×

صلاحیت دادگاه

همه چیز درباره " صلاحیت دادگاه "

صلاحیت دادگاه

با سلام خدمت کارشناسان بزرگوار سایت با توجه به فصل هشتم قانون آیین دادرسی مدنی و نص ماده ۱۶۰ قانون آیین دادرسی مدنی، به نظر می‌رسد ایجاد مزاحمت برای متصرف آپارتمان که ملک غیر منقول می‌باشد، زیرمجموعه دعاوی تصرف بوده و در صلاحیت دادگاههای عمومی باشد اما از طرفی برخی این دعاوی را در صلاحیت شوراهای حل اختلاف می‌دانند. ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید که اولاً مزاحمت همسایه در آپارتمان در کدام مرجع قابل پیگیری می‌باشد؟ ثانیاً حداکثر مجازات و ضمانت اجرایی که با توجه به قوانین موجود برای فرد مزاحم در نظر گرفته شده چیست؟ آیا در موارد مزاحمت عامدانه و با سوء نیت، فروش منزل و اخراج او را شامل میشود؟ ثالثاً، آیا امکان طرح همزمان دعوای کیفری در دادسرا به موازات دعوای مدنی وجود دارد یا خیر؟ در خاتمه، آیا امکان صدور دستور موقت وجود دارد و در صورت امکان شامل چه مواردی می باشد؟ مبلغ حق المشاوره متعاقبا پرداخت خواهد گردید// ممنون از راهنمایی شما عزیزان

تصرف از نظر حقوق مدنی عبارت است از اینکه مالی اعم از منقول یا غیر منقول تحت اختیار کسی باشد و او بتواند نسبت به آن مال در حدود قانون یا عدوان تصمیم بگیرد حال ممکن است در مواردی این تصرفات

مشاهده پاسخ کامل

سلام من خانمی هستم مالک یک ساختمان 3 واحدی که خود به همراه پسرم در یکی از آنها ساکنم و در یکی از واحدها هم پسر دیگرم و خانواده اش. واحد سوم را نیز سال پیش توسط یک مشاور املاک به مرد جوانی (به همراه همسرش) یک ساله اجاره دادم (به همراه مبلغی به عنوان ودیعه). چکی هم بابت پشتوانه اجاره نامه یک سال از مستأجر دریافت کرده ایم. تا پایان مدت قرارداد مشکلی نداشتیم. پس از آن قرارداد را با افزایش مبلغ اجاره برای یک سال دیگر در همان بنگاه قبلی تمدید کردیم. توضیح اینکه این بنگاه متأسفانه ابتدا امضاء را بر روی 3 نسخه قرارداد دریافت می کند و پس از پر کردن فرم های قرارداد (و اخذ حق دلالی) نسخ دو طرف اجاره را تحویل می دهد! قرارداد سفید تمدید مذکور (به جز مبلغ جدید اجاره که قید شد) به امضاء من و پسرم (به عنوان شاهد) رسید. مستأجر هم امضاء کرد، ولی در این قرارداد جای یک امضاء خالی ماند (این بار او تنها به بنگاه آمده بود، بر خلاف قرارداد قبل که با همسرش بود و به عنوان شاهد دوم امضاء کرده بود.). قبل از اتمام مدت اجاره قبلی، اختلافاتی بین من و مستأجر پیش آمده بود که بیان آن به اصل موضوع ربطی ندارد و باعث اطاله این نوشته می شود، ولی به هر حال به حدی نبود که من نخواهم قرارداد را تمدید کنم. پس از تمدید قرارداد، مستأجر با سوء استفاده بسیار شدید از اختلافات مذکور، به جز ماه اول، در ماه های بعد از پرداخت اجاره خودداری نمود و گفت که می خواهد واحد را تحویل دهد و مبلغ این چند ماه را با ودیعه تهاتر نماید. از طرف دیگر برای دادن چک جدیدی بابت پشتوانه اجاره یک سال به بنگاه (جهت تحویل به ما، با پس دادن چک پشتوانه سال قبل) هم خودداری نمود. بنگاه هم به این بهانه نسخ قرارداد هیچ یک (از جمله نسخه متعلق به من) را تحویل نداده است. البته بنگاه توقع دریافت حق دلالی از دو طرف را هم برای این کار داشت (و دارد) که فعلاً هیچ یک پرداخت نشده است. البته خود من هم به دلیل همان اختلافات شدت یافته از سوی مستأجر پس از تمدید قرارداد، هیچ تمایلی به ماندن وی نداشتم، اما به خاطر قرارداد حاضر بودم تا انتهای مدت قرارداد صبر کنم. ضمن این که ودیعه وی هم اصلاً بایستی همزمان با تخلیه به او داده می شد و ربطی به اجاره ماهیانه نداشت. به علاوه در اجاره نامه قید شده که به ازاء هر روز تأخیر در پرداخت اجاره ماهیانه، مبلغ مشخصی به عنوان خسارت بایستی به مؤجر پرداخت شود. و بالاخره مبالغ مربوط به بدهی قبوض برق، تلفن، گاز و آب او هم که باقی می ماند. با این ترتیب وی مبلغی هم بدهکار می شود. البته آن موقع من برای اینکه زودتر از شر او خلاص شوم، اصراری بر دریافت مبلغ دیگری از او نداشتم. به هر حال وی بیست روزی مانده به پایان اتمام مبلغ ودیعه (فقط در برابر اجاره های معوقه، بدون احتساب سایر موارد از جمله خسارت تأخیر) واحد را تخلیه کرد، بدون اینکه واحد را به من تحویل داده و من بتوانم وضعیت واحد را از نظر عدم تخریب ببینم و بررسی کنم و یا تسویه حسابی صورت گیرد (که وی طبعاً بدهکار هم می شد). ضمناً او قبل از آن، بدون اطلاع به من اقدام به تعویض قفل واحد نموده بود. پس از آن من نیز چون دیگر هیچ اطمینانی به وی نداشتم، و با توجه به دسترسی آسان به سایر واحدها پس از ورود به ساختمان، اقدام به تعویض قفل در اصلی ساختمان کرده ام، البته وی پس از تخلیه واحد که نزدیک به یک ماه از آن می گذرد دیگر هیچ مراجعه ای نکرده یا تماسی نگرفته است. تنها تماس های من هم با او مشخصاً از طریق کسی است که می گوید عمویش است (گویا پدر و مادرش سالها پیش از دنیا رفته اند). عموی وی دو هفته پیش، پس از تماس های ما جهت تعیین تکلیف به بنگاه مراجعه نمود و برای تحویل واحد خواهان بازپرداخت کل مبلغ ودیعه بود! ضمن اینکه در تماس تلفنی قبلی، با استناد به اینکه ورود من به واحد تخلیه شده «تصرف عدوانی» است (!) به من گفته بود که حق ورود به واحد تخلیه شده را ندارم! به نظر می رسد قصد مستأجر، بیشتر اذیت کردن است یا فکر می کند که با تحت فشار گذاشتن من می تواند به نوعی اخاذی کند، یا لااقل حتی لفظاً هم مبلغی را که به من بدهکار می شود (و گفتم که حاضرم از آن بگذرم) مطرح نکنم. هر چند حالا با این نحوه عمل بسیار نامناسب او به نظر می رسد جایی برای بخشش مبلغ مذکور باقی نمی ماند. با مراجعه ای که به شورای حل اختلاف داشتم، گفتند ابتدا باید مبلغ ودیعه را به حسابی بریزم تا پس از صدور حکم اقدام شود. اما من با این تصور که دیگر ودیعه را می توانم خرج کنم، قسمتی از آن را خرج کرده بودم، ولی بیش از نیمی از آن باقی است. البته چک پشتوانه قرارداد قبلی (و قرارداد قبلی) هم نزدم هست، ولی بیش از یک سال از تاریخ مندرج در آن می گذرد. بنگاه همچنان از دادن قرارداد جدید خودداری می کند ولی با توجه به این که در جریان امور است، حاضر به همکاری با من است. قبل از تعویض قفل در اصلی با بنگاه در مورد این کار مشورت کرده بودم (ولی هنوز انجام تعویض قفل مذکور را نه به مستأجر و نه به بنگاه اطلاع نداده ام). ممنون می شوم مرا جهت اقدامات لازم جهت تحویل گرفتن قانونی واحد و تسویه حساب با مستأجر راهنمایی فرمایید. با احترام

برای اقدام قانونی جهت تحویل ملک ابتدا شما به قرارداد نیاز دارید بنابراین توصیه میشود ابتدا نظر بنگاهدار را برای تحویل نسخه مربوط به شما جلب نمایید. سپس همزمان دو دادخواست

مشاهده پاسخ کامل

با سلام من با خانمی نامزد کردم که پس از 2ماه متوجه شدم که وی یک عرضه مادر زادی در اندام سینه هایش میباشد(فرو رفتگی هردو نوک سینها)که ایشان کتمان کرده بود -پس از اطمینان کامل ابتدا با اظهارنامه اعلام فسخ نموده وبعد دردادگاه حقوقی با دادخواست تائید فسخ نکاح وفریب درازدواج شکایتی طرح نمودم- ولی قاضی پرونده بدون درنظر گرفتن ومطالعه درسطر دادخواست رای را باعنوان فسخ مطرح نموده ودرادامه با توجه به نظریه پزشکی قانونی مبنی براینکه این عارضه وجوددارد ودراینصورت امکان شیر دهی میسر نمیباشد ودعوت از طرفین شکایت من را باتوجه به اینکه این بیماری در ماده1123مطرح نشده وتدلیس 1128 رادربر گرفته نمیشود رای صادر نموده است باتوجه به اینکه فسخ در صلاحیت دادگاه نیست وبیماری تائید شده بنده در دوراهی مانده ام -لذا درصورت نیاز مدارک موجود را برایتان درجلسه حضوری ویا از طریقی که برای شما میسر باشد ارائه خواهم کرد لطفا راهنمایی کنید

با سلام با توجه به اینکه اطلاعاتتون کامل نیست لطفا جهت مشاوره با شماره ۸۸۹۵۱۸۸۶ روزهای زوج ازساعت ۵ الی ۸ تماس بگیرید. با تشکر

مشاهده پاسخ کامل

با سلام..........چند ماه پیش در غیاب اینجانب که در سفر چند ماهه کاری بودم،همسرم به بهانه تعویض منزل اجاره ای و نیافتن منزل مناسب جدیدی برای سکونت،اقدام به تخلیه تمامی اساسیه منزل و انبار کردن انها در خانه پدرشان کرده اند.پس از مراجعت از سفر جهت یافتن منزلی جدید اقدام کردم و با کمک مالی پدرم موفق به خرید یک باب واحد اپارتمانی بصورت قولنامه ای شدم که هنوز سند به نام نخورده است.ولی به ناگاه با عدم تمکین همسرم و مطالبه مهریه مواجه شدم.اکنون این ماجرا در مرحله دادخواست پرداخت مهریه به میزان ۲۰۰ سکه از طرف ایشان در شورای حل اختلاف میباشد.میزان کل مهریه ۵۱۴ سکه است وهنوز جلسه ای در شورای حل اختلاف تشکیل نشده است.حقوق بگیر هستم و بجز منزل یاد شده دارایی دیگری ندارم.اکنون بدلایل شغلی در شهر دیگری ساکن هستم.با تحقیقی که کرده ام به این نتیجه رسیدم که منزل مذکور از مستثنیات دین است ولی امکان توقیف ان تا پرداخت کامل مهریه وجود دارد که در اینصورت دیگر قادر به انتقال و یا اجاره دادن ان نمی باشم.برای جلوگیری از این پیشامد قصد دارم منزل را باز بصورت قولنامه به پدرم واگذار کنم.با توجه به اینکه قولنامه در سایت ثبت اسناد و املاک به ثبت رسیده است سوال بنده اینست که،اولا:ایا انتقال و یا فروش ان به پدرم یا شخص دیگری فرار از پرداخت دین تلقی نمیشود؟اگر اینگونه است راه حل ان چیست؟ثانیا:اگر ملک به نام من سند بخورد ایا تا پرداخت کامل مهریه قابل توقیف است یا نه؟در صورت صدور حکم طلاق ایا نیمی از ان بعنوان دارایی بدست امده پس از ازدواج به زوجه تعلق میگیرد؟ثالثا:ایا امکان درخواست صدور حکم عدم صلاحیت محکمه قضایی و یا شورای حل اختلاف و برگزاری ان در محل دیگری از طرف بنده وجود دارد؟..........با سپاس از شما.

با سلام: 1- انتقال به پدر و یا اشخاص ثالث در این مرحله مشمول جرم فرار از پرداخت دین خواهد شد، ضمناً

مشاهده پاسخ کامل

سلام لطفا در مورد سوپیشینه ای که در استخدام یا ادامه تحصیل اهمیت دارد توضیح دهید. آیا محکومیت به جزای نقدی نیز مشمول سوپیشینه می شود؟ آیا قانونی برای مشخص کردن محکومیتهایی که مشمول سوپیشینه می شود وجود دارد؟ آیا کسی که گواهی عدم سوپیشینه دارد ممکن است دارای محکومیتی از هر نوع و در هر زمان باشد؟

سلام با آرزوی سلامتی برای شما دوست عزیز: اصولا محکومیت به جزای نقدی در جرایم در حد خلافی

مشاهده پاسخ کامل

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.