×

حق امنیت در حکومت دینی

حق امنیت در حکومت دینی

زیربنای حیات فردی و اجتماعی بشر امنیت است تعامل انسان با دیگران در صورتی تداوم خواهد داشت که هر کس بتواند به دور از هر گونه بیم و هراس به زندگی فردی و اجتماعی خود ادامه بدهد و با امید به آینده در زمینه‌های مختلف زندگی سرمایه‌گذاری کند

حق-امنیت-در-حکومت-دینی وکیل 

 زیربنای حیات فردی و اجتماعی بشر امنیت است. تعامل انسان با دیگران در صورتی تداوم خواهد داشت که هر کس بتواند به دور از هر گونه بیم و هراس به زندگی فردی و اجتماعی خود ادامه بدهد و با امید به آینده در زمینه‌های مختلف زندگی سرمایه‌گذاری کند.

 بنابراین بدیهی است که یکی از نیازهای اولیه و ضروری جوامع بشری «امنیت» است. مکتب اسلام از امنیت و برقراری آن در جامعه سخن گفته است و آن را زمینه‌ساز رشد معنوی، پیش‌شرط توسعه اقتصادی و مایه خوداتکایی سیاسی معرفی کرده است. در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی این حق مهم بشری از زاویه دید حقوق اسلامی می‌پردازیم.

یک کارشناس حقوق فرهنگی معتقد است: گرایش‌های دینی موجب کاهش جرایم و مشارکت عمومی در فرایند تامین امنیت می‌شود در مقابل و از سوی دیگر برقراری امنیت هم تاثیر مهمی بر پیدایش یا تقویت گرایش‌های دینی مردم دارد. میثم صداقت خاطرنشان می‌کند: در شرایطی که مردم بدون ترس و اندوه زندگی می‌کنند قادر به تفکر و خِردورزی خواهند بود و ندای فطرت خویش را خواهند شنید؛ در این صورت تردید وجود ندارد که به دین (که خود فطری و بلکه عین فطرت است) تن خواهند داد. در چنین فضایی انسان‌ها در می‌یابند که پیام‌های دینی درست‌ترین و مفیدترین آموزش‌های ممکن است و حداقل برای توسعه و حفظ امنیتی که دارند باید آن را بپذیرند. اما اگر بشر دچار ناامنی و تشویش خاطر شد قدرت درک و تصمیم صحیح را نیز از دست خواهد داد.

رابطه امنیت و عبادت

این کارشناس فرهنگی با اشاره به توصیه‌های اکید اسلام به تامین امنیت عمومی می‌گوید: اسلام امنیت را از عبادت‌های مرسوم و معمول پرفضیلت‌تر برمی‌شمارد. صداقت تاکید می‌کند: در فضای امن است که شهروندان هم می‌توانند به عبادت بپردازند و نیکوکاران هم نیکوکاری کنند. بنابراین اگر حکومت در تامین امنیت ناتوان عمل کند و نتواند نقش پررنگ خود را ایفا کند حق بر امنیت که نخستین نیاز یک زندگی سالم اجتماعی است، فراهم نخواهد شد. چنین دولتی که قادر نیست یکی از اصلی‌ترین حقوق شهروندان را تامین کند در چشم افکار عمومی کارایی لازم را نخواهد داشت و نتیجه آن این خواهد شد که محبوبیتی نداشته باشد تا دعوتش برای ایمان، مخاطبان را تحت تاثیر خود قرار دهد. بنابراین دعوت چنین حکومت و حاکمانی به دین و دینداری بی‌فایده خواهد بود. این کارشناس حقوق فرهنگی با تاکید بر فهم رابطه امنیت و دین‌گرایی در عمل می‌گوید: در این صورت است که مسئولان و ماموران برقراری امنیت، کار خود را نه فقط یک فعالیت شغلی و حرفه‌ای، که یک عمل دینی و فرهنگی هم به شمار می‌آورند و در صورت قصد تقرب کارشان، نه عبادت، که افضل عبادات خواهد بود. در روایات ما ست که پیامبر خدا (ص) فرموده‌اند: «یک شب نگهبانی و حفظ آرامش مردم با قصد قربت از هزار شب عبادت و هزار روز روزه‌داری برتر است» و «دو چشم است که آتش جهنم آن را در نمی‌یابد: چشمی که از خشیت پروردگار بگرید و چشمی که شب را برای خدا به نگهبانی از امنیت مردم بیدار بماند»

اقسام امنیت

این کارشناس فرهنگی در ادامه به بیان اقسام امنیت می‌پردازد و می‌گوید: امنیت فردی یکی از اقسام امنیت و حق مسلم و طبیعی هر انسان است. بنابراین همه باید علاوه بر حفظ امنیت فردی خود از هرگونه تهدید امنیت دیگران پرهیز کنند. امنیت جانی نوع دیگری از امنیت است. قرآن در تاکید حفظ حق حیات هر نوع آدم‌کشی را مردود دانسته است و زنده به گور کردن دختران را امری زشت و غیرانسانی معرفی می‌کند و اما سجاد(ع) در این باره که قصاص حیات‌آفرین و عاملی موثر برای حفظ امنیت جانی است می‌فرماید: حیات و زندگی در قصاص از آن روست که اولا، قصاص جان مظلومی را که قصد جان او شده است، حفظ می‌کند. ثانیا، قصاص جان شخصی را که قصد دارد دیگری را به قتل برساند از انتقام و تقاص مصون می‌دارد و ثالثا، قصاص از آن رو که مایه عبرت دیگران است آنان را از ارتکاب آدم‌کشی باز می‌دارد.
صداقت امنیت حیثیتی را نوع دیگر امنیت می‌داند و می‌گوید: خداوند بزرگ که بندگان مومن خویش را عزیز و سرآمد موجودات دانسته است هرگز رضایت نمی‌دهد که شخیصت آنان از سوی دیگران ترور شود. وی امنیت عقیده را قسم دیگر امنیت می‌داند و می‌گوید: امنیت عقیده و آزادی در مراسم دینی از حقوقی است که لازم است از سوی دیگران محترم شمرده شود. به همین دلیل از هرگونه تفتیش عقاید که به این امنیت آسیب بزند جلوگیری شده است. وی امنیت روح و روان را نوع دیگری از امنیت می‌داند و می­گوید: قرآن در تامین این امنیت نسخه‌های شفابخشی مثل ایمان به خدا، یاد او و داشتن تقوای الهی ارایه داده است. قرآن در اشاره به اثر آرامش‌بخش ایمان می‌گوید: بدانید که با یاد خدا دلها آرام می‌گیرد. وی امنیت اجتماعی را نیز در بررسی انواع امنیت مورد اشاره قرار می‌دهد و می‌گوید: برخورداری از امنیت از نیازهای طبیعی بشر در زندگی اجتماعی است.

تکلیف حفظ امنیت بر عهده کیست؟

یک کارشناس حقوق عمومی با اشاره به اینکه برقراری امنیت از اصلی‌ترین وظایف هر حکومت است می‌گوید: اصولاً فلسفه تشکیل حکومت همین است؛ چه حکومت دینی و مشروع و چه حکومت غیردینی و نامشروع. امام علی علیه‌­السلام به همین نکته اشاره دارند و. می‌فرمایند: «مردم را امیر و فرمانروایى باید، خواه نیکوکار و خواه بدکار، که مؤمن در سایه حکومت او به کار خود پردازد و کافر از زندگى خود بهره گیرد. تا زمان هر یک به سرآید و اموال عمومی گرد آورده شود و با دشمن پیکار کنند و راه‌ها امن گردد و حق ضعیف را از قوى بستانند و نیکوکار بیاساید و از شر بدکار آسوده ماند». سیدمحمدحسین تفضلی خاطرنشان می‌کند: با این حال حکومت‌های دینی تکلیف مضاعفی در این زمینه بر عهده دارند؛ چرا که ناامنی موجب بدبینی و روگردانی مردم از اصلِ دین می‌شود.

منابع امنیت

این کارشناس حقوق عمومی یکی از منابعی را که در تامین امنیت باید مورد توجه قرار گیرد، قانون و اجرای آن عنوان می‌کند. تفضلی معتقد است: نظم و امنیت میوه قانونمداری است و آرامش و سلامت جامعه در پناه تمکین به قانون تامین می‌شود. البته برای رسیدن به این هدف باید هم قانونی متقن و فراگیر بر جامعه حاکم باشد و هم آنچه در قانون پیش‌بینی شده است با دقت و قاطعیت و بی‌هیچ اغماضی اجرا شود؛ زیرا اگر قانون سست و بی‌پایه باشد یا در اجرا با سستی و عدم قاطعیت روبه‌رو شود ارزش و کاربرد خود را از دست خواهد داد.

برقراری امنیت؛ اولین نیاز شهروندان

در خصوص برقراری امنیت به عنوان نیاز شهر و شهروندان نیز در قانون اشاراتی وجود دارد. در این خصوص گفته شده است: هنگامی که حضرت ابراهیم(ع) زن و تنها فرزندش را به دستور الهی در بیابان‌های خشک و سوزانی که بعدها شهر مکه در آن بنا شد، می‌گذارد و بر می‌گردد، قبل از هر چیز مکه را امن می‌خواهد و نخستین درخواست او از خدا این است که آن سرزمین را برخوردار از امنیت سازد؛ و اذقال ابراهیم رب اجعل هذا البلد آمنا (ابراهیم/35).

نکته زیبا و ظریف، تفاوت نیایش حضرت ابراهیم (ع) در این آیه شریفه با عبارتی است که در آیه 126 سوره بقره از قول وی نقل شده است. با اینکه هر دو آیه یک خواسته را یادآوری می‌کنند، در سوره ابراهیم به صورت معرفه (هذا البَلَد) و در سوره بقره به صورت نکره به این سرزمین اشاره شده است (بَلَداً آمِناً). علامه طباطبایی با توضیحاتی تأکید می‌کنند که این دو آیه، حاکی از دو دعا ست نه یکی. اولی مربوط به سفرهای بعدی حضرت ابراهیم (ع) به آن سرزمین و پس از احداث شهر مکه بود و دومی در سفر نخستی که زن و فرزندش را در آن بیابان خشک و بی‌آب و علف نهاد. نتیجه اینکه امنیت خواسته همیشگی حضرت بوده است؛ هم قبل و هم بعد از بنا شدن شهر. خداوند نیز خواسته او را اجابت کرد و آنجا را چون خانه امنی برای او قرار داد «و اذ جَعلنَا البیتَ مثابهً للناسِ و أمناً» (بقره/125). این ویژگی‌چنان ارزشمند و عزیز است که موجب منّت پروردگار بر آدمیان بوده و او را شایسته سپاس و بندگی می‌کند.

منبع : روزنامه حمایت

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.