تقدیم دادخواست به وسیله تلگراف تجویزگردیده ولذااعتراض به حکم غیابی ازطریق تلگراف نیزقانونی است

تقدیم دادخواست به وسیله تلگراف تجویزگردیده ولذااعتراض به حکم غیابی ازطریق تلگراف نیزقانونی است

تقدیم-دادخواست-به-وسیله-تلگراف-تجویزگردیده-ولذااعتراض-به-حکم-غیابی-ازطریق-تلگراف-نیزقانونی-است

وکیل


رای شماره : 897-1/5/34

رای اصراری هیات عمومی دیوان عالی کشور
"بااینکه بموجب ماده 71آئین دادرسی مدنی تقدیم دادخواست به وسیله تلگراف تجویزگردیده وفرجامخواه هم به وسیله تلگراف اعتراض برحکم غیابی صادرعلیه خودرابه مرجع قانون اعلام داشته که بافرض تقدیم نشدن دادخواست اعتراضی غیرتلگرافی به دادگاه محل اقامت خودهمین تلگراف دادخواست محسوب بودنمی توان به صرف اینکه درتلگراف اخباربه تقدیم دادخواست کتبی به دادگاه محل اقامت خودرامتذکرشده تلگراف رابدون اثرتلقی نمودبنابراین ..."
* سابقه *

اعتراض به حکم غیابی
اعتراض تلگرافی
حکمی ازدادگاه شهرستان همدان مبنی برمحکومیت فرجامخواه به بطلان درخاست ثبت وی نسبت به رقباتی وخلع یدازآن به نفع فرجامخواه صادرمی شود. محکوم علیه نسبت به حکم مزبورشکایت پژوهشی می نمایدودادگاه استان پس ازفسخ حکم بدوی وتکمیل رسیدگی رای می دهدکه :(اولاپژوهشخواه نسبت به یک سهم ازپنج سهم ونیم قریه مورددعوی که سهم الارث پژوهشخوانده است حق درخواست ثبت آنرانداشته ودرخواست ثبت باطل ومحکوم به خلع یدازآنست وثانیادرباب دعوی اوبطرفیت دونفردیگرکه بعنوان ثالث آنهاراجلب کرده است ازلحاظ اینکه مشارالیهماپژوهشخواه راوکیل کرده اندکه چنانچه ظرف مدت پنجاه سال کشف فسادی نسبت به معامله ششدانگ قریه مورددعوی بشودقسمتی ازملک دیگرآنان رابخودمنتقل نمایدپژوهشخواه می توانداقدام به وکالت مزبوربنماید.)
این حکم حسب گزارش ماموردر29آذردرتهران به فرجامخواه ابلاغ می شود ومشارالیه بعنوان اینکه حکم مزبوردرغیاب وی صادرده وقابل اعتراض است دادخواست واخواهی بطرفیت هرسه نفرتقدیم می نمایدواین دادخواست در تاریخ سوم دیماه 1326به دفتردادگاه شهرستان تهران تقدیم می گرددکه از اینجابه دادگستری کرمانشاهان فرستاده شده ودر29دیماه 1326وارددفتر دادگاه استان پنج می شودوضمناوکیل واخواه درپنجم دیماه 26تلگرافی هم بدین مضمون (دادخواست واخواهی توسط دفتردادگاه شهرستان تهران به شماره 5326 به تاریخ 3/10/26تقدیم گردیده )به دادگاه استان پنجم مخابره می کندکه این درهفتم همان ماه به دادگاه نامبرده می رسدودادگاه استان بدوادرباب ردو قبول دادخواست واخواهی رسیدگی نموده قرارقبول آنرامی دهدوایرادوکیل طرفهارادراین خصوص ردمی کندوسپس دراصل قضیه رسیدگی وحکم غیابی را استوارمی نماید.
این حکم درشعبه سوم دیوان عالی کشوربه این شرح نقض گردیده است : (استدلال دادگاه برای قبول دادخواست اعتراض به اینکه دادخواست پژوهشی اعم ازشکایت ازدادنامه بدوی واعتراض به حکم غیابی است بیوجه است زیرا ماده 489آئین دادرسی مدنی راجع به دادخواست پژوهشی است ومدت اعتراض طبق ماده 174و175بارعایت مسافت حساب می شودبنابراین قبول دادخواست اعتراض به استنادمرقوم صحیح نبوده وحکم فرجامخواسته مخدوش است )
پس ازنقض حکم شعبه دیگردادگاه استان پنجم چنین رای داده است :
باتوجه به تاریخ ابلاغ دادنامه غیابی که 29/9/1326بوده وتاریخ ورود دادخواست واخواهی به دفتردادگاه استان پنجم به تاریخ 29/10/26واحتساب مسافت بین محل اقامت واخواه (تهران )بامقردادگاه ازقرارهرشش فرسخ یکروزدادخواست خارج ازموعدقانونی تقدیم شده واظهارواخواه به اینکه درپنجم دیماه 1326تلگرافاتقدیم دادخواست واخواهی به دفتردادگاه اقامتگاه خودتهران رابه دفتردادگاه استان پنج اعلام کرده است وهمین جانشین عرضحال واخواهی است وجهه نداردزیرادرتلگراف مذکورابدااشاره به اینکه تلگراف مرقوم به نفسه دادخواست واخواهی باشدنشده سهل است که صریحادادخواست نبودن آن وتقدیم دادخواست واخواهی به دفتردادگاه تهران قیدشده بنابه مراتب وبه استنادمواد174و175و513آئین دادرسی مدنی قرار رددادخواست واخواهی واخوانده رامی دهد.
این قرارهم براثرشکایت فرجامی واخواه درشعبه سوم دیوان کشوربدین نحوشکسته شده است :
چون ازطرف محکوم علیه غائب بموجب تلگراف مورخ 5/10/26به دادگاه اعلام اعتراض به حکم غیابی شده است وترتیب اثرندادن به تلگراف مزبوربا توجه به ذیل ماده 71وماده 174آئین دادرسی مدنی مخالف قانون است طبق ماده 559آئین دادرسی مدنی قرارفرجامخواسته شکسته می شودورسیدگی به دادگاه صادرکننده قرارارجاع می گردد.
پس ازآن دادگاه استان پنجم دررسیدگی بعدی چنین رای داده است :
تلگراف مورخ 5/10/26حاکی ازاعتراض برحکم غیابی نیست زیرا مستنبطازمفادتلگراف مزبورصرفااعلام تقدیم دادخواست واخواهی به دفتر دادگاه تهران (محل اقامت خود)بوده وابدادرآن اشاره نشده است که تلگراف مزبوربه منزله دادخواست اعتراض بردادنامه غیابی است تاطبق ماده 182 آئین دادرسی مدنی اخطاررفع نقص شودبنابه مراتب وباتوجه به تاریخ ابلاغ دادنامه غیابی 29/9/26وتاریخ وروددادخواست واخواهی 29/10/26به دفتر دادگستری استان پنجم ودرنظرگرفتن مسافت بین محل اقامت واخواه (تهران ) ومقردادگاه صادرکننده دادنامه غیابی واحتساب هرشش فرسنگ یک روز معلوم است که دادخواست مذکوردرظرف مدت قانونی تقدیم نشده است از این جهت بیان واخواه دائربه اینکه تلگراف مورخ 5/10/26،اعلام تقدیم دادخواست واخواهی بدفتردادگاه محل اقامت خود،به دفتردادگاه استان پنجم جانشین دادخواست واخواهی است بیوجه است زیرادرتلگراف مزبور صریحاقیدگردیده که دادخواست واخواهی به دفتردادگاه محل اقامت خود (تهران )تقدیم داشته واین بیان نمی رساندکه تلگراف اشعاری به منزله دادخواست اعتراض بردادنامه غیابی باشدلذابه استنادمواد174و175و513 ازآئین دادرسی مدنی قراررددادخواست واخواهی اعلام می گردد.
ازاین قرارنیزفرجامخواهی شده است ،موضوع درهیئت عمومی دیوان عالی کشورطرح گردیده واکثریت بشرح زیررای به نقض قرارفرجامخواسته داده اند:
مرجع :آرشیوحقوقی کیهان - مجموعه رویه قضائی
آراءهیئت عمومی دیوان عالی کشورازسال 1328تاسال 1342
جلددوم ،آراءمدنی ،چاپ دوم سال 1353 صفحه 74 تا77
19

نوع : نامشخص

شماره انتشار : 897

تاریخ تصویب : 1334/05/01

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.