با سلام متن سوال به شرح زیر است : اینجانب در سال 1387 زمینی را طبق سند رسمی به صورت چهارو نیم دانگ مشاعی اینجانب و 1/5 دانگ سهم شریک خریداری نمودم. بدون قرارداد کتبی و فقط با توافق شفاهی پروانه ساخت ساختمان چهار طبقه دریافت شد و سه طبقه سهم اینجانب و یک طبقه سهم ایشان در نظر گرفته شد، مخارج پروانه و ساخت تا پایان اسکلت و سقف ها نیز طبق اسناد پرداختی به صورت سه به یک بود ، در این مرحله با هبه نامه عادی ایشان قدر السهم خویش را به برادرشان هبه کردند توسط برادرشان اقدا م به تصرف طبقات سه و چهار نمودند ( یک طبقه اضافه بر توافق ) و عملیات ساختمانی با عدم تمدید قرار داد نظام مهندسی متوقف شد . اینجانب ابتدا برای اثبات مالکیت در طبقات یک و دو وسه شکایت حقوقی مطرح کردم که به علت ایراد شکلی رد شد. در دادگاه تجدید نظر درخواست الزام به رسیدگی مجدد همزمان با درخواست فروش ملک مشاع غیر قابل افراز توسط اینجانب مطرح شد و در شعبه دیگر به علت اثبات نشدن حصه طرفین در اعیان عدم قابلیت استماع اعلام شد. در شعبه تجدید نظر دستور فروش به شکل پنجاه پنجاه صادر شد (نه حکم و نه قرار، صرفا یک دستور غیر قابل تجدید نظر خواهی) . در جریان رسیدگی ، شریک اینجانب یک برگ کپی از نقشه همراه با پانویس ذیل آن (که اینجانب نوشته بودم) به این مضمون که « طبق توافق بعمل آمده طبقه یک و دو اختصاص به اینجانب و طبقه سه و چهار متعلق به شریک نمی باشد» ارائه نمود و اظهار اینجانب به قاضی فروش این بود که این مدرک کپی است و هر چند به خط اینجانب است ولی تحریف شده و از توضیح پشت برگه هم کپی ارائه نشده و باید اصل ارائه شود. اصل این بود که طبقات یک، دو وسه متعلق به اینجانب می باشد و طبقه چهار به شریک اختصاص یابد و مابه التفاوت آن نیز محاسبه شود. اصل مدرک بعلت اینکه کلمه می باشد به نمی باشد تغییر یافته وتوضیح آن در ظهر برگه بصورت طبقات یک و دو سه به من و چهار به ایشان داده شده ارائه نشده است. دادگاهی که برای رسیدگی به اثبات سه چهارم سهم اعیان اینجانب در هر طبقه تشکیل شد با تشخیص قاضی مبنی بر اینکه هر گاه کسی اقرار به امری نماید که دلیل ذی الحق بودن طرف او باشد دلیل دیگری برای اثبات لازم نیست حکم به رد دادخواست داده ، با این توضیح که بدیهی است که این رای مانع احقاق حقوق خواهان از حیث مالکیت بر اعیانی طبقات بشرحی که بین آنان مقرر بوده نخواهد بود . در ضمن وکیل خواهان با دعوی جرح علیه شاهدین ادعای خصومت نمود. دادگاه علی رغم آن شهادت گواهان را استماع کرد دو روز بعد از جلسه وکیل خواهان ، در لایحه مجددا ادعای جرح ، خویشاوندی ، مشارکت مالی شاهدان و اقرار به مفاد دست خط و ارزش استنادی آن نمود . دادگاه سه روز بعد رای صادر نمود و لایحه و کیل اینجانب چند روز بعد وصول نشد، در خواست تجدید نظر تقدیم شد. حال سوال من این است که آیا جرح شاهدان که پس از تقدیم استشهاد نامه و معرفی گواهان به داد گاه صورت گرفته ارزش دارد ؟ با توجه به اینکه اصل مدرکیه ارایه نشده ، آیا اظهار مشابهت خط اینجانب لزوم ارایه اصل را منتفی می کند و توضیح طبقات یک و دو سه به اینجانب و چهار به شریک ، اقرار تلقی می شود ؟ و نحوه محاسبه درصد مالکیت (نه مشارکت ادعائی) به چه صورت خواهد بود ؟
وکیل اصولا جرح شاهد باید پیش از ادای شهادت صورت گرد مگر موجبات جرح بعدا معلوم شود از موارد جرح هم عدم انتفاع شخصی و رفع ضرر و د عدم وجود دشمنی دنیوی با طرف است. تصمیم دادگاه هم از نظر شکلی صحیح است. اما راجع به مواردی که در صدر اشار فرمودید: در شعبه تجدید نظر دستور فروش به شکل پنجاه پنجاه صادر شد (نه حکم و نه قرار، صرفا یک دستور غیر قابل تجدید نظر خواهی) ؟ ظاهرا منظور رو خوب ننوشتید اما راجع به ایراد شما نسبت به اصالت سند توضیح این است که اگر شما تا جلسه ی اول دادرسی نسبت به اصالت سند اظهار تردید یا انکار می کردید آن سند از عداد دلایل طرف خارج می شد حتی ادعای جعل نیز با وصفی که فرمودید ممکن به طرح بود. راهکار دعوای جعل کیفری مفتوح است. موید باشید
سلام با عرض پوزش و خسته نباشید به شما من یک خونه پدری را از وارثها 5 دانگ از ششدانگ را خریداری کردم ، و سند هم به نام زدم .حال یک دانگ از ششدانگ بازداشت محریه است . و زنداداشم هم محریه اش را اجرا گذاشته ، با این اوصاف چه باید کرد. خانه کلنگی است و در سال 92 خریداری کردم به مبلغ 50 میلیون . و قدمت خانه هم 30 سال به بالاست. می خواستم بدونم چقدر خرج داره که خونه رو از بازداشتی بیرون بیارم. و مکان خانه در رشت ، صومعه سرا واقع شده و بازداشتی آن از تهران اقدام شده( فکر کنم از شهید باهنر شعبه 260 باشه> ممنون از شما. با سلام حدود شش ماه پیش از طریق یکی از دوستانم با یک فردی آشا شدم که قول صددرصد گرفتن ویزای توریستی انگلستان برای من و اعضای خانواده ام را داد . در آن موقع ما یک قرارداد بین خودمان نوشتیم که ظرف 45 روز ویزای ما رو بگیرد و در زمان امضاء قرارداد من 4000 دلار به او نقدا دادم و در قراداد هم نوشتیم و رسید هم ازش گرفتم. بعد از اون هر چند وقت یکبار به بهانه های مختلف تقاضای پول می کرد و من به او پول میدادم و رسید می گرفتم و اون با تمام تاخیر در کارها بعد از حدود 70 روز مدارک ما را تحویل سفارت انگلیس داد و نتیجه ما بعد 15 روز مشخص شد که قبول نکردن یعنی به ما ویزا ندادند. پس از آن موقع او هی به ما می گفت که نگران نباشید من وکیل در انگلیس دارم و ویزاتون رو می گیرم. حلا بعد از شش ماه من کاملا فهمیدم این فرد کلاهبردار است و می خواهم ازش شکایت کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید. (من به درخواستهای او کلا مبلغ سی میلیون تومان پول داده ام و رسید هم دارم.