×

نگاهی به روابط جنسی در محیط کار

نگاهی به روابط جنسی در محیط کار

تقسیم بندی انواع روابط جنسی کاری روابط جنسی در محیط کاری را میتوان از دیدگاه های مختلف بررسی و دست بندی کرد

نگاهی-به-روابط-جنسی-در-محیط-کار

تقسیم بندی انواع روابط جنسی کاری

روابط جنسی در محیط کاری را میتوان از دیدگاه های مختلف بررسی و دست بندی کرد.

1- بر اساس موقعیت شغلی طرفین:

رابطه بین مدیران و زیر دستان یا

رابطه بین دو همکار هم رده

حالت سوم رابطه بین دو کارمند از دوبخش متفاوت یک شرکت بزرگ است.

و یا

2- بر اساس وقوع رابطه در محیط کار یا خارج از آن :

روابط جنسی که درست در محیط کار و در ساعات کاری اتفاق می افتد یا

روابط جنسی که بیرون از محیط کار و خارج از ساعات کاری روی داده است

تقریبا نیمی از افرادی که به داشتن رابطه جنسی کاری اعتراف کردند، این روابط را در داخل محیط کاری داشته اند که باز در نیمی از این موارد بصورت رابطه جنسی دهانی و یا نزدیکی بوده است. حدود یک هشتم از افراد شاغل توضیح داده اند که حداقل یک بار حین انجام کار مچ همکاران خود را حین "ارتکاب جرم" گرفته اند. البته در 87 درصد از موارد اتفاق مهیبی به غیر از آبرو ریزی ناشی از لو رفتن موضوع پیش نیامده است. آقایی تعریف میکرد که چطور مدیر محترمی از اینکه بدون در زدن در حین معاشقه مزاحم کارمندان محترم شرکت شده معذرت خواسته است!

3- بر اساس نوع و محل کار :

روابط جنسی در محیط های کاری درسی و آموزشی

روابط جنسی در محیط های کاری حرفه ای

متاهل بودن یا مجرد بودن افراد، یا توافقی و غیرتوافقی بودن رابطه، یا پنهان و آشکار بودن آن هم میتواند تقسیمات جزئی تری به دسته بندی های بزرگتر اضافه کند. ماهیت و نوع واکنش کارفرمایان و کارمندان و یا قانون نسبت به هریک از اینگونه روابط ممکن است متفاوت از هم باشد. همچنین نتایج و احتمال بروز مشکلات کاری و افت راندمان یک شرکت نیز در هریک از این تقسیم بندی ها با هم یکی نیست. مثلا رابطه بین دو کارمند از دو بخش کاری مختلف در یک شرکت خیلی کمتر مورد توجه صاحبان شرکت قرار دارد تا رابطه یکی از مدیران رده بالا با یکی از کارمندان تحت امر وی. یا واکنش و توقعات افراد نسبت به روابط جنسی در خارج از ساعات کاری نسبت به روابط جنسی در ساعات کاری و در محل کار حتما با هم متفاوت است.

روابط جنسی در محیط های آموزشی بخصوص وقتی بین مربیان و دانش آموزان و دانشجویان اتفاق می افتد از حساسیت خاصی برخوردار است. در دو سه مطالعه مختلف توسط انجمن زنان دانشگاهی آمریکا در ایالات متحده بین 10 تا 38 درصد از دانشجویان حداقل یک بار تحت توجهات جنسی ناخواسته از سوی کارمندان محل آموزش خود قرار داشته اند. در یک بررسی در 2002 میلادی حدود 60 درصد از زنان و مردان دانشجو مورد بررسی قرار گرفتن در معرض آزار جنسی از سوی دیگران – منجمله همکلاسی های خود – را مورد تایید قرار دادند.

نگاه آمار و ارقام به روابط جنسی در محیط کار

شاید بتوان گفت گذشته از مطالعات کوچکتر موردی اولین آمار قابل توجه برای رسیدن به درک مناسبی از کلیت شرایط حاکم بر روابط جنسی در محیط های کاری اولین بار به پشتوانه خبرگزاری MSNBC و توسط خانم Janet Lever انجام و منتشر شده است. خانم ژانت لور پروفسور جامعه شناسی در دانشگاه دولتی کالیفرنیا در لوس آنجلس و محققی است که از سالهای پیش در مورد اثر روابط جنسی در سلامت و عملکرد اجتماعی انسان تحقیق کرده است. این بررسی که تحت عنوان Office Sex and Romance Survey منتشر شد با استفاده از یک پرسشنامه اینترنتی 44 سوالی در سال 2002 میلادی از ماه ژانویه تا فوریه به جمع آوری آامار و اطلاعاتی در این مورد پرداخت. بیشتر دیگر آامار و ارقام قابل توجه مربوط به پرونده های شکایت ثبت شده توسط مقامات حقوقی و قضایی و بخصوص کمیته فرصت های برابر شغلی در ایالات متحده آمریکاست که نمیتواند آمار خاصی در ارتباط با تمام موارد رابطه جنسی که منجر به قطع و اخراج و در نهایت شکایت از مدیران مربوطه نشده ارائه دهد. در اینجا هرکجا لازم باشد بطور گسترده از امار و اطلاعات منتشر شده در این گزارش و بررسی های دیگر استفاده و به آن استناد خواهیم کرد.

مزایا و مضارات روابط جنسی در محیط کار

روابط جنسی در محیط کاری اتفاق نادری محسوب نمیشود. بنابه آمار چیزی حدود نیمی از کارمندان یک شرکت حداقل یک بار رابطه جنسی در محیط کار را تجربه کرده اند و بدلایل مختلف این آمار رو به افزایش است: عواملی مثل افزایش زمانی که روزانه به کار اختصاص میدهند، افزایش تعداد زنانی که وارد بازار کار میشوند (بخصوص ورود به موقعیت های شغلی که از قدیم متعلق به مردان بوده است)، وجود روحیه و سلیقه های مشترک در یک محیط کاری و البته در دسترس بودن و هم سن و سال بودن و اجبار در گذران مدت زمان قابل توجهی از وقت با هم. به این ترتیب از نظر خیلی ها محل کار شاید بهترین جایی است که میتوانی به دنبال "نیمه گمشده" خود بگردی. شما میتوانید در آنجا همسر آینده خود را زیر نظر داشته باشید، واکنش او در سختی ها و فشارهای کاری را ارزیابی کنید و حدس بزنید احتمالا او همانطوری با شما رفتار میکند که با دیگران رفتار کرده است.

با این وجود با شنیدن عبارت "رابطه جنسی در محیط کار" سگرمه های بسیاری از کارفرمایان محترم در هم میرود. شکل گیری روابط جنسی در محیط کار از دو جهت میتواند برای صاحبان مشاغل نگران کننده باشد. اول افت کمی و کیفی در خدمات و تولیدات شرکت و دوم زیان های مادی و معنوی ناشی از پیگردهای قضایی و حقوقی شاکیان. تنشهای عاطفی- جنسی که در ادامه اینگونه روابط همیشه امکان پذیر است ممکن است به نتایجی مثل موارد زیر ختم شود:

اتلاف وقت قابل توجه روزانه کارمندان بخاطر پرداختن به مسائل جنسی

غیبت های مکرر از سر کار (چه موقعی که حالشان خوب است برای قرار گذاشتن و چه وقتی بد است برای دراز کشیدن در تخت و گریه کردن)

اخراج یا ترک کار یکی از طرفین

ترک تحصیل یا عدم گذراندن واحدهای درسی و عقب ماندگی تحصیلی

متهم شدن قربانی به سهل انگاری در جلوگیری از ایجاد رابطه و انگ های مختلف

فشارهای روحی و عصبی ناشی از گسترش شایعات و بازپرسی ها و تحقیقات

شکاف در روابط با دیگر نزدیکان بخصوص جدایی از همسر و احتراز دوستان نزدیک از ادامه رابطه با او

و درنهایت اجبار به ترک محل زندگی یا محل تحصیل و محل کار برای همیشه

اضطراب، افسردگی، حملات دلهره، بی خوابی، بی قراری، کابوس های شبانه، احساس گناه و ترس و شرم، به هم خوردن تمرکز ذهنی، سردرد، خستگی، کاهش انگیزه های شغلی، مشکلات گوارشی، احساس خشم و ناامیدی و کاهش اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران و گوشه گیری از جمله عوارضی است که ممکن است یکی از طرفین رابطه را برای مدتی درگیر خود کند. عوارضی که در موارد بسیار شدید تا سر حد خودکشی نیز ممکن است پیش برود.

حدود 70 درصد از پرسش شوندگان در آمار تهیه شده توسط موسسه Roper-Starch اظهار داشته اند که دوست شدن با یک همکار در محیط کار مثل بازی کردن با آتش است. بسیاری از مدیران و کارفرمایان هم بر این باورند که شکل گیری این روابط میتواند برای شرکت بسیار خطرناک باشد. هرچند همیشه هم این طور نیست. مطابق آمار همین موسسه از هر 12 مورد تنها یک مورد از اینگونه روابط به "درگیری شدید" ختم شده است. از 15000 مدیر و سوپروایزری که در بررسی خانم ژانت لور شرکت کردند 90 درصد اظهار داشته اند که هیچگاه ناظر رابطه ای که واقعا منجر به حوادث پر سر و صدا شود نبوده اند. گذشته از داستانهای دراماتیک روایت شده در فیلم ها و سریالها و موارد معدودی که در رسانه ها سر و صدای زیادی به پا کرده اند بسیاری از افراد خاطرات خوشی از دریافت کارت دعوت به عروسی همکارانی داشته اند که اولین بار در محل کارشان با یکدیگر برخورد کرده اند. از طرف دیگر حدود 12 درصد از پاسخ دهندگانی که تجربه رابطه جنسی در محل کار را داشته اند بدلیل این موضوع مجبور به ترک یا جابجایی از محل کار خود شدند. تصور کنید اگر این فرد مدیر فروش یک شرکت بزرگ باشد که قسمت قابل توجهی از حیات ان ناشی از روابط عمومی خوب و دقت و تعهد وی بوده قیافه مدیر عامل با رفتن او به شکل و شمایلی درخواهد آمد!

یکی از مسائل مهم، اثر منفی شکل گیری این روابط در دیگر همکاران ناظر این روابط است. تنشهای جنسی در محیط کار درست مثل بازی دومینو که با افتادن اولین مهره به ترتیب فرو ریختن بقیه مهره ها را در پی دارد ممکن است به بقیه منتقل شود. اینکه یک نفر نه با بکار گرفتن فکر و پشتکار شغلی بلکه بخاطر استفاده از ظرافت های جنسی ارتقاء موقعیت و مقام پیدا کرده است باعث بروز خشم و سردرگمی میان بقیه کارمندان میشود. واکنش دیگر خانمها ممکن است از انزوا و گوشه گیری و کاهش انگیزه های شغلی تا رقابت با فرد برای استفاده از فرصت ها و امتیازات مشابه متفاوت باشد. در این میان توقعات اضافی باعث تمردها و نافرمانی های متعدد در روابط کاری و در نهایت هتک حرمت مدیر و خارج شدن کنترل اوضاع (در کل مجموعه) از دست وی شود.

بر خلاف تصور فعالان حقوق زنان، خانمها همیشه فقط قربانی روابط جنسی در محیط کاری نیستند بلکه میتوانند برندگان اصلی این روابط باشند. حدود 33 درصد از زنان (در مقابل 25 درصد از مردان) اعتقاد دارند که استفاده از جذابیتهای جنسی در پیشرفت های کاری واقعا جالب است. بعضی واقعا اعتقاد دارند که نزدیک شدن عاطفی به رئیس شان باعث استفاده از فرصتهای شغلی مناسب و کمک های فکری موثر در بهبود وضع زندگی شان شده است. یکی از خانمها معتقد بود که توانایی های جنسی و شغلی برای یک زن میتواند مثل دو بالی باشد که او را به اوج قله موفقیت برساند و داشتن رابطه جنسی در محیط کاری به خودی خود چیز شرم آاوری نیست. بعضی ها هم نگرش محتاط تری به استفاده از جذابیتهای جنسی در محیط کار دارند. یک نفر اعتقاد داشت "واقعا مسخره است که بعضی ها برای جلب مشتری یا نظر مدیران خود بیشتر روی سینه های برجسته خود حساب میکنند تا شخصیت برجسته خود!

اتلاف وقت قابل توجه کارمندان و استفاده از ابزار ارتباطی در محیط کار از جمله نگرانی های عمده کارفرمایان در این رابطه است. در یک بررسی حدود 25 درصد از پرسش شوندگان گفته اند که در محیط کارشان متوجه استفاده از کامپیوتر برای مشاهده تصاویر یا انجام ارتباطات جنسی بوده اند. حدود 12 درصد گزارش کرده اند که خودشان یا همکار نزدیکشان از کامپیوتر برای ورود به سایت های جنسی یا ارسال نامه های جنسی برای دیگری استفاده میکرده اند. بسیاری در پی یافتن موقعیتی برای خلوت کردن با همکار مورد نظر به ناچار تمرکز لازم برای انجام امور محوله در ساعات کاری را از دست میدهند.

قانون و روابط جنسی در محیط کار

شاید در عصر مدرن اولین جای پای قوانین مربوط به رفتارهای جنسی در محیط کار مربوط به فصل هفتم قوانین حقوق شهروند ایالات متحده آمریکا مصوب سال 1964 باشد که اعمال هرگونه تبعیض در بکار گیری افراد بر پایه نژاد، ملیت، مذهب و جنسیت آنها را ممنوع اعلام کرده است. اولین پرونده مربوط به آزار جنسی در ایالات متحده در 1974 به ثبت رسیده (Barnes v. Train ) بدون آنکه هنوز آشکارا اصطلاح آزار جنسی وجه عمومی پیدا کرده باشد. بعدا در 1976 طی پرونده دیگری (Williams v. Saxbe ) اولین بار عنوان شد که آزار و سوءاستفاده جنسی میتواند به نوعی تبعیض جنسی از سوی یک کارمند ارشد مرد نسبت به کارمند زن زیر دست منجر شده و به نقض قانون مصوب گفته شده بیانجامد. در نهایت جهت بررسی شکایات و اعمال کامل این قانون در 1980 میلادی کمیته ای تحت عنوان "کمیسیون فرصت های برابر شغلی" شکل گرفت که قبلا هم به آن اشاره شد. بعدا با اضافه شدن تبصره ای به این قانون به قربانی (اکثرا زنان) این حق داده شد که متخلفین را مورد تعقیب قضایی قرار داده و تقاضای غرامت کند.

علاوه بر این در تعداد دیگری از کشورهای دنیا هم در اواخر قرن بیستم قوانینی در ممانعت از اثرات سوء روابط جنسی در محیط کار مورد توجه و تصویب قرار گرفت. مثلا اسرائیل در 1998 طی "قانون آزار و سوء استفاده جنسی" اینگونه رفتارها در محیط کار را کاملا غیرقانونی اعلان کرد (قانونی که به استناد آن دادستان کل اسرائیل ممکن است به ادامه کار احتمالا اخرین رئیس جمهور تشریفاتی اسرائیل برای همیشه پایان دهد). در اروپا نیز پارلمان اروپا طی مصوبه ای در سال 2002 میلادی همه اعضاء را مجبور کرد تا برای جلوگیری از هرگونه تبعیض کاری، قوانینی را جهت جلوگیری از سوء استفاده های جنسی در محیط کار تا اکتبر سال 2005 میلادی به تصویب برسانند. چین هم در سال 2005 میلادی با تصویب قانون حمایت از حقوق زنان که شامل آزارهای جنسی در محیط کار میشود به جمع این کشورها پیوست. همچنین دانمارک، فرانسه، لهستان، پاکستان، روسیه و انگلستان هم از جمله کشورهایی هستند که قوانینی در این زمینه وضع کرده اند.

به منظور جلوگیری از بروز حوادث احتمالی و شکایات و احتمالاً جریمه های قضایی و شایعات و اثر سوء روانی ناشی از گزارش چنین روابط جنسی در محیط کار امروزه بیشتر شرکت های معتبر در غرب سیاست گذاری های مدون و کتبی در این رابطه آماده کرده و از طریق مربیان مسئول، کارمندان خود را در جریان این سیاست گذاری ها قرار میدهند. شاید فکر کنید که صرف اعلان ممنوعیت هرگونه کشش و رابطه جنسی در محیط کار و تهدید به اخراج متخلفین از این قانون راهگشای اینگونه شرکت هاست. اما مسئله این است که کار کمی پیچیده تر از این حرفهاست.

حقیقت این است که باز از نظر قانونی تهدید یک کارمند به اخراج به صرف برقراری رابطه عاطفی- جنسی با کارمند دیگر خلاف قانون تلقی میشود و درصورت وقوع این امر و اخراج کارمند عاشق وی حق شکایت به دادگاه و دریافت غرامت بخاطر اخراج غیرقانونی خود را خواهد داشت! خوب می بینید که کار به این سادگی هم نیست و کارفرمای بدبخت غربی همیشه هم نمیداند واقعا باید چه خاکی به سر خود بریزد!

در واقع از نظر اکثر قوانین حقوقی غرب این خود رابطه عاطفی- جنسی نیست که وقوع آن در محیط کار غیرقانونی است ( اصولا هم کشش های جنسی چیزی است که بندرت ممکن است بتوان از اتفاق افتادن آن جلوگیری کرد) بلکه آنچه تخلف محسوب میشود "تبعیض آشکار"ی است که ممکن است در حق یک نفر (چه مثبت چه منفی) بخاطر داشتن یا خودداری از یک رابطه جنسی اعمال شود. به همین دلیل هم ممکن است شکایت نه از سوی دو طرف ماجرا که از سوی اشخاص ثالث حاضر در محیط کار و بدلیل احساس "ناامنی" در محیط کار و تبعیضات غیرمنصفانه کاری ناشی از تن دادن یا ندادن به رابطه جنسی صورت بگیرد. در این میان ادعای توافقی بودن اینگونه روابط تأثیر قابل توجهی در رسیدگی به اینگونه شکایت و جریمه های مربوط به آن نخواهد داشت، چرا که اصولاً توافق برای دریافت امتیاز از طریق ارائه خدمات جنسی چیزی از غیرقانونی بودن و شاید غیراخلاقی بودن این موارد نمی کاهد.

پاورقی:در تجربه شخصی خود من از محیطی  که دانشجویان اغلب جوانی در آن مشغول به درس خواندن هستند جایگزینی تشویق و اعتماد به نقس کافی به فرد برای ادامه یک روند صحیح منطقی و اخلاقی اغلب به گذر کم تنش از آن مرحله نفس گیر منجر خواهد شد. قطعا تهدید یا احضار و ممانعت جز به خطر افتادن اعتماد شخصی بین یک مدیر و کارمندان زیر دست نتیجه چندانی به همراه نخواهد داشت. در اغلب موارد شاید حتی نیاز به تذکر و توصیه های پدرانه و اندرزهای اخلاقی در این زمینه نباشد. درصورت بروز اعتراض از سوی هر یک از طرفین یا اشخاص ثالث خود من صریحاً این موضوع را به اطلاع طرفین رابطه می رسانم و به آنها اجازه میدهم که شخصا در این مورد تصمیم صحیحی اتخاذ کنند. در مورد خطر شکل گیری نتایج ناخوشایند و افت یا اختلال در روند درسی، در تجربه شخصی من این خطر در مورد دانشجویان با سابقه که قبلا از تعهد و تخصص درسی آنها اطمینان حاصل شده است چندان قابل توجه نیست اما در مورد به اصطلاح دانشجویان یا اساتید مسئله داری که نسبت به تعهد و وفاداری آنها اطمینان کامل وجود ندارد باید با احتیاط بیشتری برخورد کرد. هرچند همه این برخوردهای عاطفی و جنسی همیشه هم به پایان خوش "با هم عروسی کردند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردند" ختم نمیشود اما دریغ کردن این شانس از آنان اگر هم غیرقانونی نباشد شاید عملی غیراخلاقی بشمار بیاید. سیاست خود من این است که در چنین مواردی ضمن ابلاغ غیررسمی و ضمنی قوانین نانوشته اخلاقی و محدویت های اجتماعی و قانونی در این باره (که البته تقریبا همه از آن آگاهند) دعای خیر خود را بدرقه راهشان کنم به امید آنکه این بار شانس یارشان باشد و نیمه گمشده خود را در زنی یا مردی که اینک به وی دلبسته اند بیابند.!!!

منبع : حق گستر

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.