×

حضانت کودکان در دایره قانون

حضانت کودکان در دایره قانون

حضانت در لغت به معنای پرورش دادن کودک است اما در اصطلاح عام مفهوم دیگری دارد و عبارت است از نگهداری و حمایت عاطفی و جسمی توسط شخص یا اشخاصی که با توجه به حکم قانون تعیین می‎شوند

حضانت-کودکان-در-دایره-قانون

حضانت در لغت به معنای پرورش دادن کودک است. اما در اصطلاح عام مفهوم دیگری دارد و عبارت است از نگهداری و حمایت عاطفی و جسمی توسط شخص یا اشخاصی که با توجه به حکم قانون تعیین می‎شوند.

در عرف جامعه ما حضانت به مفهوم سرپرستی و نگهداری کودک توسط پدر و مادر است که هر کدام از آنها، تا شرایط سنی مشخصی، حق حضانت از فرزندان خود را دارند. البته در منابع فقهی، تعاریف مختلفی در ارتباط با حضانت فرزند به‌عمل آمده است که در نهایت به مفهوم سرپرستی و نگهداری و نیز حمایت عاطفی ختم می‎شود.

مطابق قانون، افرادی که صلاحیت و توانایی نگهداری اطفال را دارند، می‌توانند مسئولیت حضانت را بر عهده بگیرند.

 حضانت فرزند در قانون مدنی

ماده 1168 قانون مدنی، حضانت اطفال را جزء حقوق و تکالیف والدین قرار داده است. به‎گونه‎ای که نگهداری از طفل علاوه بر حق قانونی پدر و مادر، وظیفه شرعی آنها نیز به شمار می‌‎رود. حق یا تکلیف بودن حضانت فرزندان هر کدام باعث بروز نتایج مختلفی می‎شود و یقینا حضانت کودکان را تحت تاثیر قرار می‌‎دهد.

به طور کلی در زمینه حضانت فرزندان که حق یا تکلیف است، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد.

برخی از فقها بر این باورند که حضانت طفل جنبه حق دارد و والدین بر این اساس می‎توانند مسئولیت سرپرستی فرزند خود را قبول کنند یا این حق را از خود سلب کنند. اما نظر برخی دیگر از افراد این است که موضوع حضانت اطفال، تکلیف شرعی بر عهده پدر و مادر است و آنها نمی‎توانند چنین وظیفه‌ای را از خود سلب کنند و باید به بهترین شکل ممکن، تکلیف قانونی خود را انجام دهند.

اگر بخواهیم به نتیجه‎گیری کلی در این زمینه برسیم، به نظر حق و تکلیف بودن حضانت که در قانون آمده، صحیح‎تر و جامع‎تر است و نمی‎توان این دو ویژگی را جدا از مساله حضانت در نظر گرفت.

ماده 1172 قانون مدنی در این زمینه بیان می‎کند: «هیچ یک از ابوین حق ندارد در مدتی که حضانت طفل بر عهده آنهاست، از نگهداری او امتناع کند. در صورت امتناع یکی از ابوین،‌ حاکم باید به تقاضای دیگری یا به تقاضای قیم یا یکی از اقربا یا به تقاضای مدعی‌العموم، نگهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت بر عهده او‌ست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا موثر نباشد، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تامین کند.»

مطابق ماده مزبور، تا زمانی که حضانت طفل بر عهده یکی از والدین باشد، هیچ کدام از آنها حق امتناع از تکلیف قانونی خود را ندارد. در این صورت اگر پدر یا مادر سرپرستی فرزند خود را در مهلت قانونی برعهده نگیرد، قانون وی را ملزم به انجام این کار می‎کند.

همچنین در صورتی که الزام به حضانت فرزند تاثیر خاصی نداشته باشد یا انجام چنین امری امکان‎پذیر نباشد، هزینه حضانت توسط پدر و در صورت فوت وی از سوی مادر تامین می‎شود.

با توجه به آنچه در قانون مدنی ذکر شد، حضانت فرزندان حق و تکلیفی بر عهده والدین است. به این معنا که والدین حق دارند به نگهداری و تربیت فرزند خود بپردازند و همچنین به لحاظ قانونی، والدین مکلف به این امر شده‎اند. بنابراین در صورتی که یکی از والدین از انجام این کار خودداری کند، دیگری می‎تواند الزام او را از دادگاه بخواهد.

 سلب حضانت فرزند از والدین

اشخاصی که وظیفه حضانت از فرزندان خود را برعهده دارند، باید صلاحیت‎های لازم برای انجام این امر را داشته باشند. در غیر این صورت، قانون وظیفه سرپرستی و نگهداری اطفال را به فرد دیگری محول می‎کند. در واقع عدم صلاحیت اخلاقی یا هرگونه سوء معاشرت و سوء رفتار با طفل می‎تواند موجبات سلب حضانت از پدر یا مادر را فراهم کند.

در مواردی ممکن است ادامه زندگی فرزندان با پدر یا مادر بعد از جدایی، امنیت مالی و جانی آنها را به خوبی تامین نکند که در این صورت امکان سلب حضانت از هر کدام از والدین وجود دارد.

حضانت فرزندان توسط اشخاصی که صلاحیت‎دار نیستند، می‌تواند منجر به صدمات روحی و جسمی به آنها شود و طبیعتا تکلیف نگهداری، از عهده این اشخاص خارج می‎شود. زمانی که پدر یا مادر، حضانت فرزند یا فرزندان خود را برعهده می گیرند، باید بتوانند نیازهای ضروری آنها را فراهم کنند و شرایط امنیتی و آسایش اطفال مانند گذشته برقرار باشد.

بنابراین در مجموع امنیت مالی، جانی، آسایش و موارد ضروری زندگی اطفال باید توسط اشخاص عهده‎دار حضانت به خوبی فراهم و تامین شود. مواردی همچون عدم مواظبت طفل و عدم صلاحیت اخلاقی والدین می‎تواند از مصادیق سلب حضانت به شمار رود.

دادگاه می‎تواند در صورت وجود برخی شرایط قانونی، حضانت طفل را از پدر و مادری که عهده‎دار این وظیفه هستند، سلب کند.

هرگاه بر اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، دادگاه می‎تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رییس حوزه قضایی، هر تصمیمی را که برای حضانت طفل صلاح بداند، اتخاذ کند.

دادگاه می تواند نظر و تصمیم اقربای طفل و قیم او یا درخواست رییس حوزه قضایی را در مورد سلب حضانت فرزند اعمال کند. حال ممکن است این سوال مطرح شود که سلب حضانت فرزند در چه مواقعی رخ می‎دهد و چه شرایطی باید وجود داشته باشد تا حضانت طفل از پدر و مادر گرفته شود؟

مطابق ماده 1173 قانون مدنی، موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است که می‎تواند منجر به سلب حضانت فرزند شود؛ اعتیاد زیان‎آور به الکل، مواد مخدر و قمار؛ اشتهار به فساد اخلاق و فحشا؛ ابتلا به بیماری‎های روانی با تشخیص پزشکی قانونی؛ سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدی‎گری و قاچاق و تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.

بنابراین در صورتی که پدر یا مادر دارنده سرپرستی طفل، به انواع مواد مخدر، مشروبات الکی و انجام قمار اعتیاد داشته باشد، امکان سلب حضانت از آنها وجود دارد. همچنین داشتن ویژگی‎هایی نظیر فساد اخلاقی و فحشا می‎تواند از مصادیق بارز سلب حضانت به شمار رود.

داشتن بیماری‎های خفیف نمی‎تواند از مصادیق سلب حضانت به شمار رود. درواقع اگر پدر یا مادر، دچار بیماری‎های روحی روانی شدید شده باشند که از سوی پزشکی قانونی نیز تایید شود، مطابق قانون امکان نگهداری از فرزندان خود را ندارند.

چنانچه هر کدام از والدین، فرزندان خود را به انجام کارهای خلاف قانون و عرف جامعه اجبار کنند، حق حضانت از آنها سلب خواهد شد. همچنین در صورت ضرب و جرح طفل از سوی پدر یا مادر به‎گونه‎ای که این امر به صورت مستمر ادامه داشته باشد، سلب حضانت صورت می‎گیرد.

 نکات مهم پیرامون حضانت فرزند

 حضانت فرزندان در وهله نخست بر عهده پدر یا مادر است و در صورت فوت هر کدام، حضانت به دیگری داده می‎‌شود. اما در صورتی که پدر و مادر هر دو صلاحیت نگهداری اطفال را نداشته باشند، حضانت بر عهده جد پدری خواهد بود که در صورت فوت آنها، این وظیفه به اقربای طفل محول می‎شود.

برای حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادر او جدا از یکدیگر زندگی می‎کنند، مادر تا هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن، حضانت با پدر است. بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است.

اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست، مبتلا به جنون شود یا با دیگری ازدواج کند، حق حضانت با پدر خواهد بود. در صورت فوت یکی از ابوین، حضانت طفل با آن که زنده است، خواهد بود، هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده‌ باشد.

در صورتی که به علت طلاق یا به هر علت دیگر پدر و مادر طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از آنها که طفل تحت‌ حضانت او نیست، حق ملاقات با طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزییات مربوط به آن، در صورت اختلاف بین والدین با دادگاه ‌است.

طفل را نمی‎توان از پدر یا مادری که حضانت با اوست، گرفت؛ مگر در صورت وجود دلایل قانونی.

طفل باید مطیع ابوین خود بوده و در هر سنی که باشد باید به آنها احترام بگذارد.

 تفاوت میان حضانت با قیوم

تحضانت بیشتر جنبه حمایت عاطفی و روحی از طفل را دارد. اما قیومت در حالت کلی در ارتباط با محجورین مطرح است که فرد قیم اداره امور آنها را برعهده دارد.

منبع : روزنامه حمایت

    

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.