×

اسکیزوفرنی

همه چیز درباره " اسکیزوفرنی "

اسکیزوفرنی

با سلام و احترام به چه شکل می توان پارانوئید (بد بین بودن)، ناسازگاری، اسکیزوفرنی، ناپایداری روانی زوجه را ثابت نمود؟ همسر بنده تا به حال چند بار بنده را کتک زده، نشکون های شدید گرفته، بدون هیچ دلیلی جیغ و داد در محله و همسایه ها را انداخته، به بیرون از خانه رفته و داد و بیداد کرده و تمام محله را جمع کرده و گفته من می زنمش در صورتی که بنده اصلا نمی زنمش و فقط تحملش می کنم، به سمت من کفش پرتاب می کنه و مرتبا بدبینه که من همیشه دارم با مامانم حرف می زنم و دارم با اون مشورت می کنم برای زندگی خودمان، در صورتی که این چنین نیست. چطوری می تونم عدم ثبات روانی را ثابت کنم، این در حالی که خود همسرم پزشک رزیدنت داخلی است. تحمل کردن ایشان برای بنده دیگر واقعا سخت و عذاب آور شده بعد از تنها 6 ماه عروسی !!! از شب عروسی شروع کرد و روی من دست بلند کرد ولی این اتفاقات زمانی می افتد که بنده هیچ شاهدی نداشته باشم، خود بنده هم دانشجوی دکتری یک رشته فنی و مهندسی در یکی از بهترین دانشگاه های دولتی و روزانه تهران هستم. آیا می توانم برای انجام پایان نامه ام به تهران بروم و دو یا سه ماه هر دفعه یه سری به خانه بزنم، در صورت انتخاب این راه حل، کارم را که در اصفهان است از دست می دهم، آیا می توانم در یکی از شهرهای اطراف اصفهان مثل فولاد شهر، بهارستان، سپاهان شهر ، ... یک منزل اجاره کنم و به تنهایی زندگی کنم و به همه حتی همسرم هم بگویم که تهران هستم و دارم پایان نامه ام را انجام می دهم، (می خواهم کارم را ازدست ندم) و هر یک ماه یکبار به منزل مشترکمان بروم، آیا این کار منع قانونی دارد؟ اگر زوجه این دروغ بنده را بفهمد آیا از لحاظ قانونی می تواند برای من مشکلی درست شود یا خیر، حاضرم خرجی و نفقه و .. را برایش کارت به کارت هم بریزم (که مدرکی باشد برای دادن خرجی و نفقه) ولی جدا در یکی از این شهرک های مذکور برای خودم زندگی کنم.

با سلام سئوالاتی که شما مطرح کردید نیاز به مشاوره ی حضوری داره ولی اجمالا خدمت شما عرض شود که در کل شما نیازی به اثبات بیماری همسرتون ندارید در صورتی که وی مشکل روحی روانی داره و ادامه این زندگی برای شما میسر نیست به راحتی میتونید با

مشاهده پاسخ کامل

با سلام . اینجانب در سال 84 به علت درگیر یو بدخلقی شوهرم با حکم استرداد جهیزیه از منزل آنها بیرون آمده . با توجه ب این که شوهر بنده دارای بیماری روانی بود و ما از سال 81 برای درمان به چندین پزشک مراجعه کردیم و به علت دخالت های مادر شوهرم ایشان حاضر به درمان مستمر نشدند. در فروردین 85 با فرستادن اظهارنامه به منزلشان مطالبه مهریه کردم و چون خودشان در منزل نبودند خواهرشان تحویل گرفتند . از سال 85 من خودم منزل اجاره کردم و با دخترم زندگی می کردیم . شوهرم هر بار با التماس و گریه زاری سر زندگی می امد و حاضر به تهیه مسکن هم نبود . و از سال 88 ترک منزل کرده و پس از به جریان انداختن پرونده طلاق و مراجعه به پزشکی قانونی ثابت شد که ایشان دارای بیماری اسکیزوفرنیا همرا ه با سوءظن و بدبینی شدید می باشد و دادگاه نیز باتوجه به این نکته و وقوع عسر وحرج حکم طلاق و حضانت دختر 7 ساله به من را صادر کرد که پس از رفتن به دادگاههای تجدید نظر نیز حکم قطعیت یافت . شوهر من دارای ارث از پدر خود می باشد و وضع مالی خانوادگی خوبی دارد من پس از دریاففت نظر پزشک قانونی دادخواست مهریه به شورای حل اختلاف دادم و 250 سکه و 100 مثقال طلا را خواستم ( سال 85 اظهارنامه داده بودم ) و مبلغ 6 میلیون تومان پول نقد و 5/1 میلیون تومان نقره و سفر حج را هنوز مطالبه نکرده ام . شوهرم تقاضای اعسار داده است و در سال 86 به مادرش وکالت داده و ایشان هم سه دانگ از آپارتمان شوهرم را در تهران به نام خود کرده است و 1.5 دانگ هم از منزل محل سکونتش را در اصفهان توقیف نموده ام . حال سوالم این است آیا می توان با توجه به اینکه ما از سال 84 درگیر ی دادگاهی داشته ایم و اظهار نامه هم داده ام معامله آپارتمان فرار از دین تلقی و باطل شود و آیا می توان ما بقی مهریه را مطالبه و عطف به پرونده جاری مهریه در شورای حل اختلاف نمود .

با سلام / به موجب ماده 218اصلاحی قانون مدنی معامله به قصد فرار از دین در صورتی که صوری باشد قابل ابطال است / این یعنی اگر معامله به قصد فرار از دین باشد ولی صوری نباشد

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.