×
باسلام طبق ارجا پرونده به دیوان در خصوص شکایت از شهرداری نسبت به رای کمیسیون ماده صد اجرا جک بدلیل اجرایی نبودن رمپ چرخشی باتوجه به عرض کم ملک که 9.26 سانتیمتر میباشد که در نقشه مصوب مجوز رمپ داده شده اما اجرایی نشد اقدام به اجرا جک کردیم در کمیسیون ماده صد اجرا جک تخلف محسوب شد و دستور به بازگشت به طرح مصوب داده شد به دلیل عملی نشدن رمپ و چرخش خودرو پرونده را به دیوان عدالت اداری ارجاع داده و طبق پیامک از سوی آن مقام تاریخ اجرا و تشکیل جلسه در مورخ 26.6.1394 ابلاغ گردید رای دیوان اما در تاریخ 14.5.1394طی یک نامه ابلاغیه به ما ابلاغ شد که در آن تاریخ تشکیل جلسه به مورخ 16.4.1394 میباشد که اینجانب هیچگونه اطلاعی از تشکیل جلسهنداشته و عملا حق دفاع از اینجانب گرفته شده و رای کمیسیون ماده صد تایید و بازگشت به طرح مصوب با توجه به اجرایی نبودن دستور گردیده آیا در خصوص احقاق حق اینجانب میتوان کاری کرد؟ آیا با توجه به برگزاری جلسه زودتر از موعد مقرر و ابلاغ شده به ما میتوان احقاق حق نمود؟ آیا اینجانب میتوان به حق دیوان اعتراض و با کمک شما به خواسته و حق خود در خصوص اجرا جک با توجه به اجرایی نبودن رمپ چرخشی رسید؟
حقوق کار
با سلام، من و زوجه ام به کانادا مهاجرت کردیم (به همراه هر دو فرزندمان). به دلیل اختلافات قبلی و مشکلات مهاجرت با هم مشاجره داشتیم. ایشان بعد از آن تمکین نکرد. بر اساس قوانین کانادا، مرد در این زمینه هیچ حقی ندارد و در صورت اصرار، زن می تواند شکایت کند و مرد مجرم و محکوم است. بعد از سه ماه ایشان علی رغم خواسته من به همراه فرزند کوچکترمان به ایران مراجعت نمود (با قصد اینکه بازگشت خواهد نمود). باز هم بر اساس قوانین کانادا من حق نداشتم از رفتن ایشان جلوگیری کنم. در ضمن من به ایشان گفتم که اگر به کانادا برگشتید، به منزلی که در آن زندگی می کنم نیایید. در زمانی که ایشان در کانادا بود و تمکین هم نمی کرد، من به ایشان پیشنهاد جدایی (و نه طلاق) دادم. ایشان ابتدا پذیرفت ولی بعد در این زمینه همکاری نکرد. تا اینکه نهایتا از کانادا خارج شد. منظور از جدایی، زندگی کردن در دو واحد مسکونی مجزی می باشد. این کار در کانادا مرسوم است و لازمه هر طلاق، حد اقل یک سال زندگی جدایی است. در حال حاضر پنج ماه از زمان عدم تمکین ایشان و یک ماه و نیم از زمان خروج ایشان از کانادا می گذرد. ایشان در ایران در منزلی که به نام من هست و قبلا در آن زندگی می کردیم، ساکن هستند و از طریق پیامک از من تقاضای خرجی خانه (نفقه) کردند. من به همان طریق پاسخ دادم که من مشغول به کار نیستم و درآمدی ندارم و در عین حال اقساط وام های سنگینی که گرفته ام را پرداخت می کنم (این وام ها در ایران اخذ شده و اخوی بنده نیابتا این اقساط را پرداخت میکند تا نهایتا بنده با ایشان تسویه حساب کنم). این اقساط مجموعا به مبلغ ماهانه سه میلیون تومان بالغ می شود. در حالی که ایشان پس از بازگشت به ایران در محل کار قبلی مشغول به کار شده و قصد بازنشستگی نیز دارد و در آمد دارد. همچنین برای ایشان در کانادا از طرف دولت مبالغی به حسابشان واریز می شود. در حال حاضر من به دلیل عدم تمکن مالی در کانادا به منزل اجاره ای دیگری (که ارزانتر بود) به همراه فرزند ارشدم نقل مکان نموده ام و برای امرار معاش استقراض نموده ام. سوالات من به قرار زیر است: 1- آیا با توجه به شرایط فوق من باید در ایران به ایشان نفقه بدهم؟ 2-آیا من می توانم در ایران از ایشان به دلیل عدم تمکین و تمرد از خواسته من در ارتباط با خروج از کانادا، شکایت کنم؟ 3- در صورت مراجعت ایشان به کانادا و درخواست برای سکونت در منزل استیجاری فعلی من، آیا عدم پذیرش من می تواند بر علیه من (در دادگاه های ایران) باشد؟ لازم به یادآوری است که در کانادا بر اساس قانون مالک و مستاجر شخص دیگری بجز من و فرزند ارشدم حق سکونت در واحد مسکونی مربوطه را ندارد. با سپاس فراوان
سلام پس از محکومیت سازنده قرارداد مشارکت در ساخت به ساخت موضوع مشارکت و قطعیت حکم مذکور سرانجام صدور اجرائیه ، محکوم علیه از انجام موضوع حکم خودداری نموده و براساس ماده 47 نیز اجرای حکم بوسیله ثالث نیز مقدور نبوده حال در راستای اعلام فسخ قرارداد مشارکت براساس ماده 237 ، 238 ،239 اظهارنامه به سازنده ابلاغ گردید. آیا میشود تایید اعلام فسخ قرارداد را از دادگاه گرفت؟
سلام بنده سازنده ساختمان هستم که بصورت مشارکت با مالک کار میکنم متاسفانه یکى از مالکها سند ملک مورد مشارکت رو پس از قراردا بعنوان وثیغه بازداشت کرده وتا کنون از ارایه ان به بنده کوتاهى میکند حدود دو سال هست که از این موضوع میگذرد که هیچ اقدامى نکرده و خلافه تعهدش عمل میکند خواستم از شما بپرسم جرم ایشان چى میباشد تا بتونم شکایت کنم در ضمن سه دانگ ملک را با شش ما تاخیر بصورت وکالت بلاعزل بنام بنده زده ولى اصل سند رو تحویل نمیدهد ممنون
با سلام در سال ١٣٧٩ پدر بزرگ بنده فوت شدند و در همان زمان وراث اقدام به حصر وراثت نمودند که فرم مذکور موجود می باشد اما ادامه کارهای مربوطه را انجام ندادند ( تکمیل اظهارنامه مالیات بر إرث و مابقی کارها ) البته لازم به ذکر است که در آن زمان همسر متوفی ( مادربزرگ بنده ) در قید حیات بودند که در سال ١٣٩١ ایشان هم فوت شدند لذا اکنون سوالات زیر مطرح است ١ - آیا اکنون می توان از همان گواهی حصر وراثت استفاده و اقدام به ادامه کار نمود؟ چون همانطور که عرض کردم نام مادربزرگ اینجانب در گواهی مذکور وجود دارد اما ایشان اکنون در قید حیات نیستند و یا باید مجددا گواهی جدید را اقدام نمود؟ ٢ - در صورتی که یکی از وراث تمایل به انجام این کار ( انحصار وراثت ) نداشته باشد وارث دیگر می تواند به تنهایی اقدام به انحصار وراثت نماید؟ تعداد وراث ٢ نفر می باشد با تشکر .
باسلام اقای اکرمی افشار مساله ای برا اشنایان بنده پیش اومده که میخواستم ببینم ایا حکم بیست سال حبس تعزیری بابت اتهام سرقت موضوع ماده ۶۵۱ قانون تعزیرات و سه سال حبس تعزیری بابت اتهام مشارکت در تخریب چطور صادر میشه و اینکه تعدادی جوان در باغی به صورت دسته جمعی نزاع داشته اند که احکامی اینچنین صادر میشود ......و مورد سوال من این است که ایا قابل تجدید نظر هست؟ویا اینکه مجازات انها کامل اجرا خواهد شد؟ در ضمن تصویر رای دادگاه نیز موجود میباشد در صورت لزوم ارسال خواهد شد.........مرسی ا
سلام خسته نباشید ببخشید مزاحمتون میشم.برادر من برای کار در یک مرکز طب خصوصی جهت سو پیشینه معرفی شدند و چون در گذشته سال 85 به علت مضنون بودن به ادم ربایی 1هفته بازدداشت که با قید سند ازادشدندو سال 86 به علت مواد مخدر به سه سال زندان محکوم و سال 90 به جعل عنوان 3 ماه حبس محکوم شدند ایا الان برای سو پیشینه مراجعه کنند سوابق رو میشود باید چه کار کرد لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنون از لطف و زحماتتون.منتظر جواب هستم.
با سلام اینجانب در سال 1383 طی قرارداد مشارکت ساخت با شخصی زمین ایشان را ساخته و به 10 واحد اپارتمان تبدیل نمودم و ایشان 3 دانگ ملک موصوف را به نام من سند زدند در خلال ساخت با توجه به تقسیم نامه فی مابین بنده یکی از واحدهای خود را مبایعه و به شخص دیگری فروخنم و پس از تکمیل به ایشان تحویل دادم متاسفانه شریک اصلی بنده طی یکسری اقدامات با اینجانب درگیری حقوقی پیدا نمود و از انموقع تا کنون نسبت به امضاء صورتجلسه تفکیکی اقدام ننموده است اینجانب در خلال این سالها با توجه به نیات ایشان 2.5 دانگ مشاع ملک را به همسر و فرزندانم انتقال دادم و نیم دانگ باقیمانده را جهت انتقال سندآپارتمان فوق باقی گذاشتم (البته تا صدور صورتجلسه تفکیکی دقیقا مساحت آپارتمان مشخص نیست و ممکن است چند متری تغییر کند که با توجه به وکالت بلاعزل اینجانب از همسرم اینجانب دارای اختیار انتقال سند بیشتر از مساحت فوق را نیز دارم ).با توجه به مراتب فوق آیا انتقال این اسناد در حکم معامله معارض و یا انتقال مال غیر می باشد ؟زیرا خریدار موصوف چنین ادعایی دارد با توجه که واحد فوق از سهم اینجانب بوده و به صورت مشخص فروخته و تحویل شده است ایشان می تواند ادعای مشارکت در مال مشاع کند ؟ و اخرین سئوال که با توجه به وجود داور در قراردتد فروش آیا هر یک از طرفین بدون رجوع به داور می توانند دادخواستی بدهند یا خیر و اگر بدهند رد می شود یا خیر ؟ با تشکر
با سلام اینجانب در سال 1383 طی قرارداد مشارکت ساخت با شخصی زمین ایشان را ساخته و به 10 واحد اپارتمان تبدیل نمودم و ایشان 3 دانگ ملک موصوف را به نام من سند زدند در خلال ساخت با توجه به تقسیم نامه فی مابین بنده یکی از واحدهای خود را مبایعه و به شخص دیگری فروخنم و پس از تکمیل به ایشان تحویل دادم متاسفانه شریک اصلی بنده طی یکسری اقدامات با اینجانب درگیری حقوقی پیدا نمود و از انموقع تا کنون نسبت به امضاء صورتجلسه تفکیکی اقدام ننموده است اینجانب در خلال این سالها با توجه به نیات ایشان 2.5 دانگ مشاع ملک را به همسر و فرزندانم انتقال دادم و نیم دانگ باقیمانده را جهت انتقال سندآپارتمان فوق باقی گذاشتم (البته تا صدور صورتجلسه تفکیکی دقیقا مساحت آپارتمان مشخص نیست و ممکن است چند متری تغییر کند که با توجه به وکالت بلاعزل اینجانب از همسرم اینجانب دارای اختیار انتقال سند بیشتر از مساحت فوق را نیز دارم ).با توجه به مراتب فوق آیا انتقال این اسناد در حکم معامله معارض و یا انتقال مال غیر می باشد ؟زیرا خریدار موصوف چنین ادعایی دارد با توجه که واحد فوق از سهم اینجانب بوده و به صورت مشخص فروخته و تحویل شده است ایشان می تواند ادعای مشارکت در مال مشاع کند ؟ و اخرین سئوال که با توجه به وجود داور در قراردتد فروش آیا هر یک از طرفین بدون رجوع به داور می توانند دادخواستی بدهند یا خیر و اگر بدهند رد می شود یا خیر ؟ با تشکر
با سلام اینجانب در سال 1383 طی قرارداد مشارکت ساخت با شخصی زمین ایشان را ساخته و به 10 واحد اپارتمان تبدیل نمودم و ایشان 3 دانگ ملک موصوف را به نام من سند زدند در خلال ساخت با توجه به تقسیم نامه فی مابین بنده یکی از واحدهای خود را مبایعه و به شخص دیگری فروخنم و پس از تکمیل به ایشان تحویل دادم متاسفانه شریک اصلی بنده طی یکسری اقدامات با اینجانب درگیری حقوقی پیدا نمود و از انموقع تا کنون نسبت به امضاء صورتجلسه تفکیکی اقدام ننموده است اینجانب در خلال این سالها با توجه به نیات ایشان 2.5 دانگ مشاع ملک را به همسر و فرزندانم انتقال دادم و نیم دانگ باقیمانده را جهت انتقال سندآپارتمان فوق باقی گذاشتم (البته تا صدور صورتجلسه تفکیکی دقیقا مساحت آپارتمان مشخص نیست و ممکن است چند متری تغییر کند که با توجه به وکالت بلاعزل اینجانب از همسرم اینجانب دارای اختیار انتقال سند بیشتر از مساحت فوق را نیز دارم ).با توجه به مراتب فوق آیا انتقال این اسناد در حکم معامله معارض و یا انتقال مال غیر می باشد ؟زیرا خریدار موصوف چنین ادعایی دارد با توجه که واحد فوق از سهم اینجانب بوده و به صورت مشخص فروخته و تحویل شده است ایشان می تواند ادعای مشارکت در مال مشاع کند ؟ و اخرین سئوال که با توجه به وجود داور در قراردتد فروش آیا هر یک از طرفین بدون رجوع به داور می توانند دادخواستی بدهند یا خیر و اگر بدهند رد می شود یا خیر ؟ با تشکر
با سلام اینجانب در سال 1383 طی قرارداد مشارکت ساخت با شخصی زمین ایشان را ساخته و به 10 واحد اپارتمان تبدیل نمودم و ایشان 3 دانگ ملک موصوف را به نام من سند زدند در خلال ساخت با توجه به تقسیم نامه فی مابین بنده یکی از واحدهای خود را مبایعه و به شخص دیگری فروخنم و پس از تکمیل به ایشان تحویل دادم متاسفانه شریک اصلی بنده طی یکسری اقدامات با اینجانب درگیری حقوقی پیدا نمود و از انموقع تا کنون نسبت به امضاء صورتجلسه تفکیکی اقدام ننموده است اینجانب در خلال این سالها با توجه به نیات ایشان 2.5 دانگ مشاع ملک را به همسر و فرزندانم انتقال دادم و نیم دانگ باقیمانده را جهت انتقال سندآپارتمان فوق باقی گذاشتم (البته تا صدور صورتجلسه تفکیکی دقیقا مساحت آپارتمان مشخص نیست و ممکن است چند متری تغییر کند که با توجه به وکالت بلاعزل اینجانب از همسرم اینجانب دارای اختیار انتقال سند بیشتر از مساحت فوق را نیز دارم ).با توجه به مراتب فوق آیا انتقال این اسناد در حکم معامله معارض و یا انتقال مال غیر می باشد ؟زیرا خریدار موصوف چنین ادعایی دارد با توجه که واحد فوق از سهم اینجانب بوده و به صورت مشخص فروخته و تحویل شده است ایشان می تواند ادعای مشارکت در مال مشاع کند ؟ و اخرین سئوال که با توجه به وجود داور در قراردتد فروش آیا هر یک از طرفین بدون رجوع به داور می توانند دادخواستی بدهند یا خیر و اگر بدهند رد می شود یا خیر ؟ با تشکر
با سلام اینجانب در سال 1383 طی قرارداد مشارکت ساخت با شخصی زمین ایشان را ساخته و به 10 واحد اپارتمان تبدیل نمودم و ایشان 3 دانگ ملک موصوف را به نام من سند زدند در خلال ساخت با توجه به تقسیم نامه فی مابین بنده یکی از واحدهای خود را مبایعه و به شخص دیگری فروخنم و پس از تکمیل به ایشان تحویل دادم متاسفانه شریک اصلی بنده طی یکسری اقدامات با اینجانب درگیری حقوقی پیدا نمود و از انموقع تا کنون نسبت به امضاء صورتجلسه تفکیکی اقدام ننموده است اینجانب در خلال این سالها با توجه به نیات ایشان 2.5 دانگ مشاع ملک را به همسر و فرزندانم انتقال دادم و نیم دانگ باقیمانده را جهت انتقال سندآپارتمان فوق باقی گذاشتم (البته تا صدور صورتجلسه تفکیکی دقیقا مساحت آپارتمان مشخص نیست و ممکن است چند متری تغییر کند که با توجه به وکالت بلاعزل اینجانب از همسرم اینجانب دارای اختیار انتقال سند بیشتر از مساحت فوق را نیز دارم ).با توجه به مراتب فوق آیا انتقال این اسناد در حکم معامله معارض و یا انتقال مال غیر می باشد ؟زیرا خریدار موصوف چنین ادعایی دارد با توجه که واحد فوق از سهم اینجانب بوده و به صورت مشخص فروخته و تحویل شده است ایشان می تواند ادعای مشارکت در مال مشاع کند ؟ و اخرین سئوال که با توجه به وجود داور در قراردتد فروش آیا هر یک از طرفین بدون رجوع به داور می توانند دادخواستی بدهند یا خیر و اگر بدهند رد می شود یا خیر ؟ با تشکر
با سلام اینجانب در سال 1383 طی قرارداد مشارکت ساخت با شخصی زمین ایشان را ساخته و به 10 واحد اپارتمان تبدیل نمودم و ایشان 3 دانگ ملک موصوف را به نام من سند زدند در خلال ساخت با توجه به تقسیم نامه فی مابین بنده یکی از واحدهای خود را مبایعه و به شخص دیگری فروخنم و پس از تکمیل به ایشان تحویل دادم متاسفانه شریک اصلی بنده طی یکسری اقدامات با اینجانب درگیری حقوقی پیدا نمود و از انموقع تا کنون نسبت به امضاء صورتجلسه تفکیکی اقدام ننموده است اینجانب در خلال این سالها با توجه به نیات ایشان 2.5 دانگ مشاع ملک را به همسر و فرزندانم انتقال دادم و نیم دانگ باقیمانده را جهت انتقال سندآپارتمان فوق باقی گذاشتم (البته تا صدور صورتجلسه تفکیکی دقیقا مساحت آپارتمان مشخص نیست و ممکن است چند متری تغییر کند که با توجه به وکالت بلاعزل اینجانب از همسرم اینجانب دارای اختیار انتقال سند بیشتر از مساحت فوق را نیز دارم ).با توجه به مراتب فوق آیا انتقال این اسناد در حکم معامله معارض و یا انتقال مال غیر می باشد ؟زیرا خریدار موصوف چنین ادعایی دارد با توجه که واحد فوق از سهم اینجانب بوده و به صورت مشخص فروخته و تحویل شده است ایشان می تواند ادعای مشارکت در مال مشاع کند ؟ و اخرین سئوال که با توجه به وجود داور در قراردتد فروش آیا هر یک از طرفین بدون رجوع به داور می توانند دادخواستی بدهند یا خیر و اگر بدهند رد می شود یا خیر ؟ با تشکر
باعرض سلام وخسته نباشید بنده حدود 5 سال پیش وامی از یک موسسه اعتباری گرفتم و آن را به دوستم که اون زمان مشکل داشت به او دادم قرار شد خودش به جای من چک و سفته بده به بانک و ضامن من بشه و البته ضامن دوم من و ضامن اول من یکی دیگه از دوستام بشه و خودش اقساط وام رو پرداخت کنه تا یک سال هم پرداخت کرد ولی بعد از یک سال دیگه پرداخت نکرد و الان کلی جریمه خرده و متاسفانه برای پرداخت نمیاد و امروز و فردا میکنه و می خواستم بدونم می تونم ازش شکایت کنم من دو تا شاهد دارم یکی که ضامن اول من بود و یکی دیگه از دوستان البته غیر از این شاهد ها مدرک دیگه ای ندارم ممنون میشم از راهنمای شما
با سلام اینجانب ناصر اباسلطا مغازه ای دارم در طبقه سوم پاساژ لباف میدان امام خمینی که در سال 88 مجوز اداری ان را از شهرداری منطقه 12 باپرداخت عوارض دریافت نموده ام و بعداز ان جواز کسب تعمیر لوازم صوتی از اتحادیه لوازم الکترونیک نموده ام و حدود شش سال است که مشغوال کسب و کار می باشیم حالا بعد از شش سال از اجرای احکام شهرداری امده ا ند و میگویند که برای کسب این شغل باید کاربری شما کارگاه باشد و شهرداری جواز کسب اتحادیه را قبول ندارد و می خواهد مغازه ما را بدون مجوز از کمسیون ماده صد پلمپ نماید. ایا شهرداری می تواند بدون مجوز کمسیون ماده صد و بدون در نظر گرفتن جواز کسب تعطیل و پلمپ نماید لطفا ما راهنمایی نمایید تا از تعطیل شدن محل کسب مان جلوگیری شود.
درگیری
خدمات تامین اجتماعی
با سلام-6ماه پیش مواد مخدرهمراه داشتم که دستگیر شدم...دو روئ بازداشت شدم انگشت نگاری کردن و با پلاک که روی مقوا اسم و فکر کنم شماره نوشته بود عکس گرفتن قبل از دادگاه.....پیش قاضی کشیک که رفتیم آزاد شدییم بدون جریمه و زندان....این سابقه یا پرونده میشه؟کسی میتونه پیگیریش کنه و مطلع بشه ازش؟ اگه شکایتی ازم بشه به هر دلیل نقش اون اتفاق چی میشه؟
مشترک شدن در خبرنامه!