×

احیا

همه چیز درباره " احیا "

احیا

با سلام قصد دارم آپارتمان خود را جهت مدیریت امور مربوط به رهن و اجاره به یک شرکت مدیریت رهن و اجاره بسپارم(به علت عدم حضور در ایران) ولی سوالم این است که چطور میتوانم مطمئن باشم که شرکت مذبور اقدام به خیانت در امانت و احیانا فروش آپارتمان من نخواهد کرد؟ می دانم که مطمئناً در صورت این اتفاق دادگاه ملک را به صاحب اصلی آن باز خواهد گرداند ولی این امر مستلزم چندین ماه یا سال بالا و پایین رفتن از پله های دادگاهها خواهد بود که برای من میسر نیست لذا نمیدانم راهی وجود دارد که بتوان با اطمینان چنین کاری کرد؟ با تشکر

قاعدتا در این مورد (اجاره آپارتمان) قراردادی با شرکت مذکور منعقد می نمایید که موضوع قرارداد بایستی

مشاهده پاسخ کامل

بسمه تعالی مرحوم پدرم در تابستان 1361 فوت می¬کنند. مرحوم دو منزل مسکونی به ارث می گذارند . یک منزل که مغازه ای هم دارد و قابل سکونت است و منزل دیگر که غیر مسکونی و مخصوص نگهداری احشام است . بعد از فوت پدرم، برادر بزرگم با زن و بچه و مادرم به همراه من و برادر مجرد دیگرم ویک خواهر مطلقه در این منزل سکونت داشتیم. سرپرستی بازماندگان با دو برادر بزرگم بود که در مغازه پدر قصابی داشتند و در منزل دیگر احشام را برای کشتار نگهداری می کردند وتا سال 1366 سرپرستی ما را به عهده داشتند.در سال 1366 بعد از حدود پنج سال از فوت پدر من جهت تقسیم ارث اقدام کردم. وراث جهت کمک به برادران سرپرست تصمیم می گیرند که منازل را به آنها بفروشند. در نشستی با حضور همه فرزندان، منزل احشام به برادر بزرگ فروخته می شود و جهت کمک به ایشان یک سوم حق سهم میت از قیمت منزل کسر می شود وایشان تقبل می کنند به اندازه سهم پدر خیرات کنند. همه صورتجلسه را امضا ء می کنند وقرار می شود با اعتمادی که به برادر بزرگ خانواده داریم ایشان سهم همه را بدهد. منزل دیگر را به برادر دیگرم می فروشیم و سرپرستی بازماندگان به او واگذار می شود.برادربزرگترم در پرداخت سهم ارث اهمال می کنند. از جمله تحت عنوان اینکه از سال 1361 تا 1366 خواهر مطلقه و مادررا سرپرستی کرده و برای ایشان هزینه کرده است ، از دادن سهم ارث ایشان خودداری می کنند .بعد از 3 سال از تقسیم ارث وعدم نگهداری مادر وخواهرم توسط ایشان و برادر دیگرم ، من جهت خرید خانه و رپرستی مادر و خواهرم درخواست سهمم رااز برادر بزرگ می کنم و ایشان عنوان می کنند که شما سهمی ندارید چرا که مخارج دانشگاه شما را در سال های 1362 تا 1366 من داده ام. البته من با پول خود و مقداری قرض یک منزل مسکونی می خرم وتا حدود 10 سال ( تا زمان فوت مادر) سرپرستی مادر و خواهر مطلقه را خود به عنوان وظیفه به عهده می گیرم بالاخره برادرم بدون جلب رضایت وراث(ندادن ارث دو خواهرو مادر ومن ) فوت می¬کنند. ایشان وصیت مکتوبی نمی¬کنند و فرزندانش نقل قول می¬کنند که گفته یک سوم خانه مال پدرم است و برای ایشان خیرات انجام نشده است بعد از فوت برادرم دختربزرگ ایشان که مطلقه است ویک دختر دارد ودختر دیگربرادرم هر سه در خانه بزرگ مذکور زندگی می¬کنند، تحت حمایت کمیته امداد هستند و فامیل هم مخارج ماهانه آنها را متقبل شده است. با وصف اوضاع و احوال این خانواده مسائل زیر مطرح است :1-در زمان سرپرستی خواهر وتحصیل من ، هر دو منزل و مغازه و مانده دارایی پدرتا قبل از تقسیم ارث حدود 5 سال (1361 تا1366 ) و حتی حدود سه سال بعد در اختیار مرحوم برادربزرگم بوده است و بدون اخذ رضایت از فرزندان متوفی از آنها بهره برده است . لذا تامین مخارج سرپرستی خواهر و مادر و من با بهره گیری از دارایی پدر بوده است. از طرفی تقبل بیشتر هزینه ها بعد از فوت پدرم توسط برادر دیگرمان در آن ایام، انجام شده است واین برادر بر حسب وظیفه وجدانی به مادر ، من و خواهر کمک کرده است و ادعایی هم نداشته است. با این اوصاف آیا من و خواهرم سهم ارث طلب داریم یا نه ؟ 2- وضعیت سهم یک سوم پدرمان از خانه که باید خیرات شود،آیا به علت وضع نامناسب مالی فرزندان برادرمرحومم و نداشتن سرپرست شرعا می تواند به آنها برسد؟ و در این صورت آیا رضایت ما بازماندگان لازم است؟ 3- به منظور تامین سهم وراث و جلب رضایت آنها وپرداخت بدهی مرحوم برادرم آیا می شود اقدام به فروش خانه مرحوم برادرم کرد؟البته با شرط تامین مسکن کوچکتردیگر برای فرزندان برادر از طریق سهم ارث ایشان و احیانا کمک دیگر وراث و بخشیدن یک سوم سهم پدر ؟ باتشکر-

شما در صورتی از میزان سهم الارث پدر خود ارث طلبکارید که دلیلی مبنی بر اینکه مخارج شما به عنوان سهم الارثتان پرداخت شده وجود نداشته باشد . اما درخصوص منازل مذکور شما

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و تحیت خدمت وکلیل محترم ، منزل پدری دارای 67 متر مغازه مجوز دار می باشد که پدرم در سال 1360 آنرا سرقفلی داده و قرار بوده که اجاره بهایی به پدرم پرداخت شود اما مبالغی به ایشان پرداخت شده اما از آن زمان تا کنون به نفات دیگری واگذار کرده اند در حال حاضر منزل پدری در طرح تسهیل گری شهرداری قرار گرفته (احیای بافت فرسوده) و قرار است با پیمانکاری بصورت تجمیعی منازل همسایه این کار انجام شود آیا مستاجر سرقفلی مغازه پدری ادعای سهمی از آپارتمانی که قرار است به پدرم تعلق بگیرد می تواند داشته باشد ؟ چگونه باید به وی برخورد شود ؟

در مورد مستاجر در صورتی که وجهی بابت سرقفلی به پدرتان پرداخته باشد وی صاحب سرقفلی است در غیر این صورت فقط حق کسب و پیشه

مشاهده پاسخ کامل

سلام یکی از خانومهای همسایه ما به اتهام معاونت در قتل شوهرش دستگیر شده و چون با قاتل شوهرش و یکی دو نفر دیگه رابطه نامشروع داشته قاضی به هر دلیل یکم پرونده رو بسط داده و به واسطه چند تا پیامکی که بین من و ایشون رد و بدل شده با من هم تماس گرفتن از دادسرا منتهی گفتن که احتمالش ضعیفه احضاریه بدیم اما برا اطلاع بیشتر فعلا ادرس و .. میگیریم. رابطه من که متاهلم با این خانوم در حد چندتا پیامک بوده و هیچ اتفاق دیگه ای بین ما نیفتاده. پیامکا بعضا مضمون ناجور داشته اما تو خود پیامکها هم مشخصه که ما رابطه ای غیر از این پیامکا نداریم. سئوال من اینه که اگر احیانا احضار شدم چی بگم و چیکار کنم که خبطی که متاسفانه ایشون کردن و دامن ما رو هم گرفته برام سو سابقه نشه. این از بابت این که حکم بدی برام صادر نشه پاسخ بدین و اگر حکمی صادر بشه چون من دانشجوی دکتری هستم و کارمند دولتم آیا برای شغلم و تحصیلم مشکلی ایجاد میشه؟ دامنه اثر این حکم چی میتونه باشه؟ مثلا برا انتقال از یک سازمان به سازمان دیگه استخدام هیئت علمی و ...تاثیر داره تاسیس کسب و کار غیر دولتی و .. چی؟ در کل لطفا راهنماییم کنید چه کنم که این قضیه که متاسفانه در هر سطحی بوده اشباهه ختم بخیر بشه؟ و این که ایا قاضی به تمام پیامکای من دسترسی خواهد داشت یا فقط به ان چیزی که بین من و اون خانوم رد و بدل شده؟ و ایا دسترسی به متن پیامکها برا قاضی مقدوره یا فقط زمان و تعداد پیامک و ...؟ بسیار بسیار ممنون میشم پاسخ بدین

در مورد اتهام قتل قطعا اگر دلیل دیگری نباشد هیچ حکمی علیه شما صادر نخواهد شد چون قاتل و معاون مشخص است . اما در مورد

مشاهده پاسخ کامل

با عرض سلام احتراما بعرض میرساند زمین کشاورزی به مساحت 25 هکتار از سال 88 با مسکن شهرسازی مورد اختلاف است.سوابق آن در اداره ثبت نشان میدهد که زمین فوق در داخل پلاک ثبتی است که اداره دارایی در سال 1335 از اداره ثبت تقاضای تحدید حدود نموده ولی به دلیل اعتراض شهرداری وقت و متصرفین آن مورد اعتراض واقع شد و به دلیل اختلاف تحدید حدود نشد. در سال 1366 امور اراضی استان بنا به درخواست پدر اینجانب در محل زمین حاضر و صورت جلسه مبنی بر صدق تصرفات از سال 1330و وجود چاه مجاز کشاورزی، حدود اربعه مشخص به مساحت 25 هکتار، گواهی سال 1349 اصلاحات اراضی،قبوض بهره مالکانه 1340 و شهادت شوری و امام جمعه وقت و غیره اراضی مصوف را احیا و ریشه کنی نموده است را تایید وبرای تعین تکلیف به سازمان امور اراضی کشور فرستاد که آقای جعفر ساعدی مسئول وقت گفت متصرف، زارع صاحب نسق است و مورد از موارد باقی مانده اصلاحات اراضی است و سند باید به کشاورزی و سپس به متصرف داده شود. زمان انجام اقدامات سند اداره ثبت شهرستان زیر بار نرفت چرا که با ارتباطی با شهرداری محل داشت و نامه شهرداری که شاید پلاک فوق در محدوده شهر قرار گیرد(در آینده) و طبق مکاتبات تا سال 1386 جواب نداد که در محدوده شهر هست یا نه. لذا سند صادر نگردید. سازمان مسکن و شهر سازی در لایحه خود نوشت پلاک فوق را به ساحت 109 هکتار که زمین ما هم به مساحت 25 هکتار در دل آن است بر اساس بند (و) از ماده 5 اساسنامه ملی زمین و مسکن و محدوده شهر و اراضی مستحدثه ساحلی (انفال) در سال 88 از امور اراضی تحویل گرفته و سند را بنام مسکن و شهر سازی زده است و براساس تبصره یک ماده 3 قانون مستحدثه ساحلی هیچگونه حقی برای ما قائل نیست. حال باتوجه به مسائل فوق و مدارک غیر قابل انکار که تصرفات و احیا زمین را حداقل از سال 1330 مقامات کشاورزی ، امام جمعه ، شوری شهر و شوری کشاورزی سابق و... تائید دارند (مستند). ایا دیوان عدالت حقی برای ما قائل میشود و چگونه؟ از راهنمایی و یا فرصت مشاوره کمال تشکر را دارم.

پاسخ داده شده در ساعت 14

مشاهده پاسخ کامل

با سلام بنده در سال 79یک قطعه زمین 9 جریبی به همراه2 ساعت و نبم آب از پدرم طبق مبایعه نامه با مبلغ معین و حدود معین خریدم و بیش از 10سال است که در تصرف من است و چند سال پیش اداره منابع طبیعی زمین آن را به من فروخته است. پدرم در سال 88فوت مینماید.پس از فوت پدر یکی از برادرانم برگه ای را که معلوم نیست چگونه بدست آورده و چه کارهایی کرده، علیه بنده دادخواستی میدهد. مفاد برگه ای که تهیه کرده است به قرار زیر میباشد: "اینجانب ع. سکوت مالک و متصرفی 3ساعت و 20 دقیقه آب از 1500 سهم مجاری چاه موتوری و قطعه زمین 4 جریبی با حدود...تمامی آن را واگذار و فروختم به پسرانم به نامهای الف ،ب وج . هریک نسبت به آب مجاری مذکور و4جریب زمین که منافع آن مدام العمر با پدر خریداران میباشد وهیچ کس دیگر حق و حسابی با خریداران چه در حیات و چه در بعد از فوت نخواهد داشت-برگه بتاریخ 1369" {در پای برگه امضای هیچ یک از به اصطلاح خریداران نمیباشد.} به فرض محال که برگه فو ق صحت داشته باشد : 1-پدرم 20 سال پیش کل زمین 4جریبی با نیم ساعت آب آن را به شخص ثالثی فروخته و خود خواهان هم تاکنون هیچ گونه اعتراضی ننمموده.( لطفا در این مورد بیان فرمایید) 2-در مورد انکار و تردید نسبت به برگه ی سال 69 بیان فرمایید و اثبات اثر انگشت متوفی با خواهان است یا خوانده. 3-بنده که به اصطلاح یکی از خریداران میباشم هیچ گونه اطلاعی از آن برگه نداشته و نمیدانم چگونه نام من بعنوان خریدار ذکر شده است. آیا برگه فوق با توجه به معنی و مفاد آن انجام عقدی را به اثبات میرساند (منظور برگه سال69)قانون در این باره چه میگوید. 4-خواهان حدود 6ماه پیش اقدام به تهیه استشهادیه دشتی نموده و در آن ذکر کرده که مرحوم پدرمان مالک 3 ساعت و 20 دقیقه آب چاه موتوری بوده که بموجب برگه واگذاری 69، بین ما سه نفر برادر بالسویه تقسیم کرده . این جمله "بالسویه تقسیم کرده"چه چیزی را میرساند ؟ وعنوان کرده اینک 2ساعت و 30دقیقه آن در تصرف بنده است و زمینی که در تصرفش میباشم با همین آب احیا شده است. (زمین جدید را منابع طبیعی به بنده فروخته است) (لطفا در این مورد بیان فرمایید) ضمنا خواهان در دادخواست خود قید کرده که پدرم نیم ساعت آب را به شخص ثالث فروخته و مابقی را با 4جریب زمین بین سه برادر بالسویه فروخته است (ذکری از مبلغ نشده)آیا تناقضی بین دادخواستش و برگه سال 69 و استشهادیه وجود ندارد؟ لطفا اینجانب را راهنمایی فرمایید. باتشکر

باسلام 1- طبق ماده 339 قانون مدنی "پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن، عقد بیع به ایجاب و قبول واقع می‌شود. ممکن است

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.