×

آزادی مشروط

آزادی مشروط

آزادی مشروط فرصت و مجالی است که پیش از پایان دوره محکومیت به محکومان دربند داده می شود تا چنانچه درطول مدتی که دادگاه تعیین می کند از خودرفتاری پسندیده نشان دهد و دستورهای دادگاه رابه موقع اجراگذارند ازآزادی مطلق برخوردارشوند

آزادی-مشروط وکیل 

آزادی مشروط فرصت و مجالی است که پیش از پایان دوره محکومیت به محکومان دربند داده می شود تا چنانچه درطول مدتی که دادگاه تعیین می کند از خودرفتاری پسندیده نشان دهد و دستورهای دادگاه رابه موقع اجراگذارند ازآزادی مطلق برخوردارشوند. فکرآزادی مشروط زندانیان مربوط به قرن نوزدهم است ..... اعطاء آزادی مشروط مرحله پیشرفته سیستم جدید اجرای مجازات درجهت تادیب وتهذیب اخلاقی محکومین است . قانونگذاربرای زندانیانی که ازخود حسن رفتار نشان دهند ، این امتیاز راقائل می شود که آنها بتوانندپس از سپری شدن مدت معقولی ،آزادی خود را بدست آورند.استفاده از این شیوه ، با توجه به محاسن عمده ای که دارد و زندانی را از زندان ومعایب آن دورمی سازد، ازطرف علمای مکتب دفاع اجتماعی نوین مورد استقبال واقع شده است

مارک آنسل از این نهاد بعنوان تدابیر مبتنی بر مسامحه و اغماض در مورد " بزهکاران سزاوار وشایسته است " یاد می کند. آزادی مشروط سابقه نسبتاً طولانی دارد . مبنا و اساس آزادی مشروط که طریقه انگلیسی است بدواً در مورد محکومینی که به مستمرات انتقال می یافتند اجرا شد. اجرای آزادی مشروط یکی از موارد مهم تشویق زندانیان به کار ، حفظ نظم و آرامش ، حسن سلوک وخوش رفتاری با دیگران محسوب می شود و ازاثرات سوء محیط زندان تاحدودی جلوگیری کرده ودراصلاح وتربیت زندانیان نیز دربین مرحله زندان وآزادی بسیار موثر ومفید است ....... اعطاء آزادی مشروط یک نوع گذشت و بخشش ،کرامت وسخاوت مقامات قضائی محسوب نمی شود. بلکه یک نوع حقی است که قانونگذار به حائزین شرایط اعطاء کرده و مرحله ای از اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی محسوب می شود‏

جدای ازآنکه آزادی مشروط باعث کاهش جمعیت زندانیان ونیزکاهش هزینه های دولت می گردد تاثیر بسیار مثبتی بر عملکرد فرد زندانی می گذارد و او ضمن تلاش برای تغییر دراخلاق ورفتار خویش ، برای ورود به اجتماع آماده می گردد. به اعتقاد گارو آزادی مشروط کلید زندان را بدست زندانی می دهد وترس رجعت به زندان او رابه کردار نیک تشویق می کند. این قاعده دارای دوفایده است : یکی آنکه آزادی عامل رفورم در اجرای مجازات است. دیگر آنکه آزادی مشروط زندانیان رابرای بازگشت به مقام وطبقه اجتماعی قبلی خود مهیا می سازد.‏

ازدیدگاه مکتب تحققی ، اعمال نظام نامعین مجازاتهای کیفری برای دفاع جامعه ازحالت خطرناک ایجادشده ، بااصلاح وبازپروری محکومینی که قابل اصلاحند،پایان می پذیرند،مکتب دفاع اجتمای هم تلاش دارد با استفاده ازشیوه های گوناگون ، بااصلاح تدریجی محکومین ، آنها را به جامعه بازگرداند.نهادآزادی مشروط دستیابی به این مهم راتسریع می نماید.‏

ازنقطه نظرقضائی هدف مهم واساسی مجازات ، اصلاح وتربیت مجرم است ، درصورتی که این هدف قبل ازخاتمه دوران محکومیت تحقق یابد ادامه بازداشت زندانی معقول نخواهد بود .‏

نخستین بار نهاد آزادی مشروط درسال 1337باتصویب قانون راجع به آزادی مشروط زندانیان وارد نظام کیفری ایران شد. بموجب ماده واحده این قانون هرکس که برای مرتبه اول بعلت ارتکاب جنحه یا جنایت به مجازات حبس محکوم شده بود تحت شرایطی می توانست ازآزادی مشروط استفاده نماید این قانون بعدها واردقانون مجازات اسلامی گردید وآخرین بار درسال 1377اصلاح گردید.‏

به موجب ماده 38 قانون مجازات اسلامی هرکس برای بار اول به علت ارتکابی جرمی به مجازات حبس محکوم شده باشد ونصف مجازات راگذرانده باشد دادگاه صادرکننده دادنامه محکومیت قطعی می تواند در صورت وجود شرایط زیر حکم به آزادی مشروط صادر نماید:

1) هرگاه درمدت اجرای مجازات مستمراًحسن اخلاق نشان داده باشد .‏
‏2) هرگاه ازاوضاع واحوال محکوم پیش بینی شود که پس ازآزادی دیگر مرتکب جرمی نخواهد شد.‏
‏3) هرگاه تاآنجاکه استطاعت دارد ضرروزیانی که مورد حکم دادگاه یا مورد موافقت مدعی خصوصی واقع شده بپردازد یاقرار پرداخت آن رابدهد...‏

چنانچه از این ماده پیداست، قانونگذار دوشرط اصلی برای استفاده از آزادی مشروط لحاظ کرده است: محکومیت حبس برای اولین بار و سپری شدن نیمی ازمجازات حبس واین موضوع قابل انتقاد به نظرمی رسد. شرط نداشتن سابقه محکومیت کیفری برای استفاده ازآزادی مشروط اساساً زاید است. اگرسایر شروط در اعطای آزادی مشروط تحقق پیدا کند تفاوت میان بزهکار بدوی و بزهکار ثانوی از لحاظ میزان استحقاق بی مبنا است.‏

منظور ازمحکومیت به حبس درصدر ماده فوق ،حبس تعزیری است والااگرمحکومیت فرد زندانی ، حبس بعنوان حد باشد نمی تواند ازاین امتیاز استفاده نماید. نکته دیگرآنکه برخلاف تبصره (11) ماده واحد مصوب 1337 محکومین به حبس دائم پس از گذراندن 12سال می توانستنداز آزادی مشروط استفاده کنندولی در قانون فعلی به این نکته اشاره نشده است. به اعتقاد برخی تبصره فوق الذکر همچنـان معتبر است و در مورد سکوت قانون می توان به آن استنـاد کرد. باید توجه داشت ‏موارد معدودی محکومیت حبس ابد که درقانون مجازات اسلامی (ماده 201حدسرقت در مرتبه سوم وماده 211اکراه درقتل) براساس موازین فقهی است واز شمول آزادی مشروط خارج است ‏ولی در موارد دیگر حبس ابد می توانند بااستفاده ازعفو وتخفیف مدت حبس ،ازآزادی مشروط برخوردار شوند لذا استفاده ازعفومانع آزادی مشروط نیست. دیگر آنکه محکومیت قبلی به غیرمجازات حبس مانع استفاده از آزادی مشروط نیست اما حبس معلق ،مانع آن است ودر مورد حبس تبدیل شده به جزای نقدی تردید وجود دارد وعدم مانعیت آن ترجیح دارد. واینکه آزادی مشروط سبب زوال آثارمحکومیت نمی شود.‏

به موجب ماده 39 قانون مجازات اسلامی صدورحکم آزادی مشروط منوط به پیشنهاد سازمان زندانها وتائید دادستان یا دادیارناظر خواهد بود. بند ز ماده 2 آئین نامه اجرای سازمان زندانها یکی ازوظایف سازمان را تهیه و پیشنهاد اسامی محکومین واجد شرایط آزادی مشروط وارائه آن به مقام قضائی مربوط عنوان کرده است. ماده 65 آئین نامه مذکور شورای طبقه بندی زندان درخصوص زندانیان حائز شرایط آزادی مشروط تصمیم گیری می نماید.‏

آزادی مشروط بعداز عفو،مطلوبترین تشویق برای زندانیان است زیرا به موجب آن آزادی خودرابدست آورده وبرای ورود به جامعه وزندگی اجتماعی آماده می شوند. اما این آزادی مطلق نیست وقانونگذار به موجب تبصره 3 ماده 38 قانون مجازات اسلامی شرایطی را برای زندانی مقرر نموده است که در صورت تخلف از آن ،زندانی مجبور است بقیه دوران محکومیت رادر زندان سپری کند. همچنین قانونگذار زمان استفاده از آزادی مشروط را به موجب ماده 40 قانون مجازات اسلامی حداقل یکسال وحداکثر پنجسال عنوان نموده است. در پا یان باید عنوان نمود که آزادی مشروط حق زندانی نیست بلکه یک امتیاز است برای تشویقشان به باسازی خود جهت ورود به جامه چون آزادی وی به دلیل ارتکاب جرم وبه موجب حکم دادگاه صالح سلب گردیده است. ‏

    

پست های مرتبط

افزودن نظر

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.