×

کارد به عنوان آلت قتاله

کارد به عنوان آلت قتاله

کارد-به-عنوان-آلت-قتاله
کلاسه پرونده : 4/2/3739
شماره دادنامه : 165/2
تاریخ رسیدگی : 17/3/71
فرجامخواه : متهم حسینعلی ...
فرجامخواسته : دادنامه 5135/2/71 صادره از شعبه 11 دادگاه کیفری یک ...
مرجع رسیدگی : شعبه دوم دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ...

خلاصه جریان پرونده : بنا به حکایت محتویات پرونده و کیفرخواست شماره 22274/8/69 دادسرای عمومی ... که شرح آن در گزارش قبلی و دادنامه شماره 436/82/7/70 توضیح داده شد آقای حسینعلی فرزند علی 24 ساله به اتهام قتل عمدی مرحوم عدالت به وسیله (ضربه کارد) حین نزاع تحت تعقیب قرار گرفته و توجها" به شکایت ولی دم وگواهی پزشکی قانونی و اظهارات شهود و ناظران قضیه و اقرار متهم به حضور در صحنه درگیری و درگیر شدن با مقتول بزهکاری وی را محرز اعلام " کرده " و طبق مادتین 1و2 قانون حدود وقصاص درخواست رسیدگی و صدور حکم شده است.
فشرده جریان به این صورت بوده که در اثر اختلاف قبلی که بین متهم و شنبه ... وجود داشته مقتول به اتفاق پسرعموهایش که مترصد بوده و بنای درگیری با متهم را داشته اند وی را به اتفاق دوستش که در حال عبور بوده اند صدا زده و نزاع بین آنان شروع " شده " و بنا به گفته ناظران صحنه ابتدا متقول متهم متهم موصوف راباضربه چاقو مجروح ساخته و پس از او متهم یک ضربه چاقو به مقتول می زند لیکن متهم منکر ایراد جرح شده است و مدعی است که پس از اینکه از سوی طرف مقابل مورد حمله قرار گرفته خاک به چشم آنها پاشیده و فرار کرده است و در جلسه 12 دادگاه کیفری یک ... گفته است :(شنبه به گیجگاه سمت چپم زد که افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم 0 شنبه و پنج نفر دیگر از فامیلهایش به من حمله کردند ولی ... با چاقو در پاسگاه گرفتند و ولی ... او را زد و او بود که تنها چاقو داشت من نزدم به زمین افتاد و عدالت را نمی شناسم عدالت از فامیلهای شنبه است.) و در تحقثقات اولیه می گوید: (من با شخصی به نام شنبه درگیری پیدا نمودم ، او همیشه درب منزل ما توقف می نمودو دیروز به همراه دوستم ولی از خیابان رد می شدم شنبه از پشت صدایم زد تا خواستم بروم ناگهان با چندین نفر به من حمله کردند و از ناحیه صورت و پیشانی و سر مورد ضرب و جرح قرار دادند و من هم خاک به داخل صورت آنها ریختم و فرار نمودم بنده چاقو در دست نداشتم 0) و در تحقیقات دادسرا افزوده است که (حدود10 نفربودند از گاراژ در آمدند و جلوی مرا گرفتند و یکی از آنها که معلوم نیست کدام یک از آنها است با چاقو زد و کنار چشم چپم را مجروح کردند.)
شنبه ... در جلسه دادگاه به این مضمون بیان مطلب نموده است : (عدالت از مدرسه آمد و حسینعلی را با (تیزبر) زد و به سمت راست صورت قسمت بالای گیجگاه حسینعلی زد و حسینعلی هم با سرنیزه به عدالت زد که سرنیزه به قسمت بالای سمت راست سینه عدالت خورد. حسینعلی آدم فضولی است با همه دعوا می کند و در تحقیقات اولیه می گوید پسرعمویم بنام عدالت رسید و باهم درگیر شدند و با چاقو یک ضربه پسرعمویم زد و رد مورد مجروح شدن متهم موصوف می گوید عدالت پسرعمویم او را با چاقو زد عدالت با چاقو به حسینعلی زدو بعد حسینعلی یک ضربه باچاقو به عدالت زد(7) و قالح عدالت. ... 0 ناظر دیگر صحنه نزاع در جلسه دادگاه می گوید: (حسینعلی باعدالت درگیری لفظی داشتند و عدالت به حسینعلی ضربه ای زد و چون درفاصله 30 الی 40 متری آنها بودم چیزی در دست وی به خوبی ندیدم 0ولی پس از این ضربه دیدم که حسینعلی باچاقو به قسمت بالای سینه سمت راست عدالت زد. آلت برنده ای در دست حسینعلی دیدم و چون از فاصله دور بود دقیقا" متوجه آلت برنده ای که در دست حسینعلی بودنشدم 0)اما در تحقیقات اولیه گفته است : (من با عدالت می رفتیم که حسینعلی و شنبه حرفشان شد بعد هم عدالت دوید وسط دعوا حسینعلی را زد وبعد حسینعلی یک عدد کارد از جیب در آورد و عدالت را زد.)
محمد.00 فرزند.00 در جلسه دادگاه می گوید: (عدالت ابتدا با چاقو به حسینعلی زد و حسینعلی نیز با وسیله برنده بزرگی که داشت به قسمت بالای سیمت رایت سینه عدالت زد) و در تحقیقات اولیه می گوید: (اول عدالت او را زد و بعد حسینعلی با چاقو عدالت را زد) سعید.00 در دادگاه می گوید:(عدالت به حسینعلی زده حسینعلی با کارد به قسم بالای سینه راست عدالت زد) و در تحقیقات اولیه نیز به همین مضمون شهادت داده است.( ص 14)
به هر حال پس از تحقیقات مورد اشاره ، دادگاه اعلام داشته که مورد از موارد لوث است و با انجام مراسم قسامه طی دادنامه شماره 18113/2/70 به شرحی که در دادنامه گزارش قبلی ذکر شده است حکم به قصاص نفس متهم موصوف داده است و در اثر اعتراض و تجدیدنظر خواهی متهم موصوف که مورد موافقت دادگاه رسیدگی کننده قرارنگرفته پرونده به دیوان عالی کشور ارسال وجهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردید. ضمنا" نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت فوت به این شرح است : (روی سینه طرف راست نزدیک شانه آثار پارگی عمیق همراه با خونریزی شدید وجود دارد که در اثر شئی برنده و نوک تیز می باشد علت مرگ پارگی احشاء داخل فقسه صدری و خونریزی شدید در اثر شئی برنده و نوک تیز اعلام می گردد.) و نظریه پزشکی راجع به جراحت وارده نسبت به مهم در پرونده رویت نگردید و به هرحال این شعبه طی دادنامه مارالاشاره چنین رای داده است :
(دادنامه تجدیدنظرخواسته بنا به جهات ذیل مخدوش است : 1 بین اظهارات حاضران در صحنه نزاع نسبت به آلت ضربه موجود در ید متهم اختلاف و تضاد وجود داردو حتی یک نفر از آنان در مراحل تحقیق اظهارات متناقض ابراز داشته با این وصف احراز صحت اظهارات آنان مشکل است ولو اینکه در مجموع ظاهرا" ضربه ای توسط متهم به متقول وارد شده است 20 احراز قصد قتل و اینکه عمل انتسابی نوعا" کشنده باشد.محل تردید است و دادگاه در این مورد بررسی و استدلال ننموده است.دلیل تردید اینکه ضربه وارده از سوی مقتول قبل از مضروب شدنش منتهی به قتل مضروب نشده است 30 با توجه به حمله متقول به اتفاق چند نفر دیر ( که متهم تعدادشان را بین 3 تا10 نفر ذکر کرده ومطلعین نیزچندنفرگفته اند) احتمال تدافعی بودن عکس العمل متهم قوی است و موجب شبهه در تحقیق وصف عمدی است. 4 با توجه به عدم حضور اکثر حالفین و قسامه در صحنه نزاع احراز علم آنان نسبت به اصل قتل خاصه عمدی بودن آن محل تامل است ، لذا طبق مساله 8 صفحه 531 جلد 2 تحریرالوسیله و مساله 5 صفحه 528 همان کتاب و مسئله 31 کتاب موازین قضایی از دیدگاه امام خمینی قدس سره و سایر موازین و موارد قانونی مربوطه دادنامه تجدیدنظرخواسته قابل تایید نبوده و نقض می شود و رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض محول می گردد.)
شعبه 11 دادگاه کیفری یک ... پس از رسیدگی به موضوع طی دادنامه شماره 5135/2/71 چنین رای داده است :
( در اتهام حسینعلی فرزند.00 به قتل عمدی مرحوم عدالت.00 با توجه به اظهارات گواهان حاضر در صحنه و همراهان متهم و همراهان مقتول ، بزه ثابت و محرز است و ادعای متهم بر هجوم افراد متعدد به وی اگر معارض به سبق تصمیم متهم نباشد که خود دنبال علی رفته و او را بهمراه آورده " است " کمااینکه آلت جارحه در اختیارداشته است هیچ دلیلی بر آن ادعا نیست و بر فرض قبول آن دفاع مشروع نیست و چون موضوع منطبق بند ب ماده 206 مجازات اسلامی است و آن ورود آلت جارحه به سینه متقول و پارگی احشاء داخلی و ایجاد زخم عمیق از وی جهت اثبات قصد قبلی نیست بلکه خود مستلزم نیت قبلی خواهد بود، لذا به جهات مذکوره بزه منتسب به متهم فوق محرز است و طبق ماده مذکور و یک و دو قصاص ( منظور مواد206 قانون مجازات اسلام و 1و2 قانون قصاص است ) اولیای دم حق استیفای قصاص نسبت به متهم فوق دارند و بعضی از اختلافات در اطراف حادثه که احیانا"در اثر وقوع دفعی و غیر مترقب حادثه باشد ایرادی به ثبوت اصل حادثه ندارد.)
پس از ابلاغ رای دادگاه متهم طی چند لایحه نسبت به رای دادگاه اعتراض و اقدام به تجدیدنظرخواهی می نماید و مدعی شده است که در صحنه نزاع بین وی و طرف مقابل ، آقای ولی از وی حمایت نموده ودر بدو امر وسیله برادران ناجی مجروح و بی هوش گردیده و نزاع بین آقای ولی و عدالت ادامه پیدا کرده و ولی باچاقوی خون آلوددستگیر و اعتراف می نماید و بعد با فصل عشایری مساله را فیصله می دهند و از وی شکایت می کنند که دادگاه آن را نپذیرفته و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است.
هیئت شعبهدر تاریخ بالا تشکیل گردید و پس از قرائت گزارش آقای ... عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ... دادیار دیوان عالی کشور اجمالا" مبنی بر رد تجدیدنظرخواهی درمورددادنامه شماره 5135/2/71 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهند:
(همان گونه که مشاهده می شود در صدر و ذیل دادنامه مورد اعتراض نوعی تناقض دیده می شود به این توضیح که در صدر دادنامه استناد به اظهارات همراهان متقول به عنوان یک حجت اثباتی شده است و در ادامه آن ادعای هجوم افراد متعدد به حمایت از متقول به سوی متهم رد شده است. مضافا" اینکه ولی در تحقیقات اولیه می گوید ابتدا شنبه یک مشت به حسین زد و درگیر شدن عدالت به اتفاق شنبه را با متهم تایید کرده و درتحقیقات اولیه می گوید شنبه و چند نفر از پسرعموهایش او صدا زدند و حسین هم به طرف آنها رفت که یکدفعه همگی او جیب خود تبریز در آوردند و به حسین حمله کردند و از تعدادی از پسر عموهای مقتول به عنوان شرکت کننده در نزاع و حاضرین در آن تحقیق شده است و به این ترتیب هجوم چند نفر که حداقل بیش از دو نفر بوده اند به سمت متهم قطعی است و اینکه وسیله جارحه مانند تیز برداشته اند گواهی شده است و خلاصه در احراز عمدی بودن قتل یافقد جنبه تدافعی آن تردید وجود دارد و به نظر این شعبه از حیث عمد و غیرعمدی بودن قتل انتسابی یابدطبق ذیل ماده 238 قانون مجازات اسلامی عمل شود. اما از حیث قابلیت طرح پرونده در دیوان عالی کشور و تجدیدنظر خواهی قبل مطالبی را مطرح نموده و دراین مرحله مدعی شده است که بین اولیای مقتول با ولی طبق فصل عشایری مصالحه و سازش صورت گرفته و ولی هم می گوید: (در اثر رضایت اولیای دم آزاد شدم ) که از این معنی استفاده می شود که اولیای دم ولی را قاتل شناخته یا حداقل وی را شریک در قتل دانسته اند و بدین لحاظ اولا" تجدید نظرخواهی به جهت و علت دیگر غیر از جهت قبلی است و پرونده قابل طرح در دیوان عالی کشور است و ثانیا" این ادعا قابل بررسی است که در صورت ثبوت این مطلب انحصار توجه ادعای اولیای دم نسبت به متهم مخدوش و قابل بررسی است ، زیرا در قضیه امر و اتخاذ تصمیم موثر خواهد بود. علی هذا به جهات مذکوردادنامه تجدید نظر خواسته نقض و رسیدگی مجدد آن به شعبه دیگردادگاه کیفری محول می گردد.)

مرجع :
کتاب قتل عمد، جلداول ، تالیف یداله بازگیر،ازانتشارات ققنوس چاپ اول ،چاپ دیبا، سال 1376

70

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 165

تاریخ تصویب : 1371/03/17

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.