×

درخواست ازدواج

همه چیز درباره " درخواست ازدواج "

درخواست ازدواج

سلام.امیدوارم زود جواب بدین سال 84 بااسرار اقوام با پسرخاله خود عقد کردم که به دلایلی سال 86از هم توافقی جدا شدیم .این آقا دختری من را گرفت.من شناسنامه المثنی گرفتم و اسم این آقا حذف شد . سال 91 با آقایی دوست شدم .از من درخواست ازدواج کرد.من همه چیز را یه او توضیح دادم حتی اینکه دختر نیستم . حالا با هم به مشکل خوردیم چون شاغل هستم بارها از من درخواست پول کرده .من نیز از روی دلسوزی بهش کمک کردم.حالا دارم میبینم هیچ تلاشی برای زندگی نمیکنه .اوایل که خواستگاری اومدن گفتن عروسی .طلا و خونه خوب میگیرن .من نیز با قبول این چیزها بله گفتم اما حالا میگن پول نداریم که اینها را بگیریم .ما همینیم میتونی بمون نمیتونی تکلیفو معلوم کن . الان بارها تکرار کرده که برام ارزشی نداری . وقتی هم که عصبانی میشه نمیفهمه چی میگه.آدم گستاخیه مادر این آقا هم خیلی دخالت میکنه انقد که همسر عقدی من به من میگه منو در مقابل مادرم قرار نده .تا حدی که حاضره به خاطر خانوادش با من قهر کنه .قهر های هفته ای مگر اینکه من با کلی خواهش ازش درخواست کنم که باز آشتی کنیم . اوایل که پول میگرفت خوب بودم اما الان بد هستم.تو این مدت عقد حتی خرجی هم نداده با این رفتارها و قهر کردن هایی که حتی حاضر نیس به دیدنم بیاد و از من توقع داره که معذرت خواهی کنم حالا نسبت بهش سرد شدم سوال اولم اینه که چون قبلا عقد بودم .اما اسم کسی در شناسنامه المثنی من نیست و چون الان هم عقد هستم وبه خانه شوهر نرفتم مهریه من کامل است یا نصف؟باز هم باید برای مهریه در زمان دادگاهی به پزشک قانونی برم؟اگه طلاق بگیرم اسم این آقا در شناسنامه من میماند ؟ 2سوال 2 : با این شرایط حق طلاق دارم؟چه راهی پیشنهاد میکنین سوال 3 :اگه جدا شم باز میتونم المثنی بگیرم ؟ لطفا جواب منو بدین تا کمکی بشه

سلام اگر نزدیکی انجام داده باشین مهریه کامله وگرنه مستحق نصف مهریه هستید رفتن به پزشکی قانونی

مشاهده پاسخ کامل

با سلام خدمت خانم حاج کاظمی بنده از تاریخ 20/11/1390 عقد کردم و از ابتدا متاسفانه تحقیقات لازم را در خصوص خانواده همسرم انجام ندادم، بعد از چند روز از عقد بنده با همسرم به دلیل های مختلف با خانواده ایشان و خود ایشان وارد تنش شدم ، به عنوان مثال چند نمونه را ذکر می کنم : 1- همسرم با جاری اش مشکل داشت مسائل را به خانواده اش کشاند و آن ها با بی احترامی و توهین به بنده در همان روزهای اول عقد مرا از خود راندند، چرا به خاطرا اینکه نخواستم در مسائل کوچک خانم ها بی مورد دخالت کنم 2- بعد از دریافت عقدنامه از محضر به همراه هدیه عقدنامه را به خانواده همسرم تحویل دادم ولی به خاطر اینکه ، به خاطر مسائل و حرف های قبلی که بنده به همسرم زدم (به شوخی روز قبل بله برون گفتم که یک هفته عقب بندازیم چون میخوام برم جای دیگه خواستگاری)، هرکاری کردم اعتمادشان جلب نشد و عقدنامه را برای گرفتن وام ازدواج به من ندادند، خلاصه اعتماد ایشان به خاطر حرف های بنده که به دخترشان زدم صلب شد و نتوانستم مجدد اعتمادشان را جلب کنم هم دانشگاهی بودیم و ترم آخر به ایشان از طریق واسط درخواست ازدواج دادم، از عید امسال تا کنون بی احترامی های زیادی از خانواده همسرم دیدم و وقتی می دیدم که همسرم در مقابل بی احترامی های پدر و مادرش سکوت می کند، با او بداخلاقی می کردم خلاصه در اواخر تیر ماه امسال با ایشان که به تازگی همکارم هم شده بود بر سر رفتن به عروسی برادرم به مشکل خوردیم و بنده هم به ایشان توهین کردم و از آن روز تا الان رفت که رفت ، تلفن همراهش را خاموش کرده ،‌ به منزل ایشان رقتم راهم ندادند، با منزلشان تماس گرفتم جواب تلفن بنده و خانواده را ندادند از 1/7/1391 تا الان هم دایی پدر زنم که وکیل دادگستری هست واسط کارهای بنده و ایشان شده که ماه عسل صحبت بنده با ایشان این بود: 1- تاریخ 01/07/1391 تماس گرفتند و گفتند می خواهد طلاق توافقی بگیرد و بعد از توافق اولیه قرار شد مراحل کار را آماده کنند و به بنده اطلاع دهند 2- در تاریخ 20/07/1391 با تماس برادرم ایشان گفتند که با خانواده خانمم صحبت کردند و گویا دختر خانم میل به طلاق ندارد و این خواسته پدر و مادرش است و قرار شد کمی صبر کنیم تا به ما اطلاع دهند 3- در تاریخ 10/08/1391 با تماسی که با ایشان داشتم گفتند مثل اینکه بنده به خانمم در مشاجره روز آخر دیدارمان گفتم که میخواهم مهرش را بدهم و خانواده دختر خانم پیغام دادند بسم الله می خواهند ببینند این قدر مردش هستم که مهر ایشان را بدهم که بنده در جواب گفتم خیر این قدر مردش نیستم 4- در تاریخ 20/08/1391 در تماسی که با آقای وکیل داشتم ، به ایشان گفتم که با هم مشکلاتی که در این ایام مطرح شده ایشان بزرگتری کنند و موجب عمل خیر شود که برویم سر خونه و زندگی مان که ایشان هم قبول کرد و گفتند تلاش خود را میکنند و در انتها دو روز قبل گفتند که خود دختر خانم و خانواده حرفشان طلاق توافقی است خانم حاج کاظمی لطفا صحبت های بنده را تحلیل فرمائید و راهکاری مناسب را به بنده بدهید چون واقعا فکرم مشغول است با تشکر

در پاسخ به نظر می رسد : اولاْ : شما می بایست به مشاور خانواده مراجعه فرمایید ثانیاْ : ضرورت دارد

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.