سبب مملک یا ناقل قانونی به چه معنایی است؟ راهکارهای اثبات اسباب مالکیت

سبب-مملک-یا-ناقل-قانونی-به-چه-معنایی-است؟-راهکارهای-اثبات-اسباب-مالکیت

مالکیت، یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در نظام حقوقی است. در حقوق ایران، سبب مملک به مجموعه اعمال و وقایع حقوقی گفته می‌شود که به‌واسطه آن‌ها مالکیت ایجاد یا منتقل می‌شود. قانون‌گذار در ماده ۱۴۰ قانون مدنی، مسیرهای اصلی کسب مالکیت را از احیای اراضی موات و حیازت اشیای مباحه گرفته تا عقود، ایقاعات، اخذ به شفعه و ارث، برشمرده است. در پاسخ به سوال حیازت یعنی چه، باید گفت که حیازت به معنای در اختیار گرفتن و تصرف اولیه‌ی اموال مباح است. شناخت دقیق اسباب مالکیت، صرفاً یک بحث نظری نیست بلکه در بسیاری از دعاوی، تنظیم قراردادها، تعیین حدود حقوقی اشخاص و حتی فهم تفاوت میان مالکیت مادی و معنوی، اهمیت اساسی دارد. 

سبب-مملک-یا-ناقل-قانونی-به-چه-معنایی-است-راهکارهای-اثبات-اسباب-مالکیت

سبب مملک یا ناقل قانونی یعنی چه؟

هر عمل یا رخداد حقوقی که نتیجه آن ایجاد مالکیت یا انتقال آن باشد، در حقوق «سبب تملک» یا «ناقل قانونی» نام می‌گیرد. ماده ۱۴۰ قانون مدنی نیز شیوه‌های تملک را بیان کرده و روشن می‌سازد که چه اقداماتی می‌توانند مالکیت ایجاد کنند یا آن را به فرد دیگری منتقل نمایند. اهمیت بررسی این مفهوم زمانی بیشتر می‌شود که تحلیل درست یا نادرست نسبت به آن می‌تواند مرز میان مالکیت مادی و معنوی را تغییر دهد و دامنه مالکیت را محدود یا گسترده کند. به همین دلیل، مفهوم اسباب تملک و انواع آن در مباحث حقوقی جایگاه ویژه‌ای دارد.

در حقوق، برخی کارها یا پدیده‌های حقوقی به‌گونه‌ای هستند که به‌طور مستقیم مالکیت ایجاد می‌کنند از همین رو به آن‌ها «اسباب تملک» گفته می‌شود. هدف اصلی این اعمال، یا ایجاد حق مالکیت یا انتقال آن از شخصی به دیگری است. در نقل‌وانتقال اموال، زمان انتقال مالکیت نیز اهمیت بنیادین دارد، زیرا آثار حقوقی معامله از همان زمان فعال می‌شود. نظام‌های حقوقی در تعیین زمان انتقال مالکیت رویکردهای متفاوتی دارند. در فقه امامیه و حقوق ایران، مالکیت در انواع بیع معمولاً از لحظه انعقاد قرارداد منتقل می‌شود درحالی‌که در حقوق انگلستان این زمان بسته به نوع معامله متغیر است. با این حال، انتقال مالکیت هم‌زمان با انعقاد عقد، تحلیل حقوقی مناسب‌تری به شمار می‌آید.

سبب-مملک-یا-ناقل-قانونی-یعنی-چه؟

تعاریف متفاوت مالکیت

در منابع لغوی و علمی نیز تعریف‌های متفاوتی برای مالکیت ارائه شده است. در برخی تعاریف، مالکیت به این معناست که فرد اجازه دارد مالی را در اختیار داشته باشد و در حدود قانون آن را مورد استفاده قرار دهد یا منتقل کند. در فقه نیز واژه تملک معادل تصرف و مالکیت به‌کار رفته است. شکل‌گیری مفهوم مالکیت از زمانی آغاز شد که انسان برای انجام کارهای خود ابزار و وسایلی تهیه کرد و به‌تدریج ضرورت احترام به اموال دیگران و تدوین قانون برای حمایت از حقوق مالی آشکار شد. بر این اساس، مالک حق استفاده، بهره‌برداری و انتقال مال را دارد و تنها قانون می‌تواند این حق را محدود کند. در حقوق شیعه نیز مالکیت به عنوان حقی قانونی تعریف می‌شود.

اگر تصرف فردی بر مالی ثابت شود ولی منشأ آن بر پایه سبب مُمَلِک یا ناقل قانونی نباشد، آن تصرف معتبر شناخته نمی‌شود. در مواردی که شخصی مالی را در دست دارد و دیگری خلع ید او را مطالبه می‌کند و مالکیت پیشین خود را نیز ثابت می‌نماید، این پرسش ایجاد می‌شود که آیا متصرف می‌تواند بر اساس ماده ۳۵ قانون مدنی، بدون ارائه دلیل، به اماره ید تکیه کند یا اینکه باید مالکیت فعلی خود را بر اساس انتقال از مالک سابق یا دلایل دیگر ثابت کند. در نتیجه باید بررسی کرد که میان اماره ید که نشان‌دهنده مالکیت فعلی متصرف است و ادله‌ای که مالکیت قبلی شخص دیگری را ثابت می‌کند، کدام یک برتری دارد.

در پاسخ به سوال مملک در حقوق مدنی به چه معنایی است، باید گفت که قانون مدنی تعریف مستقیمی از تصرف ارائه نکرده، اما با تکیه بر مبانی آیین دادرسی، تصرف به نوعی سلطه عرفی گفته می‌شود که فرد برای اعمال حق خود نسبت به مال دارد. برای اینکه تصرف دلیلی بر مالکیت محسوب شود، باید ویژگی‌های مشخصی داشته باشد.

تعاریف-متفاوت-مالکیت

بررسی انواع اسباب تملک

طبق ماده ۱۴۰ قانون مدنی، راه‌هایی که از طریق آن‌ها فرد می‌تواند مالک مالی شود، تحت عنوان «اسباب تملک» شناخته می‌شود. این اسباب در چند دسته اصلی قرار می‌گیرند که هرکدام مبنای متفاوتی برای ایجاد حق مالکیت دارند.

۱. احیای اراضی موات

واژه «احیا» به معنای آباد کردن و زنده ساختن است. بر اساس ماده ۱۴۱ قانون مدنی، احیای زمین زمانی تحقق پیدا می‌کند که از اراضی بی‌مالک و رهاشده با اقداماتی مانند کشت، درختکاری یا ساخت‌وساز استفاده‌ای شود که عرف آن را آبادسازی بداند. زمین موات زمینی است فاقد مالک و بلااستفاده و مطابق ماده ۲۷ قانون مدنی، اموالی که مالک ندارند تحت شرایط مقرر در قانون قابل تملک و بهره‌برداری هستند. این دسته از اموال در زمره مباحات قرار گرفته و برای هرکدام مقررات ویژه‌ای تعیین شده است. در پاسخ به سوال مباحات یعنی چه، باید گفت که مباحات اموالی هستند که مالک خاصی ندارند و عموم مردم می‌توانند مطابق قانون از آن‌ها بهره ببرند. در این قسمت بهتر است به سوال فضای محاذی یعنی چه، نیز پاسخ دهیم. فضای محاذی به بخش‌هایی از فضا، زمین یا حدود اموال گفته می‌شود که مالک مشخصی ندارند و پیش از احیا یا حیازت، در حکم مباحات تلقی می‌شوند.

۲. عقود و تعهدات

یکی دیگر از راه‌های ایجاد مالکیت، قراردادها هستند که در معاملات روزمره بیشترین نقش را دارند. معمولاً مالکیت در نتیجه توافق دو طرف و مبادله مال یا پول شکل می‌گیرد. با این حال، آنچه در حقوق اهمیت بیشتری دارد این است که عقد در درجه نخست نه مالکیت، بلکه تعهد ایجاد می‌کند. ماده ۱۸۳ قانون مدنی عقد را توافق میان یک یا چند شخص با یک یا چند فرد دیگر می‌داند که ایجاد الزام می‌کند. برخی حقوقدانان نیز تملیک ناشی از عقد را نوعی تعهد می‌دانند که فوراً پس از تشکیل قرارداد تحقق می‌یابد. نام‌گذاری بخش «عقود و تعهدات» در قانون مدنی نیز با همین برداشت هماهنگ است.

۳. اخذ به شفعه

شفعه از دیگر اسباب تملک است. در حقوق، زمانی که دو نفر در مال قابل تقسیم شریک باشند و یکی سهم خود را به فردی خارج از شراکت بفروشد، شریک دیگر حق دارد همان بهایی را که خریدار پرداخت کرده است به او بپردازد و سهم فروخته‌شده را به مالکیت خود درآورد. این حق، نوعی انتقال اجباری مالکیت است زیرا برخلاف دیگر موارد، متصرف جدید نمی‌تواند از انتقال جلوگیری کند و شریک می‌تواند بدون نیاز به رضایت او سهم فروخته‌شده را دریافت کند.

۴. ارث

پس از عقود، ارث یکی از شایع‌ترین راه‌های انتقال مالکیت است. در ارث نیز مال از شخصی به دیگری منتقل می‌شود، اما تفاوت آن با قرارداد این است که انتقال در ارث بدون توافق طرفین و به‌صورت قهری صورت می‌گیرد. پس از فوت، اموال متوفی به ورثه منتقل می‌شود و مالک تنها می‌تواند در حدود یک‌سوم دارایی خود در آن تغییر ایجاد کند و بقیه به‌طور الزامی تابع قواعد ارث خواهد بود.

چه روش‌هایی برای اثبات مالکیت وجود دارد؟

در مواردی که درباره مالکیت مالی اختلاف ایجاد می‌شود، فردی که خود را مالک می‌داند باید از ابزارهای قانونی برای اثبات ادعایش استفاده کند در این میان استفاده از تجربیات یک وکیل پایه یک دادگستری بسیار کمک کننده خواهد بود:

۱. اقرار

اقرار یکی از راه‌های مستقیم اثبات مالکیت است. طبق ماده ۲۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی، زمانی که شخصی حقیقتی را بپذیرد که به سود طرف مقابل است، نیازی به دلیل دیگری برای اثبات آن باقی نمی‌ماند.

۲. سند

استناد به سند، چه رسمی و چه عادی، از مهم‌ترین روش‌های اثبات مالکیت محسوب می‌شود. مطابق ماده ۱۲۸۳ قانون مدنی، هر نوشته‌ای که بتوان در جریان دعوا یا دفاع به آن تکیه کرد، سند به شمار می‌رود. تفاوت میان سند رسمی و عادی در این است که نسبت به اسناد عادی می‌توان ادعای انکار یا تردید مطرح کرد، اما در برابر سند رسمی فقط امکان ادعای جعل وجود دارد. هر دو نوع سند می‌توانند برای اثبات مالک بودن مورد استفاده قرار گیرند.

۳. شهادت

گواهی شهود نیز از ابزارهای قانونی برای اثبات مالکیت است. بر اساس بند «ب» ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، دعاوی مالی یا موضوعاتی که ماهیت مالی دارند، با شهادت دو مرد یا یک مرد و دو زن قابل اثبات است.

۴. اماره تصرف

ابتدا اجازه دهید که اماره تصرف در اثبات مالکیت را توضیح دهیم. اماره تصرف مطابق ماده ۳۵ قانون مدنی، نشانه‌ای است که عرفاً دلالت بر مالکیت فرد متصرف دارد. ماده ۳۵ قانون مدنی بیان می‌کند که تصرفی که به شکل مالکانه انجام شود، دلیل بر مالکیت است. یعنی رفتار شخص در ارتباط با مالی به گونه‌ای باشد که عرف او را مالک تشخیص دهد. در این میان استفاده از کمک یک وکیل ملکی می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد.

چه-روش‌هایی-برای-اثبات-مالکیت-وجود-دارد؟

بررسی فرق تملیک و تملک

واژه‌ی تملیک به مفهوم «مالک گرداندن دیگری» است، درحالی‌که تملک به معنای «مالک شدن» خواهد بود. به بیان دیگر، تملیک زمانی به‌کار می‌رود که شخصی مالی را به دیگری واگذار می‌کند، اما تملک بیانگر حالتی است که فرد مالکیت مالی را به دست می‌آورد. وقتی قرار باشد مالی به فردی اختصاص داده شود، این موضوع باید در قالب قرارداد مطرح شود به شکلی که یک طرف، درخواست تصرف را اعلام ‌کند و طرف مقابل، پذیرش تملک را بیان نماید.
تملیک نمی‌تواند در قالب ایقاع انجام شود، چون در ایقاع نیاز به اعلام موافقت طرف مقابل وجود ندارد؛ اما تملک امری قانونی است و ممکن است پس از عقد یا حتی ایقاع تحقق یابد. در نتیجه، در قانون مدنی، ایقاع صرفاً ابزاری برای ایجاد مالکیت محسوب می‌شود. در فرآیند تملیک، هدف شخصی که اقدام را انجام می‌دهد، انتقال مال خود به فرد دیگر است.

در ادامه، مفهوم حق شفعه نمونه‌ای از اعمال مرتبط با تملک است. در پاسخ به سوال حق شفعه به زبان ساده یعنی چه؟ باید گفت که حق شفعه در جایی مطرح می‌شود که ملکی غیرمنقول و مشترک بین دو نفر باشد و یکی از شرکا سهم خود را از طریق بیع به فرد ثالث انتقال دهد. در این حالت، برای شریک دیگر حقی با عنوان حق شفعه ایجاد می‌شود و او که «شفیع» نام دارد، می‌تواند بهای پرداخت‌شده توسط خریدار را به او بدهد و سهم فروخته‌شده را تملک نماید. این اقدام در اصطلاح حقوقی «اخذ به شفعه» نامیده می‌شود.

بررسی-فرق-تملیک-و-تملک

دعوای اثبات مالکیت ملک چه شرایطی دارد و چگونه به آن رسیدگی می‌شود؟

برای طرح دعوای اثبات مالکیت، ابتدا لازم است خواهان بتواند وجود قرارداد کتبی یا تحقق انتقال ملک به خود را ثابت کند. همچنین این دعوا زمانی امکان طرح دارد که ملک مورد نظر سابقه ثبتی نداشته باشد. پس از ثبت دادخواست و ارجاع آن، دادگاه معمولاً از خواهان اعلام پلاک ثبتی ملک را مطالبه می‌کند، زیرا تقریباً همه املاک دارای پلاک ثبتی هستند. درصورتی‌که ادعای نبود پلاک ثابت نشود، پرونده با قرار رد مواجه خواهد شد. در صورت پذیرش دادخواست، شعبه دادگاه با تعیین وقت رسیدگی، مدارک طرفین را بررسی کرده و درباره قبول یا رد دعوا تصمیم می‌گیرد. بهترین وکیل تهران در این مسیر بسیار کمک خوبی خواهد بود.

جمع‌بندی

سبب مملک به هر عمل یا رویداد حقوقی گفته می‌شود که مالکیت را ایجاد یا منتقل کند. قانون مدنی در ماده ۱۴۰ مهم‌ترین اسباب تملک را مانند احیای اراضی موات، عقود، اخذ به شفعه و ارث معرفی کرده و نشان می‌دهد که مالکیت ممکن است با عمل ارادی، توافق، اجبار قانونی یا حتی واقعه‌ای خارج از اراده طرفین منتقل شود.

کلمه کلیدی: سبب مملک

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.