
وقتی صحبت از حقوق کودکان و نوجوانان در فرآیندهای قضایی میشود، قانونگذار تلاش کرده است حمایت بیشتری از این قشر آسیبپذیر داشته باشد. در کنار ماده ۴۴۶ قانون آیین دادرسی کیفری که به برخی قواعد کلی رسیدگی اشاره دارد، ماده ۴۴۷ به طور خاص به موضوع تجدیدنظر در آراء دادگاه اطفال و نوجوانان پرداخته است. ماده 447 قانون آیین دادسری کیفری نه تنها خود نوجوان، بلکه ولی یا سرپرست قانونی او و حتی دادستان میتوانند نسبت به تصمیمات دادگاه اعتراض کنند. در این مطلب قصد داریم به زبان ساده توضیح دهیم ماده ۴۴۷ قانون مجازات اسلامی چه میگوید، چه کسانی حق تجدیدنظرخواهی دارند و چرا این ماده اهمیت ویژهای در حمایت از حقوق کودکان دارد.

ماده 447 قانون آیین دادسری کیفری چیست؟
مطابق تفسیر ماده ۴۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی، امکان تجدیدنظرخواهی از آراء و تصمیمات دادگاه اطفال و نوجوانان پیشبینی شده است. این درخواست میتواند توسط خود نوجوان، ولی یا سرپرست قانونی او و یا وکیل کیفری آنها مطرح شود. همچنین دادستان در صورتی که آراء و تصمیمات دادگاه را مغایر با قانون تشخیص دهد، حق تجدیدنظرخواهی دارد. در این میان، مدعی خصوصی تنها نسبت به بخشهایی مشخص از حکم میتواند درخواست تجدیدنظر دهد. از جمله این بخشها میتوان به حکم مربوط به ضرر و زیان، رأی برائت، قرار منع تعقیب، موقوفی یا تعلیق تعقیب و نیز قرار بایگانی پرونده، اشاره کرد.
دادگاه اطفال و نوجوانان، دادگاهی اختصاصی است که صلاحیت رسیدگی به جرایم افراد زیر هجده سال تمام شمسی را دارد. معیار تعیین صلاحیت این دادگاه، سن فرد در زمان ارتکاب جرم است. بر همین اساس، همه افراد زیر هجده سال اعم از بالغ یا نابالغ، در این دادگاه محاکمه میشوند. البته برخی بر این باورند که کودکان زیر شش سال قابل تعقیب و محاکمه نیستند. رسیدگی به جرایم این گروه در دادسرا مطرح نمیشود و جلسات آن نیز غیرعلنی است.
بر اساس تفسیر حقوقی، حق مدعی خصوصی در تجدیدنظر نسبت به آراء کیفری مطلق نیست و صرفاً در حدود مواردی که در ماده 447 قانون آیین دادرسی مدنی آمده قابل اعمال است. همچنین درباره قرار بایگانی پرونده، این قرار زمانی صادر میشود که شاکی وجود نداشته یا گذشت کرده باشد. بنابراین، ذکر این مورد در ماده 447 قانون اعاده دادرسی، بدین معناست که اگر شاکی همچنان بر شکایت خود باقی بماند و نسبت به صدور این قرار اعتراض داشته باشد، امکان تجدیدنظرخواهی برای او وجود دارد.

تفسیر ماده 474 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 477 چه تفاوتهایی با یکدیگر دارد؟
ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری و ماده 477 هر دو به موضوع اعاده دادرسی پرداختهاند، اما میان آنها تفاوتهای قابل توجهی وجود دارد:
- اعاده دادرسی مقرر در ماده ۴۷۷ جنبه عام دارد و محدود به موارد خاص نیست، بلکه ملاک اصلی آن، خلاف شرع بین بودن رأی صادره است. در مقابل، اعاده دادرسی در ماده ۴۷۴ ماهیت خاص داشته و تنها زمانی امکانپذیر است که جهات ذکرشده در همان ماده وجود داشته باشد.
- در ماده ۴۷۴، درخواست اعاده دادرسی میتواند از سوی محکومعلیه، وکیل پایه یک دادگستری یا نماینده قانونی او و در صورت فوت یا غیبت محکومعلیه، توسط همسر، وراث قانونی یا وصی او مطرح شود. همچنین دادستان کل کشور و دادستان مجری حکم در دیوان عالی کشور نیز حق طرح دارند. در حالی که در ماده ۴۷۷، این اختیار تنها در صلاحیت رئیس قوه قضاییه است که پرونده را به دیوان عالی کشور ارجاع دهد.
- اعاده دادرسی موضوع ماده ۴۷۴ باعث میشود پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض دادگاه صادرکننده رأی قطعی ارسال گردد. اما در ماده ۴۷۷، رسیدگی مجدد در شعب خاص دیوان عالی کشور انجام میشود.
- اعاده دادرسی در ماده ۴۷۴ صرفاً نسبت به احکام قطعی مطرح است، در حالی که ماده ۴۷۷ علاوه بر حکم، شامل قرارها و حتی دستور موقت نیز میشود.
همچنین ماده ۴۵۱ قانون آیین دادرسی کیفری نیز در ادامه همین روند، به موارد دیگری از جهات اعاده دادرسی اشاره میکند که باید در کنار ماده ۴۴۷ و ۴۷۴ بررسی شود.

نمونه درخواست اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری
اشخاصی که قصد دارند نسبت به آرای قطعی خود تقاضای اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری داشته باشند، باید درخواست خود را از طریق روسای کل دادگستری استانهایی که رأی در محاکم آن استان قطعی شده است، ثبت کنند. در صورتی که رأی از محاکم نظامی صادر و قطعی شده باشد، پیگیری از طریق رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح انجام میگیرد.
مطابق ماده ۴ دستورالعمل اجرایی ماده ۴۷۷، رئیس کل دادگستری استان پس از دریافت گزارش، موظف است حداکثر ظرف دو ماه و پس از اخذ نظریه مشورتی حداقل دو قاضی مجرب و باسابقه، در صورت تشخیص خلاف شرع بین بودن رأی، نظر خود را به صورت مستدل و مستند همراه با کلاسه پرونده و مشخصات طرفین و ضمیمه رأی قطعی به دفتر رئیس قوه قضاییه ارسال نماید. چنانچه خلاف شرع بین بودن تشخیص داده نشود، موضوع طی گزارشی مکتوب در پرونده نظارتی بایگانی خواهد شد.
در استان تهران، متقاضیان اعاده دادرسی نسبت به آرای قطعی صادره از محاکم قضایی میتوانند به دادگستری کل استان تهران واقع در خیابان خیام، خیابان صور اسرافیل مراجعه کرده و پس از دریافت نوبت، درخواست خود را ثبت کنند. پس از بررسی و در صورت تأیید خلاف شرع بودن رأی، مراحل اعمال ماده ۴۷۷ و اجرای آن آغاز میشود. استفاده از بهترین وکیل کیفری تهران در این فرایند نیز امکانپذیر است. نکته قابل توجه آن است که متقاضیان اعمال ماده ۴۷۷ باید از مراجعه مستقیم به دیوان عالی کشور خودداری کنند.

جمعبندی
ماده 447 قانون آیین دادسری کیفری با هدف حمایت بیشتر از حقوق کودکان و نوجوانان، امکان تجدیدنظر در آراء دادگاههای اطفال را فراهم کرده است. این ماده در کنار مواد ۴۴۶، ۴۷۴ و ۴۷۷ نشان میدهد که قانونگذار برای تضمین دادرسی عادلانه، راهکارهای متنوعی در نظر گرفته است. جهت آگاهی از این مواد، استفاده از کمک وکیل کیفری متخصص یا مراجعه به بانک اطلاعات وکلا میتواند مسیر پیگیری حقوقی صحیح را برای افراد هموارتر سازد.
دادگاه کیفری 1 و 2 چیست؟ همه چیز درباره صلاحیت و تفاوت آنها دادگاه صلح چیست و چگونه اختلافات را سریع و عادلانه حل میکند؟

