عسروحرج ناظر به مواردی است که تحمل آن موارد منشا ورود ضرربه سلامتی زوجه گردد
پرونده کلاسه : 72/553/22
رای شعبه 22 دیوان عالی کشور
(( رای دادگاه 000 واجد ایراد قضایی است ، زیرا نه اظهارات زوجه حکایت از این دارد که زوج به نحو دائم روانی است ونه نظریه پزشکی دلالت بر وجود بیماری بالفعل ومستمری دارد که ادامه زندگی زوجه را همواره با خطر و ضرر فعلی قراردهد بلکه ازصریح اظهارات زوجه دائر بر اینکه اگر شوهرش قرص مصرف می کند حالش خوب است 000 چنین مستفاد می شود که زوج دچارآن چنان بیماری که زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل و در حد عسر و حرج و مشقت و ضرر قرار دهد نمی باشد و چنانچه حسب ادعای زوجه مساله در این حد باشد که اگر قرص مصرف نکند مثل بچه می شود000 و این چنین جریانی حتی برای یکبار بیشتر رخ داده باشد چگونه می توان آن را از موارد تجویز اجبار زوج به طلاق به شمار آورد به نحوی که با چنین طلاقی علقه زوجیت شرعا" زائل شدنی و بینونت به حکم اسلام حاصل گردیدنی باشد0 بنابراین موضوع عسر و حرج و ضرری که در ماده 1130 قانون مدنی عنوان شده شامل هر نوع مشقت و سختی و به هر وجه که فرض شودنیست و تنها ناظر به مواردی است که ادامه زندگی زناشویی بالفعل و به طور مستمر غیر قابل تحمل و یا تحمل آن منشاء ورود ضرر به سلامتی زوجه گردد و چون در مانحن فیه هیچ دلیل و شاهدی بر تحقق چنین مرتبه ای از مشقت و سختی و حتی ادعای این امر از ناحیه زوجه وجود ندارد و صدور حکم به طلاق اجباری در چنین شرایطی خدشه به 000 ]زندگی [ زوجین وارد می سازد فلذا دادنامه صادره را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به نزدیکترین دادگاه مدنی خاص ارجاع می شود0)) (72/553/22)
مرجع : کتاب علل نقض آراءمحاکم درموضوعات احوال شخصیه ومدنی دردیوان عالی کشور
تالیف : یداله بازگیر،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
* سابقه *
در این پرونده زوجه به طرفیت زوج تقاضای طلاق برابر سند رسمی نموده است و اظهار داشته که (( در تاریخ 000بدون اطلاع از ماهیت خوانده با وی ازدواج کرده ام پس از رفتن به خانه وی معلوم گردید وی فرد دیوانه ای است که چندین باردربیمارستان بستری شده و موقعی که از بیمارستان خلاص شد تا صبح از وحشت اعمال وی نخوابیدم 0مرا کتک زد 0اگر پدر ومادرش نرسیده بودند مرا به قتل می رساند و مرا با وضع نامطلوبی از خانه بیرون کرد0 اینک در خانه مادرم بدون خرجی تحویل مادرم شده ام لذا تقاضای طلاق می نمایم ))
دادگاه به موضوع رسیدگی و در جلسه مورخه 23/2/66خواهان مفاد دادخواست را خلاصتا" تکرار کرده است 0 خوانده اظهار نموده ((خانم من مرا توهین می کند و حاضر به زندگی با من نیست و مدت پنج سال است که با او ازدواج کرده ام تا کنون دیوانه نبوده ام حال مرا خطاب می کند و من حاضر نیستم او را طلاق بدهم 0)) دادگاه وضع روانی خوانده را از پزشک متخصص استعلام کرده پاسخ واصله به شماره 000 14/2/67 حاکی است 0((000 معاینه شد،در حال حاضر مبتلا به جنون ادواری است و مسوول اعمال خودنمی باشد0))دادگاه در ادامه رسیدگی شرحی به بیمارستان 000 نوشته و دستور داده خوانده را معاینه و نتیجه را اعلام دارند و مرکزروانپزشکی درذیل نامه پاسخ داده (( نامبرده می بایست در کمیسیون شرکت نماید، در غیر این صورت پاسخ داده نخواهد شد0)) در جلسه مورخه 24/2/68 خواهان تقاضای فسخ نکاح با خوانده را نموده و اضافه کرده (( وقتی وی می خورد خوب می شود0)) خوانده دفاعا" بیان داشته (( من اصلا" قرص نمی خورم 0من دیوانه نیستم ،دیوانه که قادرنیست به دادگاه بیاید)) دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طبق دادنامه شماره 275/2/68 طی استدلالی و با استنباط ازماده 1131 قانون مدنی حکم به رد دعوی خواهان صادر کرده است 0 پس از ابلاغ آن و تجدید نظرخواهی خواهان دعوی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال می شود0
شعبه دیوان طی دادنامه شماره 70/358/20 مورخ 6/3/70طی استدلالی به خلاصه این که چون کسب نظر یک کمیسیون پزشکی 5 نفری از متخصصین امراض روحی و روانی موثر در اتخاذ تصمیم دادگاه بوده که معمول نشده ، لذا با نقض حکم تجدید نظر خواسته پرونده را به دادگاه صالح همعرضی ارجاع نموده است 0
پس از اعاده پرونده دادگاه مرجوع الیه به ادامه رسیدگی نموده و خوانده برای معاینه به پزشکی قانونی 000 معرفی گردیده است 0 از پزشکی قانونی پاسخی به شماره 000 9/11/70 واصل و صورتجلسه مورخه 21/11/70 کمیسیون پزشکی نیز متعاقب آن به دادگاه رسیده است 0 دادگاه با انجام دادرسی در جلسه مورخه 15/5/71 که مبین این است که خواهان اظهار داشته شش سال سرگردان شده و قبل از ازدواج هم شوهرش روانی بوده وبااعلام ختم رسیدگی به شرح دادنامه 1818/5/71 با تبیین کیفیت جریان قضیه و استدلالی که نموده با احراز عسر و حرج برای خواهان و مستندا" به ماده 1130 قانون مدنی حکم طلاق بائن خواهان را صادر نموده است 0
پس از ابلاغ حکم مزبور و تجدید نظرخواهی خوانده دعوی پرونده مجددا" به دیوان عالی کشور ارسال شده است 0
48
نوع : آراء و نظریات
شماره انتشار : 553
تاریخ تصویب : 1372/00/00
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :
منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)
دادنامه مربوط به اجازه طلاق اگربدون عسروحرج صادرشده باشدازموجبات فسخ است تقاضای زوجه باکره برای پرداخت مهریه قانونی است ودراینصورت دادگاه نباید بعنوان عدم تمکین زوجه اجازه ازدواج مجدد برای زوج صادرنماید
