×

دعوی کیفری

همه چیز درباره " دعوی کیفری "

دعوی کیفری

با سلام لطفا درخواست این جانب را مطالعه فرمائید که نیاز به راهنمایی جدی دارم - دستمزد مشاوره و یا ارسال لایحه دفاعیه را فوری تقدیم می کنم با کارت به کارت احتراماً این جانب کارشناس رسمی دادگستری هستم ارزیابی ملکی جهت وثیقه گذاری به این جانب ارجاع شد که این جانب پس از تحقیقات کامل ، به نتیجه یقینی رسیدم که ملک فوق حدود 750 میلیون تومان ارزش دارد لیکن با توجه به اینکه متقاضی وثیقه خود را 300 میلیون تومان اعلام کرد و بر اساس همین مبلغ نیز دستمزد کارشناسی این جانب را واریز کرده بود ( دقت فرمائید ) لذا این جانب نیز بر مبنای همین مبلغ ارزش ملک را اعلام کردم ( حدود 360 میلیون - مقداری بیشتر از مبلغ وثیقه که مشکل حل شود - مطابق روال همه کارشناسان ) و در روز بعد متقاضی اعلام کرد که قاضی دادگاه عنوان می دارد وثیقه شما 600 میلیون است و من نگفتم 300 میلیون لذا بر این اساس مجدداً به من مراجعه کرد و چون ارزش ملک تا 750 میلیون تومان مورد تأیید من بود لذا در مرحله دوم برای وثیقه 600 میلیونی این جانب نیز بر مبنای همین مبلغ ارزش ملک را اعلام کردم ( حدود 660 میلیون - مقداری بیشتر از مبلغ وثیقه که مشکل حل شود ) که در این راستا قاضی پرونده با این ادعا که چرا برای یک ملک دو ارزیابی متفاوت 360 و 660 میلیونی انجام شده ، با موضوع " گزارش خلاف واقع " مبادرت به طرح دعوی کیفری بر علیه این جانب نمود که هم اکنون دادسرا نیز بدون بررسی موضوع برای این جانب کیفرخواست صادر شده و در انتظار جلسه دادگاه هستم. ضمن اینکه هیچگونه مقرراتی جهت اعلام ارزش واقعی ملک نداریم حتی اگر گزارش این جانب خلاف واقع نیز باشد باید جهت اعلام جرم بر علیه این جانب سوء نیت ماده 37 قانون کارشناسان رسمی دادگستری احراز گردد ولی متأسفانه بدون دلایل مستند و توجه به اظهارات این جانب و احراز سوء نیت برای من کیفرخواست صادر شده در حالی که من قیمت ملک را کمتر ارزیابی کردم و این در جهت اطمینان است یعنی وثیقه مطمئن تری به دادگاه دادم و متهم را فراری ندادم و دستمزد کمتری دریافت کردم و همه چیز در جهت اطمینان بود و حالتی گزارش خلاف واقع است که ملک را بیشتر ارزیابی کنند که مقداری از تأمین دادگاه غیر واقعی باشد و کارشناس و متهم منتفع شوند مالی یا غیر و دادگاه هم متضرر شود. علت اینکه در مرحله اول این جانب قیمت کامل ملک را اعلام نکردم این بود : 1- متقاضی دستمزد کارشناسی را بر اساس وثیقه 300 میلیون تومان واریز کرده بود و اگر ارزش کل ملک اعلام می شد مابقی دستمزد قابل دریافت نبود چونکه در هر حال ملاک پرداخت دستمزد کارشناس میزان وثیقه متقاضی است و نه ارزش ملک ( دقت ! ) و با این کار حقوق این جانب و کانون ضایع می گردید. 2- اعلام قیمت کل ملک نیازمند بررسی دقیق است و این خود مستلزم استعلام موارد مبهم از جمله نوع کاربری ملک ، میزان عقب نشینی ، پرداخت سهم خدمات ، بدهی به اداره دارایی و .... از ادارات مختلف بوده که این کار موجب اطاله زمان و تضییع حقوق متقاضی می گردد و حتی در آخر کار ، استعلامهای مأخوذه هیچگونه کاربردی ندارد چرا که وثیقه متقاضی بسیار کمتر از ارزش ملک بوده و حتی با فرض نتیجه منفی برای همه استعلام ها ، هنوز مبلغ وثیقه متقاضی تحت پوشش است و این کار عقلاً منتفی است و به غیر از اطاله زمان و بیهوده کاری چیز دیگری نیست. 3- این که در وثیقه های کمتر از ارزش ملک ، قیمت کل ملک اعلام نمی گردد رویه کلیه کارشناسان است و همه قضات هم از آن اطلاع دارند چونکه نیازی به این کار نیست و هیچگونه تأثیری در روند پرونده ها ندارد و همین که وثیقه پوشش داده شود باید به دنبال رفع مشکل مردم بود نه این قبیل کارها. نکات مهم : 1- با توجه به اینکه این جانب در ارزیابی ملک فوق ، به مبلغ یقینی 750 میلیون تومان رسیده ام سؤال این است که پس چرا باید بجای ارزیابی 750 میلیون تومانی و دریافت دستمزد 3/1 میلیونی ، ارزیابی 460 میلیون تومانی انجام داده و دستمزد 700 هزار تومانی دریافت کنم ؟ آیا این منطقی است که اینجانب خودم را 600 هزار تومان متضرر کنم ؟ پس اعلام ارزیابی اول به مبلغ 460 میلیون دلایل منطقی و فنی داشته و الا با اعلام مبلغ 750 میلیون تومان در همان ابتدا دستمزد دو برابر دریافت می کردم !!!!! پس چرا مبادرت به این کار نکردم ؟ توضیحات تکمیلی : 1- اصولاً انجام عمل خلاف باید همانند سایر جرائم حلالی را حرام و یا حرامی را حلال کند و تخلف مصداق این است که مثلاً کارشناس ملک 300 میلیونی را برابر 800 میلیون اعلام گردد که منافع کارشناس و یا متقاضی یا ... در میان باشد!! آیا با گزارش اولیه این جانب که ملک 750 میلیونی به دلایل مفصل بالا 460 میلیون اعلام شده تخلفی صورت گرفته است ؟ متقاضی متضرر یا منتفع شده یا کارشناس ؟ و یا مسؤلیت متوجه دادگاه گردیده است ؟ 2- با ارزیابی اوایه حقوق همگی ادا شده چرا که متقاضی هم مشکل قضایی پرونده اش حل شده و هم دستمزد کمتری واریز نموده و هم در اسرع وقت به نتیجه رسیده است و این جانب هم متضرر شده ام چون که دستمزد کمتری دریافت کردم و مشکل و مسئولیتی هم برای دادگاه بوجود نیامده ؟ به عبارتی هیچکس به صورت غیر قانونی منتفع نشده است !! پس مشکل کار کجاست ؟ تخلف گزارش کجاست ؟ 3- لازم به ذکر است که در ثبوت و تحقق جرم باید هر سه عنصر مادی و معنوی و قانونی وجود داشته باشد تا جرم محرز گردد و لذا در این خصوص کجا عنصر معنوی جرم استنباط می گردد ؟ آیا اینکه در عنصر قانونی آن ( ماده 37 قانون کارشناسان رسمی ) سوء نیت کارشناس شرط اصلی تخلف است سوء نیتی مشاهده می شود ؟ اینکه راضی به دستمزد کمتر بوده و سرعت عمل بیشتری داشته ام مصداق سوء نیت است ؟ اگر هست به کدام مستند قانونی و اگر نیست پس تحقق جرم بدون عنصر قانونی چگونه ممکن است ؟ حقیقتاً به کدامین دلیل بر علیه این جانب اعلام جرم شده ؟ چه کسی از مجاری نامشروع متضرر یا منتفع شده ؟ آیا به غیر از اینکه انجام کارشناسی صادقانه و با رعایت حقوق عامه و عرف اجتماعی انجام شده کار دیگری صورت پذیرفته ؟ لطفا در این خصوص راهنمایی و ارشاد فرمائید که در جلسه دادگاه کیفری آتی چه چیزی بگویم و اگر امکان دارد متن لایحه دفاعیه را برایم ارسال فرمائید که کوبنده و مستند و قابل قبول باشد. از همکاری صمیمانه شما سپاسگزارم با تشکر و دعای خیر 28/4/98

مشاهده پاسخ کامل

با سلام چه مدارکی برای اثبات انتقال به غیر و اجاره سرقفلی به غیر در دادگاه نیاز است؟ من در یک مورد عکس های مختلف از دفعات انتقال به غیر دارم و الان هم شخص دیگری اونجا مشغول به کار می باشند. ایا این مدارک مکفی می باشد؟

با سلام . بایستی از تصرف تامین دلیل کند در شورای حل اختلاف و شاهد نیز داشته باشید و اگر کپی قرارداد طرفین را نیز داشته باشیذ بسیار مفید است

مشاهده پاسخ کامل

با سلام و خسته نباش اینجانب در تاریخ 8/4/ 1395 یک قطعه زمین سند دار را با یک منزل مسکونی برنامه ای معاوضه نموده ام که اکنون متوجه گشته‌ام زمین خانه ی مذبور جز املاک دولتی می باشد بنده جهت ابطال قلنامه ی مذبور چه باید بکنم ؟ در ضمن شکایت کیفری فروش مال غیر جهت کلاهبرادری نموده ام آیا دادگاه جزایی جهت ابطال ورد مال حکم به نفع این جانب صادر می نماید یا خیر ؟

با سلام در خصوص دعوی کیفری مطرحه ، در صورتی که در زمان تنظیم قولنامه ی معاوضه فروشنده شما مالک نبوده و از عدم مالکیت خود آگاه بوده است

مشاهده پاسخ کامل

با سلام حکم عدم تمکین همسر بنده در دادگاه اولیه و تجدید نظر صادر شده است و ایشان اکنون مهریه خود را به اجرا گذاشته است. سؤال بنده این است که آیا اگر قضیه مهریه را پیگیری نکنم و نسبت به حکم دادگاه و پرداخت آن اقدام نکنم, تاثیری در حکم دادگاه برای طلاق غیابی وجود دارد؟ یعنی آیا عدم توجه من به حکم مهریه راه را برای همسرم که بتواند طلاق غیابی بگیرد هموار می کند؟ آیا می تواند میتواند دلیلی بر سورفتار شما و طلاق باشد؟ با تشکر از وقت و کمک شما

با سلام، دعوی الزام به تمکین هنگامی مطرح می شود که زوجه جهت جمع اوری دلیل برای درخواست طلاق یکطرفه اقدام نماید و از 2 جهت علیه شما طرح دعوی حقوقی نفقه نسبت به معوقات ان در صورتی که تمکین میکرده مطرح و همچنین طرح دعوی کیفری به جهت عدم پرداخت شما بابت نفقه حتی 1 ماه جاری را علیه شما دردادسرا می تواند پیگیری نماید.

مشاهده پاسخ کامل

سلام خسته نباشید بنده کامیونی از شخصی خریداری نمودم و سند هم تنظیم کردیم با توجه باینکه فروشنده کامیون را لیزینگی خریداری نموده بود اقساط را پرداخت نمود و بعد از تسویه حساب لیزینگ سند را بنام ایشان تنظیم نمود و متعاقبا ایشان بنام من و من نیز به شخص دیگری فروختم و ان شخص نیز به شخص دیگری فروخت که فعلا متصرف کامیون هست اینک شخصی علیه فروشنده اولی که از لیزینگ خریداری کرده بود شکایتی مطرح کرده که وی نیز به لیزینگ پول داده و شریک کامیون هست و با شهود دعوی خود را اثبات نمود و دادگاه دسیتور توقیف کامیون و تنظیم سه دانگ سند بنام شخص محکوم له را داده است خواهشمند است محبت بفرمایید مسولیت هر یک از ما که اطلاعی از موضوع نداشتیم چیست و با توجه باینکه شخص اول مالی ندارد تکلیف چیست ممنون و متشکر

با سلام ابتدا باید از نحوه ی طرح دعوی ثالث علیه فروشنده اول (خریدار لیزینگ) مطلع شوید و مدارک آن را بررسی نمایید که تبانی در کار نباشد و رای دادگاه عادله صادر شده باشد. ١.شما حق طرح دعوی کیفری فروش مال غیر و کلاهبرداری علیه فروشنده دارید که یک تا هفت سال حبس و بازگرداندن پول شما و جریمه دولتی دارد.

مشاهده پاسخ کامل

بنام حق با سلام شما جای من باشید چه میکنید من معلم هستم و از بد روزگار در 2/1/90 با یک دستگاه موتور تصادف که راکب فاقد گواهینامه و ترک نشین وی از ناحیه پای چپ دچار شکستگی شدند کلیه هزینه های ایشان حتی گوسفند قربانی و جریمه عدم گواهینامه و ...بیش از 5/5میلون تومان پرداخت و بهبودی کامل گردید ایشان نیز مبادرت به رضایت بلاقید و شرط در دادگاه نمودند و همگی امضاء و اثر انگشت زدند در این خصوص صورتجلسه ای تنظیم که [ از یک ریال تا هر مبلغی تا بهبودی کامل از سوی اینجانب تعهد گردیده ] و یک فقره چک سفید امضاء که شماره آن و سفید امضاء بودن در صورتجلسه تصریح شده تحویل امین طرفین گردید بعد از مدتی مبادرت به طرح دعوی دیه و ارش مینمایند که با وجود رضایت بلاقید و شرط رد گردید و در تجدید نظر نیز استوار گردیده حال با درج مبلغ 62 میلیون تحت عنوان مطالبه طلب طرح دعوی نموده اند که درخواست اعسار از هزینه دادرسی با یک صورتجلسه با 2 امضاء تحویل و در جلسه نیز حاضر نشدند در نهایت حیرت اعسارشان پذیرفته و در جلسه رسیدگی با وجود اطلاع قاضی از سفید امضاء بودن و اینکه چک مستند به صورتجلسه است چک را یکسره دانسته و در استدلالی عجیب تر وجود چک در ید خواهان را به منزله طلب کار بودن وی قرار داده و محکومیت به پرداخت آن صادر میگردد حتی مختومه بودن دعوی کیفری در حقوقی نیز نادیده گرفته میشود (دعوی کیفری دیه و ارش که قرار رد صادر و در تجدید نظر خواهی استوار میگردد) حال اینجانب به منظور تجدیدنظرخواهی تقاضای اعسار نمودم و صورتجلسه ای با 4 امضاء تهیه و همگی 4 نفر را با خود در جلسه دادرسی حاضر که با وجود فیش حقوقی و نامه اداری صرفاً به این ادعای خواهان که [ خانه پدرش را بفروشد و پرداخت نماید] و عدم پذیرش شهود از سوی قاضی اعسار اینجانب درنهایت حیرت رّد میشود تقاضای تجدید نظر از اعسار مینمایم که در آخرین روز مهلت ساعت 11 به شعبه مراجعه که با تعطیلی شعبه مواجه و به دفتر رئیس دادگستری شهرستان مراجعه و ایشان با تایید مراجعه اینجانب گواهی و امضاء مینمایند روز یکشنیه بعد از تعطیلات رسمی عید فطر به شعبه مراجعه که ایشان به بهانه خارج از مهلت قانونی بودن مجدد دعوی را رد مینمایند و توضیحات اینجانب مبنی بر تعطیلی شعبه زودتر از وقت اداری و حتی تماس تلفنی رئیس دادگستری با شعبه مبنی بر [ من شاهد هستم ایشان آمده اند و شعبه زودتر تعطیل نموده و تایید گواهی شان ] کارساز نمیگردد و با رد دعوی به بهانه خارج از مهلت قانونی موضوع مجدد به تجدید نظر ارجاء میگردد اینجانب نیز با تهیه شهادت نامه محضری که شهود همگی در جلسه اعسار پشت درب شعبه حضور و قاضی از پذیرش ایشان امتناء و گواهی رئیس دادگستری و فیش حقوقی و تأییدیه اداره و سایر مدارک جهت تجدید نظر خواهی ارسال و بر اساس توصیه ریاست دادگستری شهرستان پیگیر تا پس از تعیین شعبه تجدید نظر خواهی ضمن مراجعه حضوری شرح ماوقع و در صورت نیاز تلفنی از ریاست دادگستری استعلام که بعنوان یک شهروند من وظیفه ام را انجام ولی شعبه زودتر از موعد تعجیل در خروج داشته و احدی از شعبه در محل کارشان نبوده اند و ریاست دادگستری شهرستان نیز شاهد میباشند که با این هفته و 10 روز دیگر مراجعه ناگهان رأی تجدید نظر مبنی بر عدم پذیرش دلائل اینجانب و تأیید رأی بدوی وصول و 10 روز مهلت تا یک میلیون و هشتصدو شصت هزارتومان واریز و الی قرار مجرمیت 62میلیون صادر میگردد آخر مسلمان یک موضوع (یعنی اعسار) در یک پرونده توسط یک قاضی (خواهان و خوانده) طرح یک طرف فقط با یک صورتجلسه 2 امضاء بدون حضور شهود و یا تشکیل جلسه اعسار پذیرفته میشود ولی همان اعسار از سوی اینجانب علی رغم صورتجلسه 4 امضاء و حضور همگی شهود و فیش حقوقی درآمد 820هزارتومان در ماه ونامه اداره و شهادت نامه محضری شهود اعسار اینجانب رد میگردد این در حالی است که در همان شعبه دعاوی با مبالغ بسیار کمتر سابقه پذیرش اعسار دارد(400هزارتومان) چرا نظارتی بر این قبیل بی نظمی ها نیست حال مانده ام با ماهیانه 820 هزارتومان دریافتی چکار بکنم ؟ ! دوستان توصیه کردند طلای قسطی بخرم و با کسر 7% کامزد به خود طلافروشی بفروشم و پول را تهیه کنم ولی بعضی میگویند ربا است ! شما جای من باشید چه میکنید تمام لایحه ها دادرسی توسط وکیل مجربی نوشته شده و ایشان نیز متحیر و مبهوت شده اندو فقط میگویند من به همین دلیل اصلاً پرونده نمیگیرم که شرمنده موکلینم نباشم لازم به ذکر است که ایشان سلامت خود را باز یافته اند و هیچ فاکتور مبنی بر هزینه درمان ارائه ننموده اند آیا راهی برای عدم واریز مبلغ 1/860/000 تومان وجود دارد

این که شما بجای مراجعه به دادگاه با ایشان مصالحه نمودید هم خوب است هم بد خوب است چون در گیر دادرسی نشده اید وجریمه ومجازات منتفی است .اما بدی آن این جاست که

مشاهده پاسخ کامل

سلام من در سال 88 ، 10 درصد از سهام یک شرکت را که از آشنایان بود خریداری نمودم که در صورتجلسه هیات مدیره هم قید شده است اما تاکنون در روزنامه رسمی ثبت نشده است. این شرکت در حال حاضر فعال نیست و حتی مدیر عامل قرار بود کارهای تسویه شرکت را انجام دهد. آیا میتوانم به دلیل آنکه از من پول گرفتند و نامم هیج جا ثبت نشده ، به جرم کلاهبرداری شکایت نمایم؟ آیا میتوانم درخواست برگشت پولم را بنمایم؟ مدیرعاملش در حال حاضر خارج از ایران است

با سلام شما باید به صورت رسمی ( ارسال اظهارنامه) از هیات مدیره شرکت ،تقاضای تشکیل مجمع

مشاهده پاسخ کامل

با سلام اینجانب یک چک سفید امضابه یکی از اقوام دادم که ایشان چک را نزد موجر مغازه خود به امانت با زدن دو امضااز طرف خود جهت ایجاد قرارداد جدید برای سال جدید به همان صورت سفید دادن که با توجه به عدم بستن قراداد و اجاره دادن مغازه به دیگری قاعدتا"چک باید عودت میشد اما موجر ادعای طلب کرده و چک را باخط خود پر کرده است و مبلغ 35000000ریال نوشته حال من باید چه کنم ایا ادعای اینکه چک سفید امضابوده برای من مشکل ایجاد میکند خواهشمند است کامل جواب بدهیم با توجه به اینکه من زن هستم نمیخواهم دچار مشکلات قانونی شوم

با سلام و احترام ، در پاسخ معروض می دارد ؛ اولاً : بفرمایید دارنده چک اقدام به طرح دعوی کیفری تحت عنوان صدور چک بلا محل علیه شما نموده است یا خیر ؟ثانیاً : اعلام نمایید که آیا شماره

مشاهده پاسخ کامل

با سلام سال 1387 مبلغ 45 میلیون از فردی طلب کار بودم . او هم آپارتمانی 45 متری را به اینجانب پیش فروش کرد و قرار بود سال 1389 به اینجانب تحویل بدهد. این آپارتمان در زمین فرد دیگری بود که بدهکار من برای آن فرد مشارکتی داشت ساختمان را می ساخت. الان که سال 91 است آپارتمان را نساخته و صاحب زمین خودش ساختمان را تمام کرد و به دلیل خلف وعده هیچ آپارتمانی هم به سازنده که بدهکار من بود نداد و در نتیجه به من هم چیزی نرسید. حال من می خواهم شکایت کنم و عنوان شکایت چه می باشد؟ کیفری یا حقوقی؟ به عنوان خیانت در امانت یا فروش مال غیر و یا چه عنوانی باید شکایت کنم؟ در ضمن این فرد تا چند روز قبل زندان بوده و الان با قید وثیقه آزاد است. من آدرسی از ایشان ندارم. چگونه می توانم آدرسی درج کنم که به ایشان ابلاغ شود؟ آیا آدرس زندان بدهم یا آگهی یا راه دیگری پیشنهاد می کنید؟

با سلام 1- برای طرخ دعوی کیفری فروش مال غیر اولا باید قرداد شما و شخص بدهکارتان بررسی شود دوما باید دید آیا شخص بدهکار

مشاهده پاسخ کامل

با سلام احتراما اینجانب مدیرعامل یک شرکت سهامی خاص می باشم این شرکت دارای دو ملک مجاور یکی با پلاک ثبتی 31 و دیگری با پلاک ثبتی 32 می باشد در سال 84 ودر زمان هیئت مدیره قبلی شرکت , ملک شماره 32 را طی قولنامه عادی به شخص (الف ) فروختند درهمین حین شخص (ب) با ارائه قولنامه عادی با تاریخ مقدم تر از قولنامه شخص (الف) به دادسرا علیه مدیران وقت شرکت اقامه دعوی کیفری کلاهبرداری وفروش مال غیر نمود وچنین عنوان کرد که مدیران همان ملکی را که قبلا به او فروخته اند مجددا به شخص (الف) فروخته اند - مدیران وقت شرکت در مقام دفاع در اوراق بازجویی خودعنوان کردند که اولا در مبایعه نامه استنادی (ب) عدد 31 به 32 جعل شده است ثانیا امضاهای متسب به خود را منکر شدند وگفتند که ما چنین قولنامه ای را امضا نکرده ایم (بعبارتی امضاهای ذیل قولنامه استنادی (ب) جعلی است که پس از آن دادسرا موضوع را به کارشناس خط ارجاع دادکه قرار کارشناسی بررسی این بود که آیا عدد 31 به 32 جعل شده یا خیر و در مورد امضا ها قرار کارشناسی صادر نکرد که کارشناس مربوطه پس از بررسی اعلام نمود که در قولنامه عدد 31 به 32 جعل شده است که بنابر نظر کارشناس که جعلی بودن شماره پلاک را تایید کرده بوددادسرا شکایت (ب) را رد وقرار منع تعقیب مدیران وقت را صادر نمود هم اکنون شخص (ب) بعد از گذشت 6 سال از موضوع فوق دادخواست حقوقی به طرفیت این شرکت مطرح نموده و خواهان الزام به انتقال ملک شماره 31 به خود شده است وچنین استدلال نموده که چون در دادسرا ودر پرونده کیفری چنین ثابت شده که عدد صحیح ملک در قولنامه 31 بوده پس ایشان ملک 31 را به من فروخته اند و خواسته دعوی ایشان الزام به انتقال ملک شماره 31 می باشد با توجه به موارد فوق خواهشمند است راهنمایی بفرمایید که در دعوی حقوقی مطرح شده چگونه دفاع نمایم آیا با یستی در دادگاه ادعای جعلی بودن امضای مدیران قبلی را نمود یا انکاروتردید نسبت به امضاها؟ ضمنا دردفاتر مالی شرکت هیچگونه آثاری از ثمن قولنامه فوق وفروش ملک 31 وجود ندارد؟ با تشکر

باسلام و احترام . پاسخ در مذاکره تلفنی بیان گردید در تاریخ 07/08/90

مشاهده پاسخ کامل

اساسنامه-صندوق-ضمانت-سرمایه‌گذاری-تعاون

اساسنامه صندوق ضمانت سرمایه‌گذاری تعاون

قانون-اصلاح-قانون-مالیات-بر-درآمد-

قانون اصلاح قانون مالیات بر درآمد

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.