×

درمانی

همه چیز درباره " درمانی "

درمانی

با سللام . در مورد برقراری حقوق وظیفه فرزند دختر سوالاتی دارم که به ترتیب خدمت شما عرض می کنم . الف ) فرزند دختری که از حقوق وظیفه مادر خود بهره مند است ایا امکان دریافت حقوق وظیفه پدر خود را نیز دارد ؟ ( فرزند دختر دارای شرایط دریافت حقوق وظیفه می باشد ) ب ) اگر پدر ازدواج مجدد کرده یاشد و دارای همسر دوم باشد ایا این حقوق به همسر دوم هم تعلق می گیرد ؟ ( به طور پیش فرض همسر دوم شرایط دریافت حقوق وظیفه را دارد ) در صورت مثبت بودن نسبت تقسیم حقوق وظیفه بین دختر و همسر پدر چگونه است ؟ (با توجه به این که همسر دوم پدر "نامادری"محسوب می شود ) ج ) ایا همسر دوم در صورت بهره مندی از حقوق وظیفه می تواند بدون حضور فرزند دختر به تنهایی درخواست برقراری حقوق وظیفه را ارائه دهد ؟ د ) فرایند دریافت حقوق وظیفه پدر برای دختر شامل چه مراحلی است و به چه مدارکی نیاز دارد و همچنین اگر دختر به دلیل بیماری یا سایر دلایل قادر پیگیری شخصی نباشد انجام این امور از سوی وکیل حقوقی میسر است ؟ توضیحات تکمیلی : فرزند دختر 55 ساله و مطلقه می باشد و دارای یک برادر می باشد ( برادر 50 ساله کارمند دولت می باشد ) حقوق وظیفه مادر در سال 1391 برای دختر برقرار گردیده است . مادر کارمند اداره اموزش پرورش ناحیه 2 اصفهان بوده است . پدر کارمند شرکت نفت ملی ایران بوده است و خدمات بیمه تامین اجتماعی خود را اداره تامین اجتماعی دریافت می کرده است . دختر مدت کوتاهی قبل از فوت مادر تحت پوشش بیمه درمانی پدر بوده است و پدر حق اولاد دریافت می کرده است که پس از برقراری حقوق وظیفه مادر از پوشش بیمه پدر خارج شده و تحت پوشش بیمه اداره اموزش و پرورش مربوط به مادر قرار گرفته است .

با سلام کاربر محترم در خصوص قسمت الف سوال پاسخ بلی است در قسمت ب سوال به دلالت ماده 48 قانون حمایت خانواده همسران متوفی از حقوق وظیفه به تساوی می برند. در بخش نحوه تقسیم سوال به دلالت تبصره یکم ماده 48 قانون حمایت خانواده به تساوی می برند

مشاهده پاسخ کامل

با سلام سال پیش با خانمی آشنا شدم و بعد از اینکه به این نتیجه رسیدم که برای ازدواج مناسب نیستیم شروع به کارهای خشونت آمیز کرد. حتی ایشون رو به مشاوره راهنمایی کردم منتها از هر راهی مخصوصا تهدید و اقدام به خود کشی اصرار به ادامه رابطه است. با توجه به اینکه مشاوره های درمانی تا کنون برای ایشان موثر نبوده تصمیم داشتم از طریق قضایی اقدام کرده تا از اقدامات بعدی ایشان چه زد و خورد فیزیکی و چه اقداماتی که آینده من را با بحران مواجه میکند، پیشگیری کنم

مشاهده پاسخ کامل

سلام ملکی را در سال 1390 خریده ام و مستاجری دارم که یک دهانه از ملک ام بصورت سرقفلی از سال 1359 با شغل قصابی در اختیار او است و قرارداد سرقفلی بصورت عادی نوشته شده و 4 تا خلاف در مورد این سرقفلی دارد و بخاطر مسایلی که دفعه قبلی و موقع شکایت برایم بوجود آمد مراحل کار را خودم می خواهم در دادگاه پیگیری و انجام بدهم 1 - تغییر شغل 2- انتقال به غیر 3- عدم پرداخت اجاره بها 4- عدم تمدید قرارداد و منقضی شدن قرارداد اجاره از سال 1378 تاکنون سوال من این است که در مرحله اول باید شکایت از کل واقعه بدهیم ؟ و یا فقط باید دادخواست کلی بدهیم ؟ و یا برای هر نوع تخلف و بصورت جداگانه یک دادخواست بنویسیم ؟ و لازم بذکر است که این قصاب . گوساله را در دامداری خود کشتار می کند و بصورت غیر بهداشتی و بدون مراجعه به اداره دامپزشکی و بدون مهر خوردن و آرم دامپزشکی اقدام به توذیغ مابین مردم و هتل داران می کند .! و در این مورد هم سوال ام این است که اگر جرم اش در این رابطه هم اثبات شود و دامپزشکی او را اخطار دهد و یا پلمب کند ! چگونه و با چه شماره قانون و ماده ای می توانیم در این رابطه به دادگاه دادخواست جهت تخلیه دهیم ؟ با تشکر

با سلام دوست محترم شما مالک منافع نمی باشید و مالک منافع یا سرقفلی مستاجر شماست اول اینکه قانون حاکم بر روابط شما و مستاجر قانون موجر و مستاجر مصوب 1356 است و این قانون بشدت گرایش به حمایت از مستاجر دارد به طوری که مستاجر چه سرقفلی پرداخته باشد و چه نپرداخته باشد مستحق حق کسب و پیشه است

مشاهده پاسخ کامل

اینجانب در تاریخ 6/1/1396در یکی از جاده های کشور وبا اتومبیل شخصی در حالیکه همسرم که 8ماهه بارداربودن وخواهر ایشان مراهمراهی میکردنند به علت خواب الودگی و سرعت زیاد دچار واژگونی اتومبیل شدیم و به هرسه نفر صدمات بدنی وارد شدو متاسفانه پس انتقال به مراکز درمانی متوجه سقط جنین همسرم هم شدیم..سوال من اینه که با توجه به اینکه علت تصادف از نظر کارشناس تصادفات راهنمایی ورانندگی خوابالوگی وتخطی از سرعت مطمئنه ایبنجانب اعلام شده و همچنین همسرم وخواهرایشان طبق روال مرسوم از اینجانب شاکی شده اند دین جنین فوت شده ما به جه کس یا کسانی تعلق خواهدگرفت....ایا دیه جنین به همسرم به عنوان شاکی تعلق میکیرد یا به بنده به عنوان سرپرست خانواده وجنین؟بخاطر پاسخ به سوالات ازشماسپاسگذارم

با سلام به استناد ماده 451 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 شما از دیه ارث نمی برید. و تمام دیه پرداختی بیمه به همسرتون می رسد

مشاهده پاسخ کامل

1- پسری 25 ساله دارم که هنوز بعد از 7 سال تحصیل نتوانسته است مدرک کارشناسی خود را بگیرد. در تابستان 94 وقتی من با پسرم راجع به درس نخواندن او و خود درمانی اش بحث میکردم ابتدا پسرم به تحریک همسرم با من دست به گریبان شد و سپس همسرم وارد دعوا شده و با پلیس تماس گرفت و مدعی شد که من او را زده ام و فردای آن روز ضمن خودزنی و ایجاد کبودی در انگشت کوچک دست خود به پزشکی قانونی مراجعه نمود و تاییدیه آنها را گرفت و در دادسرا طرح دعوا نمود و دادگاه نیز پس از طی مراحلی من را محکوم نمود. اینجانب به حکم دادگاه اعتراض نموده ام ولی تا کنون نتیجه نهایی اعلام نشده است. 2- چون همسرم از همان زمان از تمکین خاص خودداری میکند من به دادگاه خانواده شکایت کردم ولی چون دادگاه از من شاهد طلب نمود و اینجانب نیز نمیتوانستم شاهدی معرفی کنم شکایت من رد شد. 3- در چند ماه قبل همسرم با مراجعه های مکرر به دادگاه خانواده مطالبه مهریه و اجرت المثل را نموده و اینجانب نیز پس از تعیین آنها توسط دادگاه مبالغ مربوطه را به دادگاه پرداخت نمودم 4- اینک همسرم ضمن ارسال دادخواستی جدید به دادگاه خانواده با استناد به حکم صادره در بند 1 و بدون آنکه هیچ مدرکی ارائه بدهد مدعی شده است که اینجانب دارای " بیماری روانی و اختلال شخصیتی پارانوئید " میباشم و اظهار نموده که ماندن نامبرده در منزل اینجانب متضمن خوف ضرر جانی برای اوست و درخواست صدور حکم مبنی بر تهیه مسکن جدا برای خود نموده است. تقاضا دارم ضمن راهنمایی اینجانب بفرمایید 1-چه راه حلهایی برای اینجانب متصور است 2- من میتوانم متقابلا چه اقداماتی بر علیه همسرم انجام بدهم؟ 3- آیا این درخواست میتواند دلیلی بر این باشد که همسرم میخواهد از تمکین خاص خودداری نماید؟ اگر چه همین الان نیز همسرم از تمکین عام و خاص خودداری میکند

در رابطه با ادعای خانم، قضات با تحقیقات معمول و استفاده از نظر کارشناس رسمی دادگستری و ارجاع امر به ایشان نسبت به ادعای خانم تحقیق کرده و دادخواست وی بر اساس مواد

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من یک استاد دانشگاه هستم و از زمانی که پدر و مادر همسرم فوت نموده اند بعلت دخالت های برادر های همسرم در زندگی ما با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. اگر چه در زمان ازدواج همسرم رعایت مسایل شرعی را مینمود ولی اکنون نماز نمی خواند – تمکین نمیکند– بدون اجازه صبح از منزل خارج میشود و عصر برمیگردد و وقتی از او سوال میکنم شروع به فحاشی میکند و در تربیت فرزندان مانع میشود. او علیرغم عدم علاقه به ادامه زندگی با این خیال که نیمی از اموال من را تصاحب نماید حاضر به درخواست طلاق نیست.. دو پسر دارم که پسر دوم من 25 سال دارد و دارای اضطراب شدید است بدون نظر پزشک دارو مصرف میکند و کاملا به خود درمانی عادت کرده است و وقتی به این کارش اعتراض میکنم همسرم شروع به حمایت از او میکند. پسرم نیز به باج گیری عادت کرده است و هر وقت به درخواست باج او جواب مثبت ندهم نامه هایی مینویسد و برای همکارانم ارسال میکند و اخیرا که من در مقابلش مقاومت کردم دو نفری (همسرم و پسرم ) من را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پسرم حاضر نیست فقط با مجوز روان پزشک دارو مصرف کند و یا بهمراه من پیش روان پزشک برود. من همه نوع نیاز های آنها را تامین میکنم ولی باز هم دونفری از من باج میگیرند بطوری که تصمیم گرفته ام جدا از آنها زندگی کنم. اکنون چند سوال از شما دارم. 1- اول این که با توجه به عدم تمکین همسرم آیا من موظف به پرداخت هزینه های او هستم یا نه؟ اگر آری ، چقدر؟ 2- پسرم اگر چه دانشجو است ولی بعلت این که رعایت دستورات پزشکان را نمیکند و بعلت دخالت های همسرم و گمراه کردنهای او ، بیماری اش ادامه دارد و پیشرفت تحصیلی نیز ندارد. آیا من موظف به تامین هزینه های او هستم؟ چقدر و تا کی؟ لطفا بفرمایید چگونه رفتار کنم که این جدا زندگی کردن عواقب سویی برای من نداشته باشد.

پاسخ سوال اول :خیر نفقه به ایشان تعلق نمی گیرد به شرط اثبات عدم تمکین ایشان پاسخ سوال دوم

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من یک استاد دانشگاه هستم و از زمانی که پدر و مادر همسرم فوت نموده اند بعلت دخالت های برادر های همسرم در زندگی ما با همسرم اختلاف پیدا کرده ام. اگر چه در زمان ازدواج همسرم رعایت مسایل شرعی را مینمود ولی اکنون نماز نمی خواند – تمکین نمیکند– بدون اجازه صبح از منزل خارج میشود و عصر برمیگردد و وقتی از او سوال میکنم شروع به فحاشی میکند و در تربیت فرزندان مانع میشود. او علیرغم عدم علاقه به ادامه زندگی با این خیال که نیمی از اموال من را تصاحب نماید حاضر به درخواست طلاق نیست.. دو پسر دارم که پسر دوم من 25 سال دارد و دارای اضطراب شدید است بدون نظر پزشک دارو مصرف میکند و کاملا به خود درمانی عادت کرده است و وقتی به این کارش اعتراض میکنم همسرم شروع به حمایت از او میکند. پسرم نیز به باج گیری عادت کرده است و هر وقت به درخواست باج او جواب مثبت ندهم نامه هایی مینویسد و برای همکارانم ارسال میکند و اخیرا که من در مقابلش مقاومت کردم دو نفری (همسرم و پسرم ) من را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پسرم حاضر نیست فقط با مجوز روان پزشک دارو مصرف کند و یا بهمراه من پیش روان پزشک برود. من همه نوع نیاز های آنها را تامین میکنم ولی باز هم دونفری از من باج میگیرند بطوری که تصمیم گرفته ام جدا از آنها زندگی کنم. اکنون چند سوال از شما دارم. 1- اول این که با توجه به عدم تمکین همسرم آیا من موظف به پرداخت هزینه های او هستم یا نه؟ اگر آری ، چقدر؟ 2- پسرم اگر چه دانشجو است ولی بعلت این که رعایت دستورات پزشکان را نمیکند و بعلت دخالت های همسرم و گمراه کردنهای او ، بیماری اش ادامه دارد و پیشرفت تحصیلی نیز ندارد. آیا من موظف به تامین هزینه های او هستم؟ چقدر و تا کی؟ لطفا بفرمایید چگونه رفتار کنم که این جدا زندگی کردن عواقب سویی برای من نداشته باشد.

مطابق قانون علیت عمومی این شرایط معلول حوادثی در گذشته است و ناگهانی ایجاد نشده است .تامل نمایید چه کرده اید که منتج به این رفتارها شده است .شیوه رفتاری خود را تغییر دهید و با آزمون و آزمایش سیاست های رفتاری گوناگون سررشته زندگی را بدست آورده و با پشتکار و صبر قانون خود را در خانواده تثبیت نمایید .در صورت امکان از

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباشید خدمت شما بنده یک فرد کارگر در سایپا میباشم که در تاریخ 92/1/4 عقد نمودم که پس از گذشت 4 روز از زمان عقد تصادف کردم که مقصر حادثه خودم بودم و خانوم بنده که سرنشین خودرو بود از ناحیه کمر دچار آسیب دیدگی شد که پس از اعزام او به بیمارستان و گرفتن عکس و معاینه توسط پزشک گفته شد که فقط یکی از مهره ها ترک جزیی خورده که برای اطمینان به بیمارستان الزهرای اصفهان برده شد و پس از انجام سی تی اسکن گفته شد که با بستن کمربند مخصوص به مدت 2 الی 3 ماه مهره جوش خواهد خورد لذا بعد از مدتی احساس بهبودی کرد و با توجه به جلسات فیزیوتراپی که توسط پزشک برای او نوشته شد متاسفانه بعد از مدتی رفتن به فیزیوتراپی دوباره احساس درد کرد که ایشان را به اصفهان بردم و ام آر آی از او گرفته شد و با بردن عکس پیش 2 متخصص گفته شد که نیاز به عمل ندارد و با خوردن دارو و یک سری جلسات درمانی مشکل برطرف میشود اما متاسفانه ایشان از خوردن داروها و رفتن به جلسات درمانی امتناع کرد و گفت باید به تهران پیش متخصص برود و با توجه به اینکه اصرار کردم همراهش باشم گفت نیازی نیست با پدرم میروم لذا بعد از تماس تلفنی با ایشان گفت که باید یک سری عکسهای دیجیتال از ستون مهره ها گرفته شود تا نظر قطعی گفته شود که با بردن عکسها پیش متخصص به او گفته شده بود که باید عمل کنی لذا بعد از برگشت از تهران مجددا یک نوبت پیش یکی از بهترین متخخص های اصفهان گرفتم که پس از بردن ایشان و نشان دادن عکسها گفته شد فعلا نیاز به عمل ندارد و پس از گذشت 7 سال عمل کند اما همسرم گفت که متخصص تهران گفته باید سریع عمل کنی که گفته شد آنها فکر منافع خودشان هستن نه به فکر بیمار که برای ایشان دارو تجویز نمودن ولی متاسفانه دوباره ایشان از خوردن داروها امتناع کردن و اصرار بر عمل کردن و با توجه به اینکه یک سری اختلافات جزیی در مدت 7 ماه عقدی که بودیم داشتیم و قبل از عمل کردن به مدت 12 روز در خانه بودن و در این مدت با توجه به 2 بار مراجعه بنده به خانه اشان در را به روی بنده باز نکردن و بدون بنده و بیخبر از تاریخ عمل و کدام بیمارستان عمل کردن که متاسفانه چه قبل عمل چه بعد عمل با توجه به تماسهای گرفته شده چه از طرف من چه از طرف خانواده جوابمان را ندادن که پس از مراجعه شروع به شکایت از بنده نمودن که هم شکایت برای مهریه هم دیه هم نفقه نمودن که مهریه بریده شده برای ایشان هر 4 ما یک سکه و بحث دیه ایشان با توجه به اینکه خودرو بنده بیمه بوده سال 94 بیمه با ایشان تسویه حساب خواهد کرد که رقمی بالاتر از آنچه خرج کردن میدهد در مورد نفقه بگویم که هم به صورت کیفری شکایت شده هم حقوقی که برای بحث حقوقی باید کارشناسی شود اما در مورد کیفری با توجه به اینکه در دوران عقد بودیم و همسرم دوشیزه میباشدو دادیاری برای بنده کیفرخواست صادر کرده که با توجه به لایحه ای که در این مورد نوشتم که با توجه به وحدت رویه شماره 633 مورخه 78/2/14 در هیات عمومی دیوان عالی کشور مصوب 75/3/2 با ادعا شاکیه منطبق نیست و همچنین جواب اظهارنامه ای مبنی بر عدم تمکین به لحاط استفاده از حق حبس که زمینه پرونده شده متاسفانه رییس دادگاه نیز کیفرخواست دادیار را تایید کردند و برای بنده 6 ماه حبس تعزیری در نظر گرفتن لذا آیا بحث کیفری شامل حال بنده میشود با تشکر

پاسخ داده شد

مشاهده پاسخ کامل

مادرم در بیمارستان امام رضا تبریز به دلیل آسم بستری شد و بعد از 4ماه فوت کرد و به دلیل قصور پزشکان در اقدامات درمانی و تشخیص و عدم توجه به وضعیت حاد بیمار و تعویض پزشک معالج در هر 2 هفته در آی سی یو آن مرکز درمانی و عدم انجام آزمایشات لازم تجویز شده توسط پزشک مشاور خارج از بیمارستان و بروز عوارض حاد بعدی در اندام های حیاتی بیمار که منجر به فوت گردید علیه کادر درمانی شکایت کردیم ولی دادسرای نظام پزشکی رای داد که روند درمان براساس موازین پزشکی بوده و هیت بدوی انتظامی نیز همان قرار را تائید کرده است و اعتراض را ظرف 20 روز به هیئت تجدید نظر انتظامی موکول کرده است

مشاهده پاسخ کامل

سلام. من 19 سالمه. دخترم و مجردم. بابا مامانم 17سال پیش جداشدن و حضانتمو مامانم قبول کرد و بابام قرار شد هرماه یه پولی بده بهم بده اما نداد. مامان بزگم منو بزرگ کرد و هربار که به بابام تلفن میکرد واسه پول, اون جواب نمیداد. و چون یه شهر دیگه زندگی میکردو فاصلمون زیاد بود بیخیال شدیم. اما الان که بزرگ شدم میخوام حقمو بگیرم ازش. شنیدم که باید برم همون شهر و ازش شکایت کنم ولی سخته واسم. اونقدم پول ندارم که وکیل بگیرم. شما چه راهی جلو پام میذارین؟

نظر به ماده 1199 قانون مدنی، نفقه اولاد بر عهده ی پدر است. حتی اگر حضانت بر عهده مادر یا شخص دیگری باشد. پرداخت نفقه فرزند عبارتست از

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.