با سلام به استحضار می رساند پدر من در سال 75 فوت کرد و ورثه بهره برداری از کارخانه مرحوم را با مدیریت توافقی من ادامه دادند، اینجانب در ابتدای سال 81 طی وکالت محضری بلاعزل 20 ساله نسبت به قدرالسهم خود اداره امور و گردش کار کارخانه را به ورثه دیگری واگذار کردم که البته کارخانه به دلیل مستهلک شدن در ابتدای سال 84 کلا تعطیل شد. به تازگی متوجه شدم که مبلغی از حساب بانکی من غیرقابل برداشت شده که مشخص شده به دستور تامین اجتماعی بازداشت شده است، بیمه اعلام می کند این بدهی مربوط به عدم پرداخت حق بیمه کارگران از ابتدای سال 81 تا زمان تعطیلی کارخانه می باشد که البته با جرائم چند برابر شده است. اعلام داشتم که اولا من مالک کارخانه نیستم و 5 ورثه دیگر نیز هستند ثانیا با ارائه وکالتنامه گفتم دوره بدهی دقیقا منطبق بر زمانیست که من قدرالسهم خود را به ورثه دیگر واگذار نموده ام و بنابر این ایشان باید پاسخگوی عدم پرداخت بدهی اولیه و جرائم بعدی باشد و روح من از این موضوع خبردار نیست لذا اگر قصد بازداشت حساب دارید حال که متوجه شده اید باید حساب وکیل را بازداشت کنید. اداره بیمه توجهی نمی کند و همچنان به توقیف و مسدود کردن مبلغ حساب من ادامه می دهد. 1ـ از تامین اجتماعی شکایت کنم بهتر است البته به کجا؟ 2ـ یا از وکیل شکایت کنم و معادل مبلغ بازداشتی را از ایشان طلب کنم بهتر است و البته به کجا؟ مبلغ بازداشتی دو میلیون و پانصد هزار تومان می باشد. با تشکر از راهنمایی شما.

وکیل
با سلام بنده در سال 1396 یک فرم قرارداد داخلی را جهت تحویل خودرو امضا کرده ام که برای مبلغ پیش پرداخت، یک عدد پراید به مدل 89 که در ذیل متن قرارداد به صورت دستی وارد شده و مبلغ 5 میلیون تومان نقد پرداخت کرده ام که البته این قرارداد حق فسخی برای اینجانب در نظر گرفته نشده است و همچنین این خودرو که قرار بود 120 روزه تحویل گردد نیز انجام نشده و شرکت در قرارداد شرط کرده که در صورت عدم تحویل خسارت پرداخت میکند که البته به عهد خود به هیچ عنوان وفا نکرده است. خودرو خود را به عنوان مبلغی از قرارداد در ذیل قرارداد داخلی "تحویل خودرو پراید 89" تحویل داده ام که سند و پلاک به اسم خودم هست سؤال بنده از شما : 1- آیا میتوان قرارداد را به شکلی فسخ و یا ... که من بتوانم خودرو خود را پس بگیرم؟؟؟؟ 2- شخص ثالثی خودرو بنده را از این شرکت خریده و درخواست سند دارد آیا میتوانم ممانعت کنم؟؟؟؟؟ ممنونم از مشاوره و راهنمایی شما 09115358311 با عرض سلام و ادب سال ۷۳ پدرم سرقفلی مغازه ای را که شخصی قبل از پدر سال ۵۷ از خود مالک خریده بود، خرید، بنجاق اصلی دست نویس بوده ، مالک به حق انتقال بغیر اشاره نکرده، اجاره بها تعیین شده با چندتا شاهد، در بنجاق دست نویس پدر با مالک سرقفلی دوم، رضایت مالک بر عهده فروشنده نوشته شده با تعیین اجاره بها که به وراث( مالک فوت شده) پرداخت شود،از آنموقع تاکنون وراث برای اخذ اجاره بها از پدر نیامده اند،( هر یک در چند شهر دیگر)، البته در شهرستان ما روابط بین موجر و مستأجر اجرایی نیست، سال ۹۳ سه دانگ سرقفلی را از پدر خریدم و سال۹۵ پدر سه دانگ دیگر را به شخص دیگر فروخت، امسال قصد فروش سهم خود بصورت مشاعی به شریکم را داشتم، ابتدا اظهار نامه ای از طریق دفتر خدمات قضایی به وراث(۲۶ورثه) ارسال کردم( با عنوان قصد فروش سهم خود دارم و بدوا به شما اعلام میکنم.....با مهلت جواب دهی ۱۵ روز) ، فقط دو تن از وراث را میشناسم که در شهر خودمان هستن و آدرس مابقی را از ایشان گرفتم، بعد از گذشت دو ماه از ارسال جوابی از سوی وراث نیامد( یا در محل حاضر نبودن یا به فامیل وارث ابلاغ یا آدرس اشتباه بود... بجز دو سه نفر که ثبت ثنا داشتند)احتمال جواب دهی نمیدادم(رابطه آنچنانی با هم ندارند) سرانجام با شریکم در بنگاه بصورت مبایعه نامه ۴ صفحه ای معامله کردیم، حق مالکیت و رضایت مالک بر عهده من است، خریدار مبلغ ۲۵ میلیون تومان بابت حق مالکیت نگه داشته و میگه هر وقت حق مالکیت وراث را دادی( دقیق نمیدانم باید پرداخت کرد یا راهی برای نپرداختن است؟ اگر راهی هست راه حل چیست؟ که این یه سوال بنده از شما وکیل محترم است) در ازای دریافت رسید از وراث، تصفیه میکنیم، حال مشکل و سوال من این است: حق مالکیت که قانونی نیست و عرفی ست، بنظر شما آسانترین، بصرفه ترین، بی دردسرترین اقدام قانونی( یا بصورت کدخدا منشانه) علیه خریدار چیست ؟ تا مطالبه وجه کنم؟ ممنون از راهنمایی و جواب