تایید طلاقنامه عادی

تایید طلاقنامه عادی

تایید-طلاقنامه-عادی

وکیل


کلاسه پرونده : 3012/126
شماره دادنامه : 68/1526
تاریخ رسیدگی :
فرجامخواه : خانم (ز) فرزند (الف )
فرجامخوانده : آقای (ح ) فرزند (ق )
فرجامخواسته : دادنامه شماره 226 شعبه 11 دادگاه مدنی خاص ...
مرجع رسیدگی : شعبه 30 دیوان عالی کشور
هیئت شعبه : آقایان ...

خلاصه جریان پرونده : آقای (ح )به طرفیت همسرش خانم (ز)فرزند.00 دادخواستی به تعیین و الزام خوانده را به تمکین تقدیم دادگاه مدنی خاص ... می نماید و در شرح آن توضیح داده است که مدت سه سال است که با خوانده بالا ازدواج نمودم از بدو ازدواج به تحریک مادرش و خواهرش با من سرناسازگاری گذاشته از من تمکین و تبعیت نمی کند. هتاکی و فحاشی می کند و به صورتم آب دهن می اندازد.اثاثیه منزل را به اطراف پرتاب می کند و تمام ظروف شکستنی را چند بار شکسته می خواسته خانه را آتش بزند که به موقع رسیده جلوگیری نموده ام و چاقو دست می گیرد تهدید می کند که من و خودش را می کشد. شب و روز بدون ملاحظه فریاد می زند و می گوید می خواهم آبرویت را را ببرم 0 در این چند سال زندگی را تباه نموده است جانم به لب رسیده شب و روز در ناراجتی و نگرانی بسر می برم 0 با عرض مراتب فوق استدعای عاجزانه دارم که برای خاطر خداوند بزرگ به 8 شکایتم رسیدگی فرمایید که از این زندگی ناگوار نجات یابم 0ضمنا" همسرم در مورخه 22/10/67 بدون اجازه منزل را ترک نموده و رفته است منزل مادرش 0
دادگاه برای 2/12/67 وقت رسیدگی تعیین می کند و در وقت مقرر دادگاه با حوضر زوجین تشکیل جلسه می دهد.خواهان اظهارمی دارد که من می خواهم عیالم را طلاق بدهم 0ازدادخواست تمکین صرف نظر می نمایم زیرا که عیالم با من سازگاری ندارد حاضرم تمام حقوق وی را بدهم و غیر از طالق راهی دیگر ندارم و دارای فرزند نمی باشم 0 تقاضای صدور حکم طلاق را دارم عقدنامه هم محضری است. از تاریخ 27/10/67 عیالم به خانه پدرش رفته است چون راضی نبودم که عیالم برگردد و کسی را نفرستادم که او را بیارد و الان به هیچ وجه حاضر نیستم عیالم را به خانه ببرم در این مدت نفقه هم نداده ام حاضرم طبق قانون حقوق او را بدهم 0 جهیزیه او هم نزد من است ولی مقداری هم نزد خودش است. حاضرم طبق صورت پرداخت کنم 0 خوانده اظهار داشت من طلاق نمی خواهم حاضرم با همسرم زندگی کنم و برای ایشان تمکین کنم و به خانه شوهرم برگردم 0 چهار سال است که در منزل شوهرم قالی بافی کردم و زحمت کشیدم و همین الان حاضرم بروم و تمکین کنم و حاضر به طلاق نیستم 0 نفقه مرا باید بدهد.
به شرح و صروتجلسه ص 6پرونده دادگاه با توجه به اصرار خواهان به طلاق و عدم حضور زوجه به طلاق قرار ارجاع امر به داوری راصادر و اعلام می دارد که ظرف ده روز هر یک دارو خود را به دادگاه معرفی نماید برای 5/1/68 وقت احتیاطی معین می کند ولی در وقت فوق العاده خواهان داور خود را به دادگاه معرفی می کند. خوانده داور خود را معرفی ننموده دادگاه دستور تعیین وقت احتیاطی دیگر صادر می کند و دستور می دهد که در اخطاریه خوانده قید گردد که در صورت عدم معرفی داور دادگاه تصمیم مقتضی خواهد گرفت. بالاخره در تاریخ 7/2/68 وقت مقرر دادگاه با حضور طرفین پرونده را تحت نظر قرار می دهد. خواهان اظهار می دارد که عیالم را در تاریخ 3/2/68 به طور طلاق رجعی نوبت اول طلاق دادم الان از دادگاه تقاضای تایید آن را دارم که طلاق نامه عادی در پرونده موجود است و به هیچ وجه من نمی توانم با ایشان زندگی کنم 0 فرزند مشترک هم ندارم 0 خوانده حامله هم نیست. مهریه ایشان را ندارم حاضرم کلیه حقوق ایشان را نقدا" در محضر بدهم و نباشد. خوانده اظهارداشت من طلاق نمی خواهم را که شوهرم می گوید قبول ندارم که من در وقت طلاق قاعده بودم و من در هر ماه دو مرتبه قاعده می شوم 0 مقداری از حالات خودرااظهار می دارد ( دادگاه برگ 21 پرونده )0 دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین ختم رسیدگی را اعلام و به شرح متن دادنامه 68226 حکم تایید طلاقنامه عادی صادر می نماید (یعنی طلاق مورخ 2/2/68 که موافق 15 رمضان سال جاری است ) و دستور می دهد که تمام حقوق زوجه راپرداخت نماید. چنانچه اختلاف مای داشته باشند می توانند به دادگاه صالحه مراجعه نمایند. پس از ابلاغ دادنامه به طرفین خانم (ز) دادخواست به خواسته تجدیدنظر تقدیم دادگاه می نماید دادگاه پس از ملاحظه دادخواست و لایحه پیوست اظهار می دارد که اعتراض وارد نیست.دستور ارسال پرونده راطبق مقررات قانونی به مرجع تجدیدنظرصادرمی نماید. پس از وصول پرونده به دفتر دیوان عالی کشور و ارجاع به شعبه 30 دیوان عالی کشور، هیئت شعبه با بررسی پرونده و قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده ختم رسیدگی را اعلام و بشرح متن ذیل مبادرت به صدور رای می نماید:
(نظر به اینکه تجدیدنظرخواه دلیلی که موجب فسخ دادنامه بدوی باشد ارائه ننموده و شعبه 30دیوان عالی کشور دادگاه تجدیدنظرخواسته را که طبق موازین شرعیه صادر شده ابرام می نماید.)

مرجع :
کتاب آرای دیوان عالی کشوردرامورحقوقی 3
قانون تجارت ،احوال شخصیه ،شناسنامه ،ادله اثبات دعوی ،احکام
حکومتی ،توقیف عملیات اجرائی وابطال اجرائیه
تالیف یداله بازگیر،انتشارات ققنوس ،چاپ اول ،سال 1377
105

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 1526

تاریخ تصویب : 1367/12/02

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.