×

نافذ

همه چیز درباره " نافذ "

نافذ

با عرض سلام و احترام اگر دو نفر با سهمی برابر به صورت مشاع مالک ملکی با سند معمولی باشند و یکی از آنها نیمی از ملک را با حدود مشخص (مثلا قسمت بالای زمین) را بدون اعلام مشاع بودن و به صورت مفروز طی مبایعه نامه ای به شخصی ثالث بفروشد و پس از مدتی مشخص شود که مالکیت مشاع بوده اما خریدار اعلام رضایت کند که با مالکیت مشاع مشکلی ندارد اما آن مالکی که فروشنده نبوده و در معامله نقشی نداشته اعلام کند که از بیع مفروز خبر نداشته و معامله را رد کند؛ آیا این عقد کلا باطل است و باید عقد بیع جدیدی بین فروشنده و خریدار با ذکر مشاع بودن و با تاریخ جدید بسته شود یا اینکه معامله فضولی بوده و با استناد به ماده 256 قانون مدنی فروشنده و خریدار میتوانند ادعا کنند که معامله در مورد سهم فروشنده در آن نصفه معامله شده، یعنی ربع ملک به شکل مشاع از همان تاریخ نافذ و صحیح است. یعنی خریدار میتواند ادعا کند از تاریخ عقد اول به شکل مشاع مالک ربع زمین بوده و از آثار این مالکیت مشاع از همان تاریخ همچون درخواست اجرت المثل از مالکی که فروشنده نبوده و ... استفاده کند یا باید عقدی جدید بسته شود و خریدار تنها از تاریخ عقد جدید میتواند ادعا داشته باشد؟ به طور خلاصه ایا میتوان عقد بیع عین معین مفروز در مورد مال مشاع را بدون تغییر تاریخ آن بعنوان عقد بیع عین معین مشاع در نظر گرفت یا باید عقدی جدید بسته شود که نفوذ آن از تاریخ جدید است؟ لطفا دقت شود که پرسش بنده بیشتر در مورد تاریخ اعمال آثار مالکیت توسط خریدار است. اگر استدلالهای حقوقی و مواد قانونی مستند را هم بیان بفرمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود. در همین راستا نظر شما را جلب میکنم به نظریه اداره کل حقوقی قوه قضاییه مورخ 5/2/1381 به شماره 7/563 و آدرس اینترنتی http://www.ghavanin.ir/detail.asp?id=19390 . در آن نظر جایی بیان میکند که معامله نسبت به سهم سایر مالکین در آن قسمت مشخص و معین نادرست است اما بعدتر اعلام میکند که نمی توان چنین معامله ای را صحیح تلقی نمود و لذا تبدیل آن به سهم مشاعی مقدور نیست؛ بنابر این به نظر بنده پاسخ شفافی از این نظر نمیتوان استخراج کرد. با سپاس فراوان از توجه شما.

با سلام و پوز ش از تاخیر در پاسخ آنچه می فرمایید بیع مال مشاع: براساس ماده 808 قانون مدنی در صورتی که مال غیر منقولی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام مادر بنده در قید حیات می باشد و دچار بیماری آلزایمر است. برادر من با داشتن همسر و یک پسر فوت نمودند. خواهران و برادران من دست نوشته ای تهیه و امضا با اثر انگشت کردند که نسبت به حق ارثی که در آینده بعد از فوت مادرمان به برادر مرحوممان قرار بود برسد ادعایی نخواهند داشت. همچنین نسبت به یک ششم ارثی که از برادر مرحوممان به مادرمان می رسد نیز ادعایی نخواهند داشت. آیا با توجه به اینکه مادر ما در قید حیات است و قانونا ما هیچ اختیاری نسبت به ارثی که در آینده قرار است به ما برسد نداریم این نوشته ارزش قانونی دارد. در ضمن این نوشته دارای تاریخ امروز است. پیشاپیش از راهنمایی جنابعالی کمال تشکر را دارد.

با سلام دوست عزیز ضمن عرض تسلیت .سوال کمی مبهم است .برای مثال اکنون مادر شما از فرزندش ارث می برد نه بالعکس با فرض اینکه شما قصدتان این است که بگویید مبنا را بر فوت مادر قبل از فرزند نمایند و به همان میزان را صلح مشروط نمایند موضوع بحث عقد منجز و معلق و مشروط را مطرح می نماید

مشاهده پاسخ کامل

با سلام حدود هشت سال پیش مرحوم پدرم قبل از فوت کلیه اموالشان را به مادرم انتقال دادند. و مادرم در صدد تنظیم وصیتنامه هستند اما از آنجا که مادربزرگم یعنی مادر مادرم در قید حیات هستند مادرم تمایل دارند در صورت فوت ایشان قبل از مادرشان ایشان جزو ورثه نباشند و چون وصیت ایشان فقط در یک سوم اموالشان نافذ است وصیتنامه رسمی را برای این منظور مناسب نمی بینند. آیا این امکان قانونی وجود دارد که مادرم مثلا در قالب یک عقد صلح اموالشان را به چهار فرزند خود منتقل کنند و در ضمن آن شرط کنندکه تا زمانی که در قید حیاتند فرزندانشان حق هیچ دخل و تصرفی در منفعت یا اصل اموال نداشته باشند و فقط پس از فوت ایشان قدر به تصرف باشند؟ از پاسخ شما پیشاپیش سپاسگزارم

هرشخصی می تواند قبل از فوت خود تمام یا قسمتی از اموال خود را به این شرط که «تازمانی که زنده است حق استفاده از منافع

مشاهده پاسخ کامل

با سلام در سال 90 پدر اینجانب ملکی را بنام من در محضرخانه منتقل کرد و شاهد این انتقال نیز 3 برادر من بودند خواهر بنده در سال 92 با علم به این انتقال و بیماری پدر با تبانی منشی پزشک معالج و بر اساس گواهی جعلی و با مخفی کاری کامل و بدون اطلاع احدی از فرزندان اقدام به دریافت محجوریت پدر نمود و با همان مخفی کاری اقدام به دریافت حجر دادگاه سرپرستی از سال 90 را نمود وبا توجه به این مخفی کاری رای نیز پس از 20 روز قطعی شد و ایشان اکنون دادخواست ابطال سند را داده اند اما ما پس از اطلاع ازاین موضوع و آگاهی از مفاد پرونده به سراغ دکتر معالج رفتیم و علت صدور این گواهی را جویا شدیم که مشخص شد این گواهی بدون آگاهی دکتر از مطب خارج شده است که بلافاصله اقدام به صدور گواهی اصلاحی نمود و برای دادگاه ارسال نمود با این گواهی اینجانب ورود ثالث به پرونده نمودم و دادگاه نیز تمام مدارک را جهت بررسی به کمیسیون پزشکی ارجاع نمود و رای کمیسیون پزشکی نیز همین اواخر به دادگاه اعلام و تاکید شده است شروع معالجه از سال 91بوده و سال 90 بر اساس مدارک جعلی بوده است حالا با توجه به اینکه هنوز دادگاه اعتراض ثالث من در اداره سرپرستی برگزار نشده است و ایشان با این روند درخواست ابظال سند را نموده من چه کاری می توانم بکنم و آیا اصلا" با توجه به مدارک فوق و مواد 1290 و 1305 دادگاه رای به رد دعوی و می نماید یا سند باطل یا غیر نافذ میشود. با تشکر

نخست اینکه ماده 423 قانون ایین دادرسی مدنی مقرر می دارد:در صورت وصول اعتراض طاری از طرف شخص ثالث چنانچه دادگاه تشخیص دهد حکمی که در خصوص اعتراض یاد شده صادر می شود موثر

مشاهده پاسخ کامل

با سلام پدر من 5 ماه پیش فوت کردند، یک ملک خود را به صورت مبایعه نامه به شخص دیگری واگذار کردند که تاریخ تنظیم ان سه ماه قبل از فوت پدرم میباشد ولی کد رگیری ان پس از فوت پدرم گرفته شد ایا مالیات بر ارث به این ملک تعلق میگیرد،؟ و برای به حداقل رساندن مالیات قابل پرداخت ایا ملک هارا به صورت جدا جدا پر کنیم بهتر است یا خیر

چون مبایعه نامه قرداد محسوب میشود وهرقراردادی طبق ماده 10قانون مدنی بین طرفین قراردادتاجایی که مخالف شرع وقانون نباشد نافذ است. لذا چنانچه

مشاهده پاسخ کامل

با سلام در پایان همکاری با شرکت خصوصی که با آن کرده ام به مسائلی برخورد کردم و خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.در 16 بهمن ماه سال جاری پس از تعویق 3 ماهه پرداخت حقوق از شرکت و عدم پاسخگویی شرکت در این زمینه نامه عدم نیاز گرفتم و برای بیمه تکمیلی اقدام کردم.در ادامه نظر شما رو به سوالاتی که دارم جلب میکنم: از سال 79 تا 83 با این شرکت همکاری داشتم.در آن مقطع هم بدلیل مشابه عدم پرداخت به موقع حقوقها همکاری ما قطع شد.اما تسویه حسابی انجام نشد. مدتها بعد متوجه شدم که در این مقطع همکاری ، حدود یکسال بیمه برای من و سایر همکاران از سوی شرکت رد نشده است و سابقه بیمه من ناقص گردیده است.از همکاری من با این شرکت در این مقطع زمانی یک قرارداد مربوط به سال آخر (و نه سالی که بیمه رد نشده است) یک نامه گواهی کار در شرکت به زبان انگلیسی با ذکر میزان تاریخ شروع و پایان همکاری (79 تا 83 )، حقوق ، مهر و امضاء شرکت ذکر شروع همکاری با این شرکت در سال 79 در فیشهای حقوقی بعنوان مدرک در اختیار من است و شاید شهادت دوستانی که با هم همکار بودیم نیز امکان پذیر باشد. سوال من در این مقطع زمانی اینست که با توجه به مدارکی که ذکر شد و در اختیار من است: آیا امکان ادعا برای تعدیه بیمه ای که برای من رد نشده وجود دارد؟ آیا امکان تسویه و گرفتن سنوات خدمتی اینجانب در مقطع سالهای 79تا 83 وجود دارد؟ از سال 88 تا 16 بهمن 92 با توجه به تغییر مدیریت و دعوت آنها برای ادامه همکاری دوباره در این شرکت مشغول به کار شدم.داستان این مقطع را برای شما با همین نام نوشته ام و شما هم زحمت کشیدید و پاسخ دادید.در این مورد و سوال قبلی که مطرح کردم باید اضافه کنم که یک نامه گواهی کار در شرکت به زبان انگلیسی با ذکر میزان تاریخ شروع و پایان همکاری (88 تا 92)، حقوق ، مهر و امضاء شرکت نیز در اختیار من هست ؟ ایا وجود نامه گواهی کار تغییری در وضعیت میدهد و بعنوان مدرک امکان پذیرش دارد؟ با توجه به اتمام همکاری در بهمن ماه 92 آیا سنوات این سال به هیچ صورت به من تعلق نمیگیرد؟ با سپاس از توجه شما

بایستی به استحضار برسانم از نظر قانونی شروع به کار در شرکتها بستگی به قرارداد کار با چه عنوانی هست اگر قراردادی در بین باشد که بر خلاف قوانین تکمیلی نسبت بدان وفق ماده

مشاهده پاسخ کامل

با سلام وکالتنامه ای با اختیارات کامل خرید و فروش اموال منقول با شرایط نامحدود ( بهر شکل و قیمت که وکیل صلاح بداند حتی به شخص خودش ) و حتی اسقاط خیارات حدود اختیارات : در تمام مراحل و مراجع قانونی مربوطه بمورد وکالت اقدام و امضا وکیل بمنزله امضا و اقدام موکل محسوب و نافذ و معتبر است و مفاد این برگ فقط در نفس وکالت موثر است . سوال : معنی مفاد این برگ فقط در نفس وکالت موثر است چیست ؟ توضیحا عرض میشود که پدری در سن 14 سالگی فرزندش ملکی را بنام ایشان ثبت میکند (1349) سپس در سال 1380-1381 2 برادر دیگر با علم و اطلاع برادری که ملک بنام ایشان است اقدام به ساخت با استفاده از منابع مالی خود مینمایند ( با تصور بر اینکه این ملک پدری و قابل انتفاع هر 3 برادر و یک خواهر خواهد بود )و نهایتا از محل فروش بعضی از واحد های احداثی منابع مالی مصرف شده برگشت میشود دلیل این تفکر انتقال 4 واحد از ساختمان احداثی به نام 3 برادر و یک خواهر بدون دریافت وجهی انجام شده است و کلیه هزینه های احداث از محل فروش واحد های دیگر تامین شده است . در سال 1389 متاسفانه اختلافی بین برادران ایجاد شده است و حال برادری که ملک موصوف بنام ایشان بوده است با فسخ وکالتنامه قصد شکایت و عدم رعایت موارد قانونی دارد سوال : وصعیت و شرایط موضوع شکایت ایشان موجه است یا خیر با تشکر فرجیان

با سلام خدمت حضرتعالی همانطوریکه مستحضرید وکالت عقدی است که بموجب ان یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام اموری نایب خود قرار میدهد یعنی آن کارهایی

مشاهده پاسخ کامل

اگر کسی مال غیر،غیر منقول را بدون اجازه بفروشد وپس از 2 ماه از زی وکالت فروش بگیرد ولی تا پس از مرگ مالک سند منتقل نشود حکم آن چیست؟اصلا معامله صحیح است یا خیر؟

این معامله

مشاهده پاسخ کامل

پسر اینجاتب متهم به دسترسی داده های غیر مجاز از طریق وب می باشد .شاکی این پرونده شخصی در شهر کرد می باشد .که با صحبت های های صورت گرفته حاضر به رضایت شده است.قاضی پرونده با نیابت به دادگستری سمنان ایشان را دستگیر و با وثیقه 20میلیون تومانی آزاد کرده.پرونده ایشان فردا دست قاضی شهرکرد میرسد .قاضی سمنان گفته که با رضایت شاکی پرونده ایشان سبک تر و اگر در شهر سمنان شکایت پیگیری می شد جنبه عام آن نیز پیگیری نمی شد .سوال ما این است در شهرکرد روال چگونه است ؟ و متهم دارای هیچ سوئ پیشنه نیست. در صورت احراز رضایت شاکی سر انجام پرونده و متهم چه خواهد بود؟ در صورت محکومیت سو پیشینه تا چه مدت نافذ است؟ با تشکر

مشاوره انجام شد

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام و تشکر از آقای نیک بین عزیز پیرو سوال قبلی خود خاطر نشان می سازم که ابتدا مسولین بیمه طی تماس تلفنی اظهار داشتند که ورثه باید ابتدا رضایت نامه محضری را ارسال نمایند سپس بیمه بعد از مدت سه هفته دیه را به حساب ورثه واریز می نمایند و ورثه که عبارت بودند از پدر و دو خواهرم رضایت نامه را تحویل دادند اما بعد از سه هفته که پول را واریز کردند متوجه شدیم طبق حکم قاضی و پیگیری از سایر شرکت های بیمه مبلغ 16 میلیون تومان کم پرداخت نموده اند که طی تماس با آن شرکت بیمه اظهار داشتند به علت اینکه اینجانب راننده و مقصر حادثه شناخته شده ام سهم الارث مادرم از من به سود بیمه کسر گردیده است . حال از حضور محترم شما این سوال را دارم که با توجه به اینکه بنده رضایت نامه را امضا نکرده ام آیا می توانم علیه شرکت بیمه شکایت کنم و میزان سهم الارث مادرم را دریافت نمایم و اگر بنده نمی توانم آیا سایر وراث می توانند با توجه به حربه ای که شرکت بیمه رضایت نامه را از آنها گرفته علیه شرکت بیمه شکایت کنند؟ و در کل به نظر شما طبق اظهارات گفته شده بنده شکایت کنم بهتر است یا سایر وراث ؟ و آیا پس از شکایت میتوانیم حق خود را پس بگیریم یا خیر؟ و به نتیجه خواهیم رسید؟ با تشکر فراوان از شما .

با توجه به اینکه دیه جزو ماترک محسوب وبه نسبت سهم الارث بین وراث تقسیم میگردد و وراث حین الفوت شوهر ،دو دختر ویک پسر تعیین گردیده و هر یک از وراث به نسبت

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.