×

اتهام قتل ویامعاونت درقتل بایدمستندبه دلایل باشدودرغیراینصورت متهم تبرئه خواهدشد

اتهام قتل ویامعاونت درقتل بایدمستندبه دلایل باشدودرغیراینصورت متهم تبرئه خواهدشد

اتهام-قتل-ویامعاونت-درقتل-بایدمستندبه-دلایل-باشدودرغیراینصورت-متهم-تبرئه-خواهدشد

وکیل


رای شماره 217-4/6/1349

رای اصراری هیئت عمومی دیوانعالی کشور
رای :"اعتراض دادسرای استان کلااشاره به مطالبی است که درپرونده و کیفرخواست به عنوان دلیل ارتکاب علیه فرجام خواندگان ذکرشده وکلیه این مطالب موردتوجه دادگاه قرارگرفته وموجهاردشده است چون دادنامه فرجام خواسته ازحیث رعایت اصول وقواعددادرسی نیزبی اشکال است به اکثریت ابرام می شود".

* سابقه *
رای اصراری شماره 217-4/6/49هیئت عمومی دیوانعالی کشور

فرجامخواه :دادستان استان مرکز.
فرجامخوانده :1- "م "2- "و"3- "غ "
فرجامخواسته :دادنامه شماره 143-18/4/46شعبه 5 دادگاه جنائی استان مرکز.
گزارش کار:1- "ع "2- "م "به اتهام دخالت درقتل عمدوایرادجرح با چاقو3- "غ "4- بانو"و"22ساله 5- بانو"ز"به اتهام معاونت درقتل عمدبا دونفراول تحت تعقیب کیفری واقع باصدورکیفرخواست ازدادسرای تهران به استنادماده 175مکرروتبصره ماده 173قانون مجازات عمومی بارعایت ماده 2ملحقه به آئین دادرسی کیفری درباره متهمان اول ودوم وماده 28قانون مجازات عمومی ناظربه ماده 175مکررهمان قانون درباره سه نفردیگرمتهمین تقاضای کیفرمی شود.
پرونده به شعبه 4دادگاه جنائی مرکزارجاع وباتقدیم دادخواست ضررو زیان مادی ومعنوی ازطرف فرزندان مقتول بطرفیت متهمین دادگاه باانجام تشریفات درتاریخ 13/12/42رسیدگی وبعلت عدم کفایت دلائل متهمین رابه اتفاق آراءتبرئه ودرمورددادخواست های ضرروزیان اظهارنظررابیمورد دانسته است .
دادستان استان مرکزدلائل کیفرخواست راکه عبارت ازاظهارات بی آلایش دوشیزه مرضیه طفل پنجساله بانو"و"و"ع "ومتواری شدن "ع "وحفظ ارتباطش باسایرمتهمین وگواهی خانمجان عیال باقرسرایدارونحوه مدافعات بانو"و"واظهاراتش درزمینه عدم رضایت ازمقتول بعلت پیری و داشتن ارتباط نامشروع باعروس خودواینکه ازدواج ازجهت پول اوبوده کافی برای اثبات اتهام دانسته وازرای برائت مزبورفرجام خواسته است .
شعبه اول دیوانکشوربامراتب مزبوروتوجه به فرجام ماهوی دادستانی کل ضمن اظهارنظربررددادخواست فرجامی مدعیان خصوصی به استناددلائل فوق الاشعاربه اضافه سطحی بودن جراحات وارده به بانو"و"حاکی ازتبانی به منظورردگم کردن واختلاف گوئیهای "غ "درمراحل مختلفه تحقیقات حکم فرجام خواسته رامخالف باقرائن وشواهدقویه دانسته وبموجب ماده 430مکررقانون آئین دادرسی کیفری آنرانقض ورسیدگی رابه شعبه دیگردیوان جنائی مرکز ارجاع نموده است .
دادگاه جنائی مرجوع الیه به انجام تشریفات قانونی وتشکیل جلسه مقدماتی سه نفری پس ازصدورقرارعدم صلاحیت نسبت به رسیدگی به اتهام بانو "ز"بعلتت صغرسن وتفکیک رسیدگی درمورد"ع "که متواری بوده درتاریخ 13/3/46رسیدگی وبه اتفاق آراءضمن ردیکایک دلائل کیفرخواست متهمین را مجدداتبرئه ومدعیان خصوصی رابه دادگاه مدنی هدایت کرده است .
دادستان استان مرکزبااحصاءدلائل کیفرخواست که موردتوجه شعبه 1 دیوان کشورنیزواقع شده تقاضای رسیدگی فرجامی نموده ودادستانی کل باآن موافقت نموده وپرونده به هیئت عمومی دیوان عالی کشورفرستاده می شود.
هیئت عمومی دیوان عالی کشوردر4/6/49به ریاست جناب آقای عمادالدین میرمطهری ریاست کل دیوان عالی کشوروباحضورجناب آقای عبدالحسین علی آبادی دادستان کل کشوروجنابان آقایان روساومستشاران شعب دیوان مزبورپس ازطرح وبررسی اوراق پرونده وکسب نظریه جناب آقای دادستان کل کشوربشرح زیر:
"قبلالازم می دانم پرونده امرراتلخیص نمایم :
1- "ع "2- "م "به اتهام شرکت درقتل "ل "وایرادجرح باچاقوبه "و"3- "غ "4- بانو"و"5- بانو"ز"به اتهام معاونت درقتل مذکورازطرف دادسرای شهرستان تهران تحت تعقیب درآمده اندودادگاه جنائی مرکزپس ازانجام تشریفات قانونی رسیدگی کرده به اتفاق آراءکلیه متهمان مذکوررابعلت فقد دلیل تبرئه کرده است .
خلاصه واقعه این است که درتاریخ 11/2/40"ل "درخانه خودبه وسیله اصابت ضربه های چاقوبقتل می رسدوبه ادعای دادستان متهمان مذکوراورابه قتل می رسانندوبرای پی گم کردن بانو"و"رانیزکه معاون قتل بوده باچاقو مجروح می کنندوخلاصه دلائل دادستان ازاین قراراست :
1- واقعه مثبت این معنی است که متهمان بوضع خانه آشنائی داشته اند
2- "و"زن مقتول بااوتفاوت سنی زیادداشته وبرای استفاده مادی به ازدواج اودرآمده است وشوهرسابق او"ع "(احدازمتهمان )که پسرعموی اونیزهست با اوتماس تلفنی داشته ودرصددرابطه زناشوئی بااوبوده است .
3- متواری شدن "ع "مذکورپس ازواقعه قتل .4- اظهارات مرضیه طفل پنجساله "و"از"ع "(شوهرسابق خود)که درشب واقعه درهمان اطاق بوده است 5- اختلافات مالی که بین مقتول و"م "برادر"و"که ساکن خانه مقتول بوده وجود داشته 6- سوءنظرمقتول به "ز"زن "م "7-اظهارات متناقض "و"که قرینه قوی بردخالت وشرکت اودرقتل "ل "بوده است 8- مستفادازاظهارات "غ "احداز متهمان واختلاف گوئی سایرمتهمان واظهارات سرایدارمنزل مقتول و"ک " برادرمقتول وسایرمطلعین وصورت مجلس های موجود.
جریان حادثه خلاصه چنین بوده است که "ل "درشب 12/2/40با"و"همسرخود که قریب یکسال بودبااوازدواج کرده بودوبامرضیه طفل چهارپنجساله دختر "و"که از"ع "شوهرسابق خودداشته دراتاق خواب خودخوابیده بوده وحدود ساعت دوونیم پس ازنیمه شب عده ای به اتاق اوآمده اورابضرب چندین ضربه چاقوازپای درمی آورند"و"زن اونیزمجروح می گردددراثردادوفریاد"و" عده ای ازساکنان خانه منجمله "م "برادرابی "و"زن اوو"ز"که درمجاورت اتاق "ل "درهمان خانه سکونت داشته است وازمتهمان پرونده محسوب می شوندوباقر سرایدارخانه وزنش وهمسایگان جمع می شوندومجروح رابوسیله ماشین کرایه به بیمارستان منتقل می سازندواوبفاصله کمی پس ازوقوع جرم فوت می کند.
گواهی پزشک حاکی است که بین ضربات عدیده که باآلت برنده "چاقو"به "ل "واردشده قطع شریان گردن وخونریزی موجب فوت اوشده است .
مرضیه درسنی بوده که می توانسته است حوادث راتشخیص دهدمنجمله بیادداشته است که انگشت دخترسرایداردررفته وآن راتوضیخ داده است و وضمع قرارگرفتن دائی خودرادراتاق "ل "تشریح کرده وبقدری حساس بوده که چندی قبل ازواقعه قتل حاضرنشده است به بغل پدرخودبرودمتواری شدن "ع "پس ازحادثه قتل وعزیمت "م "وزنش به آبادان برای ملاقات "غ "وفرارمجدد"ع " به اراک پس ازآنکه ازپدرخودشنیده که ازطرف مقامات دولتی درپی دستگیری اوهستندوملاقات مکرر"ع "وشوهرسابق "و"درخانه صدیقه دخترعموی "ع "ودر خانه مادر"و"وارتباط تلفنی "ع "و"و"واظهارات خانم جان زن سرایدار خانه مقتول دلائلی است که مثبت این معنی است که "م "درشب واقعه بطورعادی بخانه نرفته ورفتن اورابه منزلش هیچکس ندیده واظهارات "و"که ازآن استنتاج می شودکته قبل ازواقعه قتل ازحدوث قریب الوقوع آن اطلاع داشته و انتظارورود"ع "و"م "رامی کشیده واظهارات "و"درمراحل تحقیقات مبنی بر اینکه برای استفاده اوتمول "ل "وباوجودنفرتی که ازاوداشته حاضربه ازدواج بااوشده است "ع "احدازمتهمان درتاریخ 31/2/40خلاصتااظهارداشته است که (من درباغچه خانه حاج "ل "خوابیدم )سیدرفیع پشت درآهنین خانه ایستادو باقرسرایدارپشت درچوبی ماپنج نفربودیم "ه"پسربزرگ "ل "و""شوهرسابق "و"دراتاق بودند"ع "و"م "و"ه"چاقوداشتندوقتی اورامجروح کردند"ل "دم پنجره به زن خود"و"گفت "ع "و"م "مراکشتند)متهم مزبوردرتاریخ 9/2/40 نزدبازپرس اظهارداشته است که "ه"پسر"ل "ومادراوکه حاجی اوراطلاق داده بودپس ازاوبا"و"ازدواج کرده بودبمن پول دادندکه حاجی رابکشم ومن آن شب درباغچه بودم که یک مردبلندقدکه "ه"بودومردی کوتاه که "ع "شوهرسابق "و"بوداورازدندو"ز"زن "م "و"و"پای اوراگرفته بودندکه تکان نخوردمتهم مزبورپارچه خون آلودی راکه بازپرس به اوارائه می کنددیده واظهارداشته که این زیرپیراهنی است که متهمان اتاق رابه آن تمیزکردند"ع "درهردوجلسه مذکوراظهارداشته است آنشب قیافه "ه"راندیده زیرانقاب برچهره داشته است ازطرزراه رفتن اووی راشناخته است .
درجلسه دیگری گفته است (به چشم ندیدم که حاجی رابکشندشب درماشین آقاتقی خلج خوابیده بودم بصدای سگ بیدارشدم دیدم دونفربانقاب یکی بلند قدودیگری کوتاه ساعت 5/10شب واردخانه شدندو"و"زن "ل "درخانه راباز کرده ویک ساعت پس ازورودآنهابه خانه زن حاجی بیرون آمدوگفت شوهرم را کشتند.
درتاریخ 10/7/40یعنی پس ازآنکه چندین ماه اززندانی "ع "مذکور گذشته نامه ای به بازپرس نوشته حاکی ازاینکه (ازقضیه قتل "ل "هیچگونه اطلاعی ندارم )ودرمواجهه با"ع "هردونفرمنکرشناسائی یگدیگرشده انددر تاریخ 23/1/41نزدبازپرس اظهارداشته است که آنچه گفته برخلاف حقیقت و به تحریک "ه"ومادرش بوده است در22/6/40باحضوربازپرس درمقابل پرسشهای ازجزئیات واقعه راشرح می دهدوبازپرس تناقضات اظهارات اورا به اوگوشزدمی کندودرپایان "ع "می گویددکتر(یعنی "...."که ازبستگان مجنی علیه بوده و"ع "قبلابه اواشاره کرده است )دستورداده ک-ه این طوربگویم
"و"دراظهارات خودگفته است که شب حادثه درباغ بازبوده (هرچند سرایداراظهارداشته که درآهنین باغ چفت بوده وکشوافتاده بوده وبزحمت در رابازکردیم واظهارمی داردکه "و"به دروغ می گویدکه دربازبوده است )ظاهرا چون باقرسرایدارخانه بوده می خواهدازخودرفع مسئولیت نمایددبایدتوجه کرد"و"ازاین حرف که به دروغ گفته باشداستفاده ای نمی کند"و"جای دیگر اظهارداشت که شبهاهمیشه حاجی درهاراشخصامی بست وقفل می کردپس ازآنکه متهمان شوهرش رامضروب کردندوفرارنمودنددربازبوده "م "متهم نیز می گویددرباغ به اندازه سی سانتیمتربازبوده "
دراین صورت اگرخانه درموقع خواب ازداخل قفل می شده ناچاربایدکسی دراتاق خواب مجنی علیه وخانه رابه روی مرتکبین بازکرده باشدوقطعاساکنان خانه چنین کرده اندوساکنان خانه "و"و"م "برادراوو"ز"و"م "وباقرسرایدار وزن اوبوده اندودراتاق خواب مجنی علیه "و"ومرضیه طفل پنجساله اوبوده اند بعلاوه ازمعاینه محل ردپائی یاعلامتی که نشان بدهدکسی ازغیرازدرخانه وارد شده باشددیده نشده است "غ "نیزدرجلسه اول بازجوئی گفته است که زن حاجی در اتاق رابروی قاتلین بازکرد"و"می گوید(حاجی رادم درزدند)وعلامت خون هم نشان می دهدکه دراتاق خواب "ل "رامجروح نکرده اندزیراخون زیادی دراتاق خزاب دیده نشده فقط مقداری خون دربسترمشاهده شده که "و"می گویداثر جراحات واردبراوست وپله ورودی اثرفوران خون دیده شده است که قاعدتا بایدازضربات باشدزیراخم کاری که موجب جهش خون زیادباشدبنابه گواهی - نامه پزشکی همان بریدگی شریان بوده است اینکه "غ "می گوید(حاجی رادرخواب زدند)بادلیل مذکورتطبیق نمی کندولی ممکنست که دربسترضربه های خفیفی به اوزده باشندخون موجوددربسترهم تجزیه نشده تامعلوم شودکه متعلق به مجنی علیه بوده یابه "و".
بنابه اظهارات مکرر"و"نامبرده ازبدوورودبزهکاران بیداربوده و بطوری که می گویدبرای اسکات اومرتکب ایرادضرب وجرح به اوشده انداما صورت معاینه از"و"حاکی است که تمام ضربات واردبرازسطحی بوده و مهمترین زخمی که دربدنش دیده شده بطول پنج سانتی متربوده (پزشک مدت درمان رایکماه تعیین کرده )وسیدحسین راننده ماشین کرایه ای که مجنی علیه و همراهان راپس ازواقعه به بیمارستان برده اظهارداشته است "و"بدون کمک سوارماشین شده (صفحه 310)این گواهی نیزمفیداین معنی است که ضربه کاری به "و"واردنشده علیهذامسلم است که اگرجنایتکاران با"و"آشنایی وتبانی نداشتندطبیعتابرای ساکت کردن اوکه مبادامانع قتل "ل "شودیاباسروصدا مردم راخبرکندوبه کمک بطلبدیاضربه کاری به اومی زدندکه قدرت هرگونه مدافعه ای ازاوسلب شودیالااقل دست ودهان اورامی بستندوبه نحوی مانع اقدامات احتمالی اومی شدندنه اینکه اوراآزادبگذارندو"ل "شوهراورااز بستربیرون بکشندونزدیک درخروجی مجروح کنندوازخانه خارج شوندو"و" همچنان آزادباشدودراثردادوفریاداوهیچ کس فورابیدارنشود"و"می گوید پس ازفرارآن اشخاص درمعیت شوهرمجروح خودبه دراتاق "م "رفته وبامشت شیشه های اتاق اوراشکسته تا"م "رابیدارکنند"م "می گویدبصدای شکستن شیشه بیدارشدیم بانوخانم جان زن سرایدارنیزاظهارمی دارد(به صدای شکستن شیشه بیدارشدیم درراهرورابازکردیم واردحیاط شده دیدم "ل "خون آلودبه زمین نشسته "و"هم خون آلوداست )بهرحال درصورتی که غرض ازشکستن شیشه بیدار کردن "م "بوده شکستن یک جام کافی بوده بعلاوه شخصی که بشرح صورت مجلس مجروح شده وشریان گردنش قطع گردیده نمی توانددرحدودچهل پنجاه مترازپله ورودی اتاقش تااتاق "م "وبالعکس راه برودوشیشه بشکندواثربریدگی شیشه نیزدر دست اودیده نشودودرچنین موردی طبیعتابایستی "و"که جراحت شدیدنداشته وقادربه حرکت بوده برای بیدارکردن دیگران رفته باشدساعتی راکه "غ "اظهار می کندبزهکاران واردخانه شدند(درحدودساعت 5/10بعدازظهرباساعتی که "ز"زن "م "می گویدکه شوهراوبه خانه آمده تطبیق می کندوقابل توجه است "ز" ساعت تمام وقایع شب ازقبیل آمدن "م "به خانه وآمدن "ل "وصدای شکستن شیشه و غیره رادقیقاگفته واظهارداشته است که ساعت دستم بوده دیدم بعیداست که کسی تمام وقایع روزمره راگرازنظرازدارای اهمیت نباشددائم باساعت تطبیق کندوساعات راهم بیادداشته باشدهرچند"غ "اظهاراتی متناقض کرده وبعدانیزهمه راانکارنموده گفته های معادل به تطمیع واغواکرده ولی بسیاری ازاظهارات ازکه باواقع تطبیق می کندمسلم می داردکه درجریان کاربوده واز جزئیات اطلاع داشته است وبازپرس مکرردرجریان تحقیقات اضطراب درونی وتشویش خاطر"غ "رادرپرونده منعکس کرده است وسوابق "غ "طبق مندرجات پرونده واستشهادی که درپرونده بایگانی است حاکی است که شخص نامنظمی است (ازراه مردم آزاری اعاشه می کرده )ونیزبنابه گزارش کلانتری "غ " دارای سوابق سوئی بوده ونیزازاظهارات "و"وسایرمندرجات پرونده چنین مستفاداست که "ع "شوهرسابق "و"ازازدواج ازبامجنی علیه ناراحت بوده و مکررباتلفن به اوپرخاش می کرده که چراشوهرکرده است واظهارات شفاهی "و"درمحضربازپرس که ازطرف بازپرس درپرونده منعکس است حاکی است که "و"ازمجنی علیه متنفربوده وبعلت زندگی مرفه مادی زن اوشده بوده است و به عفاف شوهرخودنیزعقیده نداشته ومعتقدبوده است که شوهرش بازن اول "ه"رابطه نامشروع داشته است ونیزازمندرجات پرونده چنین برمی آیدکه بین مجنی علیه و"م "راجع به امورمالی گفتگوهائی ونقارهائی وجودداشته وبنا به گفته "م "باگریه والتماس "ل "راحاضرکرده که مجددادرخانه اوسکونت کند طبق صورت مجلس تنظیمی آقای سروان علوی افسرکلانتری 31چنین منعکس کرده است "ه"درحضورمن وسایرین یک توسری به "م "زده درحال گریه می گفت بیشرف این مردبه توبدی نکرده بودوخیلی خوبی کرده بودوبرایت زن گرفت چراگذاشتی اورااینطورسوراخ سوراخ کننددرحالیکه "ه"به "م "می گفت واورامیزداو هیچ نمی گفت وفقط بادست جلوی ضربه های "ه"رامی گرفت روزبعدوقتی "م "را به دادسرااعزام می کردیم نزدیک کلانتری فریادزدکه "ه"قاتل است ومرا بیگناه گرفته اند)بطوروضوح درپرونده دیده می شودکه قبل اززندانی شدن متهمان مطالبی گفته اندوازحالات وکردارشان قبول اتهام مشهودبوده ولی پس ازمدتی که درزندان ماندندصورت قضیه راتغییرداده اندنشانی هائی که "و"و "غ "ازحیث اندام دونفری که وارداتاق شدندو"ل "رامجروح کردندداده اند باهم تطبیق می کندوبامتهمان نیزقابل انطباق است و"و"درضمن گفته های خود اظهارداشته که "ل "می گفت چرااینطورمی کنی و"م "می گفت ،سیدحسین راننده ماشین کرایه ای اظهارداشته است "م "بالباس وجوراب وکفش مرتب بودو گوشه کتش پاره شده بودمعلوم بوده که تلاش کرده .
بنابه آنچه گفته شدچون وقوع قتل مسلم است ومجموع اظهارات "غ "و"و" ومرضیه وجریان کاروطرزورودوخروج مرتکبین مسلم می داردکه متهمان مزبوردر ارتکاب این جنایت دخالت داشته اندرای برائت آنان رامخدوش و لازم النقض است .
دادستان کل کشور:عبدالحسین علی آبادی

مرجع :
1 مجموعه موازین قضائی ، جلددوم
ازانتشارات حسینه ارشاد ، چاپ اول ، تابستان 1363
صفحه 188 تا 196

2 مجموعه رویه قضائی کیهان
آراءهیات عمومی دیوان عالی کشور سال 1349 چاپ 1350
صفحه 127 تا 136
12

نوع : آراء و نظریات

شماره انتشار : 217

تاریخ تصویب : 1349/06/04

تاریخ ابلاغ :

دستگاه اجرایی :

موضوع :

منبع : وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران)

    

قانون های مرتبط

مشترک شدن در خبرنامه!

برای دریافت آخرین به روز رسانی ها و اطلاعات ، مشترک شوید.