×

تنبیه بدنی در مدرسه ممنوع است

تنبیه بدنی در مدرسه ممنوع است

یک ماه پیش، در یکی از دبیرستان‌هایی که امسال درس می‌دهم به پیشنهاد دو همکار دیگر، سه - چهار نفر از دانش‌آموزانی که نظم کلاس‌های درس را به هم می‌زدند را به دفتر مدرسه آوردیم و با آنان صحبت کردیم تا شاید کمی به هنگام درس، توجه بیشتری کنند و نظم کلاس را به هم نزنند

تنبیه-بدنی-در-مدرسه-ممنوع-است

 یک ماه پیش، در یکی از دبیرستان‌هایی که امسال درس می‌دهم به پیشنهاد دو همکار دیگر، سه - چهار نفر از دانش‌آموزانی که نظم کلاس‌های درس را به هم می‌زدند را به دفتر مدرسه آوردیم و با آنان صحبت کردیم تا شاید کمی به هنگام درس، توجه بیشتری کنند و نظم کلاس را به هم نزنند.

پس از دو هفته شنیدم که یکی از آن دانش‌آموزان به دلیل انجام بی‌نظمی‌های بسیار، به مدرسه‌ای دیگر فرستاده شده است. در آیین‌نامه اجرایی مدرسه‌ها و در بخش تنبیه دانش‌آموزان، این روند پیش‌بینی شده است. باید پذیرفت که گاهی هیچ راهی جز بیرون کردن دانش‌آموز از کلاس درس، مدرسه و یا به کلی از آموزش و پرورش وجود ندارد. این مسائل جزو تنبیه‌های قانونی دانش‌آموزان به شمار می‌آید. روشن است که دانش‌آموز حقوقی دارد و باید رعایت شود اما در قبال این حقوق وظایفی هم بر عهده دارد. در برابر هر حقی، وظیفه ای مطرح است و حق بدون وظیفه وجود ندارد. این خودش یک نکته مهم آموزشی است که دانش‌آموزان باید آن را فراگیرند اما آنچه بیش از هر چیز از عبارت «تنبیه در مدرسه» به ذهن ما می‌رسد، تنبیه بدنی است که البته در آیین‌نامه اجرایی مدرسه‌ها هم به طور کلی ممنوع اعلام شده است. اما نکته مهم این است که تنها با قانون‌گذاری صرف نمی‌توان با پدیده‌های اجتماعی برخورد کرد. به سخن دیگر، اگر قانونگذار به راستی به دنبال حذف تنبیه بدنی از مدرسه‌هاست بایستی به علت‌های آن توجه کند و بکوشد تا آنها را از ریشه بخشکاند و یا دست کم شرایط رشد آنان را سخت سازد. تنبیه بدنی در ایران تاریخی دراز دارد. کار مکتبخانه با چوب و فلک پیش می‌رفته است. بعید است کتابی بیابیم از خاطرات دو سه نسل پیش که در آن اشاره‌ای به این موضوع نشده باشد. در آموزش و پرورش نوین ایران هم همیشه تنبیه بدنی وجود داشته و هنوز هم وجود دارد. گرچه با بالا رفتن آگاهی‌های فرهنگی و اجتماعی، شاید بتوان ادعا کرد که از میزان آن کمتر شده است. البته پرسش مهر امسال، به نوعی تنبیه بدنی در مدرسه را هم در برمی‌گیرد، چرا که به موضوع گسترده‌تر خشونت می‌پردازد. حسن روحانی، رئیس‌جمهور محترم، در روز بازگشایی مدرسه‌ها، با حضور در یکی از مدرسه‌های تهران، پرسش مهر 95 را مطرح کرد: خشونت از کجا نشات می‌گیرد؟ چگونه عده‌ای خشونت را می‌آموزند؟ برای اینکه بتوانیم با خشونت مبارزه کنیم چه کنیم؟ چه راهی وجود دارد که جامعه و جهان از خشونت آسوده شود؟ چگونه می‌توانیم کشور و جامعه‌ای دارای رحمت اسلامی و نبوی داشته باشیم؟ چگونه می‌توانیم جوامع، منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟ متاسفانه در همان روزهای نخست مهر و تقریبا همزمان با سخنان حسن روحانی درباره خشونت، برخی ویدئوهای کوتاه کتک خوردن دانش‌آموزان در مدرسه‌ها و شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شد. وجود عکس‌ها و ویدئوهای خشونت‌ورزی در مدرسه‌ها نشان می‌دهد که میان آرزوها، دل‌خواست‌ها و دلبستگی‌های ما با آنچه در واقعیت جریان دارد تفاوت بسیار است. اگر می‌خواهیم که خشونت - و در اینجا تنبیه بدنی در مدرسه- کاهش یابد، باید به طور جدی درباره آن پژوهش کنیم.

تعداد بالای دانش‌آموزان؛ از ریشه‌های تنبیه بدنی

اما شاید یکی از مهم‌ترین ریشه‌های تنبیه بدنی در مدرسه‌ها، شمار بالای دانش‌آموزان کلاس باشد. در ایران و در مدرسه‌های دولتی، قانون‌هایی وجود دارد که به مدیران مدرسه‌ها اجازه نمی‌دهد پیش از آغاز سال تحصیلی کلاس‌های خود را با شمار دانش‌آموزان کمتر از 30 تا 40 دانش‌آموز ببندند. این عدد به هیچ رو منطبق با شاخص‌های جهانی نبوده و چیزی نیست که گفته شود باید انجام پذیرد. شمار دانش‌آموزان کلاس در بسیاری از کشورهای پیشروی آموزش و پرورش به مراتب از این عدد کمتر است - چیزی پیرامون 20 دانش‌آموز در کلاس. اما از این نکته که بگذریم به مدیریت مدرسه‌ها می‌رسیم. مدیر و معاون‌های ضعیف، فشار کار آموزش و رفتار درست و مودبانه دانش‌آموز را بر گردن آموزگاران می‌اندازند. هنگامی که مدیریت مدرسه نتواند با دانش‌آموزان بی نظم به جد برخورد کند، آموزگاران را آهسته آهسته به برخورد سفت و سخت‌تر با دانش‌آموزان رهنمون خواهند ساخت. درون مایه کتاب‌های درسی هم مهم اند. کتاب کم مایه و یا بد نوشته شده که دانش‌آموز را نمی‌تواند به یادگیری کنشگرانه برانگیزد، خودش مایه بی‌نظمی در کلاس و چه بسا خشونت در کلاس درس می‌شود.

خشونت در مدرسه جدا از جامعه نیست

نکته مهم دیگر این است که خشونت در مدرسه، جدا از خشونت در جامعه نیست. متاسفانه برخی کاستی‌های فرهنگی جامعه ما به درون آموزش هم راه یافته و می‌یابند. هنگامی که در جامعه، زبان و فرهنگ خشونت جریان دارد، نمی‌توان انتظار داشت که مدرسه ای به دور از خشونت داشته باشیم. آموزگار و دانش‌آموز با فرهنگ اجتماعی و خانوادگی خود پا به درون مدرسه می‌گذارد و خوب و بد آن را در محیط مدرسه بازتولید می‌کند. جامعه و مدرسه در میان کنش اند و از همدیگر اثر می‌پذیرند. اگر مدرسه ای خشونت‌پرهیز می‌خواهیم افزون بر مدرسه و کارگزاران خرد و کلان آن، همه بخش‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دینی و... جامعه باید خشونت‌پرهیز باشند. چندی پیش از یکی از اندیشه‌ورزان آموزشی چین به نام یانگ ژائو، کتابی منتشر شد درباره آموزش و پرورش چین. نویسنده یکی از بزرگ‌ترین کاستی‌های آموزش در چین را تقلب دانسته و به این نکته اشاره کرده بود که تقلب در آموزش چین، ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی ژرف دارد. با این همه آموزگاران نباید فراموش کنند که برابر قانون تنبیه بدنی در مدرسه ممنوع است و هنگامی که این عمل رخ می‌دهد، کسی نمی‌آید به ریشه‌های آموزشی و فرهنگی و... آن نگاه کند بلکه با آموزگار برخورد می‌کنند تا دیگر بار تکرار نشود!

تنبیه با ابزار نمره

تنبیه دانش‌آموز با نمره روش خوبی نیست اما وقتی در کلاس درس به دانش‌آموز نمره منفی و تذکر بر مبنای نمره می‌دهیم، در واقع همین کار را می‌کنیم اما مساله این است که ما به ریشه‌های مهم تنبیه در مدرسه توجه جدی نمی‌کنیم و یک آموزگار را با سی تا چهل دانش‌آموز رها می‌کنیم و او هم ناگزیر می‌شود ابزار کنترلی درست کند. بهتر است به جای چنین ابزارهایی تعداد دانش‌آموزان را کم کنیم. از آنجایی که درست با مساله برخورد نمی‌کنیم، روش‌هایی در کلاس‌های درس باب می‌شود که متناسب با فضای کلاس و درون مایه کتاب درسی و... نیست.

منبع : وکیل ملت

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.