتارهای شما صرفا بخاطر ساختار شما باشد, نمی توانید عملی را که از نظر جنسیت برای شما تعریف نشده باشد, انجام دهید. نقطه مرکزی این تجزیه و تحلیل ها در مورد روان بشریت چیزی فراتر از جامعه و تمایزات بیولوژیکی بین دو جنس می باشد و آنجا مکانی است که سر شار از عشق بوده و بالاتر از جسم فیزیکی قرار می گیرد, که در حقیقت پایه و اساس تمام خصوصیات و رفتارهای هر دو جنس است.رهایی از ممنوعیتهای جنسی و تعصبات و تعاریف خشک گذشته, باب جدیدی از خلاقیت و پیشرفت را بر روی ما خواهد گشود. وقوع این انقلاب و تحول در آگاهی افراد بسیار نزدیک می باشد. امید است شما نیز انرژی و شجاعت لازم برای کشف درونیات واقعی خود را داشته باشید و به آن فرد منحصر به فردی که باید باشید, تبدیل گردید.(شرکت در جلسات کمیسیون روانپزشکی اداره پزشکی قانونی استان البرزجهت مصاحبه و بررسی تغییر جنسیت )

سبب شناسی اختلال :

این اختلال هنوز به طور قطع مشخص نشده است و سبب شناسی آن به چند عامل نسبت داده می شود ؛اما به احتمال زیاد ،مهمترین عامل آن علل ژنتیکی است .با این حال در این مورد فرضیات متعددی وجود دارد و علت اصلی آن کماکان ناشناخته است .فرضیه ای علت اصلی آن را بیولوژیکی و در تفامتهای ساختمانی مغر می دانند و فرضیه دیگرنظریه یادگیری اجتماعی و برخی نیز عوامل روانی – اجتماعی را دخیل می دانند پس هویت جنسی بستگی به  تولد ؛رشدکودک و نحوه تربیت اودارد   ودر  شکل گیری خصوصیات جنسی کودک نقش اجتماعی هم موثر می باشدزیرا اجتماع را می توان شامل خانواده ، گروه همتا ها و همسالان ،مسئولان مدرسه و همچنین فرهنگی که کودک در آن رشد می یابد،وسایل ارتباط جمعی نظیر  را دانست ؛البته دراین بین خانواده نقش بسیار مهمی در رشد هویت جنسی کودک دارد ،از جمله آن غیبت پدر یا تسلط مادردر خانواده می تواند در افزایش زنانگی یا کاهش مردانگی در پسرها موثر است .

نقش جنسی از بدوتولد یعنی از هنگام اسم گذاری کودک آغاز می شود و رفتارهای متناسب با جنس کودک شکل می گیرد ،پس از همین زمان مرد یا زن بودن کودک مشخص شده و به طور مستمر آراستن کودک بر حسب جنسیت کودک و از همه مهم تر این که والدین نسبت به رفتارهای جنس مخالف در کودکان واکنش نشان می دهند ،از همین رو حتی پاداش و تنبیه کودک هم متناسب با جنس او انجام می شود  ؛پس از هیچ طریقی نمی توان متغییر های محیطی و بیولوژیکی راکه از لحظه تولد و شاید قبل از آن برهم تاثیر می گذارند ،نادیده گرفت .

مصرف هورمونها دردوران بارداری نیز در بروز   « اختلال هویت جنسی » جنین موثر است ،به طوری که درصورت ترشح زیاد  تستسترون در دوران بارداری ،در مغز جنین دختر ،هسته اولیه مردانگی بوجود می آید و در صورت کاهش آن در جنین پسر ،وی به سمت دختربودن گرایش پیدا می کند .
تغییر جنسیت از لحاظ فقه ::برگرفته از کتاب مصطلحات الفقه آیت اله علی مشکینی و کتاب الفقه و المسائل الطیبه آقای محمد آصف محسنی )
 از نظر فقیهان شیعه  شرعی  قرآن کریم یا روایات اسلامی مبنی بر حرام بودن تغییر جنسیت بیان نگردیده است ،همچنین کسانی که خواهان تغییر جنسیت هستند ؛به بیماری شدید جسمی و روحی مبتلا شده وراهی برای معالجه ودرمان اینگونه بیماران وجودنداشته و مجبور به تغییر جنسیت باشند و این تغییر جنسیت ،تغییر در خلقت خدا محسوب نمی گردد .

تغییر جنسیت ،یک «حقیقت شرعیه» نیست .به عبارت دیگر ،فقیهان اسلامی برای این واژه یک معنای خاص فقهی و متفاوت با معنای لغوی و عرفی بیان ننموده اند و در حقیقت ،منظور از تغییر جنسیت همان معنای لغوی و عرفی می باشد ؛ از این رو آیت اله مشکینی (ره) (در کتاب مصطلحات الفقه ) در این باره می گوید : عنوان تغییر جنسیت در مفهوم لغوی آن ،روشن و آشکار است و غرض از  ،بیان حکم شرعی مردی است که تغییر کرده و به زن تبدیل شده است ،و نیز بیان حکم شرعی زنی که به مرد تبدیل شده است . و همچنین آیت اله محمدآصف محسنی( در کتاب الفقه و المسائل الطیبه ) در این باره می گوید : تغییر جنسیت عبارت است از تبدیل مرد به زن یا برعکس ،در مورد اول ؛یعنی تغییر جنسیت مرد به زن این گونه است که عضو تناسلی مرد برداشته می شود و به جای آن مهبل قرار داده می شود و نیز پستان ها بزرگ می شود ؛ودر مورد دوم ،یعنی تغییر جنسیت زن به مرد اینگونه است که پستانها با عمل جراحی برداشته  شود ،دستگاه تناسلی زنانه نیز برداشته  ودستگاه  تناسلی مردانه قرارداده می شود  که همراه با عمل جراحی در هرکدام از موارد فوق ،روان درمانی و هورمون درمانی نیز صورت می پذیرد .

برخی فقیهان شیعه ،از تغییر جنسیت به عنوان « تبدیل جنسیت » یاد می کنند که آیت اله محمدصدر در این باره می گوید : تبدیل جنسیت گاهی از طریق عمل جراحی طبی جدید بوجود می آید ،به این که مرد به زن یا زن به مرد تبدیل می شود به آن تبدیل جنسی گفته و یاد می شود و منظور ما از تبدیل جنسیت ،این است که شخص را از مرد بودن به زن بودن تبدیل کند و یا برعکس .

(کتاب مستند تحریر الوسیله آقای احمد مطهری )شخص بعد از تغییر جنسیت از نظر احکام لازم است حکم عنوان جدید را رعایت کند ودراین جهت فرق نمی کند که اصل تغییر و یا اصلاح را جایز بدانیم یا خیر .بنابراین اگر خنثی به مرد واقعی و یا زن واقعی تبدیل شده باشد لازم است حکم آن را رعایت کند و حکم وجوب ستر برزن در نماز و احکام نماز و روزه و عبادات را رعایت نمایند.

درخصوص مهریه نیز ،مهریه با تحقق عقد نکاح ؛برذمه زوج به عنوان دین استقرار پیدا می کند و روشن است که تمام آن بر عهده زوج است .بنابراین زوج باید تمام مهر را بپردازد ولو اینکه تغییر جنسیت دهد ،چون با تغییر ،ذمه و اشتغال ذمه تغییری پیدا نمی کند و نیز اگر زوجه هم تغییر جنسیت دهد باز این اشتغال ذمه رافعی ندارد و به قوت خود باقی است و ظاهر آن است که از نظر پرداخت مهر یا نصف مهر از جهت دخول و عدم دخول حکم فوت قبل از دخول را دارد ،نه حکم طلاق قبل از دخول .

 (کتاب مستند تحریر الوسیله آقای احمد مطهری ) امام خمینی (ره) اولین فقیه و دانشمند مسلمانان است که مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را بیان فرموده اند .    (کتاب تحریر الوسیله امام خمینی ره) امام خمینی (ره) در کتاب تحریر الوسیله به موضوع تغییر جنسیت پرداخته اند ،که بر اساس نظرایشان موارد ذیل نگارش می گردد .امام خمینی در خصوص تغییر جنسیت ،مجوز شرعی این عمل را به روشنی بیان می کنند و در مساله اول قسمت مربوط به تغییر جنسیت می فر مایند که :«در ظاهرآن است که تغییر جنس مرد به زن به سبب عمل و بر عکس آن ،حرام نیست و همچنین این عمل در خنثی  حرام نیست تا ملحق به یکی از دو جنس شود ،اما  آیااگر زن درخود تمایلاتی از سنخ تمایلات مرد یا بعضی از آثار رجولیت را می بیند یا مرد در خود تمایلات جنس مخالف یا بعضی از آثاررا می بیند تغییر آن واجب است ؟ ظاهر آن است که واجب نیست .» پس با توجه به فرمایشات امام خمینی (ره) تغییر جنسیت حرام نیست ،اما اگر شخص فکر کند چنین احساس متعارضی دارد آیا ضروری است که حتما" تغییر جنسیت انجام دهد؟ ایشان می فرمایند که واجب نیست و می تواند همان طور زندگی کند .حال با توجه به داشتن مجوز شرعی ،فرض کنیم فردی با اختلال هویت مواجه است ،یعنی روح وی منطبق با جسمش نیست و با مراجعه به روانپزشکان نیز این امر مورد تائید واقع شده است ،اقدامات عملی که باید در این زمینه انجام شود تا بتواند تغییر جنسیت دهد را می توان اینگونه عنوان نمود : ابتدا این فرد جهت کسب مجوز از مراجع قضایی برای عمل جراحی باید به دادستان حوزه قضایی محل سکونت خود مراجعه کند و اگر در آن حوزه قضایی ،دادستان دارای معاون در امور سرپرستی باشد ،می تواند به این واحد مراجعه و نامه معرفی به پزشکی قانونی را جهت اعلام نظر این مرجع بگیرد ، در مراجعه به پزشکی قانونی  ؛متقاضی  به یکی از روانپزشکان معرفی می شود تا با نظر وی در فاصله زمانی حدود شش ماه تا دوسال پزشک مربوطه نظر خود را به پزشکی قانونی و پزشکی قانونی نیزپاسخ مرجع قضایی را برای تائید یا عدم تائید اختلال هویتی متقاضی  اعلام کند  چنانچه پزشکی قانونی این ناهماهنگی را تائید کرد با اجازه دادستان فرد حق دارد به مرکز تخصصی جراحی عمل تغییر جنسیت مراجعه نمایدو با ارائه مجوز اخذ شده مورد عمل جراحی قرار گیرد .البته بعضی از ادارات دولتی از جمله سازمان بهزیستی مساعدت لاز م را با این افراد به عمل می آورد و در صورت نیاز جهت کمک هزینه عمل جراحی را بصورت وام قرض الحسنه به این افراد پرداخت می نماید حال پس از عمل تغییر جنسیت فرد باید گواهی انجام عمل جراحی را از مرکزی که عمل را انجام داده برای اقدامات بعدی اخذ نماید.

این فرد از این به بعد روح در کالبد واقعی اش قرار گرفته و فرد از تعارض ناشی از این اختلال راحت گشته ،اما این شخص مسائل اجتماعی فراوانی را پیش رو خواهد داشت .اولین مشکل حقوقی ،تعارض مدرک شناسائی فرد با جنسیت جدیدش می باشدو بناچار باید با مراجعه به مراجع قضایی این مسائل را حل نماید که قطعا" کار آسان و سریعی نخواهد بود که جهت این کار باید دادخواستی با خواسته اثبات جنسیت و تغییر نام به طرفیت اداره ثبت احوال محل صدور شناسنامه اش تقدیم دادگاه عمومی محل سکونتش کند تا با ارائه مدارک تغییر جنسیت دادگاه این مساله را اثبات و حکم به تغییر نام او بدهدو پس از تغییر نام در شناسنامه بتواند تمام مدارک خود از جمله گواهینامه رانندگی – گذرنامه –دفترچه بیمه وغیره را نیز تغییر دهد ،البته اگر خانمی  ، مرد شده باشد وضعیت نظام وظیفه او برای این تغییرات مشکلی است که باید حل شود .بنابراین او پس از تغییر نام با شناسنامه جدید به اداره نظام وظیفه مراجعه  تا کارت معافیت پزشکی صادر گردد .

آثارحقوقی تغییر جنسیت : (برگرفته از سایت مرکز تخصصی حقوق و قضای اسلامی حوزه علیمه قم )

تغییر جنسیت تاثیر زیادی بر زندگی فردی و اجتماعی شخص می گذارد .اگر تغییر جنسیت پس از ازدواج باشد ،ازدواج سابق باطل و منحل می شود ؛چون ازدواج دو مرد یا دو زن از نظر اسلام حرام وممنوع است .بلکه مرد پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک زن می تواند با یک مرد دیگر ازدواج کند ،همچنین یک زن پس از تغییر جنسیت و تبدیل شدن به یک مرد می تواند با یک زن دیگر ازدواج کند .اگر هریک از برادر یا خواهر تغییر جنسیت دهد و به جنس مخالف در آید ،نسبت خانوادگی میان آن دو عوض می شود ؛یعنی برادر ،خواهر می شود و خواهر ،برادر و اگر عمو تغییر جنسیت دهد به عمه بدل و اگر عمه تغییر جنسیت دهد به عمو و همچنین دایی به خاله و خاله به دایی تغییر می کنند .و نکته جالب و ضروری اینکه پدر با تغییر جنسیت ؛هیچ گاه به مادر تبدیل نمی گردد و نیز مادر پس از تغییر جنسیت به عنوان پدر شناخته نمی شود و هیچ گاه بر کودکانش ولایت پیدا نمی کند بلکه با نبود پدر و جدپدری ،ولایت کودکان به عهده حاکم شرع خواهد بود.

 پس از تغییر جنسیت ،قرابت نسبی از بین  نمی رود ،چنان چه فرزند تغییر جنسیت دهد وی همچنان فرزند همان پدر و مادر است ،به عبارت دیگر رابطه یا نسبت پدرو فرزند و نیز نسبت مادر و فرزند در قبل و پس از تغییر جنسیت تغییر نمی کند .اماهرگاه برادر تغییر جنسیت دهد،خواهر می شود و هرگاه خواهر تغییر جنسیت دهد ،برادر می شود و هرگاه  تغییر جنسیت دهند به دو خواهر تبدیل می شوند و برعکس . همچنین  در عمو و عمه  دایی و خاله نیز تغییر جنسیت باعث تغییر به عکس می گردد حال درصورتیکه پدر تغییر جنسیت دهد به مادر تبدیل نمی شود و نیز هرگاه مادر تغییر جنسیت دهد به عنوان پدر شناخته نمی شود بنابراین عناوین خانوادگی در بحث تغییر جنسیت پدرومادر استثنایی بر بقیه موارد (مانند برادر – خواهر و عمو و...)است .

(برگرفته از کتاب حقوق خانواده دکترصفایی ) آنچه در مورد قرابت نسبی بیان گردید در قرابت رضاعی نیز جاری می گردد برای نمونه ،قرابت یک شخص با برادر همسر یا خواهر همسر از نوع قرابت سببی است .پس هرگاه برادر همسر ،تغییر جنسیت دهد ،به خواهر زن تبدیل می شود و هرگاه خواهر همسر تغییر جنسیت دهد به برادر زن تبدیل می شودکه در مورد قرابت رضاعی نیز همین حکم جاری است برای مثال خواهر رضاعی پس از تغییر جنسیت به برادر رضاعی تبدیل می شود و همچنین در برادررضاعی که به خواهر رضاعی تبدیل می گردد .

درخصوص مشکلات فردی به درگیری و تناقض جسم و روان آنان اشاره می گردد ولی در خصوص مشکلات خانوادگی که دچارش هستند بیشتر عدم قبول چنین نقصی و عیبی است که در خانواده  شکل می گیرد و در خصوص مشکلات اجتماعی باعث می شود انزوا و طرد اجتماعی و حتی اخراج از مدرسه  ،آزارو اذیت توسط همسالان  ،سوء استفاده  افراد خاطی در جامعه ، ناامیدی ،احساس پوچی ودرنهایت افسردگی شدید و عوارض ناشی از آن   بروز گردد پس باید مردم از این پدیده آگاهی داشته و به عنوان یک بیماری به آن نگاه ننموده و آرامش واقعی را در فرد مزبور ایجاد نمائیم .

رئیس دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در همایش اخلاق و شیوه های نوین درمان ناباروری در جهرم بیان فرمودند :تاکنون 2600 به پزشکی قانونی تهران درخواست تغییر جنسیت داده اندکه طرح و بررسی این موضوع از جنبه های مختلف علمی و فقهی  لازم می باشد. گروه نسبتا" کوچکی از دو جنسی ها در جهان وجود دارند که تعدادشان بطورمنظم در حال افزایش است اما اکثریت آنان در انزوای کامل بسر می برند که دلایل اصلی این انزوا را می توان ترس و خجالت عنوان نمود .

مدیر کل ثبت احوال استان تهران درخصوص شناسنامه جدید دوجنسی ها نیز مطالبی بیان می نماید:در شناسنامه جدید دوجنسیها تغییر جنسیت آنها ثبت نمی شود .در ده سال گذشته فقط برای سه فرد دو جنسی ،درتهران شناسنامه صادر شده است که درصفحه توضیحات شناسنامه جدید اینگونه افراد فقط تغییر نام ثبت می شود ،حتی جزئیات تغییر نام که از چه نامی به چه نامی تغییر کرده است ،در شناسنامه جدید آورده نمی شود .برای صدور شناسنامه اینگونه افراد حتما"باید پزشکی قانونی تغییر جنسیت آنهاراتائید و دادگ نیز حکم لازم برای صدور شناسنامه را صادر کند و در صورت حکم دادگاه ،ثبت احوال هیچ مشکلی در خصوص صدور شناسنامه برای دو جنسی ها ندارد .

در ذیل به چند نمونه از آثار تغییر جنسیت در زندگی روزمره ازباب حقوقی اشاره ومورد بررسی قرار می گردد:  

-1 تغییر جنسیت وولایت بر فرزندان :    

 ولایت در روابط خانوادگی ،عبارت از اقتداری است که قانون گذار به منظور اداره امور مالی و گاه تربیت کودک به پدر و جد پدری اعطا کرده است .گاه وصی منصوب از طرف پدر یا جدپدری  را نیزه در زمره اولیاء می آورند .ولایت به معنی عام ،سلطه ای است که شخص بر مال و جان دیگری پیدامی کند و شامل ولایت پدر و جدپدری می باشد ،ولی در روابط خانوادگی ، عبارت از اقتداری است که قانون گذار به منظور اداره امورمالی و گاه تربیت کودک به پدر و جدپدری اعطاء می نماید.

درخصوص مساله ولایت بر فرزندان ،زمانی که پدر تغییر جنسیت می دهدازباب ولایت ،دیگر ولی محسوب نمی شود و مادر هم که حق ولایت ندارد ، پس ولایت فقط با جدپدری است و پدری که تغییر جنسیت داده در این خصوص هیچ نقشی نخواهد داشت ،در این فرض  اگر مادر تغییر جنسیت داده وپدر هم تغییر جنسیت داده باشد ولایت به مادری هم که تغییر جنسیت داده و مرد شده است داده نخواهد شد.اما درمورد وضعیت نکاح زن و شوهری که تغییر جنسیت می دهند ،اگر این عمل همزمان باشد امام خمینی (ره) می فرمایند : اگرچه بقای نکاحشان بعید نمی باشد ولی بهتر است مجددا" بین این دو فرد صیغه عقد نکاح قرائت شود و اگر زن پس از عمل خواست با مرد دیگری ازدواج کند بهتر است با اذن ایشان (مردی که قبل از عمل تغییر جنسیت شوهر او محسوب می گردید (صیغه طلاق) قرائت شود .(برگرفته از کتاب تحریر الوسیله امام خمینی ره )

پس هرگاه مرد به زن تغییر جنسیت دهد ولایتش باطل می شود و موجب سقوط ولایت وی می گردد و همچنین پدر پس از تغییر جنسیت از عنوان مرد بودن خارج شده و به زن تبدیل شده است و به همین علت نیز ولایت وی ساقط می گردد .

حضانت در لغت پرودن است و در اصطلاح فقه و حقوق مدنی ،پرورش اطفال است بوسیله ابوین و اقارب او که هم حق است و هم تکلیف ،پرورش از لحاظ مادی است و هم معنوی و هم اخلاقی .

قانون مدنی ایران در مواد 1176-1170-1169 صریحا" حق حضانت را در سال های اولیه کودک به مادر واگذار کرده است ،چنانچه مادر تغییر جنسیت دهد ،از عنوان مادر بودن خارج نمی شود و عرفا" عنوان مادری پس از تغییر جنسیت صادق است .علاوه بر این ،مادر از نظر شرعی کسی است که فرزند از تخمک  او بوجود آمده و در شکم وی رشد کرده و اورا بدنیا آورده باشد .پس از تغییر جنسیت ،این عنوان و و یژگی تغییر نمی کند .از این رو،با اطمینان می توان گفت :تغییر جنسیت مادر،تاثیری در حق حضانت وی بر کودکان خردسالش ندارد . به عبارت دیگر ،تنها زن بودن مادر بوسیله تغییر جنسیت عوض شده و اکنون دارای صفت مردی است ،ولی با این وجود ؛عنوان مادری نسبت به فرزندانی که از وی متولد شدند زایل نشده است .به عبارت دیگر ،تفکیک میان دو عنوان زن بودن و مادری قابل تصور است .(کتاب حقوق خانواده دتر صفایی ) با این وجود ،می توان این احتمال را بیان داشت که هرگاه به تشخیص دادگاه ،مادر پس از تغییر جنسیت فاقد صلاحیت لازم برای حضانت و نگهداری کودک باشد،این حق از او سلب می شود و به پدر کودک که واجد صلاحیت است واگذار شود .

 پدر با تغییر جنسیت خویش و تبدیل شدن به زن ،از صلاحیت و شایستگی لازم برای حضانت برخوردار نمی باشد ،مخصوصا" اگرپس از تغییر جنسیت با مرددیگری ازدواج کند که از مفهوم ماده 1170 مدنی عدم صلاحیت وی بدست می آید .

-2 تغییر جنسیت ووضعیت ارث :

وضعیت ارث نیز از موارد حائز اهمیت در این زمینه است .گرچه در خصوص تغییر جنس فرزندان ،مشکل زیادی وجودندارد ،چون ایشان بر اساس جنس پس از عمل ؛ارث خواهند برد اما آنچه جای بحث دارد ،درمورد پدرومادری است که تغییر جنسیت داده اند چون نه پدر محسوب می شوند و نه مادر ،پس رسیدن ارث به ایشان محل تردید واقع شده است  ،البته می توان ملاک تقسیم ارث را زمان انعقاد نطفه فرزندشان در نظر گرفت و با توجه به اینکه در آن زمان ،کدام پدربوده و کدام مادر  تقسیم می شود؛ در این باره امام  خمینی (ره) می فرمایند : بهتر است بین ورثه مساله با مصالحه حل شود و حتی در خصوص اقربیت نیز مساله به این شکل است که اگر خواهری عمل تغییر جنسیت انجام دهد ،انتساب وی با اعضای خانواده قطع نمی شود و برادر محسوب می گردد .این حکم در مورد عموکه پس از عمل ،عمه خواهد شد نیز جاری است ؛همچنین در مورد سایرین هم به همین شکل می باشد ،اما موضوع مهمتر اینکه آیا محرمیت نیز کماکان برقرار خواهد بود ،به عنوان مثال پدری که عمل کرده و پس از عمل ،مادر پسرش محسوب نمی شود آیا به پسرش محرم خواهد بود؟که محل تردید واقع شده و امام خمینی (ره) می فرمایند :بعید نیست که محرم باشند.(برگرفته از کتاب تحریر الوسیله امام خمینی ره و کتاب مستند تحریر الوسیله آقای احمد مطهری )

تغییر جنسیت از موانع ارث محسوب نمی شود که در مواد قانونی در خصوص موانع ارث به قتل و کافر و لعان و انکار سببیت و ولد الزنا اشاره شده است ولی به تغییر جنسیت اشاره و ماده ای در این خصوص ارائه و بیان نشده است .

-3  تغییر جنسیت و مساله بقای ازدواج :

اگر فقط یکی از زوجین تغییر جنسیت دهدازدواج آنها  باطل است ، چون امکان بقای ازدواج وجودندارد و ازدواج مرد با مرد یا زن بن زن از نظر فقه شیعه و قانون مدنی مشروع نیست .قانون مدنی ایران ،به لزوم اختلاف جنس ،در ازدواج اشاره دارد که برای نمونه  توان از مواد 1124-1122-1067-1059-1035 نمود .اختلاف جنس در هنگام عقد و در دوران زناشویی یکی از شرایط نکاح می باشد که اگر این شرط رعایت نگردد موجب باطل شدن عقد و نکاح می گردد و باعث بروز مشکلات برای طرفین می گردد.(برگرفته از قانون مدنی ) زوجین هر دو غیر همزمان تغییر جنسیت دهند که در این حالت ،همانند حالت قبلی ازدواج باطل است چون مجوز شرعی برای ابقای ازدواج سابق وجود ندارد و به محض اینکه زوجین جنس خود را تغییر دهد ،مثلا" جنس مرد به زن تبدیل گردد ،درحالت جدید هردو هم جنس خواهند شد و ازدواج سابق از بین خواهد رفت وحال اگر زن نیز بعد از مدتی تغییر جنسیت دهد علقه زوجیت حاصل نمی شود .

زوجین هردو در زمان واحد تغییر جنسیت می دهند که در اینجا دو احتمال وجود دارد : احتمال اول اینکه ازدواج سابق همچنان دارای دوام وبقا می باشد .توضیح اینکه ،حقیقت ازدواج ،زوجیت هریم نسبت به دیگری است و نه بیش تر که در این صورت تنها حالت و چگونگی آن در قبل و بعد از عمل جراحی تغییر کرده است .بنابراین زوج فعلی قبلا" زوجه بوده و زوجه فعلی قبلا" زوج بوده که در این وضعیت جدید ،حقیقت ازدواج یعنی زوجیت هریک نسبت به دیگری همچنان به حال خودش باقی است  نهایت اینکه  هریک متفاوت با سابق  است .

احتمال دوم اینکه ازدواج سابق دوام نداشته ودروضعیت جدید باطل گشته است ؛با این بیان که در ازدواج علاوه بر نسبت زوجیت بین طرفین ،چیز دیگری نیز لازم است و آن اینکه ،این مرد ،زوج باشد برای زنی که همسر اوست  یعنی بین دو چیز ،فقط از یک طرف یک نسبت خاص وجوددارد که از طرف دیگر آن نسبت وجود ندارد که این نسبت و رابطه ،بعد از تغییر جنسیت زوجین ،از بین رفته است بنابراین عقد ازدواج سابق باطل گشته و طرفین برای ادامه زندگی با یکدیگر نیاز به عقد ازدواج جدید دارند .

-4 تغییر جنسیت و مساله مهریه :  (برگرفته از قانون مدنی و کتاب قانون خانواده دکتر ناصر کاتوزیان )

مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن است .بر اساس ماده 1093-1087 قانون مدنی ،زن مستحق « مهر المثل » خواهد بود .حال چنانچه ،زن تغییر جنسیت دهد مستحق مهریه می باشد یا اینکه با انحلال ازدواج سابق ،مهریه منتفی می گردد  مرد ملزم به پرداخت مهریه نمی باشد؟  در جواب چهار احتمال یا نظریه وجود دارد :

نظریه اول : پرداخت مهریه مطلقا" لازم نیست ،چه دخول شده باشد یانه .چون حقیقت ازدواج این است که مهریه به  عنوان ثمن در مقابل کابین زن است و تغییر جنسیت موجب انساخ این معاوضه است و زوج تعهدی در مقابل پرداخت مهریه نخواهد داشت .حقیقت ازدواج ناشی از امر اعتباری ایجاب و قبول است و اینکه طرفین ،زن و شوهر یکدیگر باشند و مهریه به منزله هدیه ای است که مرد به زن می دهد . همچنین بر اساس ماده 1087 مدنی چنانچه عقدی بدون مهریه خوانده شود ،عقد نکاح باطل نیست بلکه ارجاع به مهر المثل داده می شود .

نظری دوم : پرداخت کل مهریه لازم است مطلقا" ،چه دخول شده باشد یانه ؛حقیقت مهریه یک امر اعتباری و فرع بر اصل و ذات ازدواج است و زوجه مالک کل مهریه است و می تواند هرگونه تصرف در آن بنماید .حتی حضرت امام خمینی (ره ) می فرمایند :اگر زنی با مردی ازدواج کند و بعد از ازدواج جنسیت زن تغییر کند ،ازدواج از زمان تغییر جنسیت باطل می شود و بر مرد درصورت دخول پرداخت مهریه لازم است و همچنین بنابر قول اقوی در صورت عدم دخول پرداخت مهریه لازم است .

نظریه سوم : درصورت دخول پرداخت مهریه لازم است و الا نصف مهریه لازم است . قانون مدنی در ماده 1092 گوید : هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا" داده باشد ،حق دارد مازاد از نصف را عینا" یا مثلا" یا قیمتا" استرداد کند .

 نظریه چهارم : چنانچه تغییر جنسیت از سوی زن و بدون اجازه شوهر باشد هیچ چیزی بر شوهر لازم نیست مطلقا"  ،چه دخول شده باشد و چه نه .همچنین شوهر که اقدام به ازدواج نموده ومهریه را به زوجه می پردازد ،به امید و هدف است که همسرش با او زندگی نماید ووقتی زن بواسطه تغییر جنسیت ،خودرا از زوجیت خارج می سازد ،یک ضررمالی بر شوهر وارد ساخته که ضامن آن است .پس اگر مهریه را دریافت داشته ،باید تمام آن را به شوهر مسترد گرداند و اگر دریافت نکرده ،حق دریافت آن را ندارد .(براساس ماده 1182-1082  قانون مدنی )  

-5 تغییر جنسیت و مساله عدة:( برگرفته از قانون مدنی و کتاب قانون خانواده دکتر ناصر کاتوزیان )

چنانچه زن تغییر جنسیت دهد ازدواج سابق باطل می گردد . حال آیا بلافاصله بعد از تغییر جنسیت ،می تواند ازدواج نماید یا باید عده نگه دارد ؟

اول : تغییر جنسیت همانند مرگ و طلاق است و نیاز به عده دارد ،چون غایت و هدف عده رعایت حرمت شوهر است .

دوم : تغییر جنسیت سبب سقوط عده می گردد ؛چون حکم عده از احکام مربوط به زنان است و توهم وجود آن برای مردان و جود ندارد مطابق ماده 1150 مدنی که با کلام فقهای امامیه نیز سازگار است و احتمال دوم مورد قبول می باشد .

تغییر جنسیت ازدیدگاه حقوق ایران :

 در کشور مذهبی مانند ایران مسئله  تغییر جنسیت هنوز در بین مردم و همچنین قانونگزاران حل نشده و به شکل مطلوب آن نرسیده است .نگاه مردم نسبت به چنین افرادی نگاهی با تمسخر و گزنده است و گاهاچنین افرادی رادارای اختلالات روانی می پندارند و قانونگزاران نیز به پیروی از مردم هنوز قانون صریح و روشنی رادرمورد این افراد تصویب نکرده اند گویی آنها جزئی از این جامعه نیستند .بر خلاف مردم و قانونگزاران ،فقیهان سالهاست که به این مسئله تحت عنوان مسائل جدید و نوظهور پرداخته اند .به نظر می رسد که برای اثبات ادعای افرادی که خواهان تغییر جنسیت هستند باید تایید پزشک یا روانشناس گرفته شود .حال در نبود قانون به مانند بخش های دیگر حقوق ما به فتاوای معتبر مراجعه می کنیم برای تحقق بخشیدن به حقوق نادیده گرفته شده این بخش از جامعه که هنوز حقوق و قانون مشخص و مدونی برای آنها ارائه و مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است و با توجه به اینکه مواردی از تغییر جنسیت در ایران وجود دارد پس احتمال شکل گیری رویه قضایی هم امری محتمل است . با این حال مشکلات افراد دوجنسی تنها به محدویت های حقوقی برنمی گردد بلکه در اجتماع هم دارای محدویت بوده و مورد پذیرش کامل جامعه قرار نگرفته اند ،اگرچه سازمان بهزیستی از سال 1381 رابرای حمایت اجتماعی و قانونی از این افراد به اجرادرآورده و دنبال می کند ،با این وجود در سالهای اخیر فراهم نمودن مکانی مناسب برای بازداشت دوجنسی ها به یکی از موضوعات بحث انگیز از منظر حقوقی تبدیل شده است . بررسی های بعمل آمده از سال 1381 240 اوین مکانی برای نگهداری این افراد در نظر گرفته شده است ،نگهداری بازداشت شدگان دوجنسی در این بند که بصورت سلول های انفرادی می باشد ،ازاین جهت قابل توجه است که این افراد به علت وضعیت جنسی شان ،به بندهای عمومی مردان و زنان انتقال پیدا نمی کنند و تا زمان روشن شدن پرونده و زمان تشکیل دادگاه می بایست در سلول انفرادی نگهداری شوند . درسالهای گذشته اغلب بازداشت شدگان ،پس از مدتی از سوی مقامات زندان به پزشکی قانونی فرستاده و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفته اند .

وضعیت تاهل بعد از عمل جراحی :

مساله ای  که بعداز عمل تغییر جنسیت مطرح است ،وضعیت تاهل شخص می باشد .اگرفرد مجرد بوده که احتیاج به اقدام دیگری ندارد ، چون در صفحه توضیحات شنا سنا مه ،مجوز تغییر نام که اثبات کننده تغییر جنسیت نیز می باشد قید می شود ، اما اگر فرد متاهل بود ،اقدامات وی باید دردادگاه خانواده نیز پیگیری شود.  مطابق نظر حضرت امام خمینی (ره) از تاریخ تغییر جنسیت ، تزویج باطل می شود بدون اینکه احتیاجی به قرائت صیغه طلاق باشدو نکاح منعقده سابق ، منحل می گردد و فرض آن که در ایام عد ه ، زن عمل تغییر جنسیت را انجام داده با شد الباقی ایام عده طلا ق یا حتی وفات سا قط می شود .وضعیت مهر یه نیز به این صو رت است که اگر بعد از نزدیکی عمل تغییر جنسیت روی  دهد  ،کما کا ن مرد با ید تما م مهر یه را به زنش که هم اکنون مرد شده بدون کم وکا ست بپردازد ،اما در صور تی که قبل از نزدیکی ، زن تغییر جنسیت د هد امام خمینی ( ره)        می فرما یند بر ذ مه شوهر است که تمام مهر یه را بپردازد .

درمان ترانس سکشوال :

پس از تشخیص اختلال مزبور توسط یک تیم متشکل از روانشناس و روانپزشک ،رفتارهای درمانی فرد مبتلا به صورت شش ماه مدوام  ،«هر دوهفته یکبار» انجام و تلاش می شود،وی در همان نقش جنسی که از نظر فیزیولوژی و جسمی دارد باقی بماند امااگر پس از گذراندن این دوره « رفتار درمانی » بیمار متقاعد نشد در نقش جنسی که قرار دارد باقی بماند آنگاه توسط پزشکی قانونی مجوز عمل تغییر جنسیت برای او صادر می شود .درمان این نوع بیماران آزمون زندگی واقعی است بطوری که طی مدت انجام این آزمون از بیمار درخواست می شود برای مدت یک تا دوسال بطور تمام وقت در نقش جنس مقابل زندگی کند ،یعنی هم در در محیط کار و هم در محیط  تحصیل در نقش جنس  مقابل باشد .در این دوره بیمار به صورت آشکار آرزوی خود برای تعلق به جنس مقابل را به اعضای خانواده و دوستان نشان می دهد،زیرااین مساله موجب بروز اضطراب در بیمار شده و احساس طردشدن در بسیاری از امور زندگی خود را تجربه می کند ودر عمل تغییر جنسیت نیز افشای این مساله می تواندآسیب رسان باشد،بویژه اگر فرد مبتلا متاهل و صاحب فرزند نیز باشد که مسلما" درخواست بیمار برای تعلق به جنس مقابل فشار زیادی بر اعضای خانواده تحمیل می کند ،اما اگر اعضای خانواده اش اورادرک و از خواسته اش حمایت کنند همدلی آنها در کاهش تعارض و اضطراب بیمار بسیار مفید خواهد بود.

اولین تغییر جنسیت  :

اولین تغییر جنسیت در ایران در سال 1309 شمسی مطابق با 1930میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکی به نام دکتر خلعتبری  پسر هیجده  ساله ای را با عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد ،این مساله در آن زمان سروصدای زیادی ایجاد نمود البته این تغییر جنسیت در مورد یک  جوان تر سکشوال بودکه از نظر جسمی کاملا"  بودولی از نظر روحی و روانی خود را زن می دانست و با اصرار و رضایت فراوان خواهان تغییر جنسیت بود ؛البته قبل از این موضوع ،تغییر جنسیت دو جنسی ها کم و بیش وجود داشت و لی تغییر جنسیت یک فردی که از نظر ظاهر سالم بود چیز عجیب و جدیدی محسوب می گردید . پس از انقلاب اسلامی ایران ودر سال1362 شمسی مطابق با  1985 میلادی مردی به نام فریدون(مریم ملک آراء) که دچار بیماری شدید ترانس سکشوال بود با تلاش فراوان  نزد امام خمینی (ره) رفته و اختلال هویت جنسی را برای ایشان توضیح داد و  خواهان دریافت مجوز شرعی برای تغییر جنسیت گردیدکه امام (ره) در فتوای خویش برای این بیماری چنین مرقوم فرمود ند : «تغییر  جنسیت با تجویز طبیب مورد اعتماد و متخصص  ،اشکال شرعی ندارد .» بعد از فتوای ایشان ،به تدریج عمل های تغییر جنسیت با مجوزهای قانونی و حقوقی انجام می شد  و از زمان فتوای امام خمینی (ره) که به نوعی ابتکار فقهر محسوب می شود انقلابی در فتواهای فقهی و حقوقی در زمینه تغییر جنسیت بوجود آمد. از سال 1985 میلادی تاکنون ده ها تغییر جنسیت با اجازه دادگستری و پزشکی قانونی انجام  که افراد پس از تغییر جنسیت حتی شناسنامه جدید دریافت نموده اند و ازحمایت های قانونی و شرعی برخوردار می شوند .

اولین تغییر جنسیت در انگلستان در فاصله سالهای1948-1942 میلادی اتفاق افتاد که دختر ی بنام لورا دیلون تغییر جنسیت دادو پسر گردید و نام مایکل دیلون را برای خود انتخاب نمود .

سابقه تغییر جنسیت در امریکا ،به عنوان یک موضوع پزشکی به سال 1952 بر می گردد .نخستین تغییر جنسیت در کشور مصر در سال 1982 میلادی اتفاق افتاد که جوان نوزده ساله ای به نام عبداله تغییر جنسیت داد و نام سالی را برای خود انتخاب کرد .

افراد خواهان تغییر جنسیت :

 افرادی که ممکن است خواهان تغییر جنسیت باشند حداقل شامل یکی از دو گروه زیل می باشند .

الف ) دو جنسی ها (Herma.ph.rodite):

این افراد دارای آلت تناسلی از هر دو جنس هستند ؛از این رو دارای اختلال هویت جنسی یا ابهام در جنسیت هستند در جراحی تغییر جنسیت ،یکی از دو آلت تناسلی که ضعیف ،کوچکو یا غیر مناسب تشخیص داده شود حذف و آلت دیگر تقویت و جایگزین می شود .در این حالت بیمار دو جنسی به یکی از دو جنس مذکر یا مونث تبدیل می شود . این نوع تغییر جنسیت ها از گذشته تاکنون وجود داشته و اساسا" برای آن هیچ مخالفتی وجود ندارد ،چون بیماری آنان محرز و ثابت است و حتی حقوقدانان سنی و  کلیسای مسیحی  که با تغییر جنسیت مخالف هستند با تغییر جنسیت این گروه مخالفتی ندارند و در واقع تغییر جنسیت به عنوان معالجه و خروج دو جنسی ها از بلاتکلیفی جنسی است .

ب) ترنس سکشوال ها ( Trans.s.e.x.ual):

برخی بیماران  روحی خودرامتعلق به جنس مخالف می دانند  و از نظر فیزیکی هیچ گونه اختلال جنسیتی ندارند ولی حاضر به پذیرش جنسیت فعلی خود نیستند . به عبارتی دیگر این گروه بیماران روانی ،مردانی هستند که خود را زن می دانند ،و یا زنانی هستند که خود را مرد می پندارند . این بیماری تقریبا" در بیشتر کشورهای دنیا مشاهده شده و مخصوص جغرافیای خاصی نمی باشد.گاه این بیماران به خودکشی دست می زنند ، به گفته برخی روانشناسان ؛برای برخی از این بیماران هیچ راه درمانی جز تغییر جنسیت وجود ندارد .

تغییر جنسیت در بیماران ترانس سکشوال مورد اختلاف شدید صاحبنظران است ؛تقریبا" همه فقیهان سنی و نیز کلیسای مسیحی با این عمل جراحی مخالفند و از نظر آنان این کار تغییر در خلقت خداست ؛اما عده زیادی از فقیهان شیعه با این کار موافقند و از نظر آنان بیماران ترانس می توانند تغییر جنسیت دهند .

البته از نظر فقیهان شیعه برای تغییر جنسیت حداقل باید دو شرط زیر وجودداشته باشد :

-    بیماری ترانس سکشوال واقعی و قطعی باشد ،بنابراین افرادی که بیماری آنان مشکوک است مجاز به تغییر جنسیت نیستند .
-    تغییر جنسیت باید بصورت کامل صورت بگیرد ،یعنی مرد پس از تغییر جنسیت کاملا" به زن تبدیل شود و یا زن پس از تغییر جنسیت کاملا" به مرد تبدیل گردد .

مطالبی که ذکر گردید بیشتر در خصوص آشنایی دوجنسی ها و خنثنی ها بوده و همچنین فر ق  افراد تغییر جنسیت  با دوجنسی ها می باشد و حالات و خصوصیات آنها و چگونگی برخورد جامعه و مردم با اینگونه افراد می باشد  وباید اطلاعات مردم در خصوص آنان بیشتر باشد تا بتوانند بهتر با آنها ارتباط برقرار نموده و همدردی نمایند به امید روزی که  قوانین جامع و کامل در خصوص افراد دارای تغییر جنسیت مدون گردد .

منابع و ماخذ :

-1مجله دانش یوگا
 -2کتب روانشناسی و روانپزشکی
 -3کمیسیون روانپزشکی  سازمان پزشکی قانونی
-4 پژوهش سازمان  پزشکی قانونی در خصوص اختلال هویت جنسی  
-5مصطلحات الفقه –آیت اله علی مشکینی  (ره)– قم – الهادی -1377
-6الفقه و المسائل الطیبه –محمدآصف محسنی – قم – بوستان کتاب -1382
 -7الصالحین – محمدصادق صدر – بیروت – دارلاضواء – 1424 ق
-8تحریر الوسیله – امام خمینی (ره) – قم – اسماعیلیان -1366
-9مرکز تخصصی حقوق و قضای اسلامی حوزه علیمه قم
-10قانون خانواده – ناصر کاتوزیان – جلد دوم
-11مستند تحریر الوسیله – احمد مطهری
 -12دایره المعارف اسلامی
-13 مجله فقه اهل البیت –شماره هفت – جلد 11
-14 حقوق خانواده – دکتر صفایی – تهران – دانشگاه تهران – 1374
-15 قانون مدنی

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.