با سلام اینجانب مهدی هاشمی متولد 1362 دارایی 1فرزند2 ساله پسر میباشم .بنده 8سال زندگی مشترک را با زنی که دارایی مشکلات زیر میباشد را تحمل کرده ام . و هم اکنون به جایی رسیدم که حاضر به مرگ خود میباشم . 1 اینکه بدون هیچ جهیزه به خانه من آمد . 2 اولین شرطم برای ازدواج. زندگی با پدر و مادرم بود که چون تک پسرم و سن پدر و مادر بالاست به او کردم . که لازم به ذکر است که نه پدر و نه مادرم هیچگونه بد رفتاری و دخالت در زندگیش نمیکنند 3 چند مورد دست کجی از زنم گرفتم که با وجود گرفتن تعهد شاید خیلی بهتر شد ولی کماکان رویت شد 4 بسیار دروغگو در تمامی زمینها 5 هر مشکل بین ما پیش بیاد بصورت دروغ به خانواده به خصوص مادرش که بسیار بی منطق و بی فرهنگ است گزارش میده 6 سر از خود و بی اهمیت نسبت نظر من در برابر تیپ و آریشهای زشت و گاهی زننده 7 بدون مشورت و با وجود تاکیید من دست به تعویض وسائل شخصیش میزند 8در هر جا که بتواند به دروغ از بد رفتاریهای من سخن میگوید 9بسیار بسیار ولخرج 10و بی ارزش بودن من در خانواده اش با گفتن نیمی از مشکلات ایشان لازم به ذکر است بنده 3ماه بیکار شدم و ایشان ماه پیش با ارسال پول از طرف پدر و بدون رضایت بنده به شیراز سفر کرد به بهانه ازدواج برادر . منم بخاطر جشن هفته بعد رفتم ولی به دلایلی جشن به 1ماه بعد موکول شد .منم بلیط با مشورت زنم هرچند بی تمایل به برگشت بود گرفتم . و اما شروع بدبختر شدنم 4 5 ساعت قبل پرواز گفت نمایم .که بماند چه بر خوردای با من کرد خانواده زنم و من تنها مجبور به برگشت شدم . فرداش که دلیل نیامدنش خواستم . گفت میخام دور باشم و من چون علاقه شدید به پسرم دارم گفت پسرتم بیا ببر که مجبور به رفت و برگشت 2 ساعته شدم . ولی چون نمیخاستم بچم عذاب بکشه اسرار به اومدن خودشم شدم که با بی تفاوتی و شروط مواجه شدم 1 بیکار بودنم که خودش میدنست تا 1 2ماه دیگه حل میشد 2خانه جدا کردنم که زیرسر خانوادش بود بازم گفتم بخاطر بچم و 1خونه پیدا کردم ولی بازم گفت نمیام و رفته از من شکایت جهت حزانت بچه رو کرده . لازم به ذکر که ازلحاظ ظاهری کاملا سرترم البته اینه واسه شما که باید از همه لحاظ براورد کنید بیان میکنم و در ضمن ازطرف خانواده من همه از در دوستی ازش خواستن بیاد ولی از طرف خانواده اون همه تحریک .
وکیل
با سلام خدمت جناب علی و قبولی طاعات و عبادات شما من در یک تعاونی مسکن در سال 1386 عضو شدم برای دریافت وام تعاونی دولت دهم گرفتن وام را متوقف کرد بعد از چند سال خوردیم به طرح مسکن مهر ،زمین از خودمان بود ولی برای دریافت وام از صندوق مهر وام گرفتیم و چون من ملکی داشتم این وام به من تعلق نمی گرفت مجبور به خرید وام از شخص دیگری که به این وام احتیاج نداشت شدم حال برای اینکه این سند به اسم این شخص میخورد، میخواهم وکالت به عزل بگیرم که که شنیده ام با فوت آن از بین می رود آیا میتوانم از آن مبایعه نامه محضری هم بگیرم ؟ آیا برای محکم کردن این معامله راههای دیگری است لطفاٌ در این مورد مرا یاری فرمائید با تشکر از شما مدتی است با یک خانم که بیوه هست اشنا شده ام ایشان وکیل هستن الان بنده به منزل ایشان رفت و امد میکنم به ایشان پیشنهاد صیغه موقت دادم نپذیرفتند ایشان تمایل دارند روابطمان بدون صیغه باشد سوال ا؟ایا ایشان میتواند درخواست هر گونه ادعایی مبنی بر داشتن روابط با ایشان داشته باشد مثلا نفقه یا از این قبیل بنده چه کار میتوانم بکنم که جدای عذر شرعی عذر قانونی نداشته باشم