بنزینی که نسوخت، اما خانمان سوز شد
در روزهایی که به مانند امروز محدودیت خاصی در آمد و رفت ساکنان شهرهای مرزی ایران و افغانستان نبود، یک هموطن بیرجندی که به دنبال خرجی خانواده با هدف فروش بنزین راهی شهر مرزی شیبکوه شده بود با اتفاق ناخواستهای سر از زندان درآورد
در روزهایی که به مانند امروز محدودیت خاصی در آمد و رفت ساکنان شهرهای مرزی ایران و افغانستان نبود، یک هموطن بیرجندی که به دنبال خرجی خانواده با هدف فروش بنزین راهی شهر مرزی شیبکوه شده بود با اتفاق ناخواستهای سر از زندان درآورد.
جلال در شهریور سال 84 با یک دستگاه خودروی پیکان اقدام به حمل سوخت در یکی از جادههای شهر مرزی با کشور افغانستان میکند که در مسیری نزدیک به شهرستان اسدیه با ایست مامورین انتظامی همراه میشود اما به دلیل حمل مقدار زیادی سوخت که در خودروی خود جاساز کرده بود با بیتوجهی به این دستور به مسیرش ادامه داده و به قصد متواری شدن از صحنه پای خود را روی پدال گاز گذاشته و از این محل دور میشود.
وی اندکی بعد متوجه میشود مامورین انتظامی در تعقیب او هستند که به دلیل مستهلک بودن خودرو با وجود تغییر مسیر دادن در جاده خاکی در این جست و گریز و به دلیل پنجر شدن لاستیک، خودروی پیکان واژگون شده و در این اتفاق هرچند شخص راننده جان سالم به در میبرد اما سرنشین او با اصابت سر به سقف وسیله نقلیه در دم جان میسپارد.
این مددجو در ادامه با طرح شکایت از سوی اولیاءدم که از افغانهای مقیم ایران هستند محکوم به پرداخت دیه یک میلیارد و 237 میلیون ریالی میشود که هر چند از این مبلغ به میزان 40 میلیون تومان با آورده محدود خانواده این مددجو و البته گذشت بخش کمی از این مبلغ از سوی شکات کاهش پیدا کرده اما زندانی نیازمند بیرجندی بابت باقی این دیه سنگین از آبان ماه سال 93 تاکنون در زندان مرکزی بیرجند تحمل حبس میکند.
همسر و فرزندان جلال که به دلیل خشکسالی و نبود کار مناسب تنها محل درآمدی آنها همین خرید بنزین در ایران و فروش آن با کمی استفاده در خاک افغانستان بود هم اکنون در غیاب سرپرست خانواده تنها با دریافت یارانه امرار و معاش میکند.
منبع : ایسنا
اطلاعیه انتخابات هیات مدیره کانون سردفتران و دفتریاران اسناد رسمی استان تهران به افراد متخصص در سازمان ثبت اسناد و املاک نیازمندیم