×

مشاجره

همه چیز درباره " مشاجره "

مشاجره

باسلام.یه ماه قبل برادر همسرم (شغلش کارمند بانکه )تماس گرفت گریه کنان بهم گفت منو میخواد به زندان ببرن کمکم کن . بعد از اون مادر وپدر خانومم بهم زنگ زدن گفتن همچین مشکلاتی پیش اومده و پسرم تو فشاره وضمانتش بکن. منم رفتم شهرستان و دو فقره چک به مبلغ70+10میلیون ریال دادم + بدون اینکه بپرسم بابت چی هست مبلغ هفتصد میلیون تومان سفته امضا کردم. باتوجه به اینکه مهریه ناچیزی در ازدواج با همسرم بسته بودیم و به دلیل دخالت مادر خانومم به زندگی مشترکمون + مشاجره لفظی بوجود آمده بین من و همسرم. احتمالا فکرمیکنم با یه حربه ای به من دروغ گفتن و تضمین گرفتن. از عواقب کاری که کردم خیلی نگرانم بزرگوار اگه میشه منو راهنماییی بفرمایید: آیا فردا روزی هر اتفاقی بیفته من میتونم با توجه به نبود هیچگونه عقد قرارداد + بدهی و... میتونم بعنوان خیانت در امانت از خانواده همسرم شکایت کنم و مدارکم رابگیرم. بدون هیچگونه داشتن بدهی یا تعهد به خانواده همسرم نوشته ای رو تقدیم کردم +میتونم مدعی بشم بصورت امانت نزدتان گذاشته بودم ؟؟؟ با سپاس

با سلام اینکه شما بدون تحقیق و بررسی اقدام به صدور چک و دادن سفته نمودید کاملا اشتباه کرده اید و بایستی مبلغ بدهی و فرد طلبکار را روئیت می کردید و صورتجلسه می کردید . اما حالا فقط باید ببینید چک و سفته را به چه کسی داده اید

مشاهده پاسخ کامل

با سلام خدمت شما . اینجانب با یک خانم رابطه دوستی داشتم . بعد از گذشت 2هفته تلفنی با هم مشاجره ای داشتیم بعد از قطع کردن تلفن با مسیج به مشاجره ادامه دادیم و بنده از سر عصبانیت شدید این خانم را تهدید به تجاوز کردم و همچنین به او گفتم تا به شما تجاوز نکنم دست بردار نیستم . بعد از 2ساعت وقتی حالم بهتر شد از این خانم معذرت خواهی هم کردم ولی بعد از گذشت چند روز متوجه شدم این خانم قصد شکایت به دادگاه را دارد . حال میخواهم بدانم اشد مجازات بنده در دادگاه چیست ؟؟ .بجز رضایت گرفتن از این خانم آیا بند ماده و یا تبصره ای وجود دارد که بنده پایم به زندان باز نشود ؟؟

در ماده669قانون مجازات اسلامی مصوب 92/2/1آمده است:هرگاه کسی دیگری رابه هرنحوتهدیدبه قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی و یا به افشا سری نسبت به خود یا بستگان او نماید اعم از اینکه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام سوالی که داشتم در مورد طلاق هست. همسر من حدود 3 هفته پیش پس از یک مشاجره تلفنی بر سر اینکه سر کار نروند به منزل مادر و پدر خود رفت. 2 شب پس از این حرکت زمانی که به تلفن همراه ایشان زنگ زدم مادرشان گوشی را جواب داده و گفتند می خواهیم طلاق دخترمان را بگیریم و دلیل این تصمیم را تمام اتفاقات ریز و درشتی که در طی این 8 سال زندگی مشترک افتاده اعلام کردند. و گفتند دختر من امنیت جانی ندارد. در طول این 3 هفته همسرم تنها 4 بار به زنگ های من پاسخ داد و شاید حدود 10 یا 15 بار جواب پیامک های من رو دادن. که در تمام آنها اعلام کردند که تصمیم گرفتند جدا شوند. از آنجایی که اینجانب قصد جدایی نداشته و نیز هیچ گونه پرونده کیفری یا حتی دستگیری توسط پلیس به اتهام ضرب و جرح و ... نداشته و آلودگی به هیچ ماده مخدر، الکل، قمار و ... ندارم و همچنین تمام امکانات زندگی را در حد عالی فراهم آورده (از قبیل ماشین، منزل شخصی، سفر خارجی،خرید لباس و ... و طلا در حد بالا) و نیز به جای مهریه ایشان را که 313 سکه طلا بوده است، 3 دانگ آپارتمان جدید الاحداث که در سال 89 تقریبا معادل همان تعداد سکه بود به نامش زدم که همسرم نیز در ذیل دستخط عادی قبول دریافت کرده و متعهد شده که 3 دانگ دیگر آپارتمان را به نام من بزند.(قولنامه به نام همسرم هست) . ضمن اینکه ماشین هم به نام ایشان بوده و ایشان در فردای روزی که مادرشان اعلام کردند که قصد طلاق دخترشان را دارند وارد منزل شده و کلیه طلاها و رسیدهای طلاها را خارج کردند (به ارزش حدود 100 میلیون تومان).. حال سوال من این است که آیا همسرم می تواند از من جدا شود؟ در صورتی که موافق نباشم؟ و 2- اگر می تواند تحت چه شرایطی می تواند؟ 3- تکلیف مهریه و نفقه و سایر حقوقاتش چه می شود؟ 4- ایشان شرط بازگشت به منزل را دادن حق طلاق اعلام کردند.. چه تبعاتی برای من دادن این حق دارد.؟ 5- آیا می توانند باقی دارایی من را نصف کنند. (هیچ شرط اضافه ای در قباله ازدواج نیست و شروط همان های چاپ شده است.) با تشکر

با سلام نظر به تبصره ماده 1133 قانون مدنی: زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (1119) ، (1129) و (1130) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید. همسر شما با توجه به موارد ذیل می تواند

مشاهده پاسخ کامل

با سلام ساکن یک آپارتمان چهارواحدی هستم با یک پارکینگ مزاحم که برای هر سه پارکینگ دیگر مزاحمت دارد. پارکینگها همه بزرگ هستند و یک واحد هم ماشین ندارد. در ابتدای فروش واحدی که پارکینگ مزاحم دارد با مالک آن توافق کرده بودیم، یک ماشین اضافی هم پارک می کردیم و با استفاده از فضای مشاع هیچ ماشینی مزاحم نبود. چند ماه پیش ایشان اعلام کرد که بقیه ماشینها مزاحمش هستند و حتی با مدیرساختمان مشاجره کرد، شکایت کرد، یک پرونده کیفری به اتهام توهین درست کرد که شاهد مستقیمی نداشت ولی دو نفر از کارگران ساختمان همسایه را به عنوان شاهد معرفی کرد و شرط رضایتش در آن پرونده را انتقال ثبتی یکی از پارکینگهای دیگرقرار داد، این اختلاف سه ماه است که ادامه دارد، شهود در دادسرا اصلاً احضار نشده اند و پرونده از دادسرا به دادگاه رفته، هنوز هم تکلیف آن روشن نشده است. چند روز پیش برای همه ساکنان آپارتمان از دادگاه حقوقی احضاریه آمده، موضوع آن جایابی پارکینگ اعلام شده و روز دادگاه هم دو ماه دیگر است. در ضمن، محدوده پارکینگها در سند، صورت مجلس تفکیکی و مبایعه نامه قید شده است. ایشان بعد از بیش از چهارسال می گوید نمی دانسته پارکینگش مزاحم است. خانه را هم از طریق بنگاه معاملات ملکی خریده است. سوال من این است که آیا ایشان حق دارد از بقیه مالکین که نقشی در فروش واحد به او نداشته اند شکایت کند ( که ظاهراً حق داشته و اینکار را کرده است!) و اینکه آیا با بردن اسناد و صورت مجلس تفکیکی به دادگاه تکلیف شکایت ایشان به سادگی روشن می شود یا ما باید وکیل بگیریم؟ با سپاس

مشاهده پاسخ کامل

سلام، برای یکی از آشنایان دختر ما خواستگاری آمده است که ادعا می کند همسر خود را در دوران عقد طلاق داده است و علت اختلاف هم سر بداخلاقی همسرشان بوده است ولی به علت مشاجره با خانم، وی به سفر ترکیه می رود و بر نمی گردد همسر ایشان طلاق غیابی می گیرد ولی اسم زن در شناسنامه مرد باقی مانده است آْیا صحت دارد؟ آیا می توان به وی اعتماد کرد.

با سلام:برای فهمیدن اینکه طلاق صادر شده یا شما می توانید به اداره ثبت احوال مراجعه نمایید و برای اینکه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام! ضمن آرزوی شادکامی به استحضار می رساند:بنده از دوران کلاس 2-3 ابتدایی,در مغازه پدرم کار کرده ام.فقط دوران دبیرستان در شهر دیگری بوده ام.یعنی از سال 69 تا سال76 پیشش نبوده ام.دوباره اول سال1377 در مغازه اش کار کرده ام و از ادامه تحصیل منصرف شدم,تا 5 برادر و3 خواهرم به جایی برسند.در این مدت از هیچگونه کار وخدمتی کوتاهی نکرده ام و آنها با هزینه از محل درامد همان مغازه,همگی به دانشگاه رفته و شاغل شدند.ضمنا در سال 79 ازدواج کرده ام و دارای 2 فرزند هستم.در این سالها به پدرم می گفتم که حداقل مرا بیمه کن,اما گوش نداد.روز هایی بود که از 7 صبح تا اواخر شب کلا در دکان بوده ام.روزهای جمعه هم باز است.هیچگاه حقوق ثابتی نداشتم.مایحتاج ضروری منزل از مغازه تامین می شد.پدرم فقط 37 قسط وام صندوق مهر را -که جهت ابتیاع وانت پیکان گرفته بودم-پرداخت و من از یارانه خانواده ام 8 قسط دیگر را دادم و بقیه آ« مانده است-حدود 1200000 تومان- برج تیر امسال طبق نقشه یکی از برادرانم-که شاغل و دبیر هم هست!!-بین همسرم و والدینم مشاجره ای در گرفت و از ان روز دیگر نگذاشتند که من هم در مغازه کار کنم و همان برادرم در ساعات بیکاری کمک پدرم در مغازه است!! اکنون حدود 5 ماه است که بیکار هستم و خانه نشین .این همه سال در خدمتشان بودم و حتی بهتر از پدرم در حق همه شان پدری کردم و دم نزدم. -فرزند ذکور کبیر پدر هستم- اکنون حتی همسر و دخترم هم با ناراحتی می گویند که اگر این همه سال حتی اگر دستفروشی مستقل هم بودم,وضعمان بسیار بهتر از اکنون بود. خانم وکیل اکنون ماندها م که چه کنم؟به چه صورت احقاق حقم را بنمایم...یکبار به اداره کار جهت موضوع بیمه این سالها رفتم.آنها میگفتند:چون حالت کارگاه خانگی را دارد,ما نمی توانیم کمکی بکنیم!!؟؟اما اگر به جز تو شخص ثالثی انجا شاغل وبیمه بود,می شد که برایت کاری بکنیم و تو میتوانی در دادگاه محل خودتان اقامه دعوی بنمایی!! اکنون ملتمسانه مستدعی است که کمکم کنید.البته دو خواهرم چون شما فارغ التحصیل حقوق هستند که یکیشان هم وکیل است,چشم دیدن آن ناسپاسان را هم ندارم,چون در حق همه شان ایثار کرده بودم,اما.....افسوس!! با سپاس از لطفتان

متاسفانه همانگونه که در هیات های تشخیص اداره کار به جنابعالی گفته اند طبق ماده 188 قانون کار کارگاههای خانوادگی که انجام کار آنها منحصرا توسط صاحب کار و همسر و خویشاوندان نسبی درجه یک

مشاهده پاسخ کامل

با سلام خدمت خانم حاج کاظمی بنده از تاریخ 20/11/1390 عقد کردم و از ابتدا متاسفانه تحقیقات لازم را در خصوص خانواده همسرم انجام ندادم، بعد از چند روز از عقد بنده با همسرم به دلیل های مختلف با خانواده ایشان و خود ایشان وارد تنش شدم ، به عنوان مثال چند نمونه را ذکر می کنم : 1- همسرم با جاری اش مشکل داشت مسائل را به خانواده اش کشاند و آن ها با بی احترامی و توهین به بنده در همان روزهای اول عقد مرا از خود راندند، چرا به خاطرا اینکه نخواستم در مسائل کوچک خانم ها بی مورد دخالت کنم 2- بعد از دریافت عقدنامه از محضر به همراه هدیه عقدنامه را به خانواده همسرم تحویل دادم ولی به خاطر اینکه ، به خاطر مسائل و حرف های قبلی که بنده به همسرم زدم (به شوخی روز قبل بله برون گفتم که یک هفته عقب بندازیم چون میخوام برم جای دیگه خواستگاری)، هرکاری کردم اعتمادشان جلب نشد و عقدنامه را برای گرفتن وام ازدواج به من ندادند، خلاصه اعتماد ایشان به خاطر حرف های بنده که به دخترشان زدم صلب شد و نتوانستم مجدد اعتمادشان را جلب کنم هم دانشگاهی بودیم و ترم آخر به ایشان از طریق واسط درخواست ازدواج دادم، از عید امسال تا کنون بی احترامی های زیادی از خانواده همسرم دیدم و وقتی می دیدم که همسرم در مقابل بی احترامی های پدر و مادرش سکوت می کند، با او بداخلاقی می کردم خلاصه در اواخر تیر ماه امسال با ایشان که به تازگی همکارم هم شده بود بر سر رفتن به عروسی برادرم به مشکل خوردیم و بنده هم به ایشان توهین کردم و از آن روز تا الان رفت که رفت ، تلفن همراهش را خاموش کرده ،‌ به منزل ایشان رقتم راهم ندادند، با منزلشان تماس گرفتم جواب تلفن بنده و خانواده را ندادند از 1/7/1391 تا الان هم دایی پدر زنم که وکیل دادگستری هست واسط کارهای بنده و ایشان شده که ماه عسل صحبت بنده با ایشان این بود: 1- تاریخ 01/07/1391 تماس گرفتند و گفتند می خواهد طلاق توافقی بگیرد و بعد از توافق اولیه قرار شد مراحل کار را آماده کنند و به بنده اطلاع دهند 2- در تاریخ 20/07/1391 با تماس برادرم ایشان گفتند که با خانواده خانمم صحبت کردند و گویا دختر خانم میل به طلاق ندارد و این خواسته پدر و مادرش است و قرار شد کمی صبر کنیم تا به ما اطلاع دهند 3- در تاریخ 10/08/1391 با تماسی که با ایشان داشتم گفتند مثل اینکه بنده به خانمم در مشاجره روز آخر دیدارمان گفتم که میخواهم مهرش را بدهم و خانواده دختر خانم پیغام دادند بسم الله می خواهند ببینند این قدر مردش هستم که مهر ایشان را بدهم که بنده در جواب گفتم خیر این قدر مردش نیستم 4- در تاریخ 20/08/1391 در تماسی که با آقای وکیل داشتم ، به ایشان گفتم که با هم مشکلاتی که در این ایام مطرح شده ایشان بزرگتری کنند و موجب عمل خیر شود که برویم سر خونه و زندگی مان که ایشان هم قبول کرد و گفتند تلاش خود را میکنند و در انتها دو روز قبل گفتند که خود دختر خانم و خانواده حرفشان طلاق توافقی است خانم حاج کاظمی لطفا صحبت های بنده را تحلیل فرمائید و راهکاری مناسب را به بنده بدهید چون واقعا فکرم مشغول است با تشکر

در پاسخ به نظر می رسد : اولاْ : شما می بایست به مشاور خانواده مراجعه فرمایید ثانیاْ : ضرورت دارد

مشاهده پاسخ کامل

سلام تک فرزند پدر دارای دوبرادرناتنی ازمادرهستم 5سال پیش مادرم فوت پدرم ازدواج مجددکرده که دراین 5سال به شدت هردومرافشارهای روحی وروانی داده اندوپدرم تهدید میکندنبایدشکایت کنم چون مراازخانه بیرون خواهدکرد برادرهاوعمو وبقیه فامیل کاری ازدستشان برنمی اید نامادریم حرفهاونسبتهایناروابه من میدهدپدرم به شدت تحت تاثیر اوست وفقط دنبال بهانه برای مشاجره است نه طبقه پایین خانه رابه من میدهند نه دربالاراحتم میگذارند شاغل شهرستانم و مجبورم هفته ای یک یادوباریرم خانه ولی حسابی اعصابم رابه هم میریزند کم مانده خودکشی کنه دیگرخسته ام چه کنمپدرم میگوید بروجای دیگرخانه بگیرکسی راندارم بهدادم برسد چه کنم نه میتوانم شکایت کنم نه دفاع

مشاوره تلفنی در شرکت غزال انجام شد. سوال مشاوره ای بود

مشاهده پاسخ کامل

با سلام یکی از دوستان بسیارنزدیکم در کانادا چند روز پیش فوت کرد به علت بیماری سرطان بستری بود ه اما در شب مرگش همسرشان با ایشان مشاجره لفظی نموده به طوری پرستاران متذکر شدند برای ایشان خوب نیست به خاطر اینکه خودش پزشک اونجابوده دستور خروج آنها را داده و آنها خارج شدند بعد سراسیمه امده گفته برید مریض از بینی و گوشش خون ریزی دارد پرستار به ما گفته ظاهرا بیمار از روی تخت به پایین افتاده و سرش به جایی خورده است به نظر شما می شود این موضوع را از طریق شکایت پیگری نمود . با علم این که همسرش می دانست پلاکت خون همسرش پایینه و هرگونه خون ریزی قطع خواهد شد . سوال دوم ایشان از طریق ایمیل به بنده مه هیچ نسبتی با ایشان ندارم و دوست نزدیکشان بوده الام کردند که می خواهند خانه خود در کانادا را به من واگذار کنند که متاسفانه در همان شب درگیری پیش امد و من نمی دوانم ایا به وکیل خود اعلام نموده اند یا خیر . ایا من می توانم ادعایی داشته باشم یا خیر ؟ لطفا زودتر پاشخ را اعلام فرمایید .

با سلام/چون مورد جنبه عمومی دارد چه وراث شکایت بنمایند چه شکایت ننمایند سیستم قضایی کانادا خود به مورد به عنوان فوت مشکوک نگاه می کند و تحقیقات لازم را به عمل می آورد شما سمتی ندارید صرفا می توانید بدون دخالت در کار تحقیقات

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام ، اینجانب در حدود یکسال و اندی پیش بر اثر یک مشاجره که منجر به درگیری با همسرم شد بینی ایشان شکست ، که بعد از ان این خانم با شکایت و به اجرا گذاشتن مهریه و نفقه باعث شدن بنده 29 سکه تمام در ابتدا و ماهی یک سکه در مورد مهر محکوم گردم و در مورد دیه نیز محکوم به پرداخت گشته ام که پرونده در دادگاه تجدید نظر می باشد و در مورد نفقه هم 000/400/2 تومان چک دادم که چون نداشتم برگشت خورد و اکنون مراحل حقوقی چک طی می شود و در مورد تمکین نیز برای بار اول تمکینم رد شد و برای بار دوم قبول شده اما این خانم با داشتن وکیل لایحه داده و خیلی هم مطمئن می باشد که حکم بر میگرده . حال با همه توضیحات فشرده بالا ، درمانده هستم که چگونه از مشکلی که برایم پیش آمده نجات پیدا کنم و اینکه کسی نمی داند ودر طول این یکسال حداقل در تمام دادگاه هایم نپرسید علت ضرب و شتم چه بوده و شایدم من نخواستم بگم چون فکر میکردم همه چیز حل میشه اما زنی که ازارتباط خود با مردی دیگر پرده بر میدارد من چه میکردم . حال به دور از غرض ورزی و دشمنی نسبت به این خانم می خواهم بدانم چه گونه از دستش راهت شوم ، همین !

با سلام به نظر می رسد جلسه ای با حضور بزرگان و ریش سفیدان فامیل برگزار شود تا مشکلات شما حل وفصل گردد در صورت عدم توافق برای ادامه زندگی مشترک می توانید

مشاهده پاسخ کامل

نظامنامه-داخلی-دارالشورای-ملی-ایران

نظامنامه داخلی دارالشورای ملی ایران

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.